انواع سبک های دلبستگی

انواع سبک های دلبستگی

دلبستگی چیست؟

دلبستگی یک رابطه عاطفی خاص است که شامل تبادل راحتی، مراقبت و لذت است. ریشه های تحقیق درمورد دلبستگی با نظریه های فروید درمورد عشق آغاز شد،اما محقق دیگری به نام جان بولبی معمولاً به عنوان پدر نظریه دلبستگی شناخته می شود. جان بولبی تحقیقات گسترده‌ای را به دلبستگی اختصاص داد و آن را به عنوان «ارتباط روان‌شناختی پایدار بین انسان‌ها» توصیف کرد.

بالبی این دیدگاه روان‌کاوانه را به اشتراک گذاشت که تجربیات اولیه دردوران کودکی برای تأثیرگذاری بررشد و رفتار بعدی درزندگی مهم هستند. نظریه دلبستگی که توسط روانکاو جان بولبی مطرح شد نشان می‌دهد که چگونه پیوند شما با مراقبان اصلی‌تان پایه و اساس نحوه هدایت روابط شما را در طول زندگی ایجاد می‌کند.

این نظریه بیان می کند که هدف اولیه یک نوزاد انسان حفظ نزدیکی به مراقب خود است،که برای بقا درطول تکامل ما ضروری بود. بولبی معتقد بود که به دلیل این تکامل، نوزادان و کودکان نوپا والدین خود را زیرنظرمی‌گیرند تا ببینند با چه کارهایی می توانند به والدین خود نزدیک بمانند. در ادامه مقاله با داناک مشاور همراه باشید.

انواع سبکهای دلبستگی

آیا تا به حال متوجه شده اید که معمولاً در روابط عاشقانه به روش های خاصی فکر وعمل می کنید؟ شاید کمی حسود هستید وازتنها ماندن برای مدت طولانی می ترسید. یا شاید احساس می کنید به شریک زندگی خود کاملاً اعتماد ندارید. یک توضیح ممکن برای این الگوها نظریه دلبستگی است. دانستن سبک دلبستگی منحصر به فرد خود می تواند به شما کمک کند تا خودآگاه ترشوید و شراکت های طولانی مدت سالم تری ایجاد کنید.

چهار نوع سبک دلبستگی

  • دلبستگی ایمن
  • دلبستگی اجتنابی
  • دلبستگی مضطرب
  • دلبستگی بی نظم

دلبستگی اجتنابی، مضطرب و بی نظم از سبک های دلبستگی ناایمن در نظر گرفته می شوند. اگر کودک بتواند به طورمداوم به والدین خود برای برآوردن نیازهای خود در دوران رشد تکیه کند، احتمالاً یک سبک دلبستگی ایمن ایجاد خواهد کرد. آنها روابط را به عنوان یک فضای امن می بینند که در آن می توانند احساسات خود را آزادانه بیان کنند.

سبک دلبستگی ایمن چیست؟

دلبستگی ایمن با توانایی ایجاد روابط سالم و طولانی مدت تعریف می شود تحقیقات نشان می دهد که کسانی که سبک دلبستگی ایمن دارند این خصوصیات را دارند:

  • از نظرجسمی سالم ترو منبعی مورد اعتماد هستند
  • با دوستان و خانواده روابط نزدیک تری دارند
  • احتمال ابتلا به افسردگی درآنان کمتر است
  • کسانی که سبک دلبستگی ایمن دارند با گشاده رویی، اعتماد به نفس و احترام به روابط نزدیک می شوند
  • آنها با صمیمیت عاطفی و فیزیکی راحت هستند ودرحالی که می توانند نیازهای خود را بیان کنند به نیازهای شریک زندگی خود نیز پاسخ می دهند
  • شخصی با سبک دلبستگی ایمن ممکن است بداند که چگونه تعارض بین فردی را به طورمؤثرمدیریت کند و مسائل شخصی را هم درنظرمی گیرد.آنها ممکن است ترجیح دهند برای ایجاد یک رابطه مراقبتی،به صورت بخشنده و حمایتگر کار کنند
  • آنها به احتمال زیاد ازرها شدن نمی ترسند، بنابراین با اطمینان واعتماد روابط خود را هدایت می کنند

دلبستگی ایمن چگونه ایجاد می شود؟

دلبستگی ایمن نتیجه احساس امنیت با مراقبان خود از دوران کودکی و توانایی درخواست اطمینان یا تایید بدون تنبیه است. کودکان دراولین تعاملات خود احساس امنیت، درک، آرامش و ارزش می‌کنند. مراقبان دوران کودکی شما احتمالاً ازنظرعاطفی در دسترس بودند و ازاحساسات و رفتارهای خود آگاه بودند. کودکان هم دلبستگی ایمن را تقلید می کنند و هم آن را ازمراقبان خود دریافت می کنند.

نشانه های سبک دلبستگی ایمن چیست؟

  • توانایی تنظیم احساسات
  • به راحتی به دیگران اعتماد می کنند
  • مهارت های برقراری ارتباط موثر
  • توانایی جستجوی حمایت عاطفی را دارد
  • به راحتی تنها می ماند
  • در روابط نزدیک خود با دیگران راحت است
  • توانایی ابراز خود درمشارکتها
  • توانایی برقراری ارتباط آسان
  • اعتماد به نفس بالاو مدیریت خوب تعارضات
  • توانایی در دسترس بودن احساسی

دلبستگی ایمن چگونه خود را در روابط نشان می دهد؟

افراد دلبسته ایمن از نظراحساسی و جسمی احساس امنیت می کنند و می توانند به شیوه ای سالم با دیگران درگیر دنیا شوند.در نتیجه، افراد دارای سبک دلبستگی ایمن تمایل دارند روابط را به خوبی هدایت کنند. آنها به طور کلی نسبت به شرکای خود، مثبت، قابل اعتماد و دوست داشتنی هستند.آنها به شریک زندگی خود اعتماد دارند و حسادت اغلب برای آنها مسئله ای نیست.”افراد دلبسته ایمن احساس می کنند که شایسته عشق هستند و نیازی به اطمینان طلبی ندارند.”

دلبستگی ناایمن چیست؟

داشتن سبک دلبستگی ناایمن ممکن است باعث ناراحتی و عدم اطمینان شود. اما راه‌هایی برای برقراری ارتباط با دیگران وجود دارد.خاطرات وتجربیات دوران کودکی منحصربه فرد و صمیمی هستند. اغلب،آنها همچنین بر نحوه عملکرد شما در زندگی به عنوان یک بزرگسال تأثیر می گذارند. سبک‌های دلبستگی که ایمن نیستند،سبک‌های ناامن در نظر گرفته می‌شوند.

انواع مضطرب و اجتنابی وبی نظم دراین دسته قرار می گیرند.افراد دارای سبک دلبستگی مضطرب ممکن است برای برآوردن نیازهای شریک زندگی خود تلاش کنند، درحالی که اغلب ومکرراً نیازهای خود را قربانی می کنند. در یک رابطه، این نیازهای برآورده نشده می تواند منجر به احساس ترس، حسادت یا ناراحتی شود.

فردی که سبک دلبستگی مضطرب دارد ممکن است نگران باشد که شریک زندگی‌اش ازاو دورشود. آنها ممکن است به دنبال اطمینان دائمی برای کاهش احساس عدم اطمینان خود درمورد پیوند خود باشند. آنها همچنین می توانند بیش ازحد به شریک زندگی خود توجه کنند.از سوی دیگر، افرادی که دارای سبک دلبستگی اجتنابی هستند،ممکن است بیش ازحد استقلال خود را بپذیرند.

آنها ممکن است فعالانه از صمیمیت عاطفی اجتناب کنند و ترجیح دهند پیوندهای طولانی مدت ایجاد نکنند. هنگام قرارملاقات، آنها ممکن است بین خود و شریک زندگی خود فاصله عاطفی ایجاد کنند. برای مثال، وقتی احساس می‌کنند خیلی به هم نزدیک شده‌اند، این می‌تواند با جستجوی نقص‌های موجود دررابطه‌شان باشد.

افراد اجتنابی ممکن است برای ابراز احساسات یا نشان دادن محبت فیزیکی مشکل داشته باشند. این می تواند باعث شود که شرکای آنها احساس غفلت،طرد شدن یا ناخواسته بودن کنند. هردوسبک دلبستگی اضطرابی واجتنابی ممکن است به صورت هم وابستگی دربرخی روابط ظاهر شوند.سبک‌های مضطرب و اجتنابی نیز می‌توانند به عنوان اصطلاحات گسترده‌تری برای انواع دلبستگی ناایمن ترکیبی عمل کنند.

برخی از افراد ممکن است متوجه شوند که سبک آنها ترکیبی ازیکی ازاینها و احساسات دیگری است، مانند:

  • مضطرب-مشغول
  • ترسناک-اجتناب کننده
  • طرد کننده-اجتناب کننده

سبک های دلبستگی ناایمن در صورتی ایجاد می شوند که کودک با مراقبان خود پیوندی تیره و تار داشته باشد. این زمانی اتفاق می‌افتد که کودک می‌آموزد ممکن است نتواند برای برآوردن نیازهای اولیه خود به راحتی به دیگران تکیه کند.

دلبستگی اجتنابی چگونه ایجاد می شود؟

سبک دلبستگی اجتنابی با شکست درایجاد روابط بلندمدت با دیگران به دلیل ناتوانی دربرقراری صمیمیت فیزیکی وعاطفی تعریف می شود.

در دوران کودکی،ممکن است مراقبانی سختگیر یا ازنظرعاطفی دوروغایب داشته باشید.

خصوصیات مراقب شما در دلبستگی اجتنابی

  • شما را به حال خود رها کرد
  • انتظار داشت که مستقل باشی
  • هنگام بیان نیازها یا احساسات خود، شما را طرد کرد
  • در پاسخ به نیازهای اساسی شما کند بوده است
  • برخی از والدین اجتنابی آشکارا غفلت می کنند، اما برخی دیگر صرفاً مشغول، اندکی بی علاقه هستند و بیشتر به چیزهایی مانند نمرات، کارها، یا رفتارها توجه دارند تا احساسات، امیدها، رویاها یا ترس ها. این کودکان ممکن است بیاموزند که احساس استقلال قوی داشته باشند تا مجبو نباشند برای مراقبت یا حمایت به شخص دیگری تکیه کنند.

نشانه ها یی که به شما می گوید ممکن است سبک دلبستگی اجتنابی داشته باشید

  • به طورمداوم از صمیمیت عاطفی یا فیزیکی اجتناب کنید
  • احساس استقلال قوی
  • از بیان احساسات خود ناراحت هستند
  • دیگران را نادیده می گیرند
  • اعتماد به مردم سخت است
  • از طرف هرکسی که سعی می کند به شما نزدیک شود احساس خطر کنید
  • زمان بیشتری را به تنهایی بگذرانید تا تعامل با دیگران
  • باور کنید که درزندگی خود به دیگران نیازندارید

سبک دلبستگی مضطرب چیست؟

سبک دلبستگی مضطرب نوع دیگری از دلبستگی ناایمن است که با موارد زیر مشخص می شود:

  • ترس از طرد شدن
  • ترس ازرها شدن
  • برای اعتبارسنجی و تنظیم عاطفی خود به شریک زندگی وابسته است
  • گرایش های وابسته

سبک دلبستگی مضطرب چگونه ایجاد می شود؟

این سبک دلبستگی ناشی از تربیت ناسازگار والدین است که با نیازهای کودک هماهنگ نیست. این کودکان در درک مراقبان خود مشکل دارند و هیچ گونه اطمینانی در مورد آنچه که باید از آنها درحرکت رو به جلو انتظار داشته باشند، ندارند. آنها اغلب در روابط والدین خود گیج می شوند و احساس بی ثباتی می کنند.کودکان با این سبک دلبستگی وقتی مراقبانشان را ترک می کنند، پریشانی بسیار بالایی را تجربه می کنند. گاهی اوقات والدین حامی و پاسخگوی نیازهای کودک هستند در حالی که در برخی مواقع با فرزندان خود هماهنگی ندارند.

اگر سبک دلبستگی مضطرب دارید، والدین شما ممکن است این موارد را نیز داشته باشند:

  • متناوب بین بیش ازحد نوازشگرو یا بی تفاوت بودن
  • به راحتی غرق در افکار و اعمال خود شدن
  • گاهی حواسش به شما بوده و بعد شما را ازخود دور می کند
  • شما را مسئول احساسات خود می داند
  • این کودکان اغلب با این فکر بزرگ می شوند که قراراست از احساسات دیگران مراقبت کنند و اغلب وابسته به دیگران می شوند

نشانه های سبک دلبستگی مضطرب

  • تمایلات چسبنده
  • بسیار حساس به انتقاد (واقعی یا درک شده)
  • نیاز به تایید دیگران
  • تمایلات حسادت آمیز
  • مشکل تنها بودن
  • عزت نفس پایین
  • احساس بی ارزشی برای عشق
  • ترس شدید از طرد شدن
  • ترس قابل توجه ازرها شدن
  • مشکل دراعتماد کردن به دیگران

دلبستگی مضطرب چگونه در روابط ظاهر می شود؟

افرادی که دارای سبک های دلبستگی مضطرب هستند معمولا احساس می کنند ارزش عشق را ندارند و نیاز به اطمینان دائمی ازطرف شریک زندگی خود دارند.آنها اغلب خود را به خاطر چالش‌های موجود در رابطه خود را سرزنش می‌کنند و می‌توانند حسادت یا بی‌اعتمادی مکرر و شدید را به دلیل اعتماد به نفس ضعیف نشان دهند.در نهایت، ترس ریشه‌ای ازرها شدن، طرد شدن یا تنهایی وجود دارد. و این ترس ها معمولاً خود را به این روش ها نشان می دهند.

سبک دلبستگی ناسازگار چگونه ایجاد می شود؟

دلبستگی مضطرب-آشفته به عنوان داشتن رفتار بسیار ناسازگار و مشکل در اعتماد به دیگران تعریف می شود.شایع‌ترین علل سبک دلبستگی ناسازگار، آسیب‌های دوران کودکی، بی‌توجهی یا بدرفتاری مراقبان با کودک است. ترس ازوالدین (عدم احساس امنیت آنها) نیز وجود دارد. کودکان دارای این سبک دلبستگی ممکن است گیج به نظر برسند.مراقبان ناسازگار هستند و اغلب به عنوان منبع آرامش و ترس توسط فرزندانشان دیده می شوند، که منجر به رفتارهای بی نظم آنها می شود.

نشانه های سبک دلبستگی ناسازگار

  • ترس از طرد شدن
  • ناتوانی در تنظیم احساسات
  • رفتارهای متناقض
  • سطوح بالای اضطراب
  • مشکل دراعتماد کردن به دیگران
  • نشانه های هردوسبک دلبستگی اجتنابی و اضطرابی

سبک دلبستگی ناسازگار چگونه در روابط ظاهر می شود؟

در روابط، افراد دارای سبک های دلبستگی نامنظم، تمایل به رفتارغیرقابل پیش بینی و گیج کننده دارند. آنها به طورمتناوب بین گوشه گیر و مستقل بودن و دلبستگی و احساساتی بودن تغییر می کنند.در حالی که آنها به شدت به دنبال عشق هستند، شرکای خود را نیز به دلیل ترس ازعشق از خود دورمی کنند. آنها معتقدند که همیشه طرد می شوند، اما ازصمیمیت عاطفی اجتناب نمی کنند.

آنها از آن می ترسند، و همچنین پیوسته به دنبال آن هستند، اما دوباره آن را رد می کنند.آنها شریک زندگی خود را غیرقابل پیش بینی می دانند و خودشان در روابط خود به شیوه های غیرقابل پیش بینی رفتار می کنند، زیرا همچنان بین نیاز به امنیت و ترس دست و پنجه نرم می کنند.

سبک دلبستگی بزرگسالی و روابط عاشقانه

ما ناخودآگاه از شرکای عاشقانه‌مان انتظار داریم که مانند والدین ما رفتار کنند، و بنابراین، به‌دلیل این انتظارات به روش‌های خاصی عمل می‌کنیم. این تمایلات ظاهر می شوند، چه ما متوجه آن باشیم یا نه. صرف نظر از روابط اولیه خود، می توانید سبک دلبستگی را تغییر دهید.

عواملی که بر سبک های دلبستگی تأثیر می گذارند

مراقبت مداوم منجر به اعتماد می شود اول، پیشنهاد می شود که وقتی کودکان با اطمینان از اینکه مراقب اصلی آنها در دسترس آنها خواهد بود، بزرگ شوند، نسبت به کسانی که بدون چنین اعتقادی بزرگ شده اند، کمتر دچار ترس می شوند. تجربیات اولیه حیاتی هستند.دوم،اعتماد در طول دوره رشد بحرانی، نوزادی، کودکی و نوجوانی شکل می گیرد.

انتظارات شکل گرفته در آن دوره تمایل دارند تا پایان عمرفرد نسبتاً بدون تغییر باقی بماند.انتظارات از تجربیات ناشی می شود. در نهایت،این انتظاراتی که شکل می‌گیرند مستقیماً با تجربه مرتبط هستند. به عبارت دیگر،کودکان این انتظاررا ایجاد می کنند که مراقبانشان به نیازهای آنها پاسخ دهند،زیرا طبق تجربه آنها، مراقبان آنها در گذشته پاسخگو بوده اند.

مهم‌ترین نکته این است که بفهمیم یک فرد می‌تواند از سبک دلبستگی ناایمن تغییر کند و پیوندهای سالم و مطمئن در روابط آینده ایجاد کند.در بسیاری از موارد، فرد ممکن است نیاز به صحبت با یک مشاور داشته باشد تا تجربیات دوران کودکی خود و چگونگی تأثیر آنها بر روابط آینده را درک کند. شاید سفر آسانی نباشد، اما ارزشش را دارد.

الگوی رفتارهایی که در روابطمان تکرار می کنیم همان چیزی است که برخی آن را سبک دلبستگی می نامند.

سبک دلبستگی شما معمولاً از طریق پیوندی که با مراقبان اصلی خود داشتید ایجاد می شود. این زمانی بود که یاد گرفتید که چگونه نیازهای خود را بیان کنید، چگونه ایمنی خود را ارزیابی کنید و چگونه به احساسات و رفتارهای دیگران پاسخ دهید. اما اگرچه این اولین تجربیات ممکن است بر زندگی بزرگسالی شما تأثیر بگذارد، اما امکان ایجاد تغییراتی نیز وجود دارد که ممکن است به شما در بهبود نحوه ارتباط خود با دیگران از جمله خانواده، دوستان یا شرکای عاشقانه کمک کند.

سه سبک دلبستگی اصلی

  • ایمن
  • مضطرب
  • اجتنابی

اینها بر اساس اولین پیوندهای شما در دوران کودکی است.کسانی که سبک دلبستگی ایمن دارند عموماً در روابط قابل اعتمادتر و پاسخگو هستند. افراد دارای سبک دلبستگی مضطرب تمایل دارند نیازهای دیگران را بر نیازهای خود ترجیح دهند. شخصی با سبک دلبستگی اجتنابی ممکن است استقلال خود را بیش از حد ارزیابی کند وازصمیمیت اجتناب کند. تغییر سبک دلبستگی امکان پذیر است، اما کار می خواهد.

آیا می توانید سبک های دلبستگی را تغییر دهید؟

بله، تغییر سبک دلبستگی ممکن است اما می‌تواند زمان و تلاش ببرد.اگر فکر می کنید سبک دلبستگی ناایمن دارید، ممکن است تعجب کنید که چگونه می توانید آن را تغییر دهید. در برخی موارد، این به طور طبیعی اتفاق می افتد. به عنوان مثال، درگیر شدن در یک رابطه با فردی با سبک ایمن می تواند به نوبه خود به شما کمک کند تا امنیت بیشتری داشته باشید.

افزایش سن نیز ممکن است یک عامل باشد.یک مطالعه نشان می‌دهد که سبک‌های دلبستگی می‌توانند در طول زمان امن‌تر شوند، زیرا هر چه سن بالاتر می‌رود، زمان کمتری برای روابطی داریم که نیازهای ما را برآورده نمی‌کنند یا ما را خوشحال نمی‌کنند. انتخاب نقش فعال در تغییر سبک ارتباط خود اغلب چیزی است که بیشترین کمک را می کند. از طریق این مراحل ساده و قابل اجرا، می‌توانید خود را به سمت سبک ایمن‌تر راهنمایی کنید.

هرگونه آسیب دوران کودکی را برطرف کنید تجربه تروما در دوران نوزادی یا کودک خردسال می تواند روند دلبستگی و پیوند را مختل کند. ترومای دوران کودکی می تواند ناشی ازهرچیزی باشد که بر احساس امنیت شما تأثیر بگذارد، مانند محیط ناامن یا ناپایدار خانه، جدایی از مراقب اصلی، بیماری جدی، بی توجهی یا سوء استفاده. هنگامی که آسیب های دوران کودکی برطرف نشود، احساس ناامنی، ترس و درماندگی می تواند تا بزرگسالی ادامه یابد.

حتی اگر آسیب‌های روحی شما سال‌ها پیش اتفاق افتاده باشد، می‌توانید گام‌هایی برای غلبه بر درد، بازیابی تعادل عاطفی خود و یادگیری اعتماد و ارتباط مجدد در روابط بردارید. برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه شما می توانید با کارشناسان متخصص داناک مشاور در ارتباط باشید.

انواع سبک های ارتباطی

چهار نوع سبک ارتباطی اصلی

سبک های ارتباطی یکی از مسائلی است که در زندگی روزمره ما حائز اهمیت بسزایی است. ما همانند سایر حیوانات و احتمالاً با اجداد انسان‌نمای اولیه‌ مان، از زبان رفتاری برای برقراری ارتباط بین خود استفاده می‌کنیم. این زمانی است که ما چیزی را درزمان واقعی همانطور که اتفاق می‌افتد درک می‌کنیم و بدون تأمل، آن را به اطلاع دیگران می‌رسانیم. خنده وسایر واکنش های احساسی نمونه های خوبی هستند.

البته بسیاری از گونه ها،زبان هایی برای هشدار دادن به یکدیگردرمورد خطر دارند. زبان رفتاری نباید از پیش طراحی شده باشد. درآوردن ژاکت یا شل کردن یقه ‌تان می‌تواند به دیگران نشان دهد که بیش ازحد گرمتان شده است،خواه ازاین موضوع آگاه باشید یا نه. اخم کردن، تکان دادن سر،یا بالا انداختن جزئی شانه ها می تواند نشان دهنده زبان بدنی وارتباط شما با اطرافیانتان باشد. مردم برای بیان تجربیات خود اززبان استفاده می کنند.

با این حال، هرزبان به طورمنحصربه ‌فردی برای بیان بخش‌هایی ازتجربه ما اقتباس شده است و برای توصیف بخش‌های خاصی مؤثرتراست. ما نمی توانیم یک نقاشی را به طورکامل با کلمات توصیف کنیم، یا احساسات را با اعداد توصیف کنیم. وازآنجایی که تجربیات از فرهنگی به فرهنگ دیگر بسیار متفاوت است، نمی‌توانیم مفاهیم و ظرایف یک فرهنگ را به طورکامل به زبان فرهنگ دیگر بیان کنیم.

سرخپوستان اوهلون درغرب ایالات متحده، که 5000 سال قبل از ورود اسپانیایی ها جمعیت ثابتی داشتند، هیچ کلمه ای برای “قحطی” نداشتند. احتمالاً به این دلیل که هرگز چنین شرایطی را تجربه نکرده بودند. دانستن نحوه برقراری ارتباط موثر با اطرافیان خود بسیار مهم است. ارتباطات جزء کلیدی هر کاری است. اینجاست که چهار سبک ارتباطی وارد می‌شوند. چهار سبک ارتباطی نحوه ارتباط افراد را دسته ‌بندی می‌کنند.

درک سبک ارتباطی خود می تواند به شما کمک کند تا متوجه شوید که ممکن است چه تفاوتی با دیگران داشته باشید، که می توانید از آن برای همکاری موثرتر با آنها داشته باشید. برای درک بهتر نیز می توانید انواع تیپ های شخصیتی را بشناسید. همچنین دانستن این موارد برای حل اختلاف بین زوجین و درک بهتر آنها ضروری است.

سبک ارتباطی چیست؟

سبک ارتباطی راهی برای توصیف راه های مختلف ارتباط افراد است. هر یک از سبک های مختلف را می توان به صورت شفاهی، غیرکلامی یا به صورت نوشتاری بیان کرد.

چهار سبک ارتباطی اصلی

چهار سبک ارتباطی اصلی به شرح زیر می باشد:

1. سبک ارتباطی غیرفعال

فردی که ارتباط غیرفعال دارد اغلب به نظر می رسد که از ترس صحبت کردن اصلاً ارتباط برقرار نمی کند. این رفتار می تواند منجر به سوء تفاهم شود. ارتباط منفعلانه از ابرازعقاید یا احساسات، حفاظت ازحقوق و شناسایی یا برآوردن نیازهای فرد اجتناب می کند. افرادی که منفعلانه ارتباط برقرارمی کنند، معمولاً تماس چشمی ضعیفی دارند و وضعیت بدنی شلخته دارند و تمایل دارند به آرامی یا با عذرخواهی صحبت کنند.

وقتی افراد منفعل صحبت می کنند، معمولا یکی از موارد زیر را بیان می کنند:
• من نمی توانم از حقوق خود دفاع کنم
• من نمی دانم حقوق من چیست
• همه سر به سرمن می گذارند
• من ضعیف هستم و نمی توانم از خودم مراقبت کنم
• مردم هرگز احساسات من را در نظر نمی گیرند

2.ارتباط تهاجمی

ارتباط پرخاشگرانه با عصبانیت و قضاوت هدایت می شود و همچنین می تواند منجر به انعطاف ناپذیری شود. این می تواند یک محیط خصمانه ایجاد کند. ارتباط پرخاشگرانه تمایل به نقض حقوق دیگران دارد. غیرعادی نیست که افراد با ارتباط پرخاشگرانه به صورت کلامی یا فیزیکی یا هر دو مورد آزار و اذیت قرار گیرند. ارتباط پرخاشگرانه معمولاً نتیجه عزت نفس پایین است که اغلب ناشی از سوء استفاده فیزیکی یا عاطفی گذشته، زخم های عاطفی التیام نیافته و احساس ناتوانی است.

افراد پرخاشگر تحمل ناامیدی کمی از خود نشان می دهند، از تحقیر استفاده می کنند، مکرراً صحبت می کنند وازانتقاد یا سرزنش برای حمله به دیگران استفاده می کنند. آنها از تماس چشمی نافذ استفاده می کنند و شنونده خوبی نیستند. افراد پرخاشگر جملاتی را بیان می کنند که دلالت بر این دارد:

• طرف مقابل حقیراست و ارزشی ندارد
• مشکل من تقصیرشخص مقابل است
• آنان فکر می کنند برتروحق هستند
• آنها بدون توجه به عواقب رفتارشان راه خود را پیش خواهند گرفت
• آنها حق دارند و طرف مقابل مدیون آنها است

آیا حس می کنید نیاز به مشاوره روانشناسی دارید؟

3.ارتباط منفعل – تهاجمی

ارتباط انفعالی- تهاجمی ممکن است به این معنا باشد که شما مستقیماً احساسات خود را بیان نمی کنید، اما احساسات منفی را حفظ می کنید واجازه می دهید آن ها براعمال شما تأثیر بگذارند.این می تواند باعث سردرگمی و عصبانیت شود. فرد منفعل – پرخاشگرازسبک ارتباطی استفاده می کند که درآن فرد درظاهر منفعل به نظر می رسد، اما درواقع خشم را به شیوه ای ظریف، غیرمستقیم یا پشت صحنه نشان می دهد.

معمولاً دارای جریانی پنهانی ازناتوانی، احساس گیر افتادن و رنجش است. افرادی که منفعل – پرخاشگر هستند اغلب از دیگران بیگانه هستند، احساس می کنند که نمی توانند مستقیماً با هدف یا شخصی که ازاورنجیده می شوند، برخورد کنند. درعوض، آنها خشم خود را با تضعیف نامحسوس شی/شخص واقعی یا خیالی که ازاورنجیده اند ابرازمی کنند.

اغلب آنها به جای رویارویی با شخص دیگری با خود غرمی زنند. آنها اغلب به شما لبخند می زنند، حتی اگر عصبانی هستند،آنها برای تلافی ازخرابکاری های ظریف استفاده می کنند یا با کنایه صحبت می کنند.هنگامی که افراد منفعل – پرخاشگر ارتباط برقرار می کنند، پیام های زیر را ارسال می کنند:

• من ضعیف و عصبانی هستم، بنابراین خرابکاری می کنم، ناامید می کنم و مزاحم می شوم
• من ناتوان هستم که با شما رو در رو برخورد کنم، بنابراین باید از جنگ چریکی استفاده کنم
• من همکار به نظر می‌رسم،اما نیستم

4.ارتباط قاطعانه

ارتباط قاطعانه اعتماد به نفس دارد اما به افکار و احساسات دیگران نیز احترام می گذارد. ارتباط قاطعانه فضایی را برای گفتگوهای صادقانه ایجاد می کند و باعث ارتقای ارتباطات سالم بین افراد می شود.ارتباط قاطعانه به وضوح نظرات و احساسات فرد را بیان می کند و قاطعانه ازحقوق و نیازهای او حمایت می کند بدون اینکه حقوق دیگران را زیر پا بگذارد.

ارتباط قاطعانه نتیجه عزت نفس بالاست. افراد قاطع برای خود، زمان و نیازهای عاطفی، روحی و جسمی خود ارزش قائل هستند. آنها مدافعان قوی خود هستند. در حالی که به حقوق دیگران بسیار احترام می گذارند. افراد قاطعانه احساس می کنند با افراد دیگر ارتباط دارند و نیازها و احساسات خود را به وضوح، مناسب و محترمانه بیان می کنند.

آنها بر احساسات خود کنترل دارند و با لحن آرام و واضح صحبت می کنند. آنها شنوندگان خوبی هستند، ارتباط چشمی خوبی دارند و محیطی محترمانه برای دیگران ایجاد می کنند و اجازه نمی دهند دیگران از آنها سوء استفاده کنند.

آیا در روابط خانوادگی خود نیاز به مشاوره دارید؟

وقتی افراد قاطع با دیگران ارتباط برقرار می کنند، این پیام ها را ارسال می کنند:

• من به خودم اعتماد دارم
• من نمی توانم دیگران را کنترل کنم، اما خودم را کنترل می کنم
• من واضح، صادقانه و دقیق صحبت می کنم
• می دانم که در زندگیم انتخاب هایی دارم و گزینه هایم را در نظرمی گیرم. من کاملاً مسئول خوشبختی خودم هستم
• ما به همه به یک اندازه حق داریم که خودمان را با احترام به یکدیگر ابرازکنیم

سوالی که از شما دارم این است که سبک ارتباطی شما چیست؟

ارتباطات به ما امکان می دهد افکار خود را بیان کنیم، اطلاعات را به اشتراک بگذاریم و با افراد دیگر ارتباط برقرار کنیم. ازارسال یک پیام کوتاه گرفته تا چت کردن با یک دوست ونوشیدن قهوه، شما همیشه با افراد اطراف خود در تعامل هستید. چه کلامی باشد چه غیرکلامی، ارتباط بخش بزرگی از زندگی شما را تشکیل می دهد.

اما این که ما چه کسی هستیم، نحوه ارتباط ما را نیز شکل می دهد. درست مانند هیچ دو نفری که دقیقاً شبیه هم نیستند، هرکسی سبک ارتباطی منحصر به فرد خود را دارد. دانستن اینکه این سبک ها چگونه به نظر می رسند و نحوه شناسایی آنها می تواند به شما در برقراری ارتباط و کار بهتر با افراد دیگر کمک کند. راه های زیادی برای توصیف نحوه ارتباط یک فرد وجود دارد. یک راه از طریق سبک ارتباطی آنهاست.

این سبک ها به عنوان ابزاری است که می تواند به شما در درک دیگران و همدلی بیشتر با آنها کمک کند. همچنین در بهبود و پایداری روابط عاطفی نیز موثر خواهد بود.

چه عوامل کلیدی برنحوه ارتباط افراد تأثیر می گذارد؟

در حالی که آگاهی ازانواع ارتباط ‌دهنده‌ها می‌تواند به شما در درک عادت‌ها یا واکنش‌های دیگران کمک کند، این سبک‌ها همیشه کل داستان را بیان نمی‌کنند.ارتباطات بین فردی چند وجهی است.سخت است که کسی را تنها با یک سبک ارتباطی تعریف کنیم. اگر شخصی در یک جلسه از سبک ارتباطی تهاجمی استفاده می کند، به این معنی نیست که این سبکی است که همیشه از آن استفاده می کند.

عوامل کلیدی موثر بر ارتباطات

• کنوانسیون های فرهنگی و اجتماعی
• جنسیت و نقش های اجتماعی
• احساسات و ادراک
• محیط

این عوامل اضافی می توانند توضیح دهند که چرا یک نفر به روشی خاص ارتباط برقرار می کند. اما آنها همچنین می توانند توضیح دهند که دیگران چگونه این پیام ها را تفسیر می کنند.جنسیت به عنوان یکی از عوامل بیرونی است که می تواند بر نحوه تفسیر ارتباطات تأثیر منفی بگذارد. در حالی که جرات ورزی ممکن است در مردان مورد ستایش قرار گیرد، زنان هنگامی که خود را ابرازمی کنند، بیشتر پرخاشگر دیده می شوند.

مهم است که در مورد نحوه ارتباط شما و این که چه عواملی ممکن است بر نحوه نگاه شما به سبک دیگران نیز تأثیر بگذارد، فکر کنید.

آیا قصد ازدواج دارید و در این زمینه نیاز به راهنمائی دارید؟

چگونه سبک های ارتباطی را شناسایی کنید؟

• پیام خود را به وضوح توسعه دهید و ارائه دهید
• از درگیری ها اجتناب کنید یا ازآن جلوگیری کنید
• به اهداف خود برسید
• روابط موفقی ایجاد کنید

چگونه می توانید سبک های ارتباطی را تجزیه و تحلیل کنید؟

برای تجزیه و تحلیل سبک های ارتباطی میبایستی موارد زیر را مد نظر داشته باشید:

1.رابطه خود را در نظر بگیرید

اگر با یک مافوق سر و کار دارید، ممکن است به شناسایی سبک رهبری و ویژگی های رهبری آن شخص کمک کند. از سوی دیگر، اگر می خواهید بدانید که یک شریک عاشقانه چگونه ارتباط برقرار می کند، ممکن است یادگیری زبان عشق آنها مفیدتر باشد.درک اینکه چگونه یک فرد ارتباط برقرار می کند درایجاد روابط موثر بسیار مهم است. او ابتدا تشویق می کند که بفهمید رابطه شما چگونه می تواند بر تعاملات شما تأثیر بگذارد.

2.از گوش دادن فعال استفاده کنید

گوش دادن فعال یک استراتژی مفید است که می تواند به شما کمک کند سبک ارتباطی افراد را شناسایی کنید.گوش دادن فعال به معنای گوش دادن نه تنها با گوش، بلکه با چشم و قلبمان است. ما می‌توانیم این کار را با پرسیدن سؤالاتی انجام دهیم که به دنبال درک معنای پشت صحبت‌هایی هستند که گفته می‌شود. گوش دادن فعال همچنین به معنای عدم نتیجه گیری عجولانه است.

به عنوان مثال،اگر فردی مستقیم و مختصر صحبت می کند، گوش دادن فعال می تواند به شما در تعیین دلایل این انتخاب کمک کند. ممکن است تصور کنید که آنها پرخاشگر هستند، اما در واقعیت، ممکن است وقتشان کم باشد.سبک‌های ارتباطی مختلف در یک تعامل پدیدار می‌شوند، اما درک دقیق این سبک با گذشت زمان و صبر به دست می‌آید.

3. به هوش هیجانی فکر کنید

برای کمک به درک سبک ارتباطی افراد، توصیه می‌کنند که در سطح هوش هیجانی خود و همچنین فردی که با او صحبت می‌کنید، فکر کنید.

آیا در به شما خیانت شده است و نیاز به مشاوره در این زمینه دارید؟

فرهنگ چگونه بر سبک های ارتباطی تأثیر می گذارد؟

فرهنگ بخش بزرگی از ارتباطات است. هرکسی با مجموعه ای از ارزش ها، باورها و تجربیات خود وارد تعامل می شود.زمانی که شخص دیگری به سبکی که شما به آن عادت ندارید ارتباط برقرار می کند ممکن است گیج کننده باشد. ممکن است مطمئن نباشید که در برخی شرایط چگونه پاسخ دهید. یا شاید نمی‌دانید چرا کسی به چیزی که برای شما عادی به نظر می‌رسید واکنش نشان داد.

همه ما تعصبات ضمنی را با خود حمل می کنیم که ممکن است از آن آگاه باشیم یا ندانیم. حتی قبل از شروع صحبت، بر اساس مشاهدات اولیه، تجربیات گذشته و حتی سوگیری هایی که ممکن است از آنها آگاه نباشیم وبرداشت هایی از شخص دیگری ایجاد می کنیم. ارتباطات نادرست و سوء تفاهم ها می تواند مانع ایجاد روابط قوی شود، بنابراین می تواند مفید باشد که بدانید هرکسی به روش خود صحبت می کند.

زمانی که با فردی از فرهنگ یا کشور دیگری کار می کنید، کمی زمان بگذارید تا در مورد هنجارهای ارتباط فرهنگی آنها بیشتر بدانید.

سبک های ارتباطی در محل کار چگونه است؟

ارتباط یک مهارت نرم مهم برای کار کردن است و می تواند برای زندگی شخصی و حرفه ای شما مفید باشد. درمحل کار، ممکن است متوجه شوید که سبک شخصی شما مکمل یا در تضاد با سبک همکارانتان است.کسی که سبک ارتباطی تهاجمی دارد ممکن است به عنوان فردی متخاصم و مستبد شناخته شود که دیگران را از خود دور کرده و فضای کاری مضر ایجاد می‌کند.

اما گاهی اوقات، یک سبک تهاجمی تر می تواند در یک موقعیت خاص مفید باشد.همان ارتباط‌دهنده تهاجمی می‌تواند برای پروژه یا سازمان دیگری که نیاز به بهینه‌ سازی زمان و منابع دارد، مناسب باشد.علاوه بر سبک ارتباطی یک فرد، یک پروژه همچنین می تواند تحت تأثیر شفاف بودن پیام یک فرد قرار گیرد.اگر ارتباط شخصی مبهم باشد، می تواند منجر به سوء تفاهم و تاخیر در تکمیل وظایف شود.

ارتباط واضح و مختصر به این معنی است که همه نقش ها و مسئولیت های خود را درک می کنند که منجر به همکاری کارآمدتر و نتایج موفقیت آمیز می شود.

آیا حس می کنید در رابطه سمی و ناسالمی گیر کرده اید؟

فضاهای دیجیتال چگونه بر سبک های ارتباطی تأثیر می گذارد؟

ممکن است عادت داشته باشید که بسیاری از ارتباطات خود را به صورت آنلاین، از طریق پیام متنی یا ایمیل، انجام دهید. سبک ارتباط آنلاین شما شبیه به سبک حضوری شما خواهد بود، اما ممکن است مجبور شوید برخی تنظیمات را انجام دهید.مشکل اصلی ارتباطات دیجیتال این است که نشانه‌های غیرکلامی قابل توجهی ندارد.

هنگامی که شخصی با حروف تایپ می کند، قسمت هایی را با متن پررنگ یا زیر خط کشیده شده علامت گذاری می کند یا از علامت تعجب بیش از حد استفاده می کند، نشانه های غیرکلامی را می توان بیان کرد! همه اینها را می توان منفی تلقی کرد. بدون نشانه های غیرکلامی، خواننده نمی تواند احساسات و عواطف خود را در پیام شما وارد کند.

اگر کسی پیام شما را اشتباه بخواند، چیزی که قصد داشتید قاطعانه به نظر بیاید، ممکن است تهاجمی به نظر برسد. آگاهی از آنچه می نویسید و نحوه نوشتن آن می تواند اطمینان حاصل کند که پیام شما از طریق متن یا ایمیل واضح است.

• کلمات خود را با دقت انتخاب کنید
• اجتناب از زبان “شما”، زیرا به این معنی است که فرستنده با انگشت به سمت گیرنده اشاره می کند
• ابتدا پیام ها را در یک پردازشگر کلمه تایپ کنید تا از ارسال تصادفی جلوگیری کنید
• از بررسی املا و بررسی دستور زبان در همه پیام‌های خود استفاده کنید
• اگر می‌خواهید چیزی را ارسال کنید که ممکن است اشتباه گرفته شودقبل از ارسال آن متن یا ایمیل، 24 ساعت صبر کنید،ببینید آیا همان احساسی را که روز قبل داشتید دارید یا خیر.

برای ارائه مشاوره بیشتر در این زمینه، شما می توانید با متخصصین داناک مشاور از طریق تماس تلفنی برای کسب اطلاعات بیشتر در ارتباط باشید.

چگونه کسی می تواند مهارت های ارتباطی خود را بهبود بخشد؟

ارتباط مهارتی است که می توانید در طول زمان آن را ایجاد کنید.بهترین راه برای بهبود ارتباطات ما یادگیری و تمرین است. این کمک می کند تا در تعاملات روزمره، اهداف خاصی را تعیین کنیم و از طریق آنها کار کنیم.یکی از راه‌های بهبود مهارت‌های ارتباطی، تمرکز بر مهارت‌های شنیداری است. این ممکن است شبیه تمرین گوش دادن فعال و تلاش برای شناسایی سؤال دیگری برای پرسیدن در مورد هرچیزی که درحال بحث است، به نظر برسد.

به جای واکنش ساده به آنچه که کسی می‌گوید، سنجیده پاسخ دادن ممکن است هدف خوبی باشد.

راه های کوچکی وجود دارد که می توانید هر روز روی مهارت های ارتباطی خود کار کنید.

• سوال بپرسید
• در مورد فرد تعامل برقرار کنید نه در مورد خودتان
• به یاد داشته باشید که چگونه گفتن چیزی، مهمترازگفتن آن چیز است
• از سوء تفاهم جلوگیری کنید و دیگران را بهتر درک کنید

در صورتیکه همچنان با ابهام یا سوالی در این زمینه روبرو هستید و یا نیاز به مشاوره در این زمینه دارید، می توانید با کارشناسان داناک مشاور این مورد را مطرح فرمائید.

انواع تیپ های شخصیتی

آشنایی با 16 تیپ شخصیتی چهارمزاج

این عشق به آزمایش ها و گمانه زنی ها آیا دقت کرده اید که چقدرآزمونهای شخصیتی در اینترنت وجود دارد؟ انواع DISC، Enneagram و 5 تیپ شخصیتی بزرگ تنها تعدادی از آنها هستند و هدف همه آنها درک بهترانواع تیپ شخصیتی به خواننده است. روانشناسان سال ها در مورد اینکه بهترین تست تیپ های شخصیتی کدام است و کدام آزمون دقیق ترین تجزیه و تحلیل ۱۶ تیپ شخصیتی را ارائه می دهد بحث کرده اند.

حقیقت این است که همه آنها می توانند به شما کمک کنند تا بینش بیشتری در مورد جنبه های مختلف شخصیت خود به دست آورید. هیچ نوع روانشناختی بهتر از دیگری نیست. همه تیپ های شخصیتی نقاط قوت و ضعف خود را دارند و هر فرد دارای مجموعه ای منحصر به فرد از ویژگی های به همان اندازه ارزشمند است. درک کهن الگوهای شخصیتی متمایز شما می تواند از بسیاری جهات، از جمله روابط، شغل و یادگیری مفید باشد. داناک مشاور شما را به خواندن ادامه این مقاله جذاب دعوت می کند.
آیا در مورد انواع رابطه سمی آشنایی دارید

آشنایی با 16 تیپ شخصیتی چهارمزاج

تیپ شخصیتی انواع فکری و روشنفکران:

تیپ شخصیتی استراتژیست INTJ

تیپ شخصیتی مهندس INTP

تیپ شخصیتی رئیس ENTJ

تیپ شخصیتی مبتکر ENTP

تیپ شخصیتی انواع رویایی:

تیپ شخصیتی معتمد INFJ

تیپ شخصیتی رویاپرداز INFP

تیپ شخصیتی مربیENFJ

تیپ شخصیتی مدافع ENFP
در مورد همدلی بیشتر بدانیم

تیپ شخصیتی انواع محافظ:

آزمونگرISTJ

تیپ شخصیتی مدافع ISFJ

تیپ شخصیتی ناظرESTJ

تیپ شخصیتی حامی ESFJ

تیپ شخصیتی انواع خالق:

تیپ شخصیتی صنعتگرISTP

تیپ شخصیتی هنرمند ISFP

تیپ شخصیتی متقاعد کننده ESTP

تیپ شخصیتی سرگرم کننده ESFP
در مورد شکست عاطفی یا عشقی بیشتر بدانیم

16 تیپ شخصیتی رایج

تیپ های شخصیتی بر اساس 4 خلق و خو دسته بندی می شوند: روشنفکر، بینا، محافظ و خالق. روشنفکران به عقلانیت و برتری فکری، بصیرت گرایان به همدلی و آرمان گرایی، محافظان به عملی بودن و منظم بودن و خالقان به خودانگیختگی و منعطف بودن شهرت دارند.

انواع تیپ شخصیتی محافظ

محافظان قابل اعتماد، نوع دوست و صادق هستند. آنها با اخلاق کاری سختگیرانه هدایت می شوند و برای کمک به دیگران و خدمت به جامعه امتیاز بالایی قائل هستند. محافظان به دلیل توانایی طبیعی خود در سازماندهی، برنامه ریزی و استراتژی،رهبرانی با استعداد هستند. آنها در موقعیت‌هایی که می‌دانند چه انتظاری می‌رود، پیشرفت می‌کنند. آنها قوانین و ساختار را ارج می نهند.
روشهای بهبود صمیمت و رابطه عاطفی پایدار را بشناسیم

انواع تیپ شخصیتی روشنفکر

روشنفکران باهوش، مستقل و مصمم هستند. آنها دستاوردهای بالایی دارند و نه تنها به دنبال کسب اطلاعات، بلکه برای تسلط بر مقادیر زیادی از اطلاعات هستند. آنها خودبسنده، منطقی و عاقل هستند. آنها به دنبال دانستن همه چیز هستند و هر چیزی را زیر سوال می برند. علاقه شدید آنها به تحقیق از آنها محققان و مخترعان بزرگی می سازد.
در مورد خیانت در روابط بیشتر بدانیم

انواع تیپ شخصیتی خالق

تیپ سازندگان به طور طبیعی هنرمند، شجاع و سازگار هستند. آنها عاشق زیبایی دطبیعت، مد و دکوراسیون هستند. طبیعت ماجراجویانه آنها، آنها را هیجان انگیز، پرانرژی و خودجوش می کند.سازندگان با توجه به کنجکاوی و بازیگوشی خود، مایلند تقریباً هر چیزی را امتحان کنند. دوست داشتنی و محبوب هستند. آنها عاشق تعریف یک داستان خوب هستند.
آیا در زمینه تحکیم روابط والدین و فرزندان چیزی می دانید

انواع تیپ شخصیتی رویایی

رویایی های همدل، سخاوتمند و اصیل هستند. آنها افرادی دلسوزهستند که نه تنها نسبت به احساسات دیگران حساس هستند، بلکه در شناسایی آنها بسیار ماهرهستند. آنها ایده آل گرا هستند و براساس ارزش هایی که عمیقاً به آنها اعتقاد دارند و از آنها دفاع می کنند هدایت می شوند. رویایی ها مایلند آنچه را که واقعا هستند درک کنند.
اهمیت رشد کودک تا قبل از پنج سالگی

انواع تیپ شخصیتی فکری

تیپ های شخصیتی فکری عبارتند از: استراتژیست، مهندس، رئیس و مبتکر. این تیپ های شخصیتی درون نگر، منطقی و درجستجوی دائمی دانش هستند. آنها به طور طبیعی کنجکاو و مبتکرعشق و ارادت خاصی به عقلانیت هستند. علیرغم طرز فکر منطقی و رویکرد منطقی آنها اغلب، بسیار تخیلی هستند و مجبورند مسائل را درسطح عمیق تری بررسی کنند.

این عشق به آزمایش ها و گمانه زنی ها باعث می شود این شخصیت ها دارایی ارزشمندی درهر جامعه ای باشند. سوالات احمقانه برای روشنفکران وجود ندارد. آنها همیشه آماده طوفان فکری هستند.
راه های افزایش اعتماد به نفس کودک را بیشتر بشناسید

انواع تیپ های فکری مطابقت با چهارنوع مزاج

استراتژیست INTJ

INTJ ها با اعتقاد همیشگی خود به قدرت دانش و شوخ طبعی انسان در طول زندگی حرکت می کنند. آنها بیشتر وقت خود را صرف تجزیه و تحلیل موقعیت ها می کنند تا راه هایی برای بهبود آنها بیابند. آنها بسیار منضبط هستند و ازنظر دانش پیشرفت می کنند.این که در سال های اولیه خود “کرم کتاب” تلقی می شوند، یکی از کهن الگوهای شخصیتی اصلی آنهاست.

با این حال، هیچ برچسب دیگری وجود ندارد که استراتژیست بیشتر به آن مرتبط باشد. این افراد از نظر عمومی توده‌ها ناراحت نیستند و از پیگیری فلسفه زندگی خود هراسی ندارند. با اجتناب از نورافکن و کار کردن از سایه ها، این نوع اغلب به تنهایی دیده می شود. اما آنها اصلاً به این موضوع اهمیت نمی دهند. برای آن‌ها، هر حرکتی که در زندگی انجام می‌دهند به دقت در نظر گرفته می‌شود و از قبل برنامه‌ریزی می‌شود.

زندگی برای این تیپ شخصیتی مانند یک صفحه شطرنج غول‌پیکر است و آنها بازیکنان استاد بزرگی هستند که مهره‌ها را حرکت می‌دهند. استراتژیست ها باهوش هستند و آنها این را می دانند. اما این می تواند باعث شود که دیگران آنها را مغرور ببینند، زیرا اعتماد به نفس بالایی دارند و تصور می کنند که از نظر فکری نسبت به اطرافیانشان برتری دارند.

نکات دیگر در لیست ویژگی های شخصیتی INTJ این است که آنها می توانند قضاوت کنند و تمایل خود را به تحلیلگری بیش از حد انجام دهند. از طرفی چیزی نیست که آنها نتوانند به دست آورند. با ارج نهادن به کار سخت، عزم و تلاش شعار آنها در زندگی این است که اگر بخواهید انرژی و زمان لازم را برای آن بگذارید، هیچ چیز غیرممکن نیست.استراتژیست ها باهوش هستند و آنها این را می دانند.

اما این می تواند باعث شود که دیگران آنها را مغرور ببینند، زیرا اعتماد به نفس بالایی دارند و تصور می کنند که از نظر فکری نسبت به اطرافیانشان برتری دارند. نکات دیگر در لیست ویژگی های شخصیتی INTJ این است که آنها می توانند قضاوت کنند و تمایل خود را به تحلیلگری بیش از حد انجام دهند.
دلایل دیر حرف زدن کودک چه می تواند باشد

مهندس INTP

نظریه پردازان درخشان، که توسط منطق و عقلانیت بی چون و چرا هدایت می شوند، از بین تمام 16 شخصیت، INTP از نظر منطقی دقیق ترین هستند. تشخیص مشکلات و در نظر گرفتن تمام عواملی که در ایجاد راه حل دخیل هستند برای آنها آسان است. مهندسان که معمولاً محتاط و حتی تنها هستند، به دیدگاه‌ها، عقل و خلاقیت منحصربه‌ فرد خود افتخارمی‌کنند.

آنها عادت کرده اند که مردم “آنها را دریافت نکنند” و اگر دوست آنها هستید، انتظار نداشته باشید که در صورت نیاز از طرف آنها حمایت عاطفی پیدا کنید. این تیپ شخصیتی به جای همدردی با مشکل، به احتمال زیاد به شما یک سری پیشنهادهای فکر شده در مورد نحوه برخورد با مشکلتان ارائه می دهد. این رویکرد منطقی اغلب می تواند با مخالفت افراد حساس تر مواجه شود. احساسات برای مهندسان گیج کننده است.آنها به سادگی در آن منطق نمی یابند.

معمولاً INTPها در رساندن پیام های خود با مشکل مواجه می شوند. این به این دلیل نیست که نمی توانند آنها را به درستی بیان کنند – دیگران به سادگی در حفظ ذهن تیز خود مشکل دارند. این می تواند برای افرادی با این مشخصات شخصیتی بسیار ناامید کننده باشد، زیرا آنها دوست ندارند به خاطر شنونده خود، مفاهیم خود را کاهش داده و ساده کنند.
اصول مهم در داشتن رابطه عاطفی پایدار

رئیس ENTJ

ENTJ ها یک یا دو چیز در مورد رهبری می دانند و از نشان دادن آن ترسی ندارند. آنها افرادی هستند که برای رسیدن به موفقیت زندگی می کنند و زمانی را که باید تصمیمی گرفته شود دریغ نمی کنند. این ویژگی ها، همراه با ارزیابی شخصیتی آنها از جذابیت و کاریزما طبیعی، آنها را به رهبرانی عالی تبدیل می کند. با این حال، با توجه به عزم شدید آنها و طرز فکر مکرر «هدف وسیله را توجیه می‌کند».

ممکن است برای شخصیت‌های کمتر قوی بی‌رحم و طاقت‌ فرسا به نظر برسند. به همین دلیل است که درک این تیپ های شخصیتی ممکن است کمی دشوار باشد. رؤسای مسلط، با فضای کمی برای سازش، از یک چالش خوب لذت می برند و در فرصتی که انرژی خود را برای غلبه بر آن صرف می کنند، شکوفا می شوند. آن‌ها برای افرادی که وظیفه تطبیق عقل و اراده خود را دارند ارزش قائل هستند و می‌توانند در دستیابی به اهدافشان شریک مفیدی باشند.

آنها می دانند که هر چقدرهم که توانایی داشته باشند، نمی توانند همه کارها را به تنهایی انجام دهند، به همین دلیل است که ENTJ ها برای افراد اطراف خود ارزش قائل هستند. بخش بزرگی از پروفایل شخصیتی ENTJها عدم انعطاف آنها برای گوش دادن به ایده های دیگری غیر از ایده های خود است. این باعث می شود که آنها بسیار سرسخت باشند، به خصوص وقتی صحبت از پیشنهادات مبتنی بر تصورات احساسی باشد.

آنها همچنین به دلیل تند اندیشی بسیار کم حوصله هستند و تحمل کمی نسبت به افرادی دارند که تصمیم گیری بیش از حد طول می کشد. در حالی که آنها اغلب سرد و بی احساس هستند، اما وقتی نوبت به حل یک بحران می رسد، آنها فرد مناسبی هستند که می توانند تماس بگیرند. رئیس‌های بسیار کارآمد، پرانرژی و با اراده، اغلب از موفق‌ترین افراد اطراف هستند.
با عوامل تاثیر گذار در ازدواج موفق بیشتر آشنا شوید

مبتکر ENTP

این افراد از شنیدن دیدگاه‌های تیپ‌های شخصیتی مختلف و بحث کردن با آن‌ها لذت می‌برند، نه به دلیل خطرات بالا یا اهداف بالاتر اغلب، این کار به سادگی سرگرم‌کننده است. مانند همه تیپ‌های روشنفکر، آن‌ها دائماً به دنبال دانش هستند و دیدگاه‌های متفاوتی را از شبکه تیپ شخصیتی به‌عنوان راه خوبی برای گسترش دیدگاه خود می‌پذیرند. آنها دوست دارند دیگران را به چالش بکشند و قوانین و مقررات موجود را زیرسوال ببرند.

این امر می تواند آنها را در کار مجدد سیستم ها، فرآیندها و روش انجام کارها ارزشمند کند. گاهی اوقات آنها می توانند در هیجان پیروزی در یک بحث غرق شوند تا جایی که فراموش کنند که دیپلماسی و انعطاف پذیری نیز برای رسیدن به صلح لازم است. آنها معمولا فراموش می کنند که همه تعارض را دوست ندارند و بیشتر مردم در واقع از آن دوری می کنند.

ENTPها که به احتمال زیاد از یک موقعیت مخاطره آمیز دوری نمی کنند، طوفان فکری کاریزماتیکی هستند که به سرعت روی پای خود فکر می کنند و از آموزش مغز خود لذت می برند. مانند همه انواع شخصیت های روشنفکر، آنها را می توان به عنوان افراد غیر حساس و غیر قابل تحمل درک کرد آنها به سادگی بیش از حد به قدرت مغز خود اعتقاد دارند.

برخلاف سایر روشنفکران، آنها علاقه ای به مسائل عملی یا اقدام در مورد برنامه های خود ندارند آنها ترجیح می دهند نقشه ها را ایجاد کنند تا اینکه روی تبدیل آنها به واقعیت کار کنند. این بدان معنا نیست که آنها تنبل هستند.آنها به سادگی در تمرکز برای مدت طولانی مشکل دارند. برخی از افراد مشهور از این تیپ شخصیتی مارک تواین، تام هنکس و توماس ادیسون هستند.
آیا در زمینه مهارت های زندگی چیزی می دانید

انواع رویایی

تیپ های شخصیتی بینا شامل مربی، معتمد، مدافع و رویاپرداز است. این نوع شخصیت ها درون نگر، شهودی و بسیار ایده آل گرا هستند. آنها افرادی دلسوز هستند که می خواهند به دیگران کمک کنند و دنیا را به مکانی بهتر تبدیل کنند. برای آنها مهربانی کلیدی است و مانند روشنفکران به جای رقابت، با کمال میل همکاری خواهند کرد.

آنها به طور طبیعی همدل هستند، دوست دارند اطراف خود را با احساسات احاطه کنند و گفتگوهای عمیق را به صحبت های کوچک ترجیح می دهند. آنها بسیار خوش بین، دلسوز و مهربان هستند، مشکلی برای باز بودن به روی دنیا ندارند، اما باید مراقب باشند که در مقابل چه کسانی آسیب پذیر هستند تا آسیب نبینند. شهود عمیق این انواع تست شخصیت به عنوان راهنمایی مفید در تشخیص آن عمل می کند.
هفت روانشناس برتر تهران را بشناسید

معتمد INFJ

دلیلی وجود دارد که این تیپ شخصیتی نادرترین نوع از 16 شخصیت است، INFJ ها تنها 1.5٪ از کل افراد را تشکیل می دهند. آنها ملایم، ایده آل گرا و حساس هستند، اما همچنان قادر به تصمیم گیری و ادامه اهداف خود هستند. آنها تماشاگر ثابتی نیستند.اعتقاد آنها به اینکه خوبی و عشق جهان را نجات می دهد، آنها را مجبور به عمل می کند. با این حال، این نیت های خوب همیشه به نفع آنها کار نمی کند.

وقتی افراد معتمد بیش از حد درگیر نجات دنیا می شوند، به راحتی می توانند فراموش کنند که به پس انداز نیز نیاز دارند. آنها باید به یاد داشته باشند که مراقب خود نیز باشند و گرمی و ملایمت را نیز در درون خود نشان دهند. اطرافیانشان نیز باید این را به خاطر بسپارند وبه INFJ ها اجازه دهند هر از چند گاهی از داخل خارج شوند.در حالی که شور و شوق و نبرد شریف آنها برای انجام کارهای خوب قابل تحسین است.

تیپ شخصیتی INFJ مستعد فرسودگی آسان است. آن‌ها باید راه‌هایی را بیابند که از خود خلاص شوند و تمایل خود را به حفظ حریم خصوصی مدیریت کنند. افراد معتمد که نسبت به انتقاد بسیار حساس هستند یا کسی که روش آنها را زیر سوال می‌برد، وقتی متوجه می‌شوند که کسی علامت سوال بزرگی روی اعتقادات آنها گذاشته است، می‌توانند واکنش بسیار تند نشان دهند.

با این حال، آنها بسیار خلاق هستند و توانایی تقریبا غیر طبیعی برای ارتباط با دیگران دارند. با توجه به مهارت آنها در صحبت کردن با کلمات انسانی و کمک به دیگران، اعتماد مردم به آنها را آسان می کند.
در مورد راهکارها جهت رفع مشکلات خانوادگی بیشتر بدانیم

رویاپرداز INFP

مانند ایده آلیست های واقعی، تیپ شخصیتی INFP همیشه در جستجوی معنا در زندگی خود است. آنها که قویاً به خوبی معتقدند، به ندرت دلسرد می شوند و ترجیح می دهند نیمه پر لیوان را تصور کنند. برای آنها، خوب در همه جا وجود دارد – حتی در بدترین افراد. حتی اگر کشف آن سخت باشد، آنها لبخند می زنند و تمام تلاش خود را می کنند تا به جلو بروند.

ظاهر آرام و محتاطانه آنها ممکن است گمراه کننده باشد، زیرا از درون پر از شور و نزاع هستند. رویاپردازان علاقه ای به کالاهای مادی ندارند که اعمالشان برایشان فراهم می کند. بلکه بیشتر شیفته نیت پاک و میل به انجام نیک می شوند. آنها اغلب به این ویژگی ها و اینکه چگونه با اصول رهبری می شوند افتخار می کنند.

از هر 16 شخصیت، INFP ها در هنگام مواجهه با انتقاد ممکن است با شخصی کردن چیزها مشکل داشته باشند که می تواند شناخت آنها را دشوار کند. با این حال، اگر کسی برای انجام این کار تلاش کند، پاداش بزرگی دریافت خواهد کرد. رویاپردازان افراد بسیار خوبی برای نگه داشتن اطرافیان هستند. خوش بینی آنها مسری است و اغلب حس صلح و هماهنگی را از خود ساطع می کنند. این تیپ شخصیتی ملایم و وفادار، پرشور و مصمم، آماده است تا برای آنچه که دارد بجنگد.
آیا کودک شما نشانه های بیش فعالی را دارد

مربی ENFJ

گرم، پرشور و کاریزماتیک، از میان تمام 16 شخصیت، ENFJ ها رهبرانی هستند که مردم به دنبال آن هستند و بدون فکر از آنها پیروی می کنند. آنها رهبری را صرفاً به خاطر تقویت روحیه و عزت نفس خود دوست ندارند، زیرا آنها آخرین مقدار زیادی دارند. در عوض، آنها علاقه واقعی به بهبود جهان و مردم آن دارند و تلاش می کنند تا جامعه را به هر طریقی که می توانند بهبود بخشند.

با توجه به مهارت های زبانی عالی آنها، برقراری ارتباط در طیف گسترده ای از سطوح برای آنها آسان است، بنابراین یافتن مخاطب برای آنها سخت نیست. مردم علاوه بر جذب مهارت‌های زبانی ، صمیمیت صادقانه و خام آنها را نیز دوست دارند. وقتی مربیان پتانسیلی را در فردی می بینند، هر کاری که لازم باشد برای کمک به فرد در توسعه آن انجام می دهند.

این درجه بالای درگیری در زندگی افراد دیگر می‌تواند گاهی برای مربیان کمی سخت باشد. اگر بیش از حد به دیگران افراط کنند، در برخی مواقع شروع به تأمل بیش از حد می کنند و عیوبی را در خود می بینند که وجود ندارد. اگر آنها نتوانند به ایده آل های تعیین شده خود زندگی کنند، این می تواند بر عزت نفس آنها تأثیر زیادی بگذارد و احساس ناامیدی در آنها ایجاد کند.

با این حال، بردباری کاریزماتیک و علاقه واقعی آنها به مردم مطمئناً هرگز آنها را احساس تنهایی نمی کند. مردم به سمت اشتیاق و صداقت کشیده می شوند، به همین دلیل است که ENFJ ها معمولاً توسط دوستان و خانواده دوست داشتنی احاطه می شوند که به آنها کمک می کند تا آنها را بالا ببرند و ثابت نگه دارند.
در ازدواج موفق چه عواملی تاثیرگذار است

مدافع ENFP

ارواح آزاد واقعی، هیچ چیز تیپ شخصیتی ENFP را بیشتر از ایجاد ارتباط معنادار با مردم هیجان زده نمی کند. برای آنها، گفتگوهای عمیق منبع لذت فراوانی است، زیرا آنها با شنیدن دیدگاه های مختلف و توضیح دیدگاه های خود، رشد می کنند. برای ENFP ها، همه چیز در زندگی به روشی به هم مرتبط است، و تلاش برای باز کردن این گره ها و معنا بخشیدن به ارتباطات، هیجان انگیز است.

آنها با محدودیت‌ها و محدودیت‌ها به خوبی کار نمی‌کنند، و رسا بودن چیزی است که در آن برتری دارند. شرکت بزرگ، چه در مهمانی ها و چه در محل کار، این افراد خونگرم و مثبت را به راحتی در میان جمع می توان دید. پرتوهای مشتاق آفتاب، که روزهای همه اطرافیان را روشن می کند، تعداد کمی از شخصیت ها به اندازه مدافعان خلاق و کاریزماتیک هستند.از آنجایی که ENFP ها بیانگر هستند.

گاهی اوقات می توانند با رویکرد عملی به جریان بی پایان ایده های خود دست و پنجه نرم کنند. به همان اندازه که آنها با ارائه راه حل های خلاقانه خوب هستند، روش های پیگیری آنها وحشتناک است یا وجود ندارد. آنها فاقد رویکرد روشمند مورد نیاز برای تبدیل ایده های خود به واقعیت هستند. چیزی که روشنفکران در آن بسیار خوب هستند.

همراه با تمایل آنها به بیش از حد فکر کردن و مشکل در تمرکز، برنامه ریزان پروژه بسیار ضعیفی هستند. با این حال، اگر به ماشین‌های خلاقانه کنجکاو، مشتاق و اغلب حواسپرت نیاز دارید، خارج از شخصیت‌ها، ENFPها بهترین افراد برای این کار هستند.
راه های مقابله با خشم و پرخاشگری چیست

انواع محافظ

تیپ های شخصیتی محافظ شامل ناظر، معاینه کننده، حامی و مدافع است. انواع ویژگی‌های شخصیتی که آن‌ها به اشتراک می‌گذارند، مستدل، مشاهده‌کننده و با انگیزه برای حفظ امنیت است. آنها همچنین رایج ترین تیپ های شخصیتی هستند – محافظ ها حدود 50٪ از کل جمعیت روی کره زمین را تشکیل می دهند. محافظان بسیار خودانگیخته می دانند که چه کسانی هستند و در پوست خود احساس راحتی می کنند.

در حالی که توصیفات این گونه ها سرسخت هستند، آنها را به عنوان افرادی نشان می دهد که به بهترین شکل ممکن آنها را از درام دور می کنند. نیروی محرک زندگی آنها این است که عشق خود را با مراقبت از عزیزانشان به صورت عملی و ظریف نشان دهند. آنها تمایل دارند سخت کار کنند و همه چیز را به خوبی ببینند.این توسط اصول قوی درونی آنها مانند سخت کوشی و احترام تحریک می شود. قابل اعتماد، صادق و سخت کوش، رهبران عالی هستند.
آیا با اختلال خواب روبرو هستید
انواع محافظ مربوط به مزاج بلغمی از 4 نوع مزاج است.

آزمونگر ISTJ

مسئولیت پذیر، وفادار و سخت کوش، بیش از هر چیز، ممتحنین برای نظم و رویه ها ارزش قائل هستند. آنها حس درست و نادرستی شدیدی دارند و در حفظ سنت ها و هنجارهای جا افتاده سخت تلاش می کنند. در حالی که این ممکن است برای تیپ‌های شخصیتی شادتر و با روحیه آزاد (مانند Visionaries) سخت به نظر برسد، ISTJها از ایستادن در پشت اقدامات خود افتخار می‌کنند. زود تصور نمی کنند، آنها ترجیح می دهند قبل از تصمیم گیری در مورد نشانه های عمومی سرد به دقت نگاه کنند.

ذهن تیز مبتنی بر نشانه های عمومی آنها آنها را به تیپ شخصیتی تبدیل می کند که کمترین تحمل را در برابر نظریه های نامحتمل یا سر و صداهای توخالی دارد. با رویکرد صریح و صداقت غیرقابل معذرت‌خواهی‌شان، آنها ممکن است سرد و روباتیک شوند، اما در سر ممتحن همه چیز همیشه با عواملی که به‌دقت تحلیل شده است، توجیه و استحکام می‌یابد.

این لجبازی می تواند برای آنها مشکل ایجاد کند. امتحان دهندگان دوست ندارند اعتراف کنند که در یک موقعیت اشتباه کرده اند. آنها نمی توانند با این تصور کنار بیایند که گاهی اوقات پیروی از قوانین “طبق کتاب” ممکن است چندان خوب نباشد و رویکردی نوآورانه تر مورد نیاز است. این به نوبه خود می تواند منجر به قضاوت آنها شود، زیرا آنها توجه کمی به کلمات پوچ ندارند. با این حال، رک بودن صادقانه آنها نیز می تواند یکی از بزرگترین نقاط قوت آنها باشد، اگر به درستی استفاده شود.

مسئولیت پذیری، اراده قوی و ماهیت عملی آنها، آنها را به کارگرانی عالی در موقعیت های مسئول تبدیل می کند.
انواع رویکردهای روانشناسی را بشناسید

مدافع ISFJ

سنت‌گرایان وفادار و ساکت، ISFJها نوع‌دوستان واقعی هستند که تا آنجا که ممکن است در جهان محبت می‌کنند.گاهی اوقات حتی بیش از حد. با توجه به تست شخصیت 16، آنها مسئولیت پذیر هستند و می توانید برای انجام کار روی آنها حساب کنید، حتی اگر گاهی اوقات آنها را به تعویق بیندازند. مدافعان دوست دارند دیگران را راضی کنند، بنابراین اگر فراتر از انتظاراتی که از آنها در نظر گرفته شده فراتر رفتند، تعجب نکنید.

با این حال، با وجود این کیفیت، آنها از گرفتن اعتبار برای دستاوردهای خود لذت نمی برند. این می تواند باعث شود افراد خودخواه بیشتر از آنها استفاده کنند. مدافعان با وجود اینکه درونگرا هستند، توانایی بی‌نظیری در برقراری ارتباط با افراد در سطح عاطفی عمیق‌تر دارند و عموماً از معاشرت لذت می‌برند.ماهیت فروتنانه ISFJ می تواند بزرگترین چالش آنها برای غلبه بر آن باشد.

آنها باید یاد بگیرند که همان طور که از افرادی که به آنها اهمیت می دهند دفاع کنند. گرایش آنها به کمال گرایی همچنین می تواند منجر به فشار بیش از حد خود، هم از نظر حجم کاری و هم از نظر احساسات شود. با وجود این، آنها افراد بسیار حامی، قابل اعتماد و وفاداری هستند که از توجه به جزئیات لذت می برند. می توانید مطمئن باشید که می توانید روی آنها حساب کنید، زیرا آنها همیشه پشت شما خواهند بود، مهم نیست که چه باشد.
آیا احساس می کنید افسرده هستید

ناظر ESTJ

طبق آزمون 16 شخصیتی، ESTJ ها مظهر ارزش های سنتی خوب قدیمی هستند، مانند صداقت هدفمند، الگوبرداری می کنند و هر کاری را با نهایت فداکاری انجام می دهند. آنها از گرد هم آوردن جوامع و رهبری آنها در حفظ جشن های سنتی لذت می برند. هنگامی که با دیگران کار می کنند، از آنها انتظار دارند که به همان شیوه ای که یک ناظر انجام می دهد عمل کنند .شایسته، صادق و سخت کوش باشند.

اگر انتظارات آنها برآورده نشود، یک ESTJ می تواند خیلی سریع عصبانی شود. این تمایل آنها را به انعطاف ناپذیر بودن (درست مانند همه انواع محافظ) تقویت می کند، اما این صرفاً به این دلیل است که آنها معتقدند این مکانیسم ها برای اجرای روان جهان ضروری هستند. ناظران شهروند نمونه واقعی هستند. آنها به ندرت از جای خود خارج می شوند و برای حفظ تصویر خوب جامعه دست به هر کاری می زنند.

انعطاف ناپذیری آنها می تواند مشکلاتی را برای آنها ایجاد کند که در آن راه حل های نوآورانه برای مشکلات مورد نیاز است. از آنجایی که آن‌ها به داده‌ها و حقایق بسیار متعهدانه اعتماد می‌کنند، تمایل به بی‌اعتمادی به پیش‌بینی‌ها و شهود دارند، مگر اینکه با شواهد ملموس پشتیبانی شود. این همچنین آنها را در برخورد با موقعیت‌های نامتعارف بد می‌کند، که هنوز روش‌شناسی دقیقی برای آن‌ها ایجاد نشده است.

با این حال، آنها سازمان دهندگان بسیار خوبی هستند که فداکاری آنها بی نظیر است. اراده قوی ناظران به آنها کمک می کند تا این فداکاری را انجام دهند و ماهیت صادق و قابل اعتماد آنها آنها را در هر جامعه ای ارزشمند می کند.
آیا تا به حال تست افسردگی داده اید

حامی ESFJ

ESFJ ها پروانه های بسیار اجتماعی و محبوبی هستند که برای روابط و حمایت و پرورش دیگران ارزش قائل هستند. آنها دوست دارند اطراف خود را با خانواده و دوستان احاطه کنند و همیشه مطمئن باشند که عزیزانشان خوشحال و خوب هستند. در حالی که آنها ممکن است شایعات و بحث در مورد مسائل کاربردی را دوست داشته باشند، اما این ترجیحات از یک مکان بد ناشی نمی شود.

مهمتر از همه، از میان 16 شخصیت، ESFJها مسئولیت خود را برای کمک به دیگران بسیار جدی می گیرند. آنها عاشق خدمت هستند و تقریباً هر کاری برای کمک به جامعه خود انجام می دهند، تا زمانی که احساس کنند از آنها قدردانی می شود. همیشه می توانید برای حفظ هماهنگی و ثبات در هر گروه اجتماعی روی آنها حساب کنید.

دلسوز، متفکر و خونگرم، هیچ چیز نمی تواند بیشتر از کسی که ایده های آنها را رد می کند یا علاقه ای به فعالیت های آنها ندارد به حامیان آسیب برساند. گاهی اوقات ESFJ ها ممکن است بیش از حد درگیر نگرانی در مورد وضعیت اجتماعی خود شوند. علیرغم بسیاری از خصوصیات خوب آنها وفادار، وظیفه شناس، حساس و خونگرم که ناشی از این مشغله نسبت به موقعیت است، می تواند آنها را نیز شوخی بدی کند. این می تواند باعث بی میلی آنها در مورد انعطاف پذیری و بداهه گویی شود و آنها را به ویژه در برابر انتقاد آسیب پذیر کند.

نیاز آنها به قدردانی گاهی برای افراد با تیپ های شخصیتی دیگر بسیار زیاد است و می تواند خفه کننده باشد. به همین دلیل است که افراد این تیپ شخصیتی باید به خود یادآوری کنند که اغلب چیزها شخصاً متوجه آنها نمی شوند، بلکه نتیجه یک دیدگاه متفاوت هستند.
با کودک ناسازگار چه کنیم

انواع خالق

تیپ های شخصیتی خالق شامل متقاعد کننده، صنعتگر، سرگرم کننده و هنرمند است. این تیپ های شخصیتی، کاوشگران متکی به خود هستند، که بدشان نمی آید مسیر را بدون نقشه در یک پیاده روی روزانه ترک کنند. تکانشگری آنها به آنها می آموزد که به راحتی با هر موقعیتی سازگار شوند. افراد با این شخصیت‌ها به سختی به تعهدات علاقه دارند و هیچ چیز نمی‌تواند بیش از داشتن یک زندگی یکنواخت آنها را ناامید کند.

به همین دلیل است که آنها دوست دارند چیزها را برای خود چاشنی سازند و معمول است که همیشه در حال حرکت باشند. دائماً به دنبال تجربیات جدید هستید، وقتی خالقی در اطراف است هرگز خسته کننده نیست.
آیا بیش از حد با اضطراب و استرس روبرو هستید

هنرمند ISFP

هیچ تیپ شخصیتی دیگری به اندازه ISFP مشتاق به چالش کشیدن انتظارات سنتی نیست. علاوه بر این، آنها این کار را با نگاه متهورانه و خلاقانه خود به جهان انجام می دهند که در طراحی و زیبایی شناسی آنها بیان شده است. اگر صلاح بدانند از به چالش کشیدن و اختراع مجدد خود ابایی ندارند. این باعث ایجاد حس خودانگیختگی در آنها می شود که می تواند حتی نزدیک ترین خانواده و دوستان آنها را شگفت زده کند.

هنرمندان در قمار و رفتارهای مخاطره آمیز مهارت دارند، اما هماهنگی آنها با محیط و لحظه هایشان اغلب به آنها اجازه می دهد تا بهتر از بقیه کار کنند. آن‌ها از ارتباط با دیگران لذت می‌برند و معمولاً تعارف کاملی را ذخیره می‌کنند که می‌تواند هر قلبی را ذوب کند. آنها نسبت به انتقادات تند حساس هستند و ممکن است برایشان سخت باشد که به اندازه کافی از لحظه خارج شوند تا بگذارند اوضاع سرد شود.

نتایج برای ISFP ها واضح است .آنها تعهدات را دوست ندارند، که می تواند در طول زندگی آنها مشکلاتی ایجاد کند. چه پیدا کردن یک شریک، چه پیشرفت در کاریا برنامه ریزی بلندمدت مهم، آنها باید یاد بگیرند که چگونه نقاط ضعف خود را تقویت کنند و آنها را متحد خود کنند. این را می توان بدون به خطر انداختن آزادی محبوب آنها انجام داد.

اگر آنها موفق به کشف تعادل ظریف شوند. خوشبختانه به لطف جذابیت و توانایی آنها در ارتباط با احساسات دیگران، آنها هرگز تنها راه نخواهند رفت. هنرمندان کنجکاو، پرشور و تخیل، افرادی هستند که قطعاً اثر خود را در جهان به جای می گذارند به هر طریقی.
آیا می دانید در چه زمینه ای نیاز به مشاوره دارید

متقاعد کننده ESTP

متقاعد کننده ها به عنوان آهنرباهایی توصیف می شوند که افراد را جذب می کنند. شخصیت های پرانرژی، شوخ و شوخ آنها به طور گسترده توسط اطرافیانشان قدردانی می شود. آنها برای خندیدن و سرگرم کردن جمعیت های بزرگ زندگی می کنند و علاقه زیادی به صحبت در مورد ایده های انتزاعی یا شرکت در بحث های پیچیده در مورد مسائل جهانی ندارند.

در عوض، آن‌ها ترجیح می‌دهند در اینجا و اکنون باشند – به زبانی که به راحتی قابل درک است صحبت کنند، که مردم به راحتی با آن ارتباط برقرار کنند. آنها اغلب ثابت ماندن برایشان سخت است و ترجیح می دهند به جای اینکه از قبل استراتژی داشته باشند، وارد عمل شوند. این می تواند به این معنی باشد که آنها به سختی در ساختارهای بسیار سازمان یافته مانند مدرسه رشد می کنند.

نه به این دلیل که باهوش نیستند بلکه به این دلیل که با ذهنیت یادگیری دستی خود در تضاد هستند.هیچ چیز مورد توجه ESTP ها قرار نمی گیرد. ارزیابی تیپ شخصیتی آن ها در بین همه تیپ ها ادراکی ترین است. با استفاده از مشاهدات و شهود قوی خود، از فراخوانی افراد هر زمان که صلاح بدانند ابایی ندارند. با این حال، چیزی که آنها اغلب باید به خود یادآوری کنند این است که همه به اندازه آنها باز نیستند.

برخی افراد به پخش زندگی شخصی خود خیلی مهربان نگاه نمی کنند. این به این معنا نیست که آنها این کار را با نیت بد انجام می دهند. فقط تیراندازی مستقیم و شخصیت رنگارنگ آنها است که نمی تواند توسط هنجارهای اجتماعی مهار شود. دقیقاً نگرش زمینی، پرانرژی و جذاب آنها دلیلی است که بسیاری از مردم به آنها هجوم می آورند و جذب شور و شوق دوستانه آنها می شوند.
آیا نیاز به مشاوره تحصیلی دارید

سرگرم کننده ESFP

انرژی ESFP ها اغلب مسری است.در محیط های اجتماعی آنها اولین کسانی هستند که به یک آهنگ یا رقص نفوذ می کنند. این افراد از هیجان لذت می برند، عاشق ماجراهای جدید هستند و به شدت مردم مدار هستند. هیچ چیز بیشتر از به اشتراک گذاشتن لحظات شاد با دوستانشان برای سرگرمی ها شادی به ارمغان نمی آورد.

به دلیل ماهیت بسیار اجتماعی خود، آنها به ویژه هنگامی که در مرکز توجه قرار می گیرند سرزنده هستند و از تنهایی متنفرند. به اندازه کافی عجیب، آنها تیپی هستند که قوی ترین حس زیبایی شناسی را در بین همه شخصیت ها دارند. آن‌ها اغلب می‌توان آن‌ها را در انتخاب لباس، دکوراسیون منزل و محیط کلی نشان داد.اگرچه ممکن است در نگاه اول خودمحور به نظر برسند، این در مورد ESFP ها اصلا صدق نمی کند.

آنها نسبت به احساسات دیگران حساس هستند و اگر کسی برای حل مشکلی به سراغ آنها بیاید، از کمک کردن خوشحال هستند. یکی از چالش های اصلی که آنها با آن دست و پنجه نرم می کنند، کنار آمدن با وظایف و مسئولیت هایی است که آنها را به واقعیت باز می گرداند. آنها به احتمال زیاد از همه تیپ های شخصیتی به جای انجام کارهای سخت و اغلب کسل کننده که مقدم بر فعالیت های سرگرم کننده است، به شانس و کمک دوستان خود تکیه می کنند.

آنها اغلب در برنامه ریزی ضعیف هستند، که می تواند آنها را در رسیدن به یک هدف بزرگتر و بلندمدت ناامید کند. آنها باید این نقاط ضعف را در شخصیت خود بپذیرند و فعالانه برای غلبه بر آنها تلاش کنند، در غیر این صورت با خطر ناراحتی احتمالی مواجه می شوند.

در صورت تمایل شما می توانید از طریق خدمات تلفنی داناک مشاور از کارشناسان مربوطه راهنمائی های بیشتری در این زمینه درخواست فرمائید.

شناخت رابطه سمی و ناسالم

6 نوع رابطه سمی یا ناسالم و روش های تشخیص آن

رابطه سمی چیست؟ چگونه علائم هشدار دهنده روابط سمی را تشخیص دهیم؟

یک رابطه سمی رابطه ای است که منجرمی شود حس کنید مورد حمایت قرار نگرفته اید،به درستی درک نشده اید، تحقیر شده اید یا مورد حمله قرارگرفته اید. یک رابطه زمانی سمی به حساب می آید که رفاه شما به نحوی از نظر احساسی، روانی و حتی جسمی تهدید شود. درهر حال،هررابطه‌ای که باعث می‌شود حس بدتر شدن به جای بهتر شدن داشته باشید،می‌تواند در طول زمان سمی شود.

در ادامه با داناک مشاور برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه همراه باشید. روابط سمی می تواند تقریباً درهرزمینه ای وجود داشته باشد، اززمین بازی گرفته تا اتاق جلسات تا اتاق خواب. شما حتی ممکن است با روابط سمی در بین اعضای خانواده خود نیز برخورد کنید.

افراد مبتلا به بیماری های روانی، مانند اختلال دوقطبی،افسردگی شدید،یا حتی تمایلات افسردگی،ممکن است به ویژه در معرض روابط سمی باشند،زیرا از قبل زمینه ای از حساس بودن به احساسات منفی را دارند.

به عنوان مثال، فردی مبتلا به اختلال دوقطبی که در میانه یک دوره مختلط یا افسردگی قرار دارد،ممکن است نسبت به دیگران، تسلط ضعیف تری بر ثبات عاطفی خود داشته باشد و این موضوع ممکن است آن فرد را به هدف آسان تری برای افراد سمی تبدیل کند. با این حال، افراد سمی می توانند هر کسی را تحت تاثیر قراردهند.

دراینجا چیزهایی است که باید در مورد روابط سمی بدانید، از جمله اینکه چه چیزی یک رابطه را سمی می کند و چگونه تشخیص دهید که آیا در یک رابطه سمی هستید یا خیر. همچنین نکاتی را برای روش‌های مؤثر برای مدیریت این نوع روابط پیدا خواهید کرد.

در صورتیکه به مشاوره روانشناسی نیاز دارید با ما در ارتباط باشید

نشانه های یک رابطه سمی

فقط شما می توانید تشخیص دهید که آیا بدی یک رابطه بیشتر از خوبی آن است یا نه. اما اگر شخصی به طور مداوم سلامتی شما را با آنچه می‌گوید، انجام می‌دهد یا انجام نمی دهد تهدید می‌کند، احتمالاً یک رابطه سمی است.

روابطی که شامل آزار فیزیکی یا کلامی باشد قطعاً به عنوان روابط سمی طبقه بندی می شوند. اما نشانه‌های ظریف‌تر دیگری از یک رابطه سمی وجود دارد،ازجمله:

  • شما بیشتر از چیزی که به دست می آورید از دست می دهید،که باعث می شود احساس بی ارزشی و فرسودگی کنید.
  • شما دائماً احساس بی احترامی می کنید یا نیازهای شما برآورده نمی شود.
  • شما به مرور زمان به عزت نفس خود ضربه می زنید.
  • شما احساس می کنید که مورد حمایت قرار نگرفته اید، مورد سوء تفاهم قرار گرفته اید، تحقیر شده اید یا مورد حمله قرار گرفته اید.
  • بعد ازصحبت کردن یا بودن با طرف مقابل، احساس افسردگی، عصبانیت یا خستگی می کنید.
  • شما بدترین ها را در یکدیگر به نمایش می گذارید. به عنوان مثال،دوست رقابتی شما یک رقابتی مبتنی برکینه را مطرح می کند که برای شما لذت بخش نیست.
  • شما بهترین خودتان دراطراف آن شخص نیستید. به عنوان مثال،آنها بیشتر باعث می شوند شما صفات منفی خودتان را نشان دهید.
  • احساس می کنید در اطراف این شخص باید روی پوسته تخم مرغ راه بروید تا هدف سم او قرار نگیرید.
  • شما زمان و قدرت عاطفی زیادی را صرف تلاش برای شاد کردن آنها می کنید.
  • شما همیشه مقصرهستید. آنها همه چیز را برعکس می کنند تا چیزهایی که فکرمی کردید آنان اشتباه کرده اند ناگهان تقصیرشما بیاندازند.

روابط سمی در مقابل سوء استفاده

همه روابط سمی توهین آمیز نیستند. با این حال،همه روابط توهین آمیز را می توان سمی در نظر گرفت در یک رابطه مسموم،معمولاً عدم احترام و نقض مرزها وجود دارد. گاهی اوقات، این رفتار بدون اینکه فرد حتی متوجه شود که این کار را انجام می دهد رخ می دهد.اما، اگراین نوع رفتار به طور مداوم با قصد فعال برای آسیب رساندن به طرف مقابل تکرار شود، رابطه می تواند توهین آمیز تلقی شود.

آزارمی توانداشکال مختلفی داشته باشد: مانند آزار روانی،عاطفی و فیزیکی. روابط توهین آمیز معمولاً چرخه سوء استفاده را دنبال می کند. به عنوان مثال، مراحل چرخه سوء استفاده معمولاً مراحل زیررا شامل می شود:

  • تنش شروع به ایجاد می کند
  • یک عمل سوء استفاده رخ می دهد
  • شخصی که مرتکب این عمل شده است عذرخواهی می کند، قربانی را سرزنش می کند یا سوء استفاده را به حداقل می رساند
  • یک دوره زمانی وجود دارد که در آن هیچ سوء استفاده ای رخ نمی دهد. با این حال، چرخه در نهایت تکرار می شود.

علاوه بر این، روابط سمی ممکن است بیشتر ذهنی باشد تا روابط توهین آمیز. به عنوان مثال، اگر سابقه دروغ گفتن دارید، ممکن است هر کسی را که دروغ می‌گوید،فردی سمی بدانید. ممکن است شخص دیگری تمایل بیشتری داشته باشد که اجازه دهد آن را از دست بدهد و به فردی که دروغ گفته فرصتی دوباره بدهد.اگر شما یا یکی از عزیزانتان سوء استفاده از هر نوع آزار روانی را تجربه می کنید، منابعی وجود دارند که می توانند به شما کمک کنند.

در صورتیکه به مشاوره ازدواج نیاز دارید با داناک مشاور تماس حاصل فرمائید

رفتار سمی در مقابل رفتار سالم

هنگام تعیین اینکه آیا یک رابطه مسمومیت ایجاد می کند،مهم است که به رفتارهایی که بیشتر در رابطه نشان داده می شود نگاه کنید به عبارت دیگر، اگر یکی یا هردوی شما به طور مداوم خودخواهی،منفی نگری و بی احترامی کنید، ممکن است در رابطه مسمومیت ایجاد کنید. اما اگر بیشتر دلگرم کننده، دلسوز و محترم هستید، ممکن است مسائل خاصی وجود داشته باشد که مسمومیت ایجاد کند که باید به آنها رسیدگی شود مهم است که علائم مسمومیت را بشناسید، چه در شما و چه در شخص دیگر.

یکی از مهارت هایی که در ایجاد رابطه عاطفی بهتر و سالم تر به ما کمک می کند، مهارت همدلی است.

انواع روابط سمی کدامند؟

توجه به این نکته مهم است که روابط سمی به روابط عاشقانه محدود نمی شود. این روابط درخانواده ها،محل کار،و در میان گروه های دوستان وجود دارند ومی توانند بسیار استرس زا باشند، به خصوص اگر مسمومیت روابط به طورموثرمدیریت نشود.

هنگامی که رفتارهای منفی وجود دارد: شکایت مداوم، اظهارات انتقادی و درکل منفی گرایی برخی افراد یک محیط سمی ایجاد می کند. سایر صفات سمی ممکن است شامل کمال گرایی، رقابت ناسالم و دروغگویی مکررباشد. همچنین ممکن است یک فرد اجازه دهد که ناامنی هایش بدترین چیزها را دراو نشان دهد.

هنگامی که یک (یا هر دو) افراد فاقد خودآگاهی هستند: گاهی اوقات افراد از تأثیر منفی آنها بر دیگران بی خبرند. آنها همچنین ممکن است راه های سالم تری برای برقراری ارتباط را بلد نباشند. این احتمال وجود دارد که آن‌ها نمی‌دانند چگونه نشانه‌های اجتماعی را آنقدر خوب بخوانند که بدانند چه زمانی مردم را ناامید می‌کنند یا باعث می‌شوند احساس کنند مورد انتقاد واقع شده اند یا نادیده گرفته شده‌اند.

1-وقتی فردی عمداً دیگران را آزار می دهد

برخی افراد عمداً بی ادب و آزاردهنده هستند. در این موقعیت‌ها، ممکن است از طریق کلمات واعمال بدشان احساس کنید که مورد توجه قرار گرفته‌اید. مچنین ممکن است شخصی سعی کند شما را کنترل یا دستکاری کند که این رفتار سمی است. هنگامی که یک شریک به طور مداوم در حال خیانت است: اگر یک شریک صمیمی دروغ بگوید و حتی بدون اینکه بخواهد رفتار خود را تغییر دهد و خیانت کند، یک عنصر سمی به رابطه اضافه می کند.

2-وقتی شخصی بدرفتار است

وقتی افراد به طور مکرر و عمدی به شما صدمه می زنند، رفتار آنها می تواند توهین آمیز تلقی شود. چه آنها دائماً در مورد شما غیبت کنند، یا به هر طریقی به شما آسیب جسمی وارد کنند، سوء استفاده هرگزشکل بخصوصی ندارد.

3-روابط سمی واعتیاد به مواد مخدر

فردی که از الکل یا مواد مخدر سوء استفاده می کند ممکن است رفتارهای سمی داشته باشد. دریافت درمان ممکن است به آنها کمک کند تا صفات سمی خود را بهبود بخشند. با این حال، روابطی که به دلیل اعتیاد آنها آسیب دیده است ممکن است به طور کامل ترمیم نشوند.

4-خودشیفته ها و جامعه گرایان

برخی از افراد، به ویژه خودشیفته ها و افراد جامعه گرا، تمایل دارند از توجه و تحسین دیگران تغذیه کنند. خودشیفته ها احساس نیاز به یکپارچه کردن افراد دارند و در جستجوی برتری به آنها هستند.آنها ممکن است عمداً شما را به روش‌های ظریف تحقیر کنند یا اگر دستاوردی را به اشتراک بگذارید که به آن افتخار می‌کنید، توهین‌های کوچکی به شما می‌کنند. آنها همچنین ممکن است باعث شوند فکر کنید که آیا از یک روز به روز دیگر با شما خوب خواهند بود یا خیر.

افراد خودشیفته معمولاً تقصیر را نمی پذیرند زیرا واقعاً معتقدند که هرگز اشتباه نمی کنند. درواقع، آنها شخصاً تهدیدی می‌بینند که خود را کمتر ازدیگران ببینند. هنگام برخورد با افراد سمی و خودشیفته، همیشه مشخص نیست که آیا از کاری که انجام می دهند آگاه هستند یا خیر.

اما اگر رفتار آنها به طور مداوم باعث می شود که نسبت به خودتان احساس بدی داشته باشید، باید از این شخص فاصله بگیرید یا حداقل بپذیرید که اگر آن شخص مجبور است در زندگی شما حضور داشته باشد، باید مراقب خود باشید.

این تغییر در رفتارشما آنها را تغییر نمی دهد، اما می تواند به کاهش استرس ناشی از برخورد با آنها کمک کند. مهم این است که شما خودتان را از آزار عاطفی که هنگام تعامل با آنها دریافت می کنید محافظت کنید:

  • به خود یادآوری کنید که قرار نیست آنها را تغییر دهید و رویارویی با آنها تنها ممکن است خشم بیشتری را بدون حل کردن چیزی برانگیزد.
  • بین خودت و اونا فاصله بذار
  • بپذیرید که اگر آن شخص باید در زندگی شما باشد، باید مراقب خود باشید.

5-همکاران در محیط کار

اگر همکار است و مشکل نزدیکی با اووجود دارد ، بهانه خوبی برای جابجایی میز خود درنظر بگیرید. به عنوان مثال: “من دقیقاً زیر یک دریچه هوا هستم که مرا آزار می دهد” یا “اگر چاپگر درست بود می توانستم کار بیشتری انجام دهم.

اگر آن شخص به دنبال شکایت شماست، ممکن است سعی کنید او را به یک سرپرست ارجاع دهید و سپس با آرامش به انجام کار خود بازگردید. ممکن است مجبور شوید چندین بار این کار را قبل از دریافت راهنمایی تکرار کنید.

6-خانواده و دوستان درخانواده و اجتماع

مدیریت روابط سمی با اعضای خانواده و دوستان، احتمالاً دشوارتر است، زیرا ممکن است راه آسانی برای حذف فرد سمی از زندگی شما وجود نداشته باشد اگر دوستی دارید که به شدت سمی است،ممکن است نیاز داشته باشید که زمان صرف کردن با او را کاهش دهید. اگر نگران توهین به آنها هستید، بازدیدهای خود را درطی چند ماه کاهش دهید تا کاملاً محسوس نباشد.

هنگامی که فرد سمی یکی ازاعضای خانواده یا دوست نزدیک است، ممکن است بتوان آن فرد را تشویق کرد که وارد درمان شود، که اغلب راهنمایی تخصصی برای حل مشکل اساسی در پشت مسمومیت مورد نیاز است.

آیا در مورد مهارت های زندگی چیزی می دانید

اثرات روابط سمی چیست؟

روابط سمی ممکن است باعث آسیب واقعی به عزت نفس و سلامت روان کلی شما و همچنین سلامت جسمی شما شودتحت آزار بودن مداوم در یک رابطه می تواند ما را ازسایر روابط زندگی خود منحرف کند و منجر به احساس انزوای اجتماعی شود که ممکن است باعث مشکلات دیگری مانند افسردگی یا بدتر شدن کیفیت خواب شود.ممکن است متوجه شوید که یک رابطه سمی بر توانایی شما در مراقبت از خود تأثیر می گذارد.

اگر دائماً با یک فرد یا رابطه پر سر و صدا یا سمی سر و کار دارید، ممکن است روال عادی خود را ار دست بدهید. از جمله بهداشت شخصی، ورزش، سرگرمی ها و موارد دیگر. این فداکاری می تواند به مرور زمان منجر به کاهش سلامت کلی جسمی و روانی شود.

روابط سمی چگونه بر روی سلامت روان تأثیرمیگذارد؟

یک مطالعه نشان داد که روابط سمی در واقع می تواند اختلالات اضطراب و استرس را بدتر کند. از سوی دیگر، روابط سالم در واقع می تواند این شرایط را بهبود بخشد. در درازمدت،همه این عوامل به سلامتی شما آسیب می‌رسانند و حتی ممکن است شما را به سمت رفتارهای ناسالم مقابله‌ای مانند نوشیدن یا خوردن احساسی سوق دهند.

مقابله با روابط سمی

در حالی که نمی توان از هر رابطه سمی به ویژه در بین همکاران یا یکی از اعضای خانواده جلوگیری کرد، اما می توان آنها را با مرزهای سالم، مراقبت از خود و آگاهی مدیریت کرد.اگر خود را در یک رابطه سمی می بینید که درآن بدترین ها را در یکدیگر نشان می دهید (یا به سادگی نمی توانید بهترین ها را نشان دهید)، ممکن است بخواهید روی رابطه کار کنید و پویایی آن را تغییر دهید،به خصوص اگر مزایای دیگری برای رابطه وجود داشته باشد.

ارتباطات قاطعانه و مرزهای سالم‌تر اغلب کلیدهایی هستند که بهترین‌ها را از یکدیگر نشان می‌دهند. به خصوص اگر هر دو مایل به ایجاد تغییرات باشید.برای داشتن رابطه عاطفی پایدار با ما همراه باشید

پیشنهاداتی برای مقابله با یک رابطه سمی

با طرف مقابل در مورد آنچه که شاهد آن هستید صحبت کنید. در مورد نیازها و احساسات خود قاطع باشید و درعین حال مسئولیت نقش خود را در موقعیت برعهده بگیرید.در مورد آنچه به عنوان یک مشکل می بینید بحث کنید و با هم تصمیم بگیرید که آیا می خواهید روابط را تغییر دهید تا اطمینان حاصل شود که هر دوی شما نیازهای خود را برآورده می کنید.رابطه خود را دوباره ارزیابی کنید و ازخود بپرسید: آیا این شخص به عزت نفس و سلامت کلی روحی من آسیب واقعی وارد می کند؟

زمانی را که با افرادی می گذرانید که ناامیدی یا ناراحتی را وارد زندگی شما می کنند، محدود کنید. اگر این شخص فردی است که باید با او تعامل داشته باشید،مانند یکی از اعضای خانواده یا همکار، ممکن است لازم باشد تعاملات را محدود کنید.اگر تصمیم دارید در مورد نگرانی های خود صحبت کنید، هنگام توصیف احساسات و عواطف خود از جملات “من احساس می کنم” استفاده کنید. انجام این کار به آنها کمک می کند تا احساس تدافعی نکنند.

درک کنید که برخی از افراد سمی به سادگی تمایلی به تغییر ندارند. به خصوص کسانی که فاقد خودآگاهی یا مهارت های اجتماعی هستند.سعی کنید زمانی که شرایط اقتضا می‌کند،از خودتان دفاع کنید.

آیا در مورد مهارت حل اختلاف در زندگی زناشویی چیزی می دانید

چگونه یک رابطه سمی را ترک کنیم

اگر سعی کرده اید حد و مرزی را تعیین کنید و طرف مقابل از احترام به آنها امتناع می کند، ممکن است زمان پایان دادن به رابطه فرا رسیده باشد. اگرچه انجام این کار می تواند چالش برانگیز باشد، اما به یاد داشته باشید که مهمترین چیز اولویت دادن به خود، نیازهایتان و سلامتی است نحوه پایان دادن به رابطه به موقعیت شما و میزان احساس امنیت شما بستگی دارد.

شما می توانید مستقیماً به شخص بگویید که تصمیم به پایان دادن به رابطه دارید و دلایل خود را فهرست کنید بگذارید رابطه به مرور زمان محو شود و به آرامی با این شخص کمتر و کمتر ارتباط برقرار کنید وفوراً ارتباط را قطع کنید (مخصوصاً اگر رابطه ای امنیت شما را تهدید می کند).

اگر تصمیم دارید مستقیماً با آن شخص ارتباط برقرار کنید، می توانید مسئولیت احساسات خود را بپذیرید و سعی کنید از سرزنش آنها یا حالت تدافعی خودداری کنید. در نهایت،شما نمی توانید نحوه واکنش آنها را کنترل کنید، اما می توانید سعی کنید از استراتژی هایی استفاده کنید تا از تشدید بحث جلوگیری کنید.اگر یک رابطه عاشقانه را ترک می کنید، ممکن است نیاز به ایجاد یک شبکه پشتیبانی داشته باشید تا با خیال راحت ترک کنید.

به عنوان مثال، اگر در مورد نحوه واکنش آن شخص نگران هستید، ممکن است انتخاب کنید که با او دریک مکان عمومی صحبت کنید. به یک شخص مورد اعتماد اجازه دهید بداند چه زمانی این اتفاق می افتد و کجا خواهید بود، بنابراین می توانید برای ملاقات با آنها برنامه ریزی کنید.ممکن است لازم باشد با یکی از اعضای خانواده یا دوست خود بمانید تا زمانی که موقعیت زندگی جدیدی را پیدا کنید، دور از شریک قبلی زندگی خود.

هنگام برخورد با هر نوع رابطه سمی،مهم است که بر سلامت و رفاه خود تمرکز کنید.در نتیجه، اگر با کسی سروکار دارید که انرژی و شادی شما را از بین می برد،او را از زندگی خود حذف کنید یا حداقل زمان صرف شده با او را محدود کنید. و اگر در حال تجربه آزار عاطفی یا فیزیکی هستید، فورا کمک بگیرید.

در صورتیکه در این زمینه نیاز به مشاوره دارید و در تصمیم گیری دچار مشکل شده اید، می توانید با کارشناسان متخصص داناک مشاور در تماس باشید. همچنین شما می توانید از طریق تماس تلفنی از خدمات مشاوره غیرحضوری داناک مشاور استفاده فرمائید.

اهمیت همدلی در زندگی زناشویی

پنج روش برای تمرین همدلی در رابطه زناشویی

با توجه به چالش های مختلف زندگی، دنیا به مکانی دشوار برای زندگی و شکوفایی تبدیل شده است. با این حال، ازدواج این ظرفیت را دارد که فشارها را زمانی که دو نفردرگیردرازدواج برای حمایت از یکدیگر دارند،کاهش دهد. لذت یک رابطه خوب دربرقراری ارتباط، درک و مدیریت مشکلات و مصائب یکدیگر است که نیاز به همدلی زیادی دارد. اما زمانی که شما یا همسرتان فاقد همدلی باشید، می تواند فضایی برای ترس و دلهره در ازدواج شما ایجاد کند.

تعاریف زیادی برای همدلی وجود دارد. برخی آن را به عنوان توانایی قراردادن خود به جای دیگران توصیف کرده اند. من این تعریف را دوست دارم كه همدلی توانایی تشخیص دقیق اطلاعات احساسی است که توسط شخص دیگری منتقل می شود.هدف همدلی درازدواج این است که تا حد امکان درک درستی از آنچَه در حال حاضردرذهن و قلب همسرتان می گذرد، باشد و به خاطر داشته باشید که این مهارتی است که می توانید یاد بگیرید، نه یک ویژگی ذاتی که با آن متولد شده اید.

همه ما، بدون استثناء، نیاز اساسی انسانی، به شنیده شدن و درک شدن داریم، به ویژه توسط افرادی که برایمان عزیز هستند. ما نیاز به همدلی مشترک داریم.همدلی چیزی است که در زندگی یک زوج متاهل تفاوت ایجاد می کند، زیرا پایه و اساس ارتباط پایداروصمیمیت عاطفی را تشکیل می دهد،حتی اگر تعارضات فروکش کند، همدلی تضمین می‌کند که بسترزندگي شما ثابت بماند.

داناک مشاور شما را به خواندن ادامه مقاله دعوت می کند.

همدلی کلید روابط پایدار است نه همدردی!

همدلی در قلب شفقت قرار دارد، که یکی از مهم ترین ارزش هایی است که هر زوج آینده نگر باید در ازدواج خود بیشتر تمرین کنند. با این حال، فقدان این ارزش قابل توجه، همچنان ثبات بسیاری ازازدواج ها را تهدید می کند. معمولاً همدردی را با همدلی اشتباه می‌گیریم، زیرا بیشتر افراد، همدردی با همسرشان را آسان‌تر می‌دانند، اما در بسیاری از موقعیت‌ها همدلی بسیار سخت‌ تر است.

اغلب زوج ها نمی دانند که چگونه همدلی می تواند بسیاری ازاختلافات بین آنها و همسرشان را حل کند. یک دلیل احتمالی اين است كه : مردم اغلب «همدلی» را با «همدردی» اشتباه می گیرند.ممکن است کلمات شبیه به هم به نظربرسند،اما تفاوت فاحش بین این دوكلمه در اين است كه:همدردی یک احساس صادقانه از شخص دلسوز ودرعین حال سطحی از نگرانی صادقانه برای کسی است که احساسات ناخوشایندی را تجربه می کند.

از سوی دیگر، همدلی به این معناست که خود را به جای دیگران قرار دهید.همدلی به شما این امکان را می دهد که با سرکوب قضاوت وکنار گذاشتن پیش فرض های خود، احساسات طرف مقابل را درك كنيد.
در مورد اصول داشتن رابطه عاطفی پایدار بیشتر بدانید

مزایای همدلی بیشتر با شریک زندگی خود

از جمله مزایای همدلی در رابطه زناشویی می توان به موارد زیر اشاره کرد:

• به شما این امکان را می دهد که احساسات همسرخود را بپذیرید.

این اشتباه است که فکر کنیم باید دقیقاً آنچه را که طرف مقابل احساس می‌کند احساس کنیم تا اورا درک کنیم.اين كار مطمئنا کمک كننده است ، امالازم نیست. به این دلیل که انسان ها می توانند همدلی را درهردوسطح شناختی و احساسی پردازش کنند.همدلی شناختی توانایی درک این است که چرا یک دوست ازشکست درمصاحبه شغلی ناراحت می شود، حتی اگر خودتان هرگز در یک مصاحبه شکست نخورده باشید.

درمقابل،همدلی عاطفی توانایی احساس احساسات مشابه براساس تجربیات گذشته خود است.همدلی می تواند به آسانی گوش دادن به صحبت های همسرتان باشد. دانستن اینکه چه چیزی اورا آزار می دهد واين كه چه کاری می توانید انجام دهید تا اواحساس بهتری داشته باشند.

• شما را در برابر سختی ها انعطاف پذیرتر می کند

بحران ها بوجود خواهد آمد. به طور طبیعی، شما همیشه نمی دانید که چگونه به وضعیت بحراني خودرسیدگی کنید،اینجاست که همدلی به شما کمک می‌کند تا متوجه شوید که لازم نیست همه چیز را تنها با یک گفتگوی داغ حل کنید. درعوض، شما فقط می توانید بپذیرید که شریک زندگی شما نیاز دارد که فقط شنيده شود و به شما نیاز دارد که فقط گوش دهید.

آنها حتی ممکن است فضا بخواهند واگرخواستند، به آنها بدهید.شما ممکن است نتوانید مشکل فوری را فوراً حل کنید، اما می توانید نیازهای آنها را درک کرده و تصدیق کنید. گوش دادن فعالانه به یکدیگر می تواند راه حلی مناسب باشد.«فقط یک نگاه محبت آمیز به چشمان فرد مقابل یا استفاده از نام فرد بیش از یک بار، در مکالمه به مردم کمک می‌کند تا بدانند که برای دیگران مهم هستند.

• شما را در روزهای خوب زندگی به هم متصل نگه می دارد

یک مطالعه نشان می دهد که نشان دادن همدلی برای احساسات مثبت شریک زندگي خود، “پنج برابر بیشترازهمدلی با احساسات منفی آنها برای رضایت ازرابطه مفید است.” گاهي همسر شما دوست دارد که شما درد او را احساس کنید اما گاهي هم دوست دارد که شما شادی او را احساس کنید. به همین دلیل است که بخشی ازهمدلی، مي تواند جشن گرفتن پیروزی‌ها ي هرچند كوچك هم باشد.

• در روابط بین فردی به شما کمک می کند

درواقع همدلی مي تواند پایه ای برای موفقیت در برقراری ارتباط با دیگران نیز می باشد.از آنجایی که همدلی به شما این امکان را می دهد که بهتر با افکار و احساسات مردم ارتباط برقرار کنید،در نتيجه از نظر مردم به فرد خوشایندتری تبدیل می شوید.عدم ارتباط با احساسات دیگران می تواند روابط را خراب کند. در واقع می تواند جذابیت اجتماعی فرد را کاهش دهد. وقتی بتوانید همدلی نشان دهید، مردم احتمالاً شما را فردی می بینند که می توانند به او اعتماد کنند و با او ارتباط برقرار کنند.

• شادی کلی را افزایش می دهد

یافته‌های یک مطالعه نشان می‌دهد که توانایی‌های افراد برای فهمیدن می‌تواند با «احساس کلی رضایت و عشق در روابط عاشقانه» مرتبط باشد. بنابراین تصور می‌شود که نمایش مداوم همدلی به ازدواج شادتر کمک می‌کند.شادی ها رابطه ای هستند. همدلی همیشه به معنای احساس درد طرف مقابل نیست. بلكه گاهي باعث می شود که شما خوشحالی طرف مقابل را احساس کنید.

اگر این مهارت اجتماعی را داشته باشید، فرد بسیار شادتری خواهید بود.در حالی که بیشتر مردم همدلی را احساس درد دیگران می‌دانند، احساس شادی دیگران می‌تواند شادی جديدي را در زندگی شما به ارمغان بیاورد.

هفت روانشناس برتر تهران را بشناسید

چرا همسرم همدلی ندارد؟

بسیاری از زنان با این شکایت وارد جلسات مشاوره می شوند که: “شوهر من همدلی ندارد”.چیزی که اوازدیدگاه خود تجربه کرده است، فقدان ارتباط عاطفی ازسوی همسر ودرک اندکی از آنچه که باید به همسرش بگوید است. در چنین مواقعی همسرمعمولاً احساس تنهایی می کند واز نظر عاطفی خود را رها شده می بیند واحتمالاً احساس خستگی و رنجش می کند.

آیا شوهرش واقعاً توانایی همدلی عاطفی را ندارد یا چیز دیگری در روابط وجود دارد؟چیزی که در بسیاری از زوج ها دیده می شود این است که مرد از ناتوانی در همدلی رنج نمی برد. او از ناتوانی در درک احساسات و نیازهای عاطفی زنانه رنج می برد.روشی که او دنیا را تجربه می کند کاملاً متفاوت از جنس مخالفش است.

اما بسیاری از زنان احساس می‌کنند شیوه‌ای که خود دنیا را تجربه می‌کنند، «عادی» است و همان‌طوری است که باید باشد، بنابراین انتظارات خود را از دیگران در حد طبیعی قرار می‌دهند.برای متعادل کردن این موضوع، بسیاری از مردان نیز این احساس را دارند. آنچه زنان در این زمینه نمی بینند ناتوانی همسرانشان در درک دنیای آنان و آنچه که بر آنان می گذرد و چرایی آن است.

منظور من در اینجا این است که همدلی ریشه در توانایی فرد مقابل برای برقراری ارتباط با تجربه فرد مقابل دارد و مردان و زنان از نظر سیستم های عملیاتی عاطفی سال های نوری از هم فاصله دارند.بسیاری از مردان از نظر ظاهری احساسات کمی نشان می‌دهند،عصبانیت و ناامیدی معمولاً قابل مشاهده است، اما مهارت‌های ملایم‌ تروظریف‌ تری که زنان استفاده می‌کنند،درمردان دیده نمی شود.

بسیاری از زنان احساس می کنند این نشانه ای است که همسرشان هیچ احساسی نسبت به آنها ندارد. برای مردان، زنان بسیار گیج‌کننده هستند و بسیاری از آنها می‌ترسند با آن‌ها درگیر شوند و صادق باشند، زیرا وقتی این کار را انجام می‌دهند، هرگز به خوبی نتیجه نمی‌دهد. توسط زنان به مردان آموزش داده می شود که صحبت کردن با آنها یا باز کردن صحبت کردن با آنها پایان بدی دارد، بنابراین آنان معمولاً حرف نمی زنند.

برای مردان، مشکل مشترک، مشکلی است که وقتی با همسرش صحبت می کنند، دو برابر می شود. بنابراین او از میدان مین عواطف دور می ماند و در دنیایی عملی با خوشی زندگی می کند که هرگز برای او کارساز نخواهد بود.یک مرد ممکن است نداند وقتی ناراحت یا وقتی عصبانی است چه کند یا چه بگوید،یا همچنین می تواند فرض کند زمانی که همسرش ساکت است، پس خوشحال است!

البته اکنون، تفاوت‌های جنسیتی تنها مسئله‌ای نیست که یک زوج با آن مواجه می‌شود، اما این حوزه بسیار بزرگی است که در هر دو طرف سردرگمی ایجاد می‌کند و درک آن حیاتی است.

برخی از علل همدلی نداشتن همسران

o بیماری روانی
o اعتیاد به مواد
o اعتیاد به الکل
o مشکلات عصبانیت
o استفاده از پورنوگرافی
o اختلالات شخصیت
o ترومای دوران کودکی
o فشار
o روابط ضعیف در ازدواج
o اوتیسم
در مورد شخصیت وابسته بیشتر بدانید

پنج راه برای تمرین همدلی در ازدواج

برای تمرین همدلی در ازدواج بهتر است موارد زیر را تمرین کنیم:

1. ذهنیت “دشمن” را رها کنید

گاهي زوج ها ممکن است یکدیگر را به عنوان دشمن تصور کنند.این بدان معناست که آنها در الگوهای استدلال،خیانت،تحقیر،انتقاد وتدافعی ریشه دارند. هنگامی که این اتفاق می افتد، آنها برای دستیابی به درک و یا حتی جستجوی درک، بسیار مشکل دارند.طرز فکر دشمن به آنها کمک نمی کند به آنچه می خواهند برسند. همه خواهان اعتماد،احترام، درک و صمیمیت در یک رابطه هستند.

فکر کردن در مورد یکدیگر به عنوان دشمن کمکی به دیدن شریک زندگی خود نخواهد کرد. همدلی به شما می گوید که کمی مکث کنید و بفهمید که چرا شریک زندگی تان این گونه رفتارمی کند. این به شما کمک می کند تا درگیری های خود را بهتر حل کنید.تا زمانی که ذهن شما درگير اين موضوع است كه همسرتان در طول صحبت باشما چقدر «اشتباه» می کند، ذهنیت درستی برای بحث در مورد موضوع واقعی ندارید ودرگیرخواهيد شد.

2. احساسات شريك زندگي خودرا اصلاح نکنید

اصلاح احساسات، یعنی این که شریکتان را مجبور کنید ازآنچه که احساس می‌کند دوری کند، یا ذهن اورا کنترل کنید.به جای تلاش برای تغییر یا اصلاح احساسات شخصی که، دوستش دارید، باید روی ارتباط با او تمرکزکنید.به سادگی به خود یادآوری کنید که در حال حاضر شریک زندگی شما قادر به انتخاب احساساتی نیست که می تواند به شما کمک کند نسبت به اوهمدلی بیشتری داشته باشید.

اصلاح احساسات شریک زندگی شما در حال حاضر بیشتر از اینکه فایده داشته باشد، ضرر دارد. «احساسات افراد ناخودآگاه بروزمی کند. اگرنتوانید اين باوررا كنار بگذاريد که احساسات منفی اتلاف وقت و حتی خطرناک هستند، هرگز نمی‌توانید آنقدر با شریک زندگی خود هماهنگ شوید که صمیمیت واقعی داشته باشید.قبل ازصحبت فرد مقابلتان را درک کنید.

برخی از افراد سعی می کنند از طریق درک این که چرا شریک زندگی آنها ناراحت است، مستقیماً مشکل خود را “حل” کنند. این ممکن است باعث شود که شریک زندگی شما از ناديده گرفته شدن احساساتش بیشتر ناراحت شود،دراين مواقع جملاتي مانند اين جمله مي توانند كارساز باشند: “لطفا کمکم کن بفهمم چرا اینقدر ناراحت هستی”.

3. به حساب های عاطفی خود رسیدگی کنید

روابط زوجين شبيه حساب بانكي است و اين حساب زماني افزايش اندوخته خواهد داشت كه شريكان اين حساب، بيشترازاين كه ازحساب برداشت كنند درتلاش برای سپرده گذاري باشند.

4. فعالانه به همسرتان گوش دهید

درگیر شدن در گفتگوهای معنادار، پرسیدن سوالات باز، بیان احساسات خود در قالب کلمات،این اقدامات ساده به همسرتان می گوید که دوستش دارید واو راهمان طور که هست می پذیرید. مهمترازهمه، به اومی گوید که دوست دارید دیدگاه او را درک کنید، حتی اگر با آن موافق نباشید.

5.ریشه درگیری را درک کنید

زوج‌های مضطرب اغلب یک چیز مشترک دارند: آن‌ها می‌خواهند که بدون درنظر گرفتن اتفاقی که افتاده، حالشان خوب باشد.حتی اگر “خوب بودن” به معنای جدایی باشد،آنها می خواهند بدانند که در یک سفر دشوار تنها نیستند.متأسفانه، بیشتر زوجين به ترس به عنوان ریشه درگیری های خود فکر نمی کنند.این باعث ایجاد اصطحکاک درهنگام تلاش برای بیان نیازهای آنها می شود که اغلب منجر به عدم ارتباط یا بحث می شود. اگر درک مقدم بر نصیحت باشد،كارسازتر است.

چگونه مشاوره زوج می تواند به شما کمک کند تا همدلی بیشتری داشته باشید

ممکن است درهرموقعیت یا هرزمان همدلی با همسرتان دشوار باشد. اما تمرین همدلی در روابط ممکن است چسبی باشد که شما را درکنارهم نگه می دارد. شما می توانید با تمرین گوش دادن فعال، ابراز وجود و رفع آسیب های گذشته در یک رابطه همدل تر شوید. اگرچه در برخی موارد ممکن است به کمک حرفه ای نیاز داشته باشید.برخی افراد به طور طبیعی همدل ترهستند. برخي به کمی تلنگر نیازخواهند داشت.

برای افراد نوع دوم، زوج درمانی می تواند کمک کننده باشد.درمانگر مناسب می تواند راه های استراتژیک برای تقویت همدلی درازدواج شما را ارائه دهد. آن‌ها می‌توانند نکات عملی را ارائه دهند که برای هر كدام از زوجين مفید است. حجم وسیعی از تحقیقات به ما می گوید که تمرین همدلی برای یک ازدواج موفق، شاد و سالم ضروری است.
از طریق تماس تلفنی با کارشناسان متخصص داناک مشاور در ارتباط باشید

چند قدم براي كمك به همدلي

1. گوش بدهيد

نه براي قضاوت، يا تصحيح طرف مقابل و نه حتی برای تلافی. به سادگی گوش دهید،احساس همسرتان را تا حد امکان با دقت بیشتری درک کنید.ازنزدیک به صحبت های همسرتان گوش دهید تا احساسات او را درک کنید، همانطور که به معلم گوش می دهید تا بفهميد چه مي گويد.

2. تایید اعتباربخشی به احساسات فرد مقابل

ازقضاوت درمورد احساسات همسرتان بر اساس واکنش خودتان بپرهیزید.درعوض،بپذیرید که این احساسات آنهاست و نه شما.درعوض به احساسات اواعتبار دهيدوسعي كنيد احساس او را درك كنيد.

3. سعي در تجربه احساسات

واقعا خودتان را جای آنها بگذاریدو دنیا را ازچشمانشان ببینید. به خود اجازه دهید هربخشی ازخشم، ناامیدی، هیجان، شادی یا هر احساسی را که به شما ابرازمی کنند، تجربه کنید.

4. عمل کنید

آنچه را که از مراحل قبلی فهمیده اید را انجام دهید و با دلسوزی پاسخ همسرتان را بدهید. وقتی در موقعیتی خاص ذهن و قلب همسرتان را به درستی درک کنید،هماهنگی با آنچه درآن لحظه به آن نیاز دارد آسان تر می شود. به خاطر داشته باشید که این زمان ممکن است زمان “رفع” مشکل او نباشد.اواغلب به یک گوش همدلانه و پاسخی دلسوزانه نیاز دارد.

5. آسیب پذیری را تمرین کنید

نکته اینجاست كه همدلی باعث همدلی می شود. منظور من این است که این یک خیابان دوطرفه است. همدلی زمانی به بهترین شکل ایجاد می‌شود که هردونفردررابطه با موقعیت‌ها، احساسات و افکاری که به سادگی می‌خواهند طرف مقابل آنها را بهتر درک کند، صحبت کنند. زیبایی آن در این است که : تمرین همدلی به شما کمک می‌کند تا بدانید که می‌توانید با همسرتان همراه شوید واو را قضاوت نكنيد و تلاش كنيد كه ازاوحمايت كنيد.

اين كار باعث تقویت اعتماد و ازدواج می شود.همدلی یک عنصر بسیار مهم برای یک ازدواج سالم است، اما ایجاد آن زمان می برد. همدلی با شتاب رشد می کند، به خصوص اگر قبلاً خیلی ابراز نشده باشد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه درمان افسردگی لطفا کلیک کنید

وقتی همسرهمدلی ندارد چه باید کرد؟

تجربیات گذشته، مانند زخم‌های عاطفی یا رویدادهای آسیب‌زا، می‌تواند بر توانایی فرد برای همدلی تأثیر بگذارد، زیرا ممکن است با درد حل نشده‌اش دست و پنجه نرم کند. این می تواند یک دلیل بسیار جدی برای عدم همدلی شریک زندگی شما باشد حتی اگر همدردی با همسرتان مهم است و به او نشان دهید که درک می کنید که به اوچه می گذرد، با این حال، ممکن است لزوما شرایط را از منظر او نبینید.

تنها زمانی که بتوانید همدلی کنید، می توانید در درد همسرتان شریک شوید و رنج او را نیز درونی کنید. همدلی یک عمل فداکارانه است که به شما امکان می دهد خود را در موقعیت همسرتان قرار دهید و حس فروتنی را در زندگی زناشویی شما ایجاد می کند و نشان می دهد که شما به خوشبختی و رفاه همسرتان علاقه مند هستید.

تصور می‌شود که همدلی یک نظم ژنتیکی است که می‌تواند از یک خانه محبت‌آمیز و پرورش‌دهنده منتقل شود، جایی که والدین همدلی و محبت زیادی نسبت به یکدیگر نشان می‌دهند. آنها می گویند: “دستی که گهواره را تکان می دهد، دستی است که بر جهان حکومت می کند.” تأثیر والدین عوامل تعیین کننده ای در شکل دادن به آینده و ارزش های کودک در بزرگسالی دارد.

همسری که در تلاش برای نشان دادن همدلی است، ممکن است محصول دوران کودکی ناکارآمد باشد که در آن والدین فاقد احساسات بودند و خانواده به عواطف وابسته و بی‌احساس بودند. همچنین، اگر همسرتان بسیار بدشانس بوده و نسبت به آینده علاقه‌مند نبوده است، فقدان همدلی می‌تواند به مکانیسم ناخودآگاه او برای سرکوب عدم اطمینان او تبدیل شود.

همدلی مهارتی است که می توان آن را در ازدواج یاد گرفت، زیرا هیچ دو نفری شبیه هم نیستند، اما اگر هر دو تعهد خود را نسبت به یکدیگر داشته باشند، یکی می تواند بر دیگری تأثیر مثبت بگذارد. اینکه همسر شما همدل تراست و يا همدل نیست به این معنا نیست که او علاقه قلبی به شما ندارد. با این حال، اگر می‌خواهید به همسرتان کمک کنید که همدل‌تر شود، باید آماده باشید که خود نیز الگوی اوباشید.

ازدواج یک سفر یادگیری است و زوج ها اغلب درطول مسیر بریکدیگر تأثیر می گذارند. یادگیری مهارت همدلی، مستلزم آن است که در گوش دادن به صحبت های یکدیگر فعال تر باشید، کمتر قضاوت کنید و به آنچه طرف مقابل می گوید ایمان داشته باشید. آن وقت است که می توانید خود را به جای یکدیگر بگذارید و پیوند عمیق تری ایجاد کنید تا دردها را نیز احساس کنید.

همدلی می تواند رابطه زناشویی شما را تقویت کند ودرگیری ها وخصومت ها را کاهش دهد وبه شما این امکان را می دهد که آسیب پذیری یکدیگر را ازطریق ارتباط مثبت با هم درمیان بگذارید و بدانید که می توانید در طول چالش های کوچک یا بزرگ زندگی، از یکدیگر حمایت کنید.

24 راه مفید سریع و آسان برای غلبه بر شکست عشقی یا عاطفی

شکست عشقی یا شکست عاطفی به حالتی گفته می شود که شخص، فرد دیگری را که به ایشان علاقمند بوده است یا با ایشان در رابطه بوده است به هر دلیلی از دست بدهد. داناک مشاور در این مقاله قصد دارد به شما در این زمینه کمک کند تا با شرایط بهتر و سریعتر از این مرحله عبور کنید.

شکست عشقی چیست؟

زندگی می تواند غیرقابل پیش بینی باشد، و گاهی اوقات،مقابله با سرعت آن می تواند چالش برانگیز باشد. احساس استرس یا اضطراب طبیعی است.اما اگر به مدت طولانی با این مشکلات دست و پنجه نرم کنید و اثرات آنها را نادیده بگیرید، ممکن است دچار یک فروپاشی روانی شوید،ممکن است در نهایت احساس کنید که همه چیز از کنترل شما خارج شده است ولازم است برای یافتن تعادل دوباره در زندگی خود تلاش کنید.

با این حال، باید به یاد داشته باشید که راه هایی برای بازیابی مجدد احساسات و اصلاح نسخه شاد خود وجود دارد. در این صفحه، نحوه کنار آمدن با فروپاشی های ذهنی را می شناسید وراه های عملی برای تمرکز مجدد خود را بررسی می کنید.شکست عشقی به معنای پایان همراهی با شریک زندگی شماست.همچنین به این معنی است که شما و شریک زندگی تان ممکن است با هم سازگار نباشید.

رابطه ای که تمام می شود مطمئنا بهترین و آخرین رابطه زندگی شما نیست،مدیریت شکست عشقی واقعاً دشواراست زیرا منجر به درد عاطفی وهمچنین درد جسمی می شود.عشق یک احساس شگفت انگیزاست، اما با انتظارات زیادی همراه است. عشق اگردوطرفه باشد باعث می شود احساس خاصی داشته باشید اما اگر انتظارات برآورده نشود باعث ناراحتی شما می شود.
غلبه بر شکست عشقی یک شبه اتفاق نمی افتدو آسان نیست. برخی از افراد شکست عشقی را پایان زندگی می دانند. برای بعضی افراد،شکست عشقی غیرقابل تحمل است.رابطه ای که تمام می شود مطمئنا بهترین و آخرین رابطه زندگی شما نیست. زیباترین رابطه عاطفی هنوزدرراه است. شکست عاطفی نقطه‌ای است که احساس‌کنیم دیگر نمی‌توانیم از پس مسائل برآییم و تسلیم شویم.

اما این را نیزدر نظربگیریم که هر کس ظرفیت متفاوتی برای تحمل استرس دارد. وقتی عشق شما متقابل نباشد، انتظارات شما برآورده نشود، همان عشقی را که به شریک زندگی خود می دهید ازاوپس نگیرید، شکست عشقی اتفاق می افتد.

برخی ازرایج ترین انتظارات از شریک عاطفی
• شریک زندگی شما باید شما را دوست داشته باشد
• شریک زندگی شما باید شما را در اولویت خود قرار دهد
• شریک زندگی شما باید زمان خوب و با کیفیتی را با شما بگذراند
• شریک زندگی شما باید نسبت به نیازهای شما حساس باشد

برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه درمان افسردگی لطفا کلیک کنید

علل شکست عاطفی

• مرگ یکی از عزیزان
• آشفتگی خانوادگی
• مشکلات مالی
• ازدست دادن شغل یا کسب و کار
• تراژدی یا شکست شخصی
• جنایات نژادپرستی، تبعیض یا نفرت
• مشکلات رابطه،مانند دعوا، جدایی عاطفی یا طلاق
• آسیب یا بیماری شدید
• ضربه
• خشونت
• استرس کار یا مدرسه

برای درخواست مشاوره روانشناسی لطفا کلیک فرمائید

علائم شکست عاطفی

• من کنترل خود را از دست می دهم
• همه چیز خراب است و من نمی دانم چه کنم
• من از نظر روحی، جسمی و عاطفی تحت فشار هستم
• من گیر کرده ام و نمی توانم کار کنم
• هیچ چیز درست نمی شود
• من نمی توانم این کار را انجام دهم. من تسلیم می شوم
• من فقط می خواهم تمام شود
علاوه بر این، ممکن است در حین نزدیک شدن یا تجربه یک شکست عاطفی، علائم عاطفی و فیزیکی خاصی را نیز تجربه کنید.

علائم عاطفی تجربه شکست عشقی

• درهم شکستن
• احساس درمرز بودن
• حس افراطی عذاب
• انرژی کم و خستگی
• احساس غم و اندوه شدید، نگرانی، اضطراب، ترس یا عصبی بودن
• احساس گناه، بی ارزشی، ناتوانی یا شرم
• عصبانیت، تحریک پذیری، نوسانات خلقی یا طغیان های عاطفی
• از دست دادن علاقه به فعالیت ها
• انزوا وگرایش به اجتناب از محیط های کاری و اجتماعی
• تغییردرنحوه نگرش فرد به جهان، خود و دیگران
• افکار خودآزاری یا خودکشی
اگر افکار خودکشی دارید، برای حمایت و کمک از یک مشاور آموزش دیده با خط ملی پیشگیری از خودکشی به شماره 123تماس بگیرید.

علائم فیزیکی تجربه شکست عشقی

• سرگیجه
• تعریق
• کابوس ها
• تنش عضلانی
• دشواری در تنفس
• ضربان قلب نامنظم
• عادات غذایی ضعیف
• لرزش و رعشه
• بی خوابی یا پرخوابی
• علائم گوارشی مانند گرفتگی عضلات یا ناراحتی معده

 

مدیریت شکست عاطفی

چند راه مفید برای غلبه بر شکست عشقی به راحتی و به سرعت

رشد شخصی

عاشق بودن زیباترین حس دنیاست، اما وقتی عشقت تو را ترک می کند،پایان رابطه برایت دردناک است وممکن است احساس کنی دنیا به پایان رسیده است. با این حال، هنوززندگی پس از شکست عشقی هم ادامه دارد. درد شکست عشقی ممکن است غیرقابل تحمل به نظربرسد،اما به احتمال زیادعشق همیشه با درد همراه است. هیچ راهی برای دوست داشتن کسی بدون قرارگرفتن درمعرض درد جدایی عاطفی ازاو وجود ندارد.

وقتی شریک زندگی‌تان شما را ترک می کند، پذیرش آن برایتان سخت است، اما باید آن را بپذیرید و با جریان زندگی خود پیش بروید. شکست عشقی نشانه پایان زندگی نیست. این فقط به این معنی است که سفرزندگی شما با این آدم به پایان رسیده است،این اتفاق قراراست راه را برای شخص دیگری درزندگی شما باز کند.

روی مراقبت از خود تمرکز کنید

روی مراقبت از خود تمرکز کنید وبه جای اینکه سعی کنید احساسات خود را از طریق یک مشکل سرکوب کنید ودیگردرپی هیچ رابطه ای نباشید دوباره تلاش کنید.معمولاً این گام‌های کوچک اساسی هستند که بیشترین تفاوت را ایجاد می‌کنند. این شامل حداقل هفت ساعت خواب در شب، خوردن غذاهای کامل سالم و ورزش است. اینها عناصر حیاتی هستند که برای عملکرد مؤثر به طور جهانی برای افراد مورد نیاز هستند.

هنگامی که با عوامل استرس زا مواجه می شویم، تمایل به غفلت از برخی ازحوزه ها ی سلامتی را داریم، که توانایی ما را برای مقابله با مشکل ضعیف می کند و باعث می شود تصور کنیم عامل استرس زا بسیار بدتر ازآنچیزی است که درواقعیت است.هنگامی که این موارد استرس زارا حذف کردید،احتمالاً متوجه خواهید شد که دیدگاه شما نسبت به عامل استرس زا بهبود یافته است و توانایی درک شده شما برای مقابله با آن افزایش یافته است.

به دنبال درمان و حمایت باشید

درمان می تواند به شما کمک کنند.درمانگران قادر خواهند بود تشخیص دهند که آیا شما در یک وضعیت سلامت روانی هستید یا خیرو براین اساس درمان را پیشنهاد می کنند.آنها همچنان می توانند به شما کمک کنند تا مهارت های مقابله ای را که برای رویارویی با آنها نیاز دارید،یاد بگیرید.

در صورت تمایل شما می توانید برای این منظور از راهنمائی های مشاوران متخصص و با تجربه داناک مشاور استفاده فرمائید. همچنین می توانید از خدمات مشاوره تلفنی داناک مشاور نیز استفاده فرمائید.

با کوله بار و خاطرات روابط گذشته خود راه نروید

شما باید این واقعیت را حتی اگر بسیا دردناک باشد بپذیرید. زمانی که یک رابطه تمام شد،هیچ فایده ای ندارد که بارها و بارها لحظات خوب و بدی را که با شریک سابق خود گذرانده اید به خاطر بیاورید. اگردرگذشته گیرکرده اید و با نگاه کردن به پست های عاشقانه قدیمی خود یا نگاه کردن به عکس های قدیمی با عشق سابق خود، لحظاتی را که با اوداشتید به یاد می آورید،این کارها به شما کمکی نمی کند که درد دوری را تحمل کنید.این کار وضعیت را بدتر خواهد کرد.

برای ادامه کار باید خود و عشقتان را ببخشید. می توانید شریک سابق خود را به این دلیل ببخشید که وقتی شما باهم بودید هر دو لحظات بسیار خاصی راسپری می کردید. شما می توانید خود را به این دلیل ببخشید که هیچ کس کامل نیست،همه ایراداتی دارند. بار گذشته را به دوش نکشید.وقتی رابطه به پایان می رسد، فکر کردن در مورد آن فایده ای ندارد، واقعیت را بپذیرید، با جریان زندگی ادامه دهید.

اگر بارها و بارها به یاد آورید چقدر دردناک است، درد دوری همچنان شما را آزار می دهد. برای اینکه بار گذشته را به دوش نکشید واززندگی لذت ببرید، باید خود و همسرتان را ببخشید تا تجربیات منفی شما را آزار ندهد. خود را به این دلیل ببخشید که شما به عنوان یک انسان کامل نیستید و شریک زندگی خود را بر این اساس ببخشید که زمانی او بخشی از زندگی شما بوده است. هنگامی که خود و شریک زندگی خود را ببخشید، آسانتر می توانید که تجربیات تلخ رابطه را فراموش کنید.

برای درخواست مشاوره خانواده لطفا کلیک فرمائید

حواس خود را پرت کنید

شکست عشقی مطمئناً در زندگی شما خلاء ایجاد می کند. شما می توانید این خلاء را با افراط در سرگرمی های خود مانند یادگیری گیتار، ورزش های جدید، رقص، هنر و غیره پر کنید. مشغول شدن به سرگرمی هایی که برای مدت طولانی می خواستید انجام دهید، احساسات دردناک ناشی از شکست عشقی را کاهش می دهد. این باعث می شود شکست عشقی را به راحتی تحمل کنید.

درکنار دوستان و خانواده خود باشید

می توانید احساسات خود را با دوستان، والدین، اقوام، خواهر و برادر یا فردی که صبورانه به شما گوش می دهد و قابل اعتماد است، یعنی بعداً از احساسات شما سوء استفاده نمی کند، درمیان بگذارید. به اشتراک گذاشتن احساسات خود با فردی قابل اطمینان باعث می شود احساس سبکی و خوبی داشته باشید. توصیه های دوستان خوب گاهی معجزه می کند.

تمرکز بر روی علایق خود در زندگی

به چیزهایی فکر کنید که به آنها علاقه دارید و همیشه دوست داشتید انجام دهید، اما به دلیل کمبود وقت انجام ندادید. این زمان مناسبی است که روی چیزهایی که به آنها علاقه دارید تمرکز کنید و از هم اکنون آنها را شروع کنید.

این می تواند هر چیزی مانند برخی سرگرمی ها، یادگیری یک زبان جدید یا افزایش مهارت های شما باشد. وقتی روی چیزی متمرکز می شوید که به آن علاقه دارید، می توانید ذهن خود را از موقعیت های دردناک دور نگه دارید و روند غلبه بر شکست عشقی را هموار کنید.

شجاعت داشته باشید

به خود یادآوری کنید که عشق فقط در زندگی افرادی است که آسیب پذیری همراه با آن را می پذیرند. عشق برای افراد ضعیف نیست و شما عشق را انتخاب می کنید زیرا به اندازه کافی شجاع هستید که با احتمال درد دوری همراه با آن مقابله کنید. پس شجاعت خود را نشان دهید و به خود یادآوری کنید که شما قوی ترین فرد هستید و به هیچ وجه قرار نیست در برابر شکست عشقی تسلیم شوید.این شجاعت و عزم شماست که به شما کمک می کند بر شکست عشقی غلبه کنید.

عشق ورزیدن و دوباره زندگی کردن را بیاموزید

اگر رابطه شما کارساز نیست، به معنای شکست عشقی نیست. این فقط نشان می دهد که یا شما بدشانس هستید که وقتی عشق در خانه شما را می زند نمی بینید و نمی پذیرید یا احساس می کنید که محبوب شما عشق شما را تشخیص نمی دهد. همیشه به خاطر داشته باشید که عشق شکست نمی خورد. اگر این بار بدشانس بودید، به این معنی نیست که برای همیشه بدشانس خواهید بود.

پس یاد بگیرید که دوباره دوست بدارید و دوباره زندگی کنید، شاید کسی درجایی منتظر شما باشد و قرار است لحظات زیبایی را تجربه کنید که هرگز در زندگی خود تجربه نکرده اید،عشق یک راز است زمان وفصل و دلیل خودش را برای آمدن و رفتن دارد. اگرچه ممکن است گاهی فکر کنید که عشق را انتخاب کرده اید، اما واقعیت این است که این عشق است که شما را انتخاب می کند. وقتی عشق به زندگی شما می رسد، باید آن را بپذیرید.

رازعشق این است که یک هدیه است و تنها با بخشیدن آن می توان آن را رشد داد. بنابراین در شکست عشقی، برای خود احساس ترحم نکنید، روی چیزی که مشتاق هستید برای غلبه بر شکست عشقی تمرکز کنید و به آینده نگاه کنید، چیزهای خوب دیگری هنوز در راه است.

افکار خود را دوباره قالب بندی کنید

این می تواند یکی از قوی ترین نکات برای شکست های ذهنی برای تغییر الگوهای تفکر منفی و ترویج دیدگاه مثبت به زندگی باشد. اگر افکار خود را آگاهانه انتخاب کنید،می توانید طرز فکر خود را تغییر دهید. بدون درگیر شدن آنها را مشاهده کنید،یک چیزرابه خاطر بسپارید: افکار منفی می توانند سلامتی شما را به خطربی اندازند. بنابراین، افکارو احساسات منفی را کنار بگذارید واز تعامل با آنها خودداری کنید.

تنفس آگاهانه را تمرین کنید

در حالی که با یک شکست عشقی مقابله می کنید،بازیابی تمرکزوکنترل آن آسان نیست. در چنین شرایطی، می‌توانید تنفس آگاهانه را تمرین کنید، که شامل یک قدم عقب‌نشینی از احساسات شدید و تمرکز بر تنفس عمیق برای آرام کردن ذهن و بدن است،تنفس بهترین و کارآمدترین روش برای کاهش سریع خشم و اضطراب است.با این کار ضمن توجه به این حس بدنی، می توانید احساس اضطراب و استرس را کاهش دهید.

غلبه بر شکست عاطفی

استراحت کنید

اگر تا به حال به این فکر کرده اید که چگونه با شکست های ذهنی کنار بیایید، ضروری است که این تکنیک را امتحان کنید. فقط از تمام نگرانی های خود عقب نشینی کنید و یک استراحت آرام بخش داشته باشید. فقط 5 دقیقه با خودت باش و دنیای اطرافت رو برای مدتی نادیده بگیر،این مکث کوچک می تواند به شما کمک کند چرخه تنش را بشکند وازگرفتار شدن شما جلوگیری کند.

به یاد داشته باشید که از این وقفه ها به عنوان ابزاری برای شارژ مجدد خود و به دست آوردن دیدگاه استفاده کنید ودرنهایت کمک کند تا با انرژی واراده ای تازه به رویارویی با چالش ها بازگردید.

از خود گفتاری مثبت استفاده کنید

در طول یک حمله عصبی، افکار ناخوشایند می توانند ذهن شما را درگیر کنند و احساس ناتوانی در شما ایجاد کنند. با این حال، تأیید مثبت وخودگویی های مثبت می تواند با این وضعیت مبارزه کند و اعتماد به نفس را ایجاد کند.من قوی و توانا هستم، من لایق عشق و احترام هستم، ومن به توانایی خود برای غلبه بر این چالش‌ها اعتماد دارم نمونه‌هایی از خودگویی مثبت برای تجهیز بهتر شما در کنار مقابله با شکست ذهنی هستند.

به فعالیت های بدنی بپردازید

در حین پیاده روی، ورزش یا سایر فعالیت‌های بدنی، بدن شما هورمون‌های طبیعی را ترشح می‌کند که می‌توانند احساس بهتری را در شما ایجاد کنند.و به شما کمک کنند احساس غمگینی، نگرانی یا استرس رامتوقف کنید.

ورزش همچنین یک خروجی سالم برای هر تنش فیزیکی یا اضطرابی که ممکن است تجربه کنید فراهم می کند. ورزش کردن یا انجام فعالیت‌های بدنی دیگر،کمک می کند تا هر روزاز نظرعاطفی احساس بهتری داشته باشید و خلق و خوی کلی شما را بهبودمی بخشد.

قدم های کوچک بردارید

احساس غرق شدن در درد و رنج خود می تواند باعث شود گاهی احساس کنید که گیر کرده اید یا نمی توانید در زندگی خود به جلو حرکت کنید. به چالش های خود نگاهی متفکرانه بیندازید و آن ها را یکی یکی حل کنید تا زمانی که ازمشکل خلاص شوید.از احساسات خود پیشی نگیرید؛ درعوض، زمان خاصی را برای مدیریت و پردازش آنها اختصاص دهید. با استفاده از این تکنیک، مطمئناً می توانید حس پیشرفت، عزت نفس و اعتماد به نفس به دست آورید.

به دنبال پشتیبانی باشید

گاهی اوقات به اشتراک گذاشتن چالشهای خود با دیگران دشوار می شود. با این حال، جستجوی حمایت از کسی می تواند گامی حیاتی درجهت بهبودی باشد.وقتی با یک دوست یا درمانگر حامی صحبت می کنید، می توانید دیدگاه ارزشمندی به دست آورید. آنها می توانند احساسات شما را درک کنند و با آنها ارتباط برقرار کنند. همچنین، آنها می توانند به شما توصیه ها وایده هایی برای برخورد مثبت با مشکلات بدهند.

یک کاغذ بردارید و بنویسید

با قرار دادن افکار خود روی کاغذ،می توانید احساسات خود را بهتر درک کنید و آن الگوها یا مسائلی را که ممکن است به استرس شما کمک کنند، شناسایی کنید. این فعالیت می تواند به شما کمک کند تا احساسات خود را به روشی سالم پردازش کنید و از ایجاداحساسات ناخوشایند جلوگیری کنید وازفروپاشی عصبی جلوگیری کنید.اگر به طورمنظم این کار را انجام دهید، خودآگاهی خواهید داشت و پیشرفت در مدیریت استرس و بهبود سلامت روان را احساس خواهید کرد.

احساسات خود را بیان کنید

این که به خود اجازه دهید احساساتتان را بیان کنید، بسیاری از مسائل اساسی را آشکار می کند که می توانید با پرداختن به آنها روی آنها کار کنید. تنش یا استرس انباشته شده در درون خود را رها کنید. تا زمانی که به کسی صدمه نزنید، هر کاری که برای این کار مناسب می دانید انجام دهید.

این باعث می شود احساسات منفی ظاهر شود و به بهبود زخم عاطفی شما کمک می کند.به جای محو کردن احساسات ناخوشایند خود،آنها را بپذیرید وابرازکنید، زیرا پنهان نگه داشتن احساسات می تواند منجر به آسیب های احتمالی به سلامت روحی و جسمی شما شود.

ذهن آگاهی را تمرین کنید

ذهن آگاهی شامل توجه به لحظه حال بدون هیچ گونه قضاوت یا حواس پرتی است. از مرور مجدد مشکلات قدیمی خودداری کنید و از درگیر شدن درسناریوهای خیالی خودداری کنید. تمرکز بر اشتباهات گذشته یا نگرانی درمورد عدم قطعیت های آینده می تواند استرس و اضطراب را افزایش دهد.

درعوض، روی لحظه حال تمرکز کنید تا اقدامی معنادارداشته باشید و به رشد شخصی برسید.تمرین تکنیک‌های تمرکز حواس مانند مدیتیشن یا تنفس عمیق می‌تواند به ایجاد یک ذهنیت حال محور و کاهش سطح استرس کمک کند.

اولویت بندی و سازماندهی

با تقسیم مسائل بزرگتر به وظایف کوچکتر و قابل کنترل تر، می توانید از فروپاشی عصبی جلوگیری کنید. بنابراین،در نگرانیهای خودغرق نشوید. درعوض، باید هر بار روی یک موضوع تمرکز کنید و به زندگی خود شفاف سازی کنید،در حین کار روی موارد انتخابی، اجازه ندهید مشکلات دیگر حواس شما را پرت کنند. این رویکرد می تواند استرس شما را کاهش دهد و بهره وری را در رسیدگی به هر مشکل به صورت جداگانه بهبود بخشد.

تجسم یک مکان آرام

با تصور کردن خود در یک حالت آرام و صلح آمیز، می توانید کنترل احساسات خود را دوباره به دست آورید. تجسم یک رویکرد قدرتمند است که شامل ایجاد یک تصویر ذهنی از یک نتیجه دلخواه بدون هیچ محدودیت یا مانعی است وبه شما این امکان را می دهد که به طور سازنده با خواسته های خود ارتباط برقرار کنید وشما را یک قدم جلوتر برای رسیدن به هدف خود می برد. این استراتژی می تواند به آرامش ذهن شما کمک کند و احساس آرامش را به حالت عاطفی شما بیاورد.

روی قدرت خود تمرکز کنید

به جای اینکه احساس درماندگی، آسیب پذیری و غرق شدن در احساسات خود کنید، می توانید از چالش های خود به عنوان یک مزیت استفاده کنید.این تغییر دیدگاه می تواند به شما این حس را بدهد که احساسات خود را کنترل کنید وبه شما قدرت انجام یک اقدام مناسب را بدهد.

برروی چیزهایی تمرکز نکنید که نمی توانید آنها را تغییر دهید. در عوض، روی کارهایی که می توانید برای تغییر وضعیت فعلی انجام دهید، کار کنید. با فکر کردن به قدرت های خود، می توانید پتانسیل های خود را بشناسید و آینده ای بهتر بسازید.

به یاد داشته باشید که این نیز خواهد گذشت

در طول یک شکست عاطفی، باید به یاد داشته باشید که چیزها هرگز ثابت نیستند. با گذر زمان می گذرند احساسات دشوار موقتی هستند ودرنهایت فروکش خواهند کرد. این ممکن است به زمان و تلاش نیاز داشته باشد، اما شما می توانید آن را مدیریت کنید.کاملا طبیعی است که احساس غرق شدن درنگرانیهای خود کنید. داشتن حس آگاهی نسبت به احساساتتان به شما قدرت تحمل آن را می دهد.

نقاط قوت خود را تأیید کنید

می توانید طرز فکر خود را تغییر دهید و نقاط قوت خود را تقویت کنید.گر نقاط قوت خود را تأیید کنید، ازخود حمایت ذهنی لازم، برای رویارویی با چالش ها را خواهید کرد. حالا استراحت کنید و تکرارکنید:پتانسیل من حد و مرزی نمی شناسد و می توانم به هر چیزی برسم.این کار را تکرار کنید و روی احساسات خود تمرکز کنید. این کار احساسات درهم تنیده شما را رها می کند و شما را با قدرت درونی خود آشنا می کند.

جملات تاکیدی شخصی سازی شده متناسب با شرایط خود ایجاد کنید و آنها را برای خود تکرار کنید.اگر با یک فروپاشی روانی مواجه هستید، یک قدم به عقب بردارید، آرام باشید و نفس عمیق بکشید. همچنین، برخی از این راه‌ها را برای تمرکز مجدد خود امتحان کنید. به یاد داشته باشید که شما قدرت یافتن آرامش و انعطاف درونی خود را دارید. روی آن کار کنید و احساسات خود را کنترل کنید.

تخفیف جمعه سیاه : یک جلسه مشاوره روانشناسی با 30% تخفیف

داناک مشاور برترین مرکز مشاوره روانشناسی تلفنی و حضوری با توجه به نزدیک بودن جمعه سیاه و شب یلدا و جهت رفاه حال شما مراجعین گرامی، بر روی تمامی جلسات مشاوره حضوری و تلفنی که تاریخ آن از 3 الی 7 آذر می باشد، برای شما عزیزان سی درصد تخفیف در نظر گرفته است.

در مورد black friday یا جمعه سیاه بیشتر بدانیم

جمعه سیاه یا بلک فرادی یک اصطلاح عامیانه برای جمعه بعد از شکرگزاری در کشور امریکا می باشد. طبق سنت در این کشور، آغاز فصل خرید کریسمس در این منطقه است و نکته جالب اینجاست که این روز تقریبا به شب یلدا که یکی شبهای خاص در ایران و جزو جشن های باستانی ما نیزمی باشد تقریبا نزدیک است. بنابراین مراکز خرید فروش‌های بسیار تبلیغاتی را با قیمت‌های تخفیفی ارائه می‌دهند و اغلب از صبح زود، گاهی تا نیمه‌شب یا حتی در روز شکرگزاری بازهستند. فروش برخی از فروشگاه ها ممکن است تا چند روز الی یک هفته نیز ادامه داشته باشد. معمولا جمعه سیاه، شلوغ ترین روز خرید سال در برخی کشورهاست.

تخفیف جمعه سیاه

مشاوره روانشناسی چیست؟

مشاوره روانشناسی یک مشاوره حرفه ای، یک همکاری و رابطه درمانی محرمانه بین مشاوران واجد شرایط و مراجعین برای افزایش سلامت و رفاه روانی مراجعان است که باعث افزایش درک خود و رفع نگرانی های آنان می شود. مراجعان درهر مرحله مشارکت فعالی درفرآیند مشاوره دارند.مشاوران با کودکان، جوانان، بزرگسالان، زوج ها، خانواده ها و گروه ها کار می کنند.

مشاوره ممکن است بر اساس نیازهای مراجعین کوتاه مدت، بلند مدت یا در طول عمر باشد.مشاوران به طور کامل در کنار مراجعان خود حضور دارند و از همدلی و گوش دادن عمیق برای ایجاد روابط کاری مثبت استفاده می کنند. مشاوره زمانی مؤثر است که مراجع احساس امنیت، درک، احترام و پذیرش بدون قضاوت از سوی درمانگرکند.

مشاوره یک کارحرفه ای و قوی است. مشاوران از مداخلات تجربی و مهارت های تخصصی بین فردی برای آسان سازی تغییر و توانمندسازی مراجعان استفاده می کنند.مشاوران در طیف وسیعی از روش ها برای کار با مراجعان با پیشینه های مختلف، آموزش دیده اند.مشاوره می تواند گسترده یا متمرکز باشد.با بهره گیری از تخفیف سیاه جمعه کلینیک داناک مشاور می توانید از مشاوره های روانشناسی این کلینیک بهرمند شوید.

مراجعان ممکن است به دلایلی مانند این موارد به درمانگران مراجعه کنند:جنبه های هویت، معنویت، روابط با خود و دیگران، تجربیات گذشته، والدین، غم و اندوه و از دست دادن، تروما، خشونت خانگی، کودک آزاری، استفاده از الکل و سایر مواد، افسردگی، اضطراب، و سایر تجربیات استرس زا یا غیرعادی.

تغییراتی که مشاوره و روان درمانی ایجاد می کند عبارتند از: تغییر در دیدگاه، بینش جدید، روش های جدید تفکر در مورد موقعیت ها، آگاهی جدید از احساسات، افزایش ظرفیت برای تحمل و تنظیم احساسات، اعمال یا رفتارهای جدید، و تصمیم گیری های جدید در مورد زندگی.مشاوران حرفه ای معمولاً مدرک دکتری یا کارشناسی ارشد مشاوره را دارند.

اهداف مشاوره حرفه ای چیست؟

هدف از مشاوره کمک به افراد برای غلبه بر بسیاری از مشکلات حال و آینده آنان است. در زمان های اخیر، تغییرات سریع اجتماعی همراه با افزایش سطوح رقابت و استرس ناشی از صنعتی شدن و شهرنشینی منجر به مشکلات متنوع و گیج کننده ای شده است. برای اکثر مردم سرعت تغییر و در نتیجه سبک زندگی مدرن ناسالم بسیار سریع و استرس زا است و مشکلات جدی سازگاری را ایجاد می کند.

مشاورحرفه ای باید بتواند به مشکلات مختلفی مانند مشکلات تحصیلی، شغلی، زناشویی، والدینی و شخصی رسیدگی کند. هدف اصلی مشاوره کمک به افراد برای داشتن اعتماد به نفس، اتکا به خود، خودراهبری و سازگاری کارآمد، بهتر و معنادار با خواسته های زندگی است. در به افراد کمک می شود تا رشد فردی، اجتماعی،عاطفی و فکری (و حتی گاهی اوقات رشد معنوی آنها) افزایش یابد. درحراج جمعه مشاوره داناک مشاورمی توانید از تخفیفات این مرکزجهت مشاوره های مختلف بهره مند شوید.

مشاوره قبل از ازدواج چیست؟

مشاوره قبل ازازدواج مشاوره ای است که به آمادگی ذهنی زوجین برای ازدواج کمک می کند. این مشاوره به شما کمک می کند تا مطمئن شوید که شما و همسرتان می توانید یک رابطه قوی و سالم در طول زندگی خود داشته باشید. مشاوره قبل از ازدواج به بهبود روابط زوجین قبل از ازدواج کمک می کند.مشاوره قبل از ازدواج نوعی درمان است که به زوج ها کمک می کند قدم های بعدی را در رابطه خود مستحکم تربردارند.

مسائل موجود در رابطه خود را قبل از اینکه متعهد به ازدواج شوند حل کنند یا اهدافی را برای رابطه تعیین کنند. این نوع مشاوره اغلب توسط درمانگران و مشاوران ازدواج و خانواده که دارای مجوزهستند ارائه می شود. بسیاری از زوج ها به عنوان یک اقدام پیشگیرانه به دنبال مشاوره قبل از ازدواج هستند، مثل مراجعه به پزشک برای مراقبت های اولیه برای معاینه های سالانه.

زوج‌ها به‌جای اینکه منتظر بمانند تا مشکلی پیش بیاید،تا به مشاور مراجعه کنند، به مشاوره قبل از ازدواج می روند تا ازوجودهرمشکلی که دیده نمی شود آگاه شوند.

مشاور طلاق چيست؟

بسیاری ازافراد ممکن است با مشاوره قبل از ازدواج آشنا باشند، اما با مشاوره طلاق کمتر آشنا هستند. این مشاوره به زوج ها کمک می کند تا احساسات غالباً پیچیده خود را درمورد ازدواج و طلاق به روشی محترمانه تر و سازنده ترمدیریت کنند.مشاوره طلاق نوعی روان درمانی است که به زوج ها کمک می کند تا تعارضات را کشف، شناسایی و حل کنند تا بفهمند آیا هر یک از طرفین خواهان طلاق هستند؟ یا چگونه پس ازطلاق به جلو حرکت کنند.

این نوعی گفتگو درمانی است که فضای امن و خصوصی را برای طرف مقابل خود فراهم می کند تا در مورد چالش ها و احساسات در مورد رابطه و یکدیگر گفتگو کنند. صحبت کردن در مورد مشکلات با یک مشاور حرفه ای بخش موثری در سفر برای درک بهتر خودمان است. مشاوره طلاق راهکارهایی را برای کمک به تصمیم گیری های مهم در مورد رابطه ارائه می دهد که تا حدود زیادی زندگی روزمره افراد را در روند طلاق بهبود می بخشد.

مشاوره قبل از طلاق، نوعی مشاوره طلاق است که توسط زوج هایی که در حال آماده شدن برای طلاق هستند، درخواست می شود، در حالی که مشاوره پس از طلاق به مشاوره طلاق برای زوج های سابق که قبلاً طلاق گرفته اند، اشاره دارد. پس از طلاق، شما و همسر سابقتان ممکن است همچنان نگرانی هایی مانند تقسیم مراقبت از کودکتان یا فروش ملک داشته باشید.

درهر شکلی از مشاوره طلاق، مشاور شما هرگز برای شما تصمیمی نخواهد گرفت. درعوض، آنها شما را در این فرآیند راهنمایی می‌کنند و به شما و شریک قبلی‌تان کمک می‌کنند تا به نتیجه‌گیری‌های مناسب خودتان برسید و نکات ظریف رابطه‌تان را در ذهن داشته باشید. مشاوره قبل از طلاق و مشاوره پس از طلاق هر دو فضاهای امنی برای حل مسائل به شیوه ای محترمانه با حضور مشاورهستند تا به شما کمک کنند تا از هر گونه مانعی عبور کنید. تفاوت این است که آنها به چالش های منحصر به فرد در مراحل مختلف فرآیند طلاق می پردازند. در تخفیف جمعه سیاه در ایران و تخفیفات داناک مشاور می توانید از تخفیفات این مرکز جهت مشاوره طلاق بهرمند شوید.

راهکارهای مفید برای رهایی از شکست عاطفی:

*** خبر خوش دیگری که برای شما داریم، ارائه ورکشاپ آموزشی با موضوع “راهکارهای مفید برای رهایی از شکست عاطفی” به مدت سه ساعت با هزینه باورنکردنی تنها 190هزار تومان می باشد. مدرس این دوره سرکار خانم مینا عبدی زناب(کاندیدای دکتری تخصصی روانشناسی) هستند و پس از پایان آن به شما گواهی معتبر نیز تعلق خواهد گرفت.

این دوره هم اکنون با 60% تخفیف خدمت شما عزیزان ارائه خواهد شد. ظرفیت آن محدود است و از شما عزیزان پذیرایی نیز خواهد شد. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه زمان و مکان ارائه و جزئیات بیشتر همین حالا با داناک مشاور تماس حاصل فرمائید. ***

مشاوره کودک و نوجوان

این نوع مشاوره به کودکان یا جوانان کمک می کند تا هر گونه نگرانی را که ممکن است باعث ایجاد مشکل دررشد اجتماعی،عاطفی یا شناختی آنها شود، کشف کنند. فرآیند درمانی به آنها این فرصت را می دهد که احساسات دشوار یا گیج کننده را در یک محیط امن با مرزهای روشن بیان کنند. مشاوره کودک ونوجوانان به طور خاص برای کودکان و نوجوانانی است که برای سلامت روان خود به کمک نیاز دارند.

مشاوره کودک و نوجوان واقعاً برای هر جوانی مفید است. اما برای کسانی که رنج می برند، بسیار مهم است. مشاوره سلامت روان می تواند نوجوانان را از تجربه بحران های بهداشت روانی بر حذر داردو همچنین به کسانی که نیاز به حمایت های اضافی سلامت روان دارند کمک کند.مشاوره نوجوانان برای نوجوانی که با اضطراب، افسردگی یا تروما مواجه هستند ضروری است.

مصرف مواد در نوجوانان موضوعی جدی است که باید در مشاوره نوجوانان به آن پرداخته شود. علاوه بر این، کودکان و نوجوانانی که تمایلات جنسی خود را کشف می‌کنند یا اختلال جنسیتی را تجربه می‌کنند، می‌توانند از درمان کودکان یا نوجوانان بهره ببرند.

“چگونه بفهمم که نوجوان من به مشاوره نیاز دارد؟”

مشاوره کودک و نوجوان انواع مختلفی دارد.هنگامی که یک نوجوان با سلامت روان خود مشکل دارد، برای والدین مهم است که درمان نوجوان را با مشاوران سلامت روان بالینی در نظر بگیرند. متخصصان مدرسه نیز جزو اولین کسانی هستند که متوجه می شوند چه زمانی یک نوجوان می تواند از مشاوره نوجوانان بهره مند شود.

مشاوره بالینی سلامت روان برای نوجوانان می تواند شامل مشارکت اعضای خانواده، معمولاً والدین یا سایر سرپرستان/مراقبان باشد. همچنین انواع مختلفی از مشاوره حرفه ای برای نوجوانان وجود دارد. کلیه مشاوره های نوجوانان باید توسط پزشکان آموزش دیده و دارای مجوز در حرفه مشاوره انجام شود.

درمشاوره ­­­و درمان فردی چه اتفاقی می افتد؟

هر جلسه مشاوره می تواند متفاوت باشد. بعضی روزها ممکن است روی یک موضوع خاص کار کنید که نیاز به توجه فوری دارد و روزهای دیگر ممکن است روی مسائل کلی کار کنید. درمانگران فردی جعبه ابزار پر از روش های درمانی برای کمک به شما برای رسیدن به اهداف خود دارند.درمان روان درمانی با استفاده از تکنیک های مختلف است.

رایج ترین آنها درمان شناختی -رفتاری (CBT) و انواع فرعی CBT است. درمان شناختی رفتاری مبتنی بر این نظریه است که افکار و احساسات بر رفتار تأثیر می گذارند. اگر فردی در مورد چیزی افکار و احساسات منفی داشته باشد، اعمال او منفی خواهد بود. مشاور به شما کمک می کند تا افکار و احساسات منفی را به مثبت تغییر دهید. و بعد از آن ، اقدامات شما مثبت خواهد بود.

امروزه درمانگران تشخیص می دهند که درمان های یکپارچه ای که بر درمان ذهن و بدن تمرکز دارند نتایج مثبتی را ارائه می دهند. از درمانگر خود انتظار داشته باشید که تکنیک های سنتی را با روش های جایگزین تکمیل کند.

به عنوان مثال،همراه با درمان شناختی-رفتاری (سنتی)، ممکن است برای درمان های تمرکز حواس مانند مدیتیشن و یوگا (جایگزین) نیز توصیه شود.نمونه هایی از سایر تکنیک های مشاوره شامل هنر یا موسیقی درمانی، اسب درمانی، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، مصاحبه انگیزشی و مواجهه درمانی است.

 

تخفیف مشاوره تحصیلی

مشاورتحصیلی چیست؟

مشاوره تحصیلی می تواند به دانش آموزان کمک کند تا در مورد یک رشته تحصیلی تصمیم بگیرند. دانش آموزان جدید باید قبل از ثبت نام در کلاس ها از مشاوره تحصیلی بهره مند شوند.مشاور تحصیلی، مشاوری در کالج یا دانشگاه است که به دانش آموزان در تصمیم گیری های تحصیلی و شغلی کمک می کند.

برای دانش‌آموزان که هنوز انتخاب رشته تحصیلی را انجام نداده اند ممکن است در مورد انتخاب رشته و استفاده از فرصت‌هایی مانند تحصیل در خارج از کشور و فعالیت‌های فوق برنامه مشاوره ارائه دهند. برای جوانان و بزرگسالان آنها ممکن است توصیه های خاص تری در مورد ورود به نیروی کار، درخواست برای برنامه های تحصیلات تکمیلی و درخواست برای کمک هزینه تحصیلی یا کارآموزی ارائه دهند.

مشاوره ترومای خیانت علائم، بهبودی و کمک گرفتن

ترومای خیانت نوعی تروما است که به درد و ناراحتی عاطفی اشاره دارد که زمانی رخ می دهد که یک موسسه مورد اعتماد، یکی ازعزیزان یا شریک صمیمی اعتماد شخصی را نقض کند. ترومای خیانت ممکن است منجر به اضطراب و افسردگی شود. با این حال، درمان و تمرکز حواس می تواند به شما کمک کند تا بهبود یافته و به سمت ایجاد روابط سالم تر حرکت کنید.

ترومای خیانت نوعی آسیب روانی است که تا حدودی از PTSD متمایز است زیرا در نتیجه خیانت یک فرد یا موسسه ای رخ می دهد که شما به انجام کاری به آن وابسته هستید. پرداختن به ترومای خیانت نیز می تواند به خصوص دشوار باشد زیرا مربوط به دلبستگی هایی است که احتمالاً برای هویت یا بقای خود، حیاتی می دانید.

افرادی که از ترومای خیانت رنج می برند اغلب در به یاد آوردن جزئیات خیانتی که متحمل شده اند مشکل دارند. تحقیقات نشان می دهد که این امر به این دلیل است که انجام این کار ممکن است باعث ایجاد تقابلی شود که می تواند رابطه مورد نظر را تهدید کند.مشکل این است که اگرچه جزئیات خود خیانت ممکن است مبهم باشد، اما اثرات خود تروما همچنان می تواند حاد باشد.

به زبان ساده، فقط به این دلیل که خاطره کاری را که کسی با شما انجام داده است پنهان کرده اید تا از درگیری با آن شخص جلوگیری کنید،ولی این موضوع به این معنا نیست که اعمال او به شما آسیبی وارد نکرده است.این موضوع هنوز بر زندگی شما تأثیر می گذارد.

مشاوره مهارت های زندگی چیست؟

یک درمانگر مهارت های زندگی با تمرکز برای کمک به افراد برای کشف نقاط قوت درونی خود، در مورد استراتژی های مربوط به دستیابی به اهداف شخصی و حرفه ای آموزش می دهد. برخی از خدمات درمانی مهارت های زندگی به صورت آنلاین و برخی دیگر به صورت حضوری ارائه می شوند. رویکرد مهارت‌های زندگی، مهارت‌های مشاوره را به کارمی‌گیرد تا به افراد کمک کند تا احساسات وارزش‌های خود را روشن کنند.

درک خود را به دست آورند و مسئولیت شخصی اعمال خود را بپذیرند. هنگام کار با یک مراجع، اولین وظیفه درمانگراین است که تا آنجا که می تواند در مورد اهداف، نقاط قوت و ضعف های مراجع بداند. این ارزیابی اولیه به شما کمک می کند تا یک نقشه راه برای رابطه مربیگری ایجاد کنید. به عنوان یک درمانگر مهارت های زندگی، ممکن است مراجعان کوتاه مدت و بلند مدت داشته باشید.

در نهایت، هدف شما این است که به مراجعان خود کمک کنید تا پتانسیل کامل خود را درک کنند و رویاهای خود را به واقعیت تبدیل کنند. بلک فرایدی در مشاوره می تواند با تخفیفات مشاوره ای در روزهای خاصی درهفته،ماه، یا سال همراه باشد.

خانواده درمانی چیست؟

خانواده درمانی نوعی روان درمانی گروهی است. در خانواده درمانی، «خانواده» به گروهی از افرادی گفته می شود که به همدیگر اهمیت می دهند و خود را خانواده می نامند. این می تواند شامل والدین و فرزندان، شرکا، پدربزرگ و مادربزرگ، برادران و خواهران، خاله ها و عموها، پسرعموها، دوستان، مراقبان و سایر متخصصان نزدیک به گروه باشد.

هدف خانواده درمانی کمک به همه اعضای خانواده است که یکدیگررا درک کرده و از یکدیگر حمایت کنند. این نوع درمان می تواند به زمانی که خانواده ها احساس غمگینی و عصبانیت می کنند کمک کند. هنگامی که آنها مطمئن نیستند که چگونه به جلو حرکت کنند. یا زمانی که احساس می کنند همان رفتارهای مضر را بارها و بارها تکرارمی کنند.

اگر خانواده ای با تغییرات مرتبط با بیماری، سلامت روان و مشکلات مصرف مواد، بیکاری، جابجایی، پیری، طلاق، ضربه روحی و مرگ و سوگواری مواجه است، خانواده درمانی می تواند مفید باشد. خانواده درمانی خانواده درمانی یا مشاوره خانواده برای رسیدگی به مسائل خاصی طراحی شده است که بر سلامت روانی خانواده تأثیر می گذارد، مانند تغییرات عمده زندگی یا شرایط سلامت روان.

ممکن است به عنوان روش اولیه درمان یا به عنوان یک رویکرد مکمل استفاده شود. جمعه سیاه در تهران، شما می توانید برای بهره گیری از مشاوره های خانواده ازتخفیفات مرکز مشاوره داناک مشاور استفاده کنید.

مزایای مشاوره خانواده

خانواده ها می توانند در صورت تجربه هر رویداد استرس زا که ممکن است روابط خانوادگی آنان را تحت فشار قرار دهد، مانند مشکلات مالی، طلاق یا مرگ یکی از عزیزان، از درمان بهره مند شوند. به‌علاوه، می‌تواند در درمان نگرانی‌های مربوط به سلامت روان که بر کل خانواده تأثیر می‌گذارد، مانند افسردگی، سوء مصرف مواد، بیماری‌های مزمن، و مسائل غذایی یا نگرانی‌های روزمره مانند مشکلات ارتباطی، تعارضات بین فردی یا مشکلاتَ رفتاری در کودکان مؤثر باشد.

هدف مشاوره خانواده افزایش تفاهم و همکاری بین اعضای خانواده به منظور حل مشکلات یک یا چند نفر است. به عنوان مثَال، َاگر کودکی دارای مشکلات اجتماعی و تحصیلی باشد، درمان به جای ارزیابی رفتار کودک، بر الگوهای خانوادگی که ممکن است به رفتار کودک کمک کند، تمرکز خواهد کرد. هنگامی که خانواده منبع مشکل را کشف می کند، می توانند یاد بگیرند که از کودک و سایر اعضای خانواده حمایت کنند و فعالانه روی به حداقل رساندن یا تغییر شرایطی که به رفتار ناخواسته کودک کمک می کند، کار کنند.

مجدد لازم به ذکر است تخفیف جمعه سیاه یا black friday برای 3 الی 7 آذر 1402 لحاظ شده است و میزان آن 30 درصد برای تمام جلسات مشاوره تلفنی و حضوری در این تاریخ شامل یک جلسه برای هر شخص می باشد. پس همین حالا تا دیر نشده، تلفن را بردارید و با داناک مشاور برای تنظیم وقت تماس بگیرید.

4 راه فوری برای بهبود صمیمیت و رابطه عاطفی پایدار

در رابطه­ عاشقانه وقتی از صمیمیت صحبت می کنیم، آنچه معمولاً به ذهن می رسد اعمال فیزیکی مانند دست معشوق را گرفتن، در آغوش گرفتن او، بوسیدن و حتی رابطه جنسی با او است. در حالی که صمیمیت فیزیکی در هر رابطه عاشقانه امری ضروری است. این یکی از عوامل اصلی رابطه است که آن را از هر نوع رابطه دیگر متمایز می کند. تقویت صمیمیت عاطفی به همان اندازه مهم است،که صمیمیت فیزکی مهم است. داناک مشاور، شما را به مطالعه ادامه مقاله دعوت می کند.

صمیمیت عاطفی چیست و چرا اهمیت دارد؟

صمیمیت عاطفی را می‌توان به این صورت تعریف کرد که شما به خودتان اجازه می‌دهید با توجه به شناختی که از احساسات، آسیب‌ پذیری‌ها و اعتمادبه نفس خود دارید،بتوانید عمیق ‌تر با شریک زندگی خود ارتباط برقرار کنید. اسرار خود را با او به اشتراک بگذارید، در مورد رابطه خود با او صحبت کنید و اخبار مهم را به شریک عاطفی خود بگویید. وقتی هر دو طرف بتوانند احساسات یکدیگر را به اشتراک بگذارند و درک کنند، به طور کلی یک زوج شادتری خواهند بود.

صمیمیت عاطفی احساس امنیت عمیقی را در رابطه شما ایجاد می کند و این توانایی را ایجاد می کند که کاملاً خودتان باشید. بدون این صمیمیت، یک رابطه از بسیاری جهات دچار مشکل می شود. به عنوان مثال، ممکن است در رابطه خود احساس رنجش کنید، حساسیت بیش ازحد را تجربه کنید یا درمورد وفاداری شریک زندگی، خود به خود ترس داشته باشید، و یا احساس انزوا یا تنهایی را تجربه کنید.

این مطلب را نیز بخوانید: 7 اصل اساسی برای داشتن یک رابطه عاطفی پایدار

داشتن یک رابطه عاشقانه، بدون صمیمیت عاطفی طولانی مدت، پایدار نیست.اگر صمیمیت عاطفی وجود نداشته باشد، [یکی یا هر دوی شما] ممکن است کمبود ایمنی، عشق، حمایت، و ارتباط کلی را احساس کنید، و همچنین به احتمال زیاد بر صمیمیت فیزیکی در یک رابطه عاشقانه تأثیر خواهد گذاشت.

4راه فوری برای بهبود صمیمیت و رابطه عاطفی پایدار

تقویت صمیمیت عاطفی یک تمرین مداوم است مانند رشد کودک که آرام و آهسته اتفاق می افتد و مانند بسیاری از چیزهای دیگر، ممکن است مدتی طول بکشد. با این حال، چند کار وجود دارد که می توانید انجام دهید تا ازبسیاری ازمسائل مانند خیانت پیشگیری کنید.

1.برای جلب اعتماد آنها از نظر استراتژیک آسیب پذیر باشید

حتی اگر زمان زیادی را با کسی گذرانده باشیم، گاهی اوقات شکستن دیوارهای شخصی خود دشوار است. اگرچه نمی‌توانید دیگری را مجبور کنید که آسیب‌پذیر شود، اما می‌توانید از راه خود خارج شوید تا خودتان آسیب‌پذیر شوید.

به جای اینکه در هر زمینه ای از زندگی خود مانند ارتباط با فرزند خود آسیب پذیر باشید، یک مکان را برای شروع انتخاب کنید. این ممکن است به معنای به اشتراک گذاشتن اتفاقی باشد که در محل کار افتاده است که ممکن است در مورد آن صحبت نکرده باشید، یا بیان احساسی که در گذشته نسبت به چیزی داشته اید که به اشتراک گذاشتن آن برایتان سخت بوده است، یا افشای واقعیتی در مورد خودتان که تا به حال آن را به کسی نگفته اید.

2.هر روز شریک زندگی خود را به دلیلی تحسین و تمجید کنید

فرقی نمی کند که شش ماه از رابطه شما می گذرد یا 60 سال. به راحتی می توانید ویژگی های مثبت شریکتان را بیان کنید.عادت کردن به تعریف و تمجیدهای خاص ازشریک زندگی‌تان می‌تواند به شما کمک کند که دیدگاه خاص خودتان را در مورد این که چرا این شخص برای شما خاص است حفظ کنید، و می‌تواند به او کمک کند تا بداند که شما او را می‌بینید و به او توجه دارید.

3.رضایت جنسی را در اولویت قرار دهید

مطالعات نشان داده که زوج‌ها در هنگام رضایت جنسی، ارتباط عاطفی بیشتری داشتند. از این نظر، این دوموضوع به طور جدایی ناپذیری به هم مرتبط هستند. در حالی که داشتن رابطه جنسی به خودی خود درمانی برای بهبود پیوند عاطفی شما نیست، اما وقت گذاشتن برای یادگیری و کشف خواسته‌های شریک زندگی‌تان و انجام همان رفتار متقابل می‌تواند منجر به احساس ارتباط عاطفی بیشتر در داخل و خارج از اتاق خواب شود.

این مطلب را نیز بخوانید: ازدواج موفق و مهارت حل اختلاف همسران

4.سعی کنید از روزمره گیهای خود خارج شوید

ما انجام کارهایی را که برای یکدیگر ایجاد شادی یا صمیمیت می‌کند را از دست داده‌ایم. ما پس از مدتی از تلاش، برای تحت تأثیر قرار دادن هم دست می‌کشیم،همین طور از تلاش برای درک هم دست می‌کشیم و در چنین محیط ‌های آسیب ‌پذیریري، احساسات می‌توانند در روزمره گیها گم شوند. بسیار مهم است که ما با یکدیگر به بیشتر ازیک صرف شام یا فقط در زمان خواب وقت بگذرانیم .

وقتی زوج‌ها با یکدیگر دعوا می‌کنند، و این یکی از آن نوع جر و بحث‌های جدی است، آن طور که بسیاری از زوج‌ها فکر می‌کنند، واقعاً درباره ظرف‌ها، زباله‌ها یا حتی پول نیست.

هنگامی که روابط بین زوجین امن نیستند و زوجین احساس می کنند از یکدیگر جدا شده اند، هر نوع موضوعی زمینه مناسبی برای دعوا ایجاد می کند. با این حال، موضوع، دعوا نیست چیزی که آنها واقعاً بر سر آن با هم بحث می کنند، این سؤال کلیدی است که “آیا به نیازهای من توجه می کنی ؟” مشاوره ازدواج عوامل مهمی را در روابط در نظر می گیرد و به آن می پردازد.

عوامل اثربخش رابطه عاطفی

عوامل کلیدی در روابط سالم عبارتند از:

  • دسترسی
  • پاسخگویی
  • درگیری عاطفی

دسترسی

اولین عنصر کلیدی در روابط سالم، دسترسی است. مردم باید احساس کنند که شریک زندگی آنها برای آنها قابل دسترس است.برای افزایش دسترسی در رابطه خود، به شریک زندگی خود توجه کنید وسعی کنید نسبت به این که به نظر می رسد او در تلاش است با شما تماس بگیرد یا خیر حساس باشید.بنابراین شریک زندگی شما ممکن است سعی کند بعد از دعوا به شما نزدیک شود.

این مطلب را نیز بخوانید: چگونه ازدواجی موفق داشته باشم؟

سعی کنید پذیرا باشید و با او در مورد اتفاقات اخیر صحبت کنید. در دسترس بودن برای گوش دادن نیز مهم است. خیلی وقت‌ها افراد فقط می‌خواهند توسط شریک عاطفیشان شنیده شوند و در آرزوی همدلی هستند، اما راه‌ حلی ناخواسته دریافت می‌کنند. فقط با گوش دادن و تأیید احساس شریک زندگی خود می توانید در دسترس بودن خود را افزایش دهید. تایید شدن همیشه حس خوبی دارد.

پاسخگویی

دومین عنصر کلیدی در روابط سالم، پاسخگویی است. این یکی ممکن است بدیهی به نظر برسد، اما، به هر حال آن را می گوییم. وقتی شریک زندگیتان به سراغتان آمد،پذیرا باشید و به او پاسخ دهید. اگر واقعاً به دلیل انجام کار دیگری در دسترس نیستید، به آنها اطلاع دهید و به آنها اطمینان دهید که نگرانی های آنها برای شما مهم است. زمانی را پیدا کنید که بتوانید در مورد آن موضوع بحث کنید و در واقع به تعهد خود احترام بگذارید.

تعامل عاطفی

سومین عنصر کلیدی در روابط سالم، تعامل عاطفی است. بسیار مهم است که شرکا از نظر عاطفی با یکدیگر درگیر باشند. اهمیت دادن به تجربه عاطفی شریک زندگی و کنجکاوی در مورد آن نه تنها مهم است، بلکه باید او را نیز از این کار مطلع کنید. هرچه شرکای عاطفی بیشتر با یکدیگر درگیر باشند، پیوند عاطفی بین آنها قوی تر می شود.

دفعه بعد که وارد یکی از آن دعواهای خونین با شریک زندگی خود شدید، کمی صبر کنید، نفس عمیقی بکشید و از خود بپرسید که واقعاً برای چه چیزی دعوا می کنید. به احتمال زیاد، هر دوی شما در تلاش هستید که ببینید آیا در کنار یکدیگر هستید یا خیر و واقعا چقدر برای یکدیگر مهم هستید.

دسترسی، پاسخگویی و درگیری عاطفی خود را با یکدیگر افزایش دهید،چرا که غلبه بر دعواها آسان تر خواهد شد. با یک مشاوره خانواده یا مشاوره تلفنی می توانید از یک مشاور در ارتباط با مسائل خود کمک بگیرید.

ایجاد روابط عاشقانه قوی تر

ما مجبور نیستیم یک عشق اشتباه را انتخاب کنیم، به ازدواج های ناموفق متعدد پایان دهیم، یا اجازه دهیم که روابط عاشقانه در روابط طولانی مدت ما نفوذ کند. ما مجبور نیستیم اجازه دهیم نیازها و خواسته های متضاد بین دو نفر که همدیگر را دوست دارند ایجاد شود. ما مجبور نیستیم زندگی عاشقانه خود را، تسلیم کسالت یا مشاجره کنیم.ما این پتانسیل را داریم که به عشقی که همه آرزویش را داریم دست یابیم.

صمیمیت عمیق و مهربانی متقابل، مراقبت واقعی متعهدانه و با روح صرفاً به دلیل همدلی و توانایی ذاتی ما برای به اشتراک گذاشتن تجربیات عاطفی است . اما برای دستیابی به این اهداف رابطه، ما به تمام مهارت های یک EQ(هوش هیجانی ) به صورت موارد اشاره شده نیاز داریم:

  • آگاهی عاطفی زیرکانه برای جلوگیری از اشتباه گرفتن شیفتگی یا شهوت برای عشق پایدار
  • پذیرش این که اگر احساسات به حال خود رها شود می تواند به یک رابطه آسیب برساند
  • آگاهی ما از اینکه چه چیزی کارمی کند و چه چیزی کار نمی کند.

فعالانه به دنبال تغییر در رابطه خود باشید

از خود بپرسید آیا معشوق شما به چیز جدیدی از شما نیاز دارد؟ آیا برای تقویت رابطه بین خود نیاز به برنامه ریزی جدیدی دارید؟ آیاعوامل خارجی باعث تغییر در نقش های مربوطه شما هستند؟ آیا مثل گذشته خوشحال هستید؟ چالش‌هایی را که با آن مواجه می‌شوید به‌عنوان فرصت‌ها به‌جای مشکلات نگاه کنید.

شجاعت و خوش بینی شما به شما این امکان را می دهد که مشکلات را نه به عنوان مشکلات، بلکه به عنوان فرصت های چالش برانگیز ببینید. شما دو نفر چقدر می توانید خلاق باشید؟ وقتی نیازی به سرزنش یکدیگر برای احساسات خود ندارید،در این صورت توسط خاطرات عاطفی منفی خود کنترل نمی شوید و هوشیار هستید که همان اشتباه قدیمی را تکرار نکنید. وقتی ضریب هوشی بالایی داشته باشید، از بی نظمی رهایی می‌یابید و می‌توانید به حل مشکل مبتکرانه بپردازید. شما می توانید با تفاوت های فردی بین خود و بحران های اجتناب ناپذیر روبرو شوید.

این مطلب را نیز بخوانید: 7 روانشناس خوب در تهران

به تمام احساساتی که نسبت به یکدیگر دارید احترام بگذارید

ما همیشه از اطلاعاتی که در مورد، اشخاصی که دوستشان داریم به دست می آوریم خوشحال نمی شویم، اما وقتی صحبت از احساسات می شود، لازم است همه آنها را بپذیریم. عاشق بودن به این معنا نیست که هرگز عصبانی، ناامید، صدمه دیده نباشید یا حسادت نکنید. اما این که چگونه بر روی احساسات خود عمل کنید به خودتان بستگی دارد.

آنچه مهم است این است که شما واقعا آنها را احساس کنید. بسیاری از روابط بر اثر سرزنش هر دو طرف ویران شده اند و میلیون ها زوج به دلیل شرم، صمیمیت عمیق بین خود را از دست داده اند. هر دو بقایای بی‌رحمانه خشم، ترس و اضطراب هستند. که شاید نتیجه حوادثی بوده که باعث عدم اعتماد به نفس کودکان شده است.

خنده را در زندگی عاشقانه خود حفظ کنید

برای جلوگیری از عقلانی کردن احساسات، نیاز به پذیرش احساسات دارید و بخش بزرگی از پذیرش شما ناشی از خنده های شماست. عاشقانی که نمی توانند با هم درباره خودشان بخندند، احتمالاً روابط خود را خیلی دوست ندارند. آنها ممکن است نتوانند ایرادات منحصر به فرد خود وایرادات اجتناب ناپذیر رابطه خود را تحمل کنند.

رابطه عاطفی عاقلانه

سه نشانه رابطه عاقلانه

اگر احساس می کنید پرانرژی، از نظر ذهنی بازو به طور کلی دوست داشتنی تر هستید، در رابطه ی ایده آلی هستید.به معشوق خود بگویید چه احساسی دارید. اگر می‌خواهید با چیزی ارتباط برقرار کنید، آن چیزی را که احساس می‌کنید بیان کنید،همانطور که مشخص می‌کند شما چه کسی هستید. اگر وانمود کنید که کسی یا چیزی هستید که نیستید،بنابر این هرگز احساس شما در مورد دوست داشتن معشوق خود هم واقعی نخواهد بود.

در حین گوش دادن به سخنان معشوق خود با احساسات او هماهنگ شوید.حمایت و عشقی را که معشوق شما به آن نیاز دارد را به او بدهید.یک نفر ممکن است کمک یک نفر دیگر را مفید یا آرامش بخش بیابد.در حالی که نفر دیگر ممکن است همان کمک را مزاحمت بداند.وقتی در مورد چیزی شک دارید، بپرسید،اگر نپرسید که معشوقتان درمورد مسائل چه احساسی دارد، هرگز نخواهید فهمید.

این مطلب را نیز بخوانید: رویکرد های روانشناسی

در صورت نیازازمشاوره کمک بگیرید برای حفظ رابطه خود آماده باشید. چرا بسیاری از مردم بر این باورند که پس از یافتن عشق واقعی کارشان تمام شده است ؟ روابط با توجه، رشد می کنند و شکوفا می شوند و با غفلت پژمرده می شوند و می میرند.

مراقب خاطرات احساسی خود باشید. بقایای آسیب های عاطفی از روابط گذشته ما برای کسانی که امروز دوستشان داریم بسیار خطرناک است.به یاد داشته باشید که تنها مشکل اشتباه کردن، نپذیرفتن آن است. پیچیدگی روابط تضمین کننده خطا است، اما حتی اشتباهات نیز اگر بدون سرزنش انجام شوند، فرصتی برای رشد هستند.

از تغییر به عنوان فرصتی برای رشد رابطه خود استفاده کنید. هر تغییری استرس زا است، اما همچنین فرصتی برای تجدید و احیای رابطه شماست.وقتی برای اولین بارعاشق می‌شوید، چگونه می‌توانید تشخیص دهید که این شخص «همان» است که می خواهید؟ چگونه بفهمید که عاشق یک شخص واقعی هستید یا فقط عاشق عشق هستید؟ اگر قبلاً در عشق شکست خورده اید ، چگونه می توانید از تکرار اشتباهات خود جلوگیری کنید؟ آیا مهارت های زندگی می توانند برای شما کمک کننده باشند؟آیا مشاوره ازدواج در این مورد سودمند است؟

به بدنت گوش کن نه ذهنت

ما یک همسر را به دلایلی انتخاب می کنیم که بیشتر به آنچه از او درذهن خود ساخته ایم مربوط می شود تا به احساس ما. مردم فکر می کنند به دلایل زیادی عاشق هستند. شهوت، شیفتگی، میل به امنیت، موقعیت یا پذیرش اجتماعی. آنها فکرمی کنند که عشق واقعی را پیدا کرده اند زیرا عشق فعلی برخی از تصورات یا انتظارات آنها را برآورده می کند. اما تا زمانی که آنها نسبت به احساسات خود آگاه نباشند انتخاب آنها اشتباه است.

به پیام های کل بدن خود توجه کنید

برای اکثر مردم دریافت سیگنال‌های واضح از کل بدن در طول عشق جدید دشوار است، زیرا اغلب توسط میل جنسی پوشانده می شوند.به همین دلیل است که توجه به احساسات ظریف‌ تر دیگر مهم است. تنش عضلانی، میگرن، درد معده یا کمبود انرژی می‌تواند به این معنی باشد که آنچه شما دارید آن چیزی نیست که نیاز دارید.از سوی دیگر، اگرعشقی که دارید با افزایش انرژی و نشاط همراه باشد،به این معنی است که این همان چیزی است که شما می خواهید.

اگرعشق شما چیزی فراتر از شیفتگی یا شهوت باشد، در بخش‌های دیگر زندگی شما و در روابط دیگر شما هم ، احساس می‌شود. برای درک این موضوع این سوالات را از خود بپرسید:

  • آیا این رابطه به کل زندگی من انرژی می دهد؟ مثلاً آیا کار من بهتر شده است؟ آیا بهتر از خودم مراقبت می کنم؟
  • آیا من متمرکزتر، خلاق تر و مسئولیت پذیرترشده ام ؟
  • آیا احساسات “عاشقانه” من فراتر از احساس مثبت مراقبت از معشوقم است؟
  • آیا با دوستان، همکاران یا افراد غریبه بیشتر احساس سخاوتمندی، بخشش و همدلی دارم؟

پنج ویژگی را که برای شما در یک عاشق مهم‌تر است به ترتیب نزولی انتخاب کنید. به عنوان مثال: مرتب، شوخ طبع، ماجراجو، با ملاحظه، از نظر عاطفی پذیرا، ورزشکار، جذاب و/یا شیک، محافظ، خلاق، محاوره ای، مهربان باهوش، از نظر مالی موفق، شناخته شده، قابل احترام، کاریزماتیک محبوب، مادری/پدری، معنوی، پرورش دهنده ، توانمندسازی.

همانطور که هر ویژگی را در نظر می گیرید، از خود بپرسید که:

  • آیا این ویژگی به شما انرژی می دهد، شما را آرام می کند و از نظر عاطفی شما را تحریک می کند. آیا این تجربه خوشایند، یا ناخوشایند یا خنثی است؟
  • آیا این رابطه یک میل زودگذر یا سطحی خواهد بود یا یک نیازسطحی یا زود گذر
  • آیا این شخصی که فکرمی کنید عاشق او هستید این نیازها را برآورده می کند؟

زمانی را انتخاب کنید که شما و شریک زندگیتان عجله یا کاری نداشته باشید. با هم قدم بزنید یا برای صبحانه یا شام قرار بگذارید.و مسائل خود را با هم درمیان بگذارید. و برای فرزند پروری آینده خود هم می توانید با مشاور کودک در تماس باشید یا در ارتباط با تحصیلات فرزندان از مشاوره تحصیلی استفاده کنید.

مشاوران متخصص و باتجربه داناک مشاور، در صورتیکه در این زمینه با سوال یا موردی روبرو بودید، در خدمت شما عزیزان هستند.

اگر در رابطه عاطفیت این کارها رو انجام ندی، حتما بهت خیانت میشه!

چرا مردم خیانت می کنند؟

خیانت زناشویی یکی از شدیدترین مشکلات خانواده هاست هر خیانت می تواند باعث ناراحتی عاطفی شود. اما زمانی که فردی را که برای زندگی خود انتخاب کرده اید و به او وابسته هستید اعتماد شما را نقض می کند وممکن است آسیب های طولانی مدتی را تجربه کنید.اول از همه، چرا کسی خیانت را انتخاب می کند و عوامل فردی خیانت چیست؟ که می تواند چنین اثرات مخربی ایجاد کند؟ دلایل متفاوتی برای خیانت وجود دارد و ممکن است فرد به فرد و موقعیت به موقعیت متفاوت باشد. گروه مشاوره و روانشناسی داناک مشاور در این مقاله به زمینه های مختلف خیانت در افراد می پردازد.

اما ما می دانیم که برخی از الگوهای رفتاری زمانی به وجود می آیند که به جنسیت یک فرد نگاه می کنیم. قبلاً اعتقاد بر این بود که مردان بیشتر از زنان درگیر خیانت می‌شوند، اما مطالعات اخیر نشان داده‌اند که این شکاف کمتر شده است. مطالعات نشان می دهند که خیانت زناشویی یک پدیده پیچیده و چند بعدی است و افراد به دلایل مختلف تمایل به خیانت زناشویی دارند. بنابراین باید با در نظر گرفتن این پیچیدگی ها با این پدیده برخورد کرد و نمی توان یک راه حل واحد به همه ارائه داد.

چرا خیانت اینقدر ما را آزار می دهد؟

آیا به این دلیل است که کسی که به او اعتماد دارید شما را ناامید کرده است؟ یا شاید فردی که در نظر شما قدرتمند و قابل اعتماد بود دروغ گفته است؟ چه چیزی در خیانت وجود دارد که بخشیدن آن برای ما سخت است؟ شاید نظریه های تکامل پاسخگو باشند، زیرا اجداد اولیه ما برای بقا به اعتماد و وفاداری قبایل دیگر وابسته بودند. اما در قرن بیست و َیکم دلایل روانی برای خیانت وجود دارد، زیرا ما فریب افرادی را می‌خوریم که به آنها اعتماد داریم و دوستشان داریم.

این مطلب را نیز بخوانید: 7 اصل اساسی برای داشتن یک رابطه عاطفی پایدار

اعتماد ریشه در روح و روان ما دارد و ما به کسانی اعتماد می کنیم که برایشان احترام زیادی قائل هستیم، بنابراین وقتی کسی بی‌وفا است، آن را عمیقاً احساس می‌کنیم. مطالعات نشان می‌دهد که خیانت می‌تواند منجر به شوک، خشم، غم و اندوه شود و در برخی موارد باعث اضطراب، OCD و PTSD می‌شود. اگر خیانت بسیار وحشیانه است، چرا مردم بی وفا هستند؟ دلایل خیانت از نظرروانشناسی چیست؟ و آیا علائم هشدار دهنده ای وجود دارد؟

چرا زنان تمایل به خیانت دارند؟

در حالی که این حرف برای همه زنان صادق نیست، زنان اغلب با انگیزه عوامل احساسی خیانت می کنند. هنگامی که زنان احساس نارضایتی از همسر خود می کنند، احساس می کنند که توسط همسر خود نادیده گرفته شده یا کنار گذاشته شده اند، یا از شریک زندگی خود عصبانی هستند، احتمال خیانت آنها بیشتر است. این می تواند به ویژه در صورتی درست باشد که آنها در رابطه فعلی خود احساس بی توجهی یا عدم قدردانی از سمت همسر خود کنند.

 

بسیاری از زنانی که خیانت می‌کنند بیان کردند که در رابطه عاطفی فعلی احساس کامل بودن ندارند و در رابطه جدید خود احساس صمیمیت بیشتری با طرف مقابل خود دارند. در برخی موارد، زنان ممکن است به این دلیل خیانت کنند که آن را راهی برای تأیید اعتبار یا عزت نفس خود می دانند.اگر در زمینه‌های دیگر زندگی‌شان احساس ناامنی یا ناتوانی می‌کنند، مانند شغل یا زندگی شخصی، ممکن است از خیانت به‌عنوان راهی برای افزایش عزت نفس یا احساس خواستنی ترشدن استفاده کنند.

توجه به این نکته مهم است که همه این دلایل می تواند برای مردان نیز صادق باشد. هیچ یک از این دلایل رفتارخیانت را توجیه نمی کند، اما این فرصت را به ما می دهد تا بفهمیم چه چیزی ممکن است فرد را برای انجام کاری که ممکن است پشیمان شود، ترغیب کند. درباره علت خیانت زن تحقیقات نشان می دهد زنان بیشتر در موارد زیر خیانت می کنند

  • آنها قبل از ازدواج روابط کمتری با جنس مخالف داشته اند.
  • آنها غیرجذاب بودند (طبق استانداردهای محققان)

چرا مردان تمایل به خیانت دارند؟

مردان اغلب برای ارضای جنسی خیانت می کنند. مطالعات نشان داده اند که برای مردان، رضایت جنسی مهمتر از رضایت عاطفی در یک رابطه است.در برخی موارد، مردانی که خیانت می کنند ممکن است به دنبال هیجان یا رضایت زیاد یا کیفیت رابطه جنسی باشند که احساس می کنند در رابطه فعلی خود آن را ندارند. مردانی که مشکلات برانگیختگی یا عملکرد جنسی را نیز تجربه می‌کنند، ممکن است به دنبال فرصت‌هایی خارج از رابطه فعلی خود باشند، زیرا فشار کمتری برای «عملکرد جنسی » با کسی که از نظر عاطفی ارتباط کمتری با او دارند احساس می‌کنند.

این مطلب را نیز بخوانید: ازدواج موفق و مهارت حل اختلاف همسران

اما، درست مانند زنان، مردان نیز اگر در رابطه فعلی خود احساس بی‌توجهی یا عدم قدردانی کنند، اغلب خیانت می‌کنند. بنابراین، در حالی است که می‌توانیم نوعی توضیح برای اینکه چه چیزی یک فرد را بر اساس جنسیتش به خیانت می‌کشد، به دست آوریم، جنسیت، شخصیت، وقایع زندگی… همگی می‌توانند بر چرایی انجام کارهایی که انجام می‌دهیم تأثیر بگذارند.

عوامل خطر(دلایل خیانت مردان ) مردان بیشتر احتمال دارد که خیانت کنند زمانی که:

  • آنها قبل از ازدواج روابط متعددی جنسی داشته باشند .
  • آنها همسرخود را به اندازه کافی جذاب ندانند .

تاثیر عاطفی خیانت روی افراد

برای هر کسی، خیانت به احتمال زیاد باعث ایجاد احساسات نامطلوب می شود. خشم، غم و شرم. اما آنچه باعث ایجاد این احساسات نامطلوب می شود ممکن است بسته به جنسیت شما متفاوت باشد.مطالعات نشان داده اند که تفاوت جنسیتی در نحوه واکنش عاطفی فرد به خیانت تاثیر دارد. در یک مطالعه، نتایج حاکی از آن بود که مردان بیشتر از جنبه‌های فیزیکی خیانت شریک زندگی‌شان مضطرب می‌شوند در حالی که زنان با تصور اینکه شریک زندگی‌شان پیوند عاطفی عمیقی با شخص دیگری ایجاد می‌کند، بیشتر مضطرب می‌شوند.

تاثیر خیانت بر روابط زوجین

خیانت می تواند یک مانع بزرگ در هر رابطه ای باشد، و مهم است که بیان کنیم که مردان و زنان به طور متفاوتی نسبت به آن واکنش نشان می دهند. امروزه اکثر دفاتر مشاوره و روانشناسی با آسیب شناسی این موضوع در ارائه خدمات مربوط به مشاوره خیانت سعی بر کمک به افراد روبرو با این معظل کرده اند.

خیانت مرد به زن

پاسخ زنان به خیانت همسرخودچگونه است ؟

برای زنان، فهمیدن اینکه شریک زندگی آنها خیانت کرده است و عوامل خانوادگی خیانت چه بوده، می تواند بسیار ناراحت کننده باشد و حتی ممکن است به پایان رابطه بینجامد. آنها ممکن است خیانت شریک زندگی خود را به معنی از دست دادن عوامل اساسی یک رابطه سالم مانند اعتماد و تعهد بدانند. حتی اگر زنان باز هم در آن زندگی بمانند، ممکن است در آینده برای اعتماد مجدد به شریک زندگی خود دچار مشکل شوند.

احساس خشم، شرم، خجالت و شک ممکن است سؤالاتی را در مورد ارزش خود زن ایجاد کند و بر عزت نفس او تأثیر بگذارد. سوالاتی مانند “آیا به اندازه کافی خوب نبودم؟” یا “من چه اشتباهی کردم… آیا من باعث این کار شدم؟” این فکرها می تواند بارها و بارها در سر کسی مرور شوند. غلبه بر این ترس ها، سؤالات و احساسات احتمالاً زمان قابل توجهی را می طلبد، به خصوص اگر خیانت برای مدت طولانی مخفی بماند.

این مطلب را نیز بخوانید: چگونه ازدواجی موفق داشته باشم؟

چرا زنان ممکن است واکنش های عاطفی شدیدتری داشته باشند؟

زنان در مقایسه با مردان تمایل بیشتری به سرمایه گذاری عاطفی در روابط خود دارند. آنها ممکن است برای ارتباط عاطفی و صمیمیت ناشی از یک رابطه متعهدانه ارزش بیشتری قائل شوند و وقتی این اعتماد شکسته شود، می تواند تأثیر قابل توجهی بر رفاه عاطفی آنها داشته باشد.زنان نیز ممکن است پس از کشف خیانت، احساس خیانت و از دست دادن اعتماد به شریک زندگی خود را تجربه کنند (این در مورد مردان نیز صادق است). این می تواند اعتماد آنها را به شریک زندگی خود در آینده دشوار کند، حتی اگر تصمیم بگیرند با هم بمانند.

پاسخ مردان به خیانت همسرخودچگونه است ؟

مردها هم احساسات دارند! و هنگامی که شرکای آنها خیانت می کنند، می تواند طیف گسترده ای از احساسات را ایجاد کند.عصبانیت واکنش‌های عاطفی رایجی برای مردان است زمانی که متوجه خیانت همسرشان می‌شوند. برای بسیاری از مردان، تصور صمیمی بودن شریک زندگی آنها با شخص دیگری آزاردهنده تر از تصور یک ارتباط عاطفی است. آنها ممکن است احساس کنند که شریک زندگی آنها اعتماد و تعهد لازم برای یک رابطه سالم را شکسته است. مردان همچنین ممکن است احساس طرد شدن، بی کفایتی و از دست دادن عزت نفس را تجربه کنند.

برخی از مردان حتی ممکن است نسبت به خیانت همسر خود احساس گناه یا مسئولیت داشته باشند. آنها ممکن است تعجب کنند که آیا نیازهای شریک خود را برآورده نمی کنند (به ویژه از نظر فیزیکی) یا اینکه در تصمیم همسرشان برای خیانت نقش داشته اند.اگر مردی پس از خیانت تصمیم بگیرد که در رابطه باقی بماند، ممکن است بازسازی اعتماد و صمیمیت با شریک زندگی خود دشوار باشد. او ممکن است در آینده برای اعتماد مجدد به شریک زندگی خود تلاش کند، حتی اگر او ابراز پشیمانی کند و تمایل به کار روی رابطه داشته باشد.

کنار آمدن با خیانت

مقابله با خیانت یک فرآیند چالش برانگیز و طولانی است و مردان و زنان ممکن است برای عبور از آن به انواع مختلفی از حمایت نیاز داشته باشند.زنان برای مقابله با خیانت تحت تأثیر شخصیت، تجارب گذشته و سیستم حمایتی خود، به طرق مختلف با عوارض عاطفی خیانت برخورد می کنند.یکی از راهبردهای رایج برای مقابله، کسب آرامش و مشاوره از دوستان یا اعضای خانواده است.

صحبت با کسی که می تواند حمایت عاطفی و گوش شنوا را ارائه دهد، می تواند به پردازش احساسات پیچیده ناشی از خیانت کمک کند. زنان همچنین ممکن است انتخاب کنند که با یک درمانگر یا متخصص دیگری صحبت کنند، که می تواند راهنمایی هایی را در مورد چگونگی بهبودی وادامه مسیر زندگی ارائه دهد.

این مطلب را نیز بخوانید: 7 روانشناس خوب در تهران

درگیر شدن در فعالیت های خودمراقبتی مانند ورزش، مدیتیشن یا گذراندن وقت در طبیعت یکی دیگر از روش های موثر مقابله است. این فعالیت ها می توانند به کاهش استرس و اضطراب کمک کنند و احساس ارزشمندی و رفاه را تقویت کنند. از طرف دیگر، ممکن است که با انجام این کارها در لحظه احساس خوبی داشته باشند، اما در دراز مدت می تواند درمان واقعی را دشوارتر کند.

برخی از زنان ممکن است سعی کنند اعتماد و صمیمیت با شریک زندگی خود را از طریق ارتباط راحت و صادقانه، تعیین مرزها و کار بر روی بهبود پویایی رابطه بازسازی کنند.در نهایت، موثرترین مکانیسم های مقابله ای برای زنان متفاوت است و به نیازها و موقعیت منحصر به فرد آنها بستگی دارد. جستجوی حمایت و راهنمایی از متخصصان و عزیزان مورد اعتماد، گامی حیاتی در روند بهبودی است.

مردان با تأثیرات شخصیتی، تجربیات گذشته و سیستم حمایتی خود، پیامدهای عاطفی خیانت را به راه های مختلف مدیریت می کنند.یکی از رویکردهای رایج برای مقابله، درگیر شدن در فعالیت هایی است که حس کنترل یا موفقیت را ایجاد می کند. این می تواند شامل تمرکز روی کار، سرگرمی ها یا آمادگی جسمانی باشد. با هدایت انرژی خود به این فعالیت ها، بسیاری از مردان می توانند حواس خود را از درد خیانت پرت کنند و احساس موفقیت و هدف پیدا کنند.

تکیه بر دوستان و خانواده یکی دیگر از راه های عالی است. اگرچه ممکن است باز کردن احساسات آنها (به ویژه شرم و اندوه) دشوار باشد، اما داشتن فضایی برای واقعی بودن + صادق بودن بسیار ارزشمند است. و، درست مانند زنان، مردان نیز باید آنچه را که ممکن است در لحظه حالشان را بهتر کند بررسی کنند (مثلاً مواد، رفتارهای مخاطره آمیز) احتمالاً یک تاکتیک اجتنابی است و در واقع این احساسات را از بین نمی برد.

در درازمدت، این رفتارها حرکت رو به جلو را سخت‌تر می‌کند، چه با شریک زندگی‌شان باشد یا در ارتباط با فرد دیگری باشد.برخی از مردان ممکن است سعی کنند اعتماد و صمیمیت با شریک زندگی خود را با بهبود دهند و پویایی رابطه از طریق ارتباطات راحت و تعیین مرزها بازسازی کنند.در پایان روز، موثرترین مکانیسم های مقابله ای برای مردان بسته به نیازها و شرایط منحصر به فرد آنها متفاوت است. جستجوی راهنمایی و حمایت از متخصصان و عزیزان مورد اعتماد یک گام اساسی در روند بهبودی است.

چرا خیانت منجر به طلاق می شود

خیانت می تواند باعث شود هر دو طرف در زندگی زناشویی احساس سردرگمی، عصبانیت و اندوه کنند. با بررسی هایی که نشان می دهد حدود نیمی ازخیانتها به طلاق ختم شده ودر بسیاری ازافرادی که ازهمسران خود خیانت دیده اند، میزان طلاق پس از وقوع خیانت بسیار بالاست. اگر شما یا شریک زندگیتان خیانت کرده اید، زمان بگذارید و به این فکر کنید که آیا پایان دادن به ازدواج یا تلاش برای حفظ آن بهترین انتخاب برای هر دوی شماست.

این مطلب را نیز بخوانید: مهارت های زندگی و تاثیر آنها در پیشرفت شخصی

مقابله با خیانت و طلاق

برای کنار آمدن با خیانت، ابتدا بپذیرید که این یک شوک بزرگ است و به خودتان زمان و دلسوزی بدهید تا بعد از طلاق بهبود پیدا کنید. تمرکز بر نیازهای خود به جای نادیده گرفتن،به آنها قدرت می بخشد. هر چه بیشتر روی خیانت تمرکز کنید، درد و عصبانیت بیشتری احساس می کنید.

برعکس، هرچه تمرکز بیشتر روی خود، نیازها و خواسته هایتان باشد، احتمال بهبودی و حرکت به جلو بیشتر می شود. گام مهم دیگر این است که به طرز وحشیانه ای با خود صادق باشید. آیا خیانت آنها ازدواج شما را از بین برد؟ بسیاری از مراجعان در ابتدا اظهار می کنند که همه چیز خوب بود تا زمانی که او خیانت کرد. با این حال، هنگامی که آنها صادقانه وضعیت ازدواج خود را بررسی می کنند مشکلات شدیدی را در پایه ازدواج که قبل از خیانت وجود داشت، پیدا می کنند.

نگاهی صادقانه به نقش خود در ازدواج ناموفق به شما کمک می کند تا از احساس قربانی بودن به یک شرکت کننده فعال در یک رابطه شکست خورده تبدیل شوید. اعتراف به نقش خود در رابطه آشفته تان به شما این قدرت را می دهد که بر روی تنها چیزی که کنترل دارید تمرکز کنید و آن خودتانید. شاید شما با کار بیش از حد یا تمرکز کامل روی نیازهای بچه ها از مشکلات با همسر خود جلوگیری کرده اید یا برای فرار از واقعیت مشکلات زناشویی خود کار دیگری انجام داده اید. تصدیق و پرداختن به نقش خود، شما را قادر می سازد به جلو حرکت کنید ونقش همراهی را باز می کند که ظاهر و احساس متفاوت،و بهتری دارد.

هفت گام مفید برای عبور از درد خیانت

  • برای کسی که به شما خیانت کرده نامه یا ایمیل بنویسید و آن را ارسال نکنید. این بسیار عالی است که بدون درگیر شدن با آن فرد احساس بهتری داشته باشید.
  • روی خودتان تمرکز کنید. هر چه بیشتر به نیازهای عاطفی، جسمی و روحی خود توجه کنید، احساس بهتری خواهید داشت. تمرکز روی فردی که خیانت کرده بدون شک شما را به یک مکان تاریک خواهد فرستاد.
  • مدام فکر نکنید که «او چطور می‌توانست» یا «چه مشکلی با من دارد» یا «چطور نمی‌دانستم»،این افکار را عوض کنید . کاری کنید که ذهنتان ازفکر خیانت دور شود. هر چه بیشتر روی این کارها تمرکز کنید،فکرتان کمتر درگیر خیانت می شود.

دلایل خیانت

  • با یک دوست تماس بگیرید، اما در مورد عصبانیت خود ناله نکنید. در عوض، از آنها احوالپرسی کنید با این کار تمرکز خود را روی موضوع خیانت از بین می برید.
  • یک فیلم تماشا کنید، کتاب بخوانید به یک سرگرمی مشغول شوید یا چیز جدیدی یاد بگیرید. وقتی روی یادگیری تمرکز می کنید، تمرکز را از خود و عصبانیت خود دور می کنید و انرژی خود را صرف یک کار جدید می کنید ورزش کنید یا در ورزش های فعال یا مدیتیشن/یوگا شرکت کنید.
  • نگاهی صادقانه به مسائل زناشویی خود بیندازید.رابطه شما قبل ازخیانت ، در مقیاس 1 تا 10 چقدر سالم بود؟ آیا شما تمام تلاش خود را انجام دادید؟ آیا برابری در رابطه وجود داشت؟ باز بودن؟ ارتباط خوب؟ مسائل و نحوه برخورد شما با آنها را فهرست کنید و ببینید در چه زمینه هایی می توانید روی تغییر نگرش ها و رفتارهای خود که در مشکلات نقش داشته اند، کار کنید.یک شبکه پشتیبانی از دوستان جدید و قدیمی بسازید که این بار می توانند به شما کمک کنند.
  • با خود ملایم و دلسوز باشید.
  • با یک مشاور تماس بگیرید و حمایت و راهنمایی دریافت کنید.

این مطلب را نیز بخوانید: رویکرد های روانشناسی

تحقیقات نشان می دهد که از علل خیانت زناشویی از دیدگاه زوجین مراجعه کننده به دادگاه خانواده می توان به مسائل بین فردی، روابط همسران و جامعه اشاره کرد. نتايج پژوهشها نشان می دهد كه يكي ازعلل اصلي خيانت مردان ،عدم رضايت جنسي در رابطه زناشويي مي باشد که امکان دارد بخاطر عدم رضایت جنسی در رابطه هردونفرباشد.

نارضايتی جنسي سبب مي شود مردان بدنبال ارتباط فرا زناشويي باشند. درحالی که می توانند با مشاوره با یک سکس تراپ این گونه خیانت ها را کاهش دهند . از دلایل اصلي خيانت زنان ، انتقام و نارضايتي از روابط مي باشد. از ديدگاه زنان مراجعه كننده به دادگاه، حتی این که مردان اجازه دارند در جوامعی چندین زن داشته باشند اين اقدا م مردان نيز خيانت محسوب مي شود.

زنان مذكور، به علت نااميدي از حمايت قانوني ،با انتقام مي خواهند حق خود را بگيرند كه اين مسئله آسيب هاي جبران ناپذيري را در پي دارد. ازعوامل اجتماعی خیانت می توان به فقر، جامعه آلوده ، دوستان منحرف اشاره کرد.اگرچه زن و مرد هر دو در هنگام مواجهه با خیانت دچار پریشانی عاطفی و آسیب روحی می شوند، اما همیشه واکنش یکسانی نشان نمی دهند. آگاهی از این تفاوت‌ها می‌تواند به افراد در مدیریت مؤثرتر فرآیند درمان کمک کند.

https://www.goodtherapy.org/blog/research-identifies-infidelity-risk-factors-for-newlyweds-0223181

تحکیم رابطه ی والدین با فرزندان

مهم ترین رابطه با کودک رابطه ای است که با والدین یا مراقب خود برقرار می کند. کودکان از طریق رابطه مثبت والد کودک، دنیای اطراف خود را یاد می گیرند.همانطور که در حال رشد و تغییر هستند، کودکان به والدین خود نگاه می کنند تا بفهمند که آیا ایمن، امن و مورد علاقه هستند یا خیر. همچنین این رابطه پایه ای است که آنها روابط آینده خود را برآن بنا خواهند کرد.

شما می توانید با حضور در لحظه با فرزندتان، گذراندن زمان با کیفیت در کنار هم و ایجاد محیطی که در آن احساس راحتی کند، رابطه مثبت والد فرزندی ایجاد کنید. هیچ کتابی یا رویکرد تضمینی برای درست کردن این رابطه وجود ندارد و احتمالاً در این راه با سختی‌هایی مواجه خواهید شد. با این حال، اگر به بهبود روابط خود ادامه دهید، فرزندتان مطمئناً شکوفا خواهد شد. در ادامه با گروه روانشناسی و مشاوره داناک مشاوره همراه باشید تا اطلاعات بی نظیری در زمینه رابطه کودک و والد بدست آورید.

چرا رابطه خوب بین والدین و فرزند مهم است؟

رابطه والد و کودک رابطه ای است که رشد جسمی، عاطفی و اجتماعی کودک را پرورش می دهد. این پیوند منحصربه فردی است که هر کودک و والدینی می توانند از آن لذت ببرند و آن را پرورش دهند. این رابطه پایه و اساس شخصیت، انتخاب های زندگی و رفتار کلی کودک را می گذارد. همچنین می تواند بر قدرت سلامت اجتماعی، جسمی، روانی و عاطفی آنها تأثیر بگذارد.

برخی از مزایای رابطه خوب بین والدین و فرزندان

  • کودکان خردسالی که با دلبستگی ایمن و سالم به والدین خود رشد می کنند، شانس بیشتری برای ایجاد روابط شاد و رضایت بخش با دیگران در زندگی خود دارند.
  • کودکی که رابطه ای امن با والدین دارد، یاد می گیرد که تحت استرس و در شرایط سخت، احساسات خود را تنظیم کند.و این ناسازگاری کودک با والدین را کاهش می دهد.
  • رشد ذهنی، زبانی و عاطفی کودک را تقویت می کند.
  • به کودک کمک می کند رفتارهای اجتماعی خوش بینانه و با اعتماد به نفس از خود نشان دهد.
  • مشارکت و مداخله سالم والدین در زندگی روزمره کودک، پایه و اساس مهارت های اجتماعی و تحصیلی بهتری را برای فرزندان می گذارد.
  • دلبستگی ایمن به رشد اجتماعی، عاطفی، شناختی و انگیزشی سالم منجر می شود.
  • کودکان همچنین زمانی که رابطه مثبتی با والدین خود داشته باشند، مهارت های حل مسئله قوی را به دست می آورند.

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره کودک

هشت تکنیک فرزند پروری مثبت‌ که می‌تواند به تقویت رابطه شما و فرزندتان کمک کند:

  1. عشق خود را نشان دهید

لمس انسان به صورت محبت آمیز در هر مرحله از زندگی ما برای رشد عاطفی و عصبی زیستی سالم مورد نیاز است. مهم است که فرزندتان چندین بار در طول روز لمس ملایم و محبت آمیز (به عنوان مثال، در آغوش گرفتن) شما را دریافت کند. هر تعاملی را به عنوان فرصتی برای برقراری ارتباط با فرزندتان در نظر بگیرید. با عبارات گرم از آنها استقبال کنید، تماس چشمی برقرار کنید، لبخند بزنید و تعامل صادقانه را تشویق کنید.

  1. بیشتر وقت ها بگویید “دوستت دارم“.

اغلب به طور ضمنی گفته می شود که ما فرزندانمان را دوست داریم، اما مطمئن شوید که هر روز بدون توجه به سن آنها به آنها بگویید. حتی زمانی که فرزند شما کاری را انجام می دهد که شما دوست ندارید. این می تواند فرصتی عالی باشد تا به آنها یادآوری کنید که بدون قید و شرط آنها را دوست دارید. یک “دوستت دارم” ساده می تواند تاثیر زیادی بر رابطه طولانی مدت شما با فرزندتان داشته باشد.

  1. مرزها، قوانین و پیامدها را تعیین کنید

کودکان در حین رشد و یادگیری در مورد دنیای اطراف خود به ساختار و راهنمایی نیاز دارند. با فرزندان خود در مورد آنچه از آنها انتظار دارید صحبت کنید و مطمئن شوید که آنها درک می کنند. زمانی که قوانین زیر پا گذاشته می شوند مطمئن شوید که پیامدهای مناسب سن را در نظر بگیرید.

  1. گوش کنید و همدلی کنید

ارتباط با گوش دادن شروع می شود. سعی کنید مسائل را از دیدگاه فرزندتان ببینید و احترام متقابل را تقویت کنید.احساسات فرزندتان را بپذیرید، به او نشان دهید که درک می کنید، و به او اطمینان دهید که برای کمک به هر چیزی که او نیاز دارد حاضرید. سعی کنید مسائل را از دید فرزندتان ببینید. با گوش دادن و همدلی با فرزندتان، شروع به پرورش احترام متقابل خواهید کرد.

  1. باهم بازی کنید؛ بازی دو نفره

بازی برای رشد کودک بسیار مهم است. این ابزاری است که از طریق آن کودکان مهارت های زبانی را گسترش می دهند، احساساتشان را ابراز می کنند، خلاقیت را پرورش می دهند و در مورد مهارت های اجتماعی یاد می گیرند. علاوه بر این، این یک راه سرگرم کننده برای تقویت رابطه خود با فرزندتان است. مهم نیست چه بازی می کنی. نکته کلیدی این است که فقط ازحضور یکدیگر لذت ببرید و به فرزندتان توجه کنید.

با حواس جمع در دسترس فرزندتان باشید

اختصاص دادن فقط 10 دقیقه در روز برای صحبت با کودک، بدون حواس پرتی، می تواند تفاوت بزرگی در ایجاد عادات ارتباطی خوب ایجاد کند. تلویزیون را خاموش کنید، وسایل الکترونیکی خود را کنار بگذارید و زمانی با کیفیت را با هم بگذرانید. فرزند شما باید بداند که شما معتقدید علیرغم حواس‌پرتی‌ها و استرس‌های زیادی که در زندگی دارید، او در زندگی شما اولویت دارد.

این مطلب را نیز بخوانید: راهکارهای تضمینی برای افزایش اعتماد به نفس کودکان

  1. با هم غذا بخورید

غذا خوردن در کنار هم به عنوان یک خانواده اغلب می تواند منجر به گفتگوی عالی و زمانی مناسب برای پیوند با فرزند شما شود. همه را تشویق کنید تا تلفن ها یا سایر دستگاه های خود را کنار بگذارند و به سادگی از همراهی یکدیگر لذت ببرند. زمان صرف غذا همچنین فرصتی عالی برای شما است تا اهمیت یک رژیم غذایی سالم و متعادل را به فرزندان خود بیاموزید، که بر سلامت روانی کلی آنها نیز تأثیر می گذارد.

  1. برای هر کودک زمانی را مخصوص همان کودک در نظر بگیرید

اگر بیش از یک فرزند دارید، سعی کنید وقت خود را صرف هر یک از آنها کنید. گفتگو و برنامه بیرون رفتن های با کیفیت و تک به تک با فرزندتان می تواند پیوند والدین و فرزندتان را تقویت کند، عزت نفس فرزندتان را تقویت کند و به او بفهماند که خاص و ارزشمند است.

  1. حل مسئله

به فرزندتان کمک کنید تا مشکل را حل کند. الگوی خوبی باشید و با اعمال خودتان به آنها نشان دهید که چگونه رفتار کنند. هنگامی که با فرزندان خود برای یافتن راه حل کار می کنید، آنها یاد می گیرند که چگونه با مشکلات به شیوه ای مناسب کنار بیایند.

اجتناب از رفتارهای پرخاشگرانه با کودک

والدین نمی خواهند فریاد بزنند یا بچه هایشان را بزنند. اما این کار را انجام می دهند، زیرا استرس دارند و راه دیگری نمی بینند.شواهد واضح است: فریاد زدن و ضربه زدن به سادگی جواب نمی دهد و در درازمدت می تواند آسیب بیشتری نسبت به فایده داشته باشد. فریاد زدن و کتک زدن مکرر فرزندان حتی می تواند بر کل زندگی کودک تأثیر منفی بگذارد.در ادامه «استرس سمی» که ایجاد می‌کند می‌تواند منجر به پیامدهای منفی مانند احتمال ترک تحصیل، افسردگی، مصرف مواد مخدر، خودکشی و بیماری‌های قلبی شود.”وقتی می دانیم روشی که پیش گرفته ایم کار نمی کند، این دلیل خوبی است که به دنبال روشی متفاوت باشیم.”

برای کاهش ناسازگاری کودک با والدین به جای تنبیه وگفتن آنچه که نباید فرزندان انجام دهند سعی کنید انتظاراتتان را به آنها بگویید.نکات مثبت را تحسین کنید .ما به عنوان والدین اغلب بر رفتار بد فرزندانمان تمرکز می کنیم و آنها را بزرگ می کنیم. کودکان ممکن است این را به عنوان راهی برای جلب توجه شما بدانند و رفتار بد خود را ادامه دهند.بچه ها با تشویق رشد می کنند. این باعث می شود آنها احساس دوست داشتنی بودن و خاص بودن کنند. “مراقب زمانی که آنها کار خوبی انجام می دهند باشید و آنها را تحسین کنید، حتی اگر فرزندان شما فقط به مدت پنج دقیقه با خواهر یا برادر خود بازی می کنند.” “این کار می تواند رفتار خوب را تشویق کند.”

این مطلب را نیز بخوانید: مهمترین دلایل روانشناسی دیر حرف زدن در کودک

انتظارات روشنی را تعیین کنید.«گفتن این که دقیقاً چه می‌خواهید که فرزندتان انجام دهد بسیار مؤثرتر از گفتن به اوست که چه کاری انجام ندهد». «وقتی از کودک می‌خواهید که خوب باشد، لزوماً نمی‌داند که باید چه کار کند.» دستورالعمل‌های واضحی مانند «لطفاً همه اسباب‌بازی‌های خود را بردارید و آنها را در جعبه قرار دهید» انتظارات واضحی را ایجاد می‌کند و احتمال انجام کاری را که شما می‌خواهید افزایش می‌دهد.

سطح انتظارات خود را متناسب با سن فرزندانتان تعیین کنید. درخواست از آنها برای ساکت ماندن برای یک روز کامل ممکن است به اندازه درخواست 10 دقیقه سکوت در حین تماس تلفنی قابل کنترل نباشد. «شما می دانید فرزندتان چه توانایی هایی دارد. اما اگر غیرممکنها را بخواهید، نمی توانند اجرا کنند.»

.خلاقانه حواسشان را پرت کنید وقتی فرزندتان شلوغ کاری می کند ، زمانی که کودک شما شروع به بی قراری، تحریک پذیری یا آزرده شدن می کند، یا زمانی که دو خواهر و برادر به یک اسباب بازی نگاه می کنند، و هر دو همان را می خواهند پرت کردن حواس او با فعالیت مثبت‌تر می‌تواند یک راه مفید باشد. “وقتی حواس آنها را به سمت چیز دیگری پرت می کنید – با تغییر موضوع، معرفی یک بازی، هدایت آنها به اتاق دیگری یا رفتن به پیاده روی، می توانید با موفقیت انرژی آنها را به سمت رفتار مثبت منحرف کنید.”

پیامدهای در نظرگرفته شده متناسب با عمل فرزندان باشند.بخشی از بزرگ شدن این است که یاد بگیرید اگر کاری انجام دهید، در نتیجه ممکن است اتفاقی بیفتد. تعریف این امر برای فرزندتان یک فرآیند ساده است که ضمن آموزش مسئولیت پذیری، رفتار بهتری را تشویق می کند.با توضیح عواقب رفتار بد به فرزندتان فرصت دهید تا کار درست را انجام دهد. به عنوان مثال، اگر می خواهید فرزندتان دست از خط خطی کردن روی دیوارها بردارد، می توانید به او بگویید که دست ازاین کار بردارد. وگرنه به زمان بازی او پایان می دهید. این به آنها هشدار و فرصتی برای تغییر رفتارشان می دهد.اگر متوقف نشدند، عواقب را با آرامش و بدون نشان دادن عصبانیت دنبال کنید.

اگر دیگران کار را، انجام ندادند، آنها را تشویق کنید.

چگونه با کودکان کوچک ارتباط برقرار کنیم؟

«می‌توانید حرفهای آنها را تکرار کنید، قاشق‌ها را به گلدان‌ها بکوبید یا با هم آواز بخوانید». تحقیقات شگفت انگیزی وجود دارد که نشان می دهد بازی با فرزندان شما رشد مغز آنها را تقویت می کند.

این مطلب را نیز بخوانید: بیش فعالی در کودکان (ADHD)

چگونه با نوجوانان ارتباط برقرار کنیم؟

مانند بچه های کوچکتر، نوجوانان به دنبال تمجید هستند و می خواهند آنها را خوب تصور کنند. «آنها دوست دارند که با آنها در اتاق برقصید یا در مورد خواننده مورد علاقه‌شان صحبت کنید. آنها ممکن است همیشه آن را نشان ندهند، امادوست دارند که درک شوند. و این یک راه موثر برای ایجاد رابطه بر اساس شرایط آنها است.در حالی که سطح انتظارات را از فرزندان تعیین می کنید، از آنها بخواهید که در ایجاد برخی از قوانین به شما کمک کنند.سعی کنید در مورد بایدها و نبایدهای خانه به توافق برسید. آنها همچنین می توانند به تصمیم گیری در مورد پیامدهای رفتارهای غیرقابل قبول کمک کنند. درگیر شدن در این فرآیند به آنها کمک می‌کند تا بدانند که آنها در حال تبدیل شدن به انسانهای مستقل هستند.

چرا حل و فصل مشکلات والدین با همدیگرمهم است؟

به عنوان والدین، نحوه مدیریت مشکلات یا اختلافات در روابطتان برروی فرزندانتان و ناسازگاری کودک با والدین تأثیر می گذارد.با مدیریت مثبت و سازنده مشکلات، به رشد و شکوفایی فرزندانتان کمک می کنید. وقتی بچه‌ها می‌بینند که شما در حال این‌گونه رفتار و ارتباط با همسرتان هستید، بچه‌ها هم یاد می‌گیرند که اینطور رفتار کنند. این کار می تواند مهارت های مهم زندگی را به آنها بیاموزد.وقتی شما و همسرتان با هم راه حل هایی پیدا می کنید، به کل خانواده کمک می کنید تا روابط شادتر، سالم تر و قوی تری داشته باشند. و شما به محافظت از فرزندان خود در برابر جنبه های منفی درگیری کمک می کنید. این به این دلیل است که رویکرد حل مسئله می تواند به شما و شریک زندگیتان کمک کند تابه جای اجتناب از آنها، با مسائل مقابله کنید

چرا درک درست ازمراحل رشد کودک مهم است؟

نوزاد از لحظه تولد در روند رشد و تکامل فوق العاده سریع است. وقتی بچه ها بزرگ می شوند، ظرفیت های مختلفی در کودکان ایجاد می شود. این ظرفیت ها بر نحوه برقراری ارتباط، تصمیم گیری، قضاوت، جذب و ارزیابی اطلاعات، مسئولیت پذیری و نشان دادن همدلی و آگاهی نسبت به دیگران تأثیر می گذارد. در همه جوامع به رسمیت شناخته شده است که دوره ای از کودکی وجود دارد که در طی آن ظرفیت های کودکان به جای توسعه یا تکامل،در حال رشد یا تکامل تلقی می شود.

هنگامی که نوزادان متولد می شوند، برای غذا، گرما، سرپناه، پاکیزگی و محافظت در برابر آسیب کاملاً به مراقبان خود وابسته هستند. با این وجود، حتی نوزادان کوچک نیز قادر به برقراری ارتباط با نیازهای خود از طریق گریه، حالات صورت، زبان بدن، تماس چشمی هستند. آنها می توانند با کسانی که از آنها مراقبت می کنند درگیر شوند و احساسات، حالات و نیازهای آنها را منتقل کنند. همانطور که کودکان بزرگ می شوند، به تدریج مهارت های زیادی را به دست می آورند و می توانند بر نیازهای خود کنترل زیادی داشته باشند.

تربیت فرزند

دانش خود را در مورد این که کودکان در حال رشد چه کارهایی انجام می دهند افزایش دهید و و سعی کنید که به این موضوع آگاهی داشته باشید که آیا کودک در هر مرحله از رشد خود به درستی در حال رشد است یا خیر، درک کنید که آنها چه کارهایی را در سنین مختلف انجام می دهند وچه کارهایی را نمی توانند انجام دهند، و به نیازها و حقوق هر کودک به طور مؤثرتری پاسخ دهید.والدین نقش مهمی در رشد کلی فرزند خود دارند. از نظر رشد، پنج سال اول زندگی حیاتی ترین دوره رشد است. کودکان تا پنج سالگی 85 درصد از ساختار مغزی خود را توسعه می دهند. کیفیت محیط در این سال های اولیه تأثیر مستقیمی بر تفکر، استدلال، زبان، توانایی فیزیکی و رفتار اجتماعی و عاطفی کودک دارد.

این مطلب را نیز بخوانید: 7 روانشناس خوب در تهران

اجتناب از تحریک حسادت کودک

کارشناسان بر این باورند که حسادت، یکی از احساسات توسعه یافته‌ای است که زمانی شروع می‌شود که کودک بالغ‌تر است. این مربوط به دو سالگی کودک شما است. اما داده های اخیر ثابت می کند که نوزادان خیلی زودتر از آن، سه ماه پس از تولد، علائم رفتار حسادت را نشان می دهند. بسیاری از نوزادان حسود زمانی که والدین یا بزرگترهای اطرافشان بیش از حد مشغول کارشان هستند، حسادت می‌کنند، یعنی زمانی که به آنها توجه نمی‌کنند. این نوعی تلاش برای ایجاد علاقه است.

برای حسادت کودک چه کاری باید انجام داد؟

برای حسادت، اقدامات زیادی وجود دارد که باید انجام دهید تا از درخواست توجه مادام‌العمر کودکتان جلوگیری کنید. برای اطمینان، باید علائمی مانند لگد زدن، فریاد زدن، گریه کردن و در برخی موارد خزیدن یا راه رفتن در صورت فعال بودن نوزادان را ببینید.اگر شما والدینی هستید که در آینده به شخصیت کودک خود اهمیت می دهید، می توانید با دور شدن سریع و پرت کردن حواس فرزندتان، بحران تجربه شده در لحظه صمیمیت با همسرتان را حل کنید.

دلایل حسادت در کودکان

  • کودک علاقمندی زیادی به والدین دارد
  • کودک احساس می کند که توسط والدین مورد بی توجهی قرار گرفته است
  • رابطه والدینشان آنها را منزجرمی کند.

این مطلب را نیز بخوانید: ناسازگاری کودک

برای جلوگیری از این وضعیت و حفظ سلامت روانی فرزندتان، باید با آرامش به آنها نزدیک شوید و با آنها صحبت کنید، حتی اگر فرزندتان در حال حاضر نمی تواند با شما صحبت کند. زیرا نوزادان نیاز به مراقبت دارند و احساس می کنند که برای والدین خود مهم هستند. همچنین، این حسادت ممکن است ناشی از ناامنی آنها باشد.هر یک از والدین باید طبق برنامه از فرزند خود مراقبت کنند به این ترتیب، هر دو به یک میزان تأثیر خواهید داشت و کودک احساس بی توجهی نمی کند و نیازی به کنار گذاشتن ندارد.

سعی کنید کودک را در فعالیت های سرگرم کننده خود شرکت دهید. می توانید با کودک بازی کنید،او را در آغوش بگیرید. مسائل حسادت کودکان چیز جدیدی نیست. بسیاری از والدین این را تجربه کرده اند، اما جای نگرانی نیست.و وقتی گریه کودک خود را می شنوید، نباید بترسید یا خجالت بکشید. شما باید با او صحبت کنید، ممکن است مجبور شوید با گفتن این جمله: «من هرگز تو را رها نمی‌کنم» و «من همیشه با تو هستم» به او اطمینان خاطر بدهید. و اگر کودک آرام نشد، او را در آغوش بگیرید یا برای مدتی با او بازی کنید.برای حفظ رابطه و ارتباط خوب با فرزندتان باید الگوی او باشید.