شناخت رابطه سمی و ناسالم

6 نوع رابطه سمی یا ناسالم و روش های تشخیص آن

رابطه سمی چیست؟ چگونه علائم هشدار دهنده روابط سمی را تشخیص دهیم؟

یک رابطه سمی رابطه ای است که منجرمی شود حس کنید مورد حمایت قرار نگرفته اید،به درستی درک نشده اید، تحقیر شده اید یا مورد حمله قرارگرفته اید. یک رابطه زمانی سمی به حساب می آید که رفاه شما به نحوی از نظر احساسی، روانی و حتی جسمی تهدید شود. درهر حال،هررابطه‌ای که باعث می‌شود حس بدتر شدن به جای بهتر شدن داشته باشید،می‌تواند در طول زمان سمی شود.

در ادامه با داناک مشاور برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه همراه باشید. روابط سمی می تواند تقریباً درهرزمینه ای وجود داشته باشد، اززمین بازی گرفته تا اتاق جلسات تا اتاق خواب. شما حتی ممکن است با روابط سمی در بین اعضای خانواده خود نیز برخورد کنید.

افراد مبتلا به بیماری های روانی، مانند اختلال دوقطبی،افسردگی شدید،یا حتی تمایلات افسردگی،ممکن است به ویژه در معرض روابط سمی باشند،زیرا از قبل زمینه ای از حساس بودن به احساسات منفی را دارند.

به عنوان مثال، فردی مبتلا به اختلال دوقطبی که در میانه یک دوره مختلط یا افسردگی قرار دارد،ممکن است نسبت به دیگران، تسلط ضعیف تری بر ثبات عاطفی خود داشته باشد و این موضوع ممکن است آن فرد را به هدف آسان تری برای افراد سمی تبدیل کند. با این حال، افراد سمی می توانند هر کسی را تحت تاثیر قراردهند.

دراینجا چیزهایی است که باید در مورد روابط سمی بدانید، از جمله اینکه چه چیزی یک رابطه را سمی می کند و چگونه تشخیص دهید که آیا در یک رابطه سمی هستید یا خیر. همچنین نکاتی را برای روش‌های مؤثر برای مدیریت این نوع روابط پیدا خواهید کرد.

در صورتیکه به مشاوره روانشناسی نیاز دارید با ما در ارتباط باشید

نشانه های یک رابطه سمی

فقط شما می توانید تشخیص دهید که آیا بدی یک رابطه بیشتر از خوبی آن است یا نه. اما اگر شخصی به طور مداوم سلامتی شما را با آنچه می‌گوید، انجام می‌دهد یا انجام نمی دهد تهدید می‌کند، احتمالاً یک رابطه سمی است.

روابطی که شامل آزار فیزیکی یا کلامی باشد قطعاً به عنوان روابط سمی طبقه بندی می شوند. اما نشانه‌های ظریف‌تر دیگری از یک رابطه سمی وجود دارد،ازجمله:

  • شما بیشتر از چیزی که به دست می آورید از دست می دهید،که باعث می شود احساس بی ارزشی و فرسودگی کنید.
  • شما دائماً احساس بی احترامی می کنید یا نیازهای شما برآورده نمی شود.
  • شما به مرور زمان به عزت نفس خود ضربه می زنید.
  • شما احساس می کنید که مورد حمایت قرار نگرفته اید، مورد سوء تفاهم قرار گرفته اید، تحقیر شده اید یا مورد حمله قرار گرفته اید.
  • بعد ازصحبت کردن یا بودن با طرف مقابل، احساس افسردگی، عصبانیت یا خستگی می کنید.
  • شما بدترین ها را در یکدیگر به نمایش می گذارید. به عنوان مثال،دوست رقابتی شما یک رقابتی مبتنی برکینه را مطرح می کند که برای شما لذت بخش نیست.
  • شما بهترین خودتان دراطراف آن شخص نیستید. به عنوان مثال،آنها بیشتر باعث می شوند شما صفات منفی خودتان را نشان دهید.
  • احساس می کنید در اطراف این شخص باید روی پوسته تخم مرغ راه بروید تا هدف سم او قرار نگیرید.
  • شما زمان و قدرت عاطفی زیادی را صرف تلاش برای شاد کردن آنها می کنید.
  • شما همیشه مقصرهستید. آنها همه چیز را برعکس می کنند تا چیزهایی که فکرمی کردید آنان اشتباه کرده اند ناگهان تقصیرشما بیاندازند.

روابط سمی در مقابل سوء استفاده

همه روابط سمی توهین آمیز نیستند. با این حال،همه روابط توهین آمیز را می توان سمی در نظر گرفت در یک رابطه مسموم،معمولاً عدم احترام و نقض مرزها وجود دارد. گاهی اوقات، این رفتار بدون اینکه فرد حتی متوجه شود که این کار را انجام می دهد رخ می دهد.اما، اگراین نوع رفتار به طور مداوم با قصد فعال برای آسیب رساندن به طرف مقابل تکرار شود، رابطه می تواند توهین آمیز تلقی شود.

آزارمی توانداشکال مختلفی داشته باشد: مانند آزار روانی،عاطفی و فیزیکی. روابط توهین آمیز معمولاً چرخه سوء استفاده را دنبال می کند. به عنوان مثال، مراحل چرخه سوء استفاده معمولاً مراحل زیررا شامل می شود:

  • تنش شروع به ایجاد می کند
  • یک عمل سوء استفاده رخ می دهد
  • شخصی که مرتکب این عمل شده است عذرخواهی می کند، قربانی را سرزنش می کند یا سوء استفاده را به حداقل می رساند
  • یک دوره زمانی وجود دارد که در آن هیچ سوء استفاده ای رخ نمی دهد. با این حال، چرخه در نهایت تکرار می شود.

علاوه بر این، روابط سمی ممکن است بیشتر ذهنی باشد تا روابط توهین آمیز. به عنوان مثال، اگر سابقه دروغ گفتن دارید، ممکن است هر کسی را که دروغ می‌گوید،فردی سمی بدانید. ممکن است شخص دیگری تمایل بیشتری داشته باشد که اجازه دهد آن را از دست بدهد و به فردی که دروغ گفته فرصتی دوباره بدهد.اگر شما یا یکی از عزیزانتان سوء استفاده از هر نوع آزار روانی را تجربه می کنید، منابعی وجود دارند که می توانند به شما کمک کنند.

در صورتیکه به مشاوره ازدواج نیاز دارید با داناک مشاور تماس حاصل فرمائید

رفتار سمی در مقابل رفتار سالم

هنگام تعیین اینکه آیا یک رابطه مسمومیت ایجاد می کند،مهم است که به رفتارهایی که بیشتر در رابطه نشان داده می شود نگاه کنید به عبارت دیگر، اگر یکی یا هردوی شما به طور مداوم خودخواهی،منفی نگری و بی احترامی کنید، ممکن است در رابطه مسمومیت ایجاد کنید. اما اگر بیشتر دلگرم کننده، دلسوز و محترم هستید، ممکن است مسائل خاصی وجود داشته باشد که مسمومیت ایجاد کند که باید به آنها رسیدگی شود مهم است که علائم مسمومیت را بشناسید، چه در شما و چه در شخص دیگر.

یکی از مهارت هایی که در ایجاد رابطه عاطفی بهتر و سالم تر به ما کمک می کند، مهارت همدلی است.

انواع روابط سمی کدامند؟

توجه به این نکته مهم است که روابط سمی به روابط عاشقانه محدود نمی شود. این روابط درخانواده ها،محل کار،و در میان گروه های دوستان وجود دارند ومی توانند بسیار استرس زا باشند، به خصوص اگر مسمومیت روابط به طورموثرمدیریت نشود.

هنگامی که رفتارهای منفی وجود دارد: شکایت مداوم، اظهارات انتقادی و درکل منفی گرایی برخی افراد یک محیط سمی ایجاد می کند. سایر صفات سمی ممکن است شامل کمال گرایی، رقابت ناسالم و دروغگویی مکررباشد. همچنین ممکن است یک فرد اجازه دهد که ناامنی هایش بدترین چیزها را دراو نشان دهد.

هنگامی که یک (یا هر دو) افراد فاقد خودآگاهی هستند: گاهی اوقات افراد از تأثیر منفی آنها بر دیگران بی خبرند. آنها همچنین ممکن است راه های سالم تری برای برقراری ارتباط را بلد نباشند. این احتمال وجود دارد که آن‌ها نمی‌دانند چگونه نشانه‌های اجتماعی را آنقدر خوب بخوانند که بدانند چه زمانی مردم را ناامید می‌کنند یا باعث می‌شوند احساس کنند مورد انتقاد واقع شده اند یا نادیده گرفته شده‌اند.

1-وقتی فردی عمداً دیگران را آزار می دهد

برخی افراد عمداً بی ادب و آزاردهنده هستند. در این موقعیت‌ها، ممکن است از طریق کلمات واعمال بدشان احساس کنید که مورد توجه قرار گرفته‌اید. مچنین ممکن است شخصی سعی کند شما را کنترل یا دستکاری کند که این رفتار سمی است. هنگامی که یک شریک به طور مداوم در حال خیانت است: اگر یک شریک صمیمی دروغ بگوید و حتی بدون اینکه بخواهد رفتار خود را تغییر دهد و خیانت کند، یک عنصر سمی به رابطه اضافه می کند.

2-وقتی شخصی بدرفتار است

وقتی افراد به طور مکرر و عمدی به شما صدمه می زنند، رفتار آنها می تواند توهین آمیز تلقی شود. چه آنها دائماً در مورد شما غیبت کنند، یا به هر طریقی به شما آسیب جسمی وارد کنند، سوء استفاده هرگزشکل بخصوصی ندارد.

3-روابط سمی واعتیاد به مواد مخدر

فردی که از الکل یا مواد مخدر سوء استفاده می کند ممکن است رفتارهای سمی داشته باشد. دریافت درمان ممکن است به آنها کمک کند تا صفات سمی خود را بهبود بخشند. با این حال، روابطی که به دلیل اعتیاد آنها آسیب دیده است ممکن است به طور کامل ترمیم نشوند.

4-خودشیفته ها و جامعه گرایان

برخی از افراد، به ویژه خودشیفته ها و افراد جامعه گرا، تمایل دارند از توجه و تحسین دیگران تغذیه کنند. خودشیفته ها احساس نیاز به یکپارچه کردن افراد دارند و در جستجوی برتری به آنها هستند.آنها ممکن است عمداً شما را به روش‌های ظریف تحقیر کنند یا اگر دستاوردی را به اشتراک بگذارید که به آن افتخار می‌کنید، توهین‌های کوچکی به شما می‌کنند. آنها همچنین ممکن است باعث شوند فکر کنید که آیا از یک روز به روز دیگر با شما خوب خواهند بود یا خیر.

افراد خودشیفته معمولاً تقصیر را نمی پذیرند زیرا واقعاً معتقدند که هرگز اشتباه نمی کنند. درواقع، آنها شخصاً تهدیدی می‌بینند که خود را کمتر ازدیگران ببینند. هنگام برخورد با افراد سمی و خودشیفته، همیشه مشخص نیست که آیا از کاری که انجام می دهند آگاه هستند یا خیر.

اما اگر رفتار آنها به طور مداوم باعث می شود که نسبت به خودتان احساس بدی داشته باشید، باید از این شخص فاصله بگیرید یا حداقل بپذیرید که اگر آن شخص مجبور است در زندگی شما حضور داشته باشد، باید مراقب خود باشید.

این تغییر در رفتارشما آنها را تغییر نمی دهد، اما می تواند به کاهش استرس ناشی از برخورد با آنها کمک کند. مهم این است که شما خودتان را از آزار عاطفی که هنگام تعامل با آنها دریافت می کنید محافظت کنید:

  • به خود یادآوری کنید که قرار نیست آنها را تغییر دهید و رویارویی با آنها تنها ممکن است خشم بیشتری را بدون حل کردن چیزی برانگیزد.
  • بین خودت و اونا فاصله بذار
  • بپذیرید که اگر آن شخص باید در زندگی شما باشد، باید مراقب خود باشید.

5-همکاران در محیط کار

اگر همکار است و مشکل نزدیکی با اووجود دارد ، بهانه خوبی برای جابجایی میز خود درنظر بگیرید. به عنوان مثال: “من دقیقاً زیر یک دریچه هوا هستم که مرا آزار می دهد” یا “اگر چاپگر درست بود می توانستم کار بیشتری انجام دهم.

اگر آن شخص به دنبال شکایت شماست، ممکن است سعی کنید او را به یک سرپرست ارجاع دهید و سپس با آرامش به انجام کار خود بازگردید. ممکن است مجبور شوید چندین بار این کار را قبل از دریافت راهنمایی تکرار کنید.

6-خانواده و دوستان درخانواده و اجتماع

مدیریت روابط سمی با اعضای خانواده و دوستان، احتمالاً دشوارتر است، زیرا ممکن است راه آسانی برای حذف فرد سمی از زندگی شما وجود نداشته باشد اگر دوستی دارید که به شدت سمی است،ممکن است نیاز داشته باشید که زمان صرف کردن با او را کاهش دهید. اگر نگران توهین به آنها هستید، بازدیدهای خود را درطی چند ماه کاهش دهید تا کاملاً محسوس نباشد.

هنگامی که فرد سمی یکی ازاعضای خانواده یا دوست نزدیک است، ممکن است بتوان آن فرد را تشویق کرد که وارد درمان شود، که اغلب راهنمایی تخصصی برای حل مشکل اساسی در پشت مسمومیت مورد نیاز است.

آیا در مورد مهارت های زندگی چیزی می دانید

اثرات روابط سمی چیست؟

روابط سمی ممکن است باعث آسیب واقعی به عزت نفس و سلامت روان کلی شما و همچنین سلامت جسمی شما شودتحت آزار بودن مداوم در یک رابطه می تواند ما را ازسایر روابط زندگی خود منحرف کند و منجر به احساس انزوای اجتماعی شود که ممکن است باعث مشکلات دیگری مانند افسردگی یا بدتر شدن کیفیت خواب شود.ممکن است متوجه شوید که یک رابطه سمی بر توانایی شما در مراقبت از خود تأثیر می گذارد.

اگر دائماً با یک فرد یا رابطه پر سر و صدا یا سمی سر و کار دارید، ممکن است روال عادی خود را ار دست بدهید. از جمله بهداشت شخصی، ورزش، سرگرمی ها و موارد دیگر. این فداکاری می تواند به مرور زمان منجر به کاهش سلامت کلی جسمی و روانی شود.

روابط سمی چگونه بر روی سلامت روان تأثیرمیگذارد؟

یک مطالعه نشان داد که روابط سمی در واقع می تواند اختلالات اضطراب و استرس را بدتر کند. از سوی دیگر، روابط سالم در واقع می تواند این شرایط را بهبود بخشد. در درازمدت،همه این عوامل به سلامتی شما آسیب می‌رسانند و حتی ممکن است شما را به سمت رفتارهای ناسالم مقابله‌ای مانند نوشیدن یا خوردن احساسی سوق دهند.

مقابله با روابط سمی

در حالی که نمی توان از هر رابطه سمی به ویژه در بین همکاران یا یکی از اعضای خانواده جلوگیری کرد، اما می توان آنها را با مرزهای سالم، مراقبت از خود و آگاهی مدیریت کرد.اگر خود را در یک رابطه سمی می بینید که درآن بدترین ها را در یکدیگر نشان می دهید (یا به سادگی نمی توانید بهترین ها را نشان دهید)، ممکن است بخواهید روی رابطه کار کنید و پویایی آن را تغییر دهید،به خصوص اگر مزایای دیگری برای رابطه وجود داشته باشد.

ارتباطات قاطعانه و مرزهای سالم‌تر اغلب کلیدهایی هستند که بهترین‌ها را از یکدیگر نشان می‌دهند. به خصوص اگر هر دو مایل به ایجاد تغییرات باشید.برای داشتن رابطه عاطفی پایدار با ما همراه باشید

پیشنهاداتی برای مقابله با یک رابطه سمی

با طرف مقابل در مورد آنچه که شاهد آن هستید صحبت کنید. در مورد نیازها و احساسات خود قاطع باشید و درعین حال مسئولیت نقش خود را در موقعیت برعهده بگیرید.در مورد آنچه به عنوان یک مشکل می بینید بحث کنید و با هم تصمیم بگیرید که آیا می خواهید روابط را تغییر دهید تا اطمینان حاصل شود که هر دوی شما نیازهای خود را برآورده می کنید.رابطه خود را دوباره ارزیابی کنید و ازخود بپرسید: آیا این شخص به عزت نفس و سلامت کلی روحی من آسیب واقعی وارد می کند؟

زمانی را که با افرادی می گذرانید که ناامیدی یا ناراحتی را وارد زندگی شما می کنند، محدود کنید. اگر این شخص فردی است که باید با او تعامل داشته باشید،مانند یکی از اعضای خانواده یا همکار، ممکن است لازم باشد تعاملات را محدود کنید.اگر تصمیم دارید در مورد نگرانی های خود صحبت کنید، هنگام توصیف احساسات و عواطف خود از جملات “من احساس می کنم” استفاده کنید. انجام این کار به آنها کمک می کند تا احساس تدافعی نکنند.

درک کنید که برخی از افراد سمی به سادگی تمایلی به تغییر ندارند. به خصوص کسانی که فاقد خودآگاهی یا مهارت های اجتماعی هستند.سعی کنید زمانی که شرایط اقتضا می‌کند،از خودتان دفاع کنید.

آیا در مورد مهارت حل اختلاف در زندگی زناشویی چیزی می دانید

چگونه یک رابطه سمی را ترک کنیم

اگر سعی کرده اید حد و مرزی را تعیین کنید و طرف مقابل از احترام به آنها امتناع می کند، ممکن است زمان پایان دادن به رابطه فرا رسیده باشد. اگرچه انجام این کار می تواند چالش برانگیز باشد، اما به یاد داشته باشید که مهمترین چیز اولویت دادن به خود، نیازهایتان و سلامتی است نحوه پایان دادن به رابطه به موقعیت شما و میزان احساس امنیت شما بستگی دارد.

شما می توانید مستقیماً به شخص بگویید که تصمیم به پایان دادن به رابطه دارید و دلایل خود را فهرست کنید بگذارید رابطه به مرور زمان محو شود و به آرامی با این شخص کمتر و کمتر ارتباط برقرار کنید وفوراً ارتباط را قطع کنید (مخصوصاً اگر رابطه ای امنیت شما را تهدید می کند).

اگر تصمیم دارید مستقیماً با آن شخص ارتباط برقرار کنید، می توانید مسئولیت احساسات خود را بپذیرید و سعی کنید از سرزنش آنها یا حالت تدافعی خودداری کنید. در نهایت،شما نمی توانید نحوه واکنش آنها را کنترل کنید، اما می توانید سعی کنید از استراتژی هایی استفاده کنید تا از تشدید بحث جلوگیری کنید.اگر یک رابطه عاشقانه را ترک می کنید، ممکن است نیاز به ایجاد یک شبکه پشتیبانی داشته باشید تا با خیال راحت ترک کنید.

به عنوان مثال، اگر در مورد نحوه واکنش آن شخص نگران هستید، ممکن است انتخاب کنید که با او دریک مکان عمومی صحبت کنید. به یک شخص مورد اعتماد اجازه دهید بداند چه زمانی این اتفاق می افتد و کجا خواهید بود، بنابراین می توانید برای ملاقات با آنها برنامه ریزی کنید.ممکن است لازم باشد با یکی از اعضای خانواده یا دوست خود بمانید تا زمانی که موقعیت زندگی جدیدی را پیدا کنید، دور از شریک قبلی زندگی خود.

هنگام برخورد با هر نوع رابطه سمی،مهم است که بر سلامت و رفاه خود تمرکز کنید.در نتیجه، اگر با کسی سروکار دارید که انرژی و شادی شما را از بین می برد،او را از زندگی خود حذف کنید یا حداقل زمان صرف شده با او را محدود کنید. و اگر در حال تجربه آزار عاطفی یا فیزیکی هستید، فورا کمک بگیرید.

در صورتیکه در این زمینه نیاز به مشاوره دارید و در تصمیم گیری دچار مشکل شده اید، می توانید با کارشناسان متخصص داناک مشاور در تماس باشید. همچنین شما می توانید از طریق تماس تلفنی از خدمات مشاوره غیرحضوری داناک مشاور استفاده فرمائید.

اهمیت همدلی در زندگی زناشویی

پنج روش برای تمرین همدلی در رابطه زناشویی

با توجه به چالش های مختلف زندگی، دنیا به مکانی دشوار برای زندگی و شکوفایی تبدیل شده است. با این حال، ازدواج این ظرفیت را دارد که فشارها را زمانی که دو نفردرگیردرازدواج برای حمایت از یکدیگر دارند،کاهش دهد. لذت یک رابطه خوب دربرقراری ارتباط، درک و مدیریت مشکلات و مصائب یکدیگر است که نیاز به همدلی زیادی دارد. اما زمانی که شما یا همسرتان فاقد همدلی باشید، می تواند فضایی برای ترس و دلهره در ازدواج شما ایجاد کند.

تعاریف زیادی برای همدلی وجود دارد. برخی آن را به عنوان توانایی قراردادن خود به جای دیگران توصیف کرده اند. من این تعریف را دوست دارم كه همدلی توانایی تشخیص دقیق اطلاعات احساسی است که توسط شخص دیگری منتقل می شود.هدف همدلی درازدواج این است که تا حد امکان درک درستی از آنچَه در حال حاضردرذهن و قلب همسرتان می گذرد، باشد و به خاطر داشته باشید که این مهارتی است که می توانید یاد بگیرید، نه یک ویژگی ذاتی که با آن متولد شده اید.

همه ما، بدون استثناء، نیاز اساسی انسانی، به شنیده شدن و درک شدن داریم، به ویژه توسط افرادی که برایمان عزیز هستند. ما نیاز به همدلی مشترک داریم.همدلی چیزی است که در زندگی یک زوج متاهل تفاوت ایجاد می کند، زیرا پایه و اساس ارتباط پایداروصمیمیت عاطفی را تشکیل می دهد،حتی اگر تعارضات فروکش کند، همدلی تضمین می‌کند که بسترزندگي شما ثابت بماند.

داناک مشاور شما را به خواندن ادامه مقاله دعوت می کند.

همدلی کلید روابط پایدار است نه همدردی!

همدلی در قلب شفقت قرار دارد، که یکی از مهم ترین ارزش هایی است که هر زوج آینده نگر باید در ازدواج خود بیشتر تمرین کنند. با این حال، فقدان این ارزش قابل توجه، همچنان ثبات بسیاری ازازدواج ها را تهدید می کند. معمولاً همدردی را با همدلی اشتباه می‌گیریم، زیرا بیشتر افراد، همدردی با همسرشان را آسان‌تر می‌دانند، اما در بسیاری از موقعیت‌ها همدلی بسیار سخت‌ تر است.

اغلب زوج ها نمی دانند که چگونه همدلی می تواند بسیاری ازاختلافات بین آنها و همسرشان را حل کند. یک دلیل احتمالی اين است كه : مردم اغلب «همدلی» را با «همدردی» اشتباه می گیرند.ممکن است کلمات شبیه به هم به نظربرسند،اما تفاوت فاحش بین این دوكلمه در اين است كه:همدردی یک احساس صادقانه از شخص دلسوز ودرعین حال سطحی از نگرانی صادقانه برای کسی است که احساسات ناخوشایندی را تجربه می کند.

از سوی دیگر، همدلی به این معناست که خود را به جای دیگران قرار دهید.همدلی به شما این امکان را می دهد که با سرکوب قضاوت وکنار گذاشتن پیش فرض های خود، احساسات طرف مقابل را درك كنيد.
در مورد اصول داشتن رابطه عاطفی پایدار بیشتر بدانید

مزایای همدلی بیشتر با شریک زندگی خود

از جمله مزایای همدلی در رابطه زناشویی می توان به موارد زیر اشاره کرد:

• به شما این امکان را می دهد که احساسات همسرخود را بپذیرید.

این اشتباه است که فکر کنیم باید دقیقاً آنچه را که طرف مقابل احساس می‌کند احساس کنیم تا اورا درک کنیم.اين كار مطمئنا کمک كننده است ، امالازم نیست. به این دلیل که انسان ها می توانند همدلی را درهردوسطح شناختی و احساسی پردازش کنند.همدلی شناختی توانایی درک این است که چرا یک دوست ازشکست درمصاحبه شغلی ناراحت می شود، حتی اگر خودتان هرگز در یک مصاحبه شکست نخورده باشید.

درمقابل،همدلی عاطفی توانایی احساس احساسات مشابه براساس تجربیات گذشته خود است.همدلی می تواند به آسانی گوش دادن به صحبت های همسرتان باشد. دانستن اینکه چه چیزی اورا آزار می دهد واين كه چه کاری می توانید انجام دهید تا اواحساس بهتری داشته باشند.

• شما را در برابر سختی ها انعطاف پذیرتر می کند

بحران ها بوجود خواهد آمد. به طور طبیعی، شما همیشه نمی دانید که چگونه به وضعیت بحراني خودرسیدگی کنید،اینجاست که همدلی به شما کمک می‌کند تا متوجه شوید که لازم نیست همه چیز را تنها با یک گفتگوی داغ حل کنید. درعوض، شما فقط می توانید بپذیرید که شریک زندگی شما نیاز دارد که فقط شنيده شود و به شما نیاز دارد که فقط گوش دهید.

آنها حتی ممکن است فضا بخواهند واگرخواستند، به آنها بدهید.شما ممکن است نتوانید مشکل فوری را فوراً حل کنید، اما می توانید نیازهای آنها را درک کرده و تصدیق کنید. گوش دادن فعالانه به یکدیگر می تواند راه حلی مناسب باشد.«فقط یک نگاه محبت آمیز به چشمان فرد مقابل یا استفاده از نام فرد بیش از یک بار، در مکالمه به مردم کمک می‌کند تا بدانند که برای دیگران مهم هستند.

• شما را در روزهای خوب زندگی به هم متصل نگه می دارد

یک مطالعه نشان می دهد که نشان دادن همدلی برای احساسات مثبت شریک زندگي خود، “پنج برابر بیشترازهمدلی با احساسات منفی آنها برای رضایت ازرابطه مفید است.” گاهي همسر شما دوست دارد که شما درد او را احساس کنید اما گاهي هم دوست دارد که شما شادی او را احساس کنید. به همین دلیل است که بخشی ازهمدلی، مي تواند جشن گرفتن پیروزی‌ها ي هرچند كوچك هم باشد.

• در روابط بین فردی به شما کمک می کند

درواقع همدلی مي تواند پایه ای برای موفقیت در برقراری ارتباط با دیگران نیز می باشد.از آنجایی که همدلی به شما این امکان را می دهد که بهتر با افکار و احساسات مردم ارتباط برقرار کنید،در نتيجه از نظر مردم به فرد خوشایندتری تبدیل می شوید.عدم ارتباط با احساسات دیگران می تواند روابط را خراب کند. در واقع می تواند جذابیت اجتماعی فرد را کاهش دهد. وقتی بتوانید همدلی نشان دهید، مردم احتمالاً شما را فردی می بینند که می توانند به او اعتماد کنند و با او ارتباط برقرار کنند.

• شادی کلی را افزایش می دهد

یافته‌های یک مطالعه نشان می‌دهد که توانایی‌های افراد برای فهمیدن می‌تواند با «احساس کلی رضایت و عشق در روابط عاشقانه» مرتبط باشد. بنابراین تصور می‌شود که نمایش مداوم همدلی به ازدواج شادتر کمک می‌کند.شادی ها رابطه ای هستند. همدلی همیشه به معنای احساس درد طرف مقابل نیست. بلكه گاهي باعث می شود که شما خوشحالی طرف مقابل را احساس کنید.

اگر این مهارت اجتماعی را داشته باشید، فرد بسیار شادتری خواهید بود.در حالی که بیشتر مردم همدلی را احساس درد دیگران می‌دانند، احساس شادی دیگران می‌تواند شادی جديدي را در زندگی شما به ارمغان بیاورد.

هفت روانشناس برتر تهران را بشناسید

چرا همسرم همدلی ندارد؟

بسیاری از زنان با این شکایت وارد جلسات مشاوره می شوند که: “شوهر من همدلی ندارد”.چیزی که اوازدیدگاه خود تجربه کرده است، فقدان ارتباط عاطفی ازسوی همسر ودرک اندکی از آنچه که باید به همسرش بگوید است. در چنین مواقعی همسرمعمولاً احساس تنهایی می کند واز نظر عاطفی خود را رها شده می بیند واحتمالاً احساس خستگی و رنجش می کند.

آیا شوهرش واقعاً توانایی همدلی عاطفی را ندارد یا چیز دیگری در روابط وجود دارد؟چیزی که در بسیاری از زوج ها دیده می شود این است که مرد از ناتوانی در همدلی رنج نمی برد. او از ناتوانی در درک احساسات و نیازهای عاطفی زنانه رنج می برد.روشی که او دنیا را تجربه می کند کاملاً متفاوت از جنس مخالفش است.

اما بسیاری از زنان احساس می‌کنند شیوه‌ای که خود دنیا را تجربه می‌کنند، «عادی» است و همان‌طوری است که باید باشد، بنابراین انتظارات خود را از دیگران در حد طبیعی قرار می‌دهند.برای متعادل کردن این موضوع، بسیاری از مردان نیز این احساس را دارند. آنچه زنان در این زمینه نمی بینند ناتوانی همسرانشان در درک دنیای آنان و آنچه که بر آنان می گذرد و چرایی آن است.

منظور من در اینجا این است که همدلی ریشه در توانایی فرد مقابل برای برقراری ارتباط با تجربه فرد مقابل دارد و مردان و زنان از نظر سیستم های عملیاتی عاطفی سال های نوری از هم فاصله دارند.بسیاری از مردان از نظر ظاهری احساسات کمی نشان می‌دهند،عصبانیت و ناامیدی معمولاً قابل مشاهده است، اما مهارت‌های ملایم‌ تروظریف‌ تری که زنان استفاده می‌کنند،درمردان دیده نمی شود.

بسیاری از زنان احساس می کنند این نشانه ای است که همسرشان هیچ احساسی نسبت به آنها ندارد. برای مردان، زنان بسیار گیج‌کننده هستند و بسیاری از آنها می‌ترسند با آن‌ها درگیر شوند و صادق باشند، زیرا وقتی این کار را انجام می‌دهند، هرگز به خوبی نتیجه نمی‌دهد. توسط زنان به مردان آموزش داده می شود که صحبت کردن با آنها یا باز کردن صحبت کردن با آنها پایان بدی دارد، بنابراین آنان معمولاً حرف نمی زنند.

برای مردان، مشکل مشترک، مشکلی است که وقتی با همسرش صحبت می کنند، دو برابر می شود. بنابراین او از میدان مین عواطف دور می ماند و در دنیایی عملی با خوشی زندگی می کند که هرگز برای او کارساز نخواهد بود.یک مرد ممکن است نداند وقتی ناراحت یا وقتی عصبانی است چه کند یا چه بگوید،یا همچنین می تواند فرض کند زمانی که همسرش ساکت است، پس خوشحال است!

البته اکنون، تفاوت‌های جنسیتی تنها مسئله‌ای نیست که یک زوج با آن مواجه می‌شود، اما این حوزه بسیار بزرگی است که در هر دو طرف سردرگمی ایجاد می‌کند و درک آن حیاتی است.

برخی از علل همدلی نداشتن همسران

o بیماری روانی
o اعتیاد به مواد
o اعتیاد به الکل
o مشکلات عصبانیت
o استفاده از پورنوگرافی
o اختلالات شخصیت
o ترومای دوران کودکی
o فشار
o روابط ضعیف در ازدواج
o اوتیسم
در مورد شخصیت وابسته بیشتر بدانید

پنج راه برای تمرین همدلی در ازدواج

برای تمرین همدلی در ازدواج بهتر است موارد زیر را تمرین کنیم:

1. ذهنیت “دشمن” را رها کنید

گاهي زوج ها ممکن است یکدیگر را به عنوان دشمن تصور کنند.این بدان معناست که آنها در الگوهای استدلال،خیانت،تحقیر،انتقاد وتدافعی ریشه دارند. هنگامی که این اتفاق می افتد، آنها برای دستیابی به درک و یا حتی جستجوی درک، بسیار مشکل دارند.طرز فکر دشمن به آنها کمک نمی کند به آنچه می خواهند برسند. همه خواهان اعتماد،احترام، درک و صمیمیت در یک رابطه هستند.

فکر کردن در مورد یکدیگر به عنوان دشمن کمکی به دیدن شریک زندگی خود نخواهد کرد. همدلی به شما می گوید که کمی مکث کنید و بفهمید که چرا شریک زندگی تان این گونه رفتارمی کند. این به شما کمک می کند تا درگیری های خود را بهتر حل کنید.تا زمانی که ذهن شما درگير اين موضوع است كه همسرتان در طول صحبت باشما چقدر «اشتباه» می کند، ذهنیت درستی برای بحث در مورد موضوع واقعی ندارید ودرگیرخواهيد شد.

2. احساسات شريك زندگي خودرا اصلاح نکنید

اصلاح احساسات، یعنی این که شریکتان را مجبور کنید ازآنچه که احساس می‌کند دوری کند، یا ذهن اورا کنترل کنید.به جای تلاش برای تغییر یا اصلاح احساسات شخصی که، دوستش دارید، باید روی ارتباط با او تمرکزکنید.به سادگی به خود یادآوری کنید که در حال حاضر شریک زندگی شما قادر به انتخاب احساساتی نیست که می تواند به شما کمک کند نسبت به اوهمدلی بیشتری داشته باشید.

اصلاح احساسات شریک زندگی شما در حال حاضر بیشتر از اینکه فایده داشته باشد، ضرر دارد. «احساسات افراد ناخودآگاه بروزمی کند. اگرنتوانید اين باوررا كنار بگذاريد که احساسات منفی اتلاف وقت و حتی خطرناک هستند، هرگز نمی‌توانید آنقدر با شریک زندگی خود هماهنگ شوید که صمیمیت واقعی داشته باشید.قبل ازصحبت فرد مقابلتان را درک کنید.

برخی از افراد سعی می کنند از طریق درک این که چرا شریک زندگی آنها ناراحت است، مستقیماً مشکل خود را “حل” کنند. این ممکن است باعث شود که شریک زندگی شما از ناديده گرفته شدن احساساتش بیشتر ناراحت شود،دراين مواقع جملاتي مانند اين جمله مي توانند كارساز باشند: “لطفا کمکم کن بفهمم چرا اینقدر ناراحت هستی”.

3. به حساب های عاطفی خود رسیدگی کنید

روابط زوجين شبيه حساب بانكي است و اين حساب زماني افزايش اندوخته خواهد داشت كه شريكان اين حساب، بيشترازاين كه ازحساب برداشت كنند درتلاش برای سپرده گذاري باشند.

4. فعالانه به همسرتان گوش دهید

درگیر شدن در گفتگوهای معنادار، پرسیدن سوالات باز، بیان احساسات خود در قالب کلمات،این اقدامات ساده به همسرتان می گوید که دوستش دارید واو راهمان طور که هست می پذیرید. مهمترازهمه، به اومی گوید که دوست دارید دیدگاه او را درک کنید، حتی اگر با آن موافق نباشید.

5.ریشه درگیری را درک کنید

زوج‌های مضطرب اغلب یک چیز مشترک دارند: آن‌ها می‌خواهند که بدون درنظر گرفتن اتفاقی که افتاده، حالشان خوب باشد.حتی اگر “خوب بودن” به معنای جدایی باشد،آنها می خواهند بدانند که در یک سفر دشوار تنها نیستند.متأسفانه، بیشتر زوجين به ترس به عنوان ریشه درگیری های خود فکر نمی کنند.این باعث ایجاد اصطحکاک درهنگام تلاش برای بیان نیازهای آنها می شود که اغلب منجر به عدم ارتباط یا بحث می شود. اگر درک مقدم بر نصیحت باشد،كارسازتر است.

چگونه مشاوره زوج می تواند به شما کمک کند تا همدلی بیشتری داشته باشید

ممکن است درهرموقعیت یا هرزمان همدلی با همسرتان دشوار باشد. اما تمرین همدلی در روابط ممکن است چسبی باشد که شما را درکنارهم نگه می دارد. شما می توانید با تمرین گوش دادن فعال، ابراز وجود و رفع آسیب های گذشته در یک رابطه همدل تر شوید. اگرچه در برخی موارد ممکن است به کمک حرفه ای نیاز داشته باشید.برخی افراد به طور طبیعی همدل ترهستند. برخي به کمی تلنگر نیازخواهند داشت.

برای افراد نوع دوم، زوج درمانی می تواند کمک کننده باشد.درمانگر مناسب می تواند راه های استراتژیک برای تقویت همدلی درازدواج شما را ارائه دهد. آن‌ها می‌توانند نکات عملی را ارائه دهند که برای هر كدام از زوجين مفید است. حجم وسیعی از تحقیقات به ما می گوید که تمرین همدلی برای یک ازدواج موفق، شاد و سالم ضروری است.
از طریق تماس تلفنی با کارشناسان متخصص داناک مشاور در ارتباط باشید

چند قدم براي كمك به همدلي

1. گوش بدهيد

نه براي قضاوت، يا تصحيح طرف مقابل و نه حتی برای تلافی. به سادگی گوش دهید،احساس همسرتان را تا حد امکان با دقت بیشتری درک کنید.ازنزدیک به صحبت های همسرتان گوش دهید تا احساسات او را درک کنید، همانطور که به معلم گوش می دهید تا بفهميد چه مي گويد.

2. تایید اعتباربخشی به احساسات فرد مقابل

ازقضاوت درمورد احساسات همسرتان بر اساس واکنش خودتان بپرهیزید.درعوض،بپذیرید که این احساسات آنهاست و نه شما.درعوض به احساسات اواعتبار دهيدوسعي كنيد احساس او را درك كنيد.

3. سعي در تجربه احساسات

واقعا خودتان را جای آنها بگذاریدو دنیا را ازچشمانشان ببینید. به خود اجازه دهید هربخشی ازخشم، ناامیدی، هیجان، شادی یا هر احساسی را که به شما ابرازمی کنند، تجربه کنید.

4. عمل کنید

آنچه را که از مراحل قبلی فهمیده اید را انجام دهید و با دلسوزی پاسخ همسرتان را بدهید. وقتی در موقعیتی خاص ذهن و قلب همسرتان را به درستی درک کنید،هماهنگی با آنچه درآن لحظه به آن نیاز دارد آسان تر می شود. به خاطر داشته باشید که این زمان ممکن است زمان “رفع” مشکل او نباشد.اواغلب به یک گوش همدلانه و پاسخی دلسوزانه نیاز دارد.

5. آسیب پذیری را تمرین کنید

نکته اینجاست كه همدلی باعث همدلی می شود. منظور من این است که این یک خیابان دوطرفه است. همدلی زمانی به بهترین شکل ایجاد می‌شود که هردونفردررابطه با موقعیت‌ها، احساسات و افکاری که به سادگی می‌خواهند طرف مقابل آنها را بهتر درک کند، صحبت کنند. زیبایی آن در این است که : تمرین همدلی به شما کمک می‌کند تا بدانید که می‌توانید با همسرتان همراه شوید واو را قضاوت نكنيد و تلاش كنيد كه ازاوحمايت كنيد.

اين كار باعث تقویت اعتماد و ازدواج می شود.همدلی یک عنصر بسیار مهم برای یک ازدواج سالم است، اما ایجاد آن زمان می برد. همدلی با شتاب رشد می کند، به خصوص اگر قبلاً خیلی ابراز نشده باشد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه درمان افسردگی لطفا کلیک کنید

وقتی همسرهمدلی ندارد چه باید کرد؟

تجربیات گذشته، مانند زخم‌های عاطفی یا رویدادهای آسیب‌زا، می‌تواند بر توانایی فرد برای همدلی تأثیر بگذارد، زیرا ممکن است با درد حل نشده‌اش دست و پنجه نرم کند. این می تواند یک دلیل بسیار جدی برای عدم همدلی شریک زندگی شما باشد حتی اگر همدردی با همسرتان مهم است و به او نشان دهید که درک می کنید که به اوچه می گذرد، با این حال، ممکن است لزوما شرایط را از منظر او نبینید.

تنها زمانی که بتوانید همدلی کنید، می توانید در درد همسرتان شریک شوید و رنج او را نیز درونی کنید. همدلی یک عمل فداکارانه است که به شما امکان می دهد خود را در موقعیت همسرتان قرار دهید و حس فروتنی را در زندگی زناشویی شما ایجاد می کند و نشان می دهد که شما به خوشبختی و رفاه همسرتان علاقه مند هستید.

تصور می‌شود که همدلی یک نظم ژنتیکی است که می‌تواند از یک خانه محبت‌آمیز و پرورش‌دهنده منتقل شود، جایی که والدین همدلی و محبت زیادی نسبت به یکدیگر نشان می‌دهند. آنها می گویند: “دستی که گهواره را تکان می دهد، دستی است که بر جهان حکومت می کند.” تأثیر والدین عوامل تعیین کننده ای در شکل دادن به آینده و ارزش های کودک در بزرگسالی دارد.

همسری که در تلاش برای نشان دادن همدلی است، ممکن است محصول دوران کودکی ناکارآمد باشد که در آن والدین فاقد احساسات بودند و خانواده به عواطف وابسته و بی‌احساس بودند. همچنین، اگر همسرتان بسیار بدشانس بوده و نسبت به آینده علاقه‌مند نبوده است، فقدان همدلی می‌تواند به مکانیسم ناخودآگاه او برای سرکوب عدم اطمینان او تبدیل شود.

همدلی مهارتی است که می توان آن را در ازدواج یاد گرفت، زیرا هیچ دو نفری شبیه هم نیستند، اما اگر هر دو تعهد خود را نسبت به یکدیگر داشته باشند، یکی می تواند بر دیگری تأثیر مثبت بگذارد. اینکه همسر شما همدل تراست و يا همدل نیست به این معنا نیست که او علاقه قلبی به شما ندارد. با این حال، اگر می‌خواهید به همسرتان کمک کنید که همدل‌تر شود، باید آماده باشید که خود نیز الگوی اوباشید.

ازدواج یک سفر یادگیری است و زوج ها اغلب درطول مسیر بریکدیگر تأثیر می گذارند. یادگیری مهارت همدلی، مستلزم آن است که در گوش دادن به صحبت های یکدیگر فعال تر باشید، کمتر قضاوت کنید و به آنچه طرف مقابل می گوید ایمان داشته باشید. آن وقت است که می توانید خود را به جای یکدیگر بگذارید و پیوند عمیق تری ایجاد کنید تا دردها را نیز احساس کنید.

همدلی می تواند رابطه زناشویی شما را تقویت کند ودرگیری ها وخصومت ها را کاهش دهد وبه شما این امکان را می دهد که آسیب پذیری یکدیگر را ازطریق ارتباط مثبت با هم درمیان بگذارید و بدانید که می توانید در طول چالش های کوچک یا بزرگ زندگی، از یکدیگر حمایت کنید.

24 راه مفید سریع و آسان برای غلبه بر شکست عشقی یا عاطفی

شکست عشقی یا شکست عاطفی به حالتی گفته می شود که شخص، فرد دیگری را که به ایشان علاقمند بوده است یا با ایشان در رابطه بوده است به هر دلیلی از دست بدهد. داناک مشاور در این مقاله قصد دارد به شما در این زمینه کمک کند تا با شرایط بهتر و سریعتر از این مرحله عبور کنید.

شکست عشقی چیست؟

زندگی می تواند غیرقابل پیش بینی باشد، و گاهی اوقات،مقابله با سرعت آن می تواند چالش برانگیز باشد. احساس استرس یا اضطراب طبیعی است.اما اگر به مدت طولانی با این مشکلات دست و پنجه نرم کنید و اثرات آنها را نادیده بگیرید، ممکن است دچار یک فروپاشی روانی شوید،ممکن است در نهایت احساس کنید که همه چیز از کنترل شما خارج شده است ولازم است برای یافتن تعادل دوباره در زندگی خود تلاش کنید.

با این حال، باید به یاد داشته باشید که راه هایی برای بازیابی مجدد احساسات و اصلاح نسخه شاد خود وجود دارد. در این صفحه، نحوه کنار آمدن با فروپاشی های ذهنی را می شناسید وراه های عملی برای تمرکز مجدد خود را بررسی می کنید.شکست عشقی به معنای پایان همراهی با شریک زندگی شماست.همچنین به این معنی است که شما و شریک زندگی تان ممکن است با هم سازگار نباشید.

رابطه ای که تمام می شود مطمئنا بهترین و آخرین رابطه زندگی شما نیست،مدیریت شکست عشقی واقعاً دشواراست زیرا منجر به درد عاطفی وهمچنین درد جسمی می شود.عشق یک احساس شگفت انگیزاست، اما با انتظارات زیادی همراه است. عشق اگردوطرفه باشد باعث می شود احساس خاصی داشته باشید اما اگر انتظارات برآورده نشود باعث ناراحتی شما می شود.
غلبه بر شکست عشقی یک شبه اتفاق نمی افتدو آسان نیست. برخی از افراد شکست عشقی را پایان زندگی می دانند. برای بعضی افراد،شکست عشقی غیرقابل تحمل است.رابطه ای که تمام می شود مطمئنا بهترین و آخرین رابطه زندگی شما نیست. زیباترین رابطه عاطفی هنوزدرراه است. شکست عاطفی نقطه‌ای است که احساس‌کنیم دیگر نمی‌توانیم از پس مسائل برآییم و تسلیم شویم.

اما این را نیزدر نظربگیریم که هر کس ظرفیت متفاوتی برای تحمل استرس دارد. وقتی عشق شما متقابل نباشد، انتظارات شما برآورده نشود، همان عشقی را که به شریک زندگی خود می دهید ازاوپس نگیرید، شکست عشقی اتفاق می افتد.

برخی ازرایج ترین انتظارات از شریک عاطفی
• شریک زندگی شما باید شما را دوست داشته باشد
• شریک زندگی شما باید شما را در اولویت خود قرار دهد
• شریک زندگی شما باید زمان خوب و با کیفیتی را با شما بگذراند
• شریک زندگی شما باید نسبت به نیازهای شما حساس باشد

برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه درمان افسردگی لطفا کلیک کنید

علل شکست عاطفی

• مرگ یکی از عزیزان
• آشفتگی خانوادگی
• مشکلات مالی
• ازدست دادن شغل یا کسب و کار
• تراژدی یا شکست شخصی
• جنایات نژادپرستی، تبعیض یا نفرت
• مشکلات رابطه،مانند دعوا، جدایی عاطفی یا طلاق
• آسیب یا بیماری شدید
• ضربه
• خشونت
• استرس کار یا مدرسه

برای درخواست مشاوره روانشناسی لطفا کلیک فرمائید

علائم شکست عاطفی

• من کنترل خود را از دست می دهم
• همه چیز خراب است و من نمی دانم چه کنم
• من از نظر روحی، جسمی و عاطفی تحت فشار هستم
• من گیر کرده ام و نمی توانم کار کنم
• هیچ چیز درست نمی شود
• من نمی توانم این کار را انجام دهم. من تسلیم می شوم
• من فقط می خواهم تمام شود
علاوه بر این، ممکن است در حین نزدیک شدن یا تجربه یک شکست عاطفی، علائم عاطفی و فیزیکی خاصی را نیز تجربه کنید.

علائم عاطفی تجربه شکست عشقی

• درهم شکستن
• احساس درمرز بودن
• حس افراطی عذاب
• انرژی کم و خستگی
• احساس غم و اندوه شدید، نگرانی، اضطراب، ترس یا عصبی بودن
• احساس گناه، بی ارزشی، ناتوانی یا شرم
• عصبانیت، تحریک پذیری، نوسانات خلقی یا طغیان های عاطفی
• از دست دادن علاقه به فعالیت ها
• انزوا وگرایش به اجتناب از محیط های کاری و اجتماعی
• تغییردرنحوه نگرش فرد به جهان، خود و دیگران
• افکار خودآزاری یا خودکشی
اگر افکار خودکشی دارید، برای حمایت و کمک از یک مشاور آموزش دیده با خط ملی پیشگیری از خودکشی به شماره 123تماس بگیرید.

علائم فیزیکی تجربه شکست عشقی

• سرگیجه
• تعریق
• کابوس ها
• تنش عضلانی
• دشواری در تنفس
• ضربان قلب نامنظم
• عادات غذایی ضعیف
• لرزش و رعشه
• بی خوابی یا پرخوابی
• علائم گوارشی مانند گرفتگی عضلات یا ناراحتی معده

 

مدیریت شکست عاطفی

چند راه مفید برای غلبه بر شکست عشقی به راحتی و به سرعت

رشد شخصی

عاشق بودن زیباترین حس دنیاست، اما وقتی عشقت تو را ترک می کند،پایان رابطه برایت دردناک است وممکن است احساس کنی دنیا به پایان رسیده است. با این حال، هنوززندگی پس از شکست عشقی هم ادامه دارد. درد شکست عشقی ممکن است غیرقابل تحمل به نظربرسد،اما به احتمال زیادعشق همیشه با درد همراه است. هیچ راهی برای دوست داشتن کسی بدون قرارگرفتن درمعرض درد جدایی عاطفی ازاو وجود ندارد.

وقتی شریک زندگی‌تان شما را ترک می کند، پذیرش آن برایتان سخت است، اما باید آن را بپذیرید و با جریان زندگی خود پیش بروید. شکست عشقی نشانه پایان زندگی نیست. این فقط به این معنی است که سفرزندگی شما با این آدم به پایان رسیده است،این اتفاق قراراست راه را برای شخص دیگری درزندگی شما باز کند.

روی مراقبت از خود تمرکز کنید

روی مراقبت از خود تمرکز کنید وبه جای اینکه سعی کنید احساسات خود را از طریق یک مشکل سرکوب کنید ودیگردرپی هیچ رابطه ای نباشید دوباره تلاش کنید.معمولاً این گام‌های کوچک اساسی هستند که بیشترین تفاوت را ایجاد می‌کنند. این شامل حداقل هفت ساعت خواب در شب، خوردن غذاهای کامل سالم و ورزش است. اینها عناصر حیاتی هستند که برای عملکرد مؤثر به طور جهانی برای افراد مورد نیاز هستند.

هنگامی که با عوامل استرس زا مواجه می شویم، تمایل به غفلت از برخی ازحوزه ها ی سلامتی را داریم، که توانایی ما را برای مقابله با مشکل ضعیف می کند و باعث می شود تصور کنیم عامل استرس زا بسیار بدتر ازآنچیزی است که درواقعیت است.هنگامی که این موارد استرس زارا حذف کردید،احتمالاً متوجه خواهید شد که دیدگاه شما نسبت به عامل استرس زا بهبود یافته است و توانایی درک شده شما برای مقابله با آن افزایش یافته است.

به دنبال درمان و حمایت باشید

درمان می تواند به شما کمک کنند.درمانگران قادر خواهند بود تشخیص دهند که آیا شما در یک وضعیت سلامت روانی هستید یا خیرو براین اساس درمان را پیشنهاد می کنند.آنها همچنان می توانند به شما کمک کنند تا مهارت های مقابله ای را که برای رویارویی با آنها نیاز دارید،یاد بگیرید.

در صورت تمایل شما می توانید برای این منظور از راهنمائی های مشاوران متخصص و با تجربه داناک مشاور استفاده فرمائید. همچنین می توانید از خدمات مشاوره تلفنی داناک مشاور نیز استفاده فرمائید.

با کوله بار و خاطرات روابط گذشته خود راه نروید

شما باید این واقعیت را حتی اگر بسیا دردناک باشد بپذیرید. زمانی که یک رابطه تمام شد،هیچ فایده ای ندارد که بارها و بارها لحظات خوب و بدی را که با شریک سابق خود گذرانده اید به خاطر بیاورید. اگردرگذشته گیرکرده اید و با نگاه کردن به پست های عاشقانه قدیمی خود یا نگاه کردن به عکس های قدیمی با عشق سابق خود، لحظاتی را که با اوداشتید به یاد می آورید،این کارها به شما کمکی نمی کند که درد دوری را تحمل کنید.این کار وضعیت را بدتر خواهد کرد.

برای ادامه کار باید خود و عشقتان را ببخشید. می توانید شریک سابق خود را به این دلیل ببخشید که وقتی شما باهم بودید هر دو لحظات بسیار خاصی راسپری می کردید. شما می توانید خود را به این دلیل ببخشید که هیچ کس کامل نیست،همه ایراداتی دارند. بار گذشته را به دوش نکشید.وقتی رابطه به پایان می رسد، فکر کردن در مورد آن فایده ای ندارد، واقعیت را بپذیرید، با جریان زندگی ادامه دهید.

اگر بارها و بارها به یاد آورید چقدر دردناک است، درد دوری همچنان شما را آزار می دهد. برای اینکه بار گذشته را به دوش نکشید واززندگی لذت ببرید، باید خود و همسرتان را ببخشید تا تجربیات منفی شما را آزار ندهد. خود را به این دلیل ببخشید که شما به عنوان یک انسان کامل نیستید و شریک زندگی خود را بر این اساس ببخشید که زمانی او بخشی از زندگی شما بوده است. هنگامی که خود و شریک زندگی خود را ببخشید، آسانتر می توانید که تجربیات تلخ رابطه را فراموش کنید.

برای درخواست مشاوره خانواده لطفا کلیک فرمائید

حواس خود را پرت کنید

شکست عشقی مطمئناً در زندگی شما خلاء ایجاد می کند. شما می توانید این خلاء را با افراط در سرگرمی های خود مانند یادگیری گیتار، ورزش های جدید، رقص، هنر و غیره پر کنید. مشغول شدن به سرگرمی هایی که برای مدت طولانی می خواستید انجام دهید، احساسات دردناک ناشی از شکست عشقی را کاهش می دهد. این باعث می شود شکست عشقی را به راحتی تحمل کنید.

درکنار دوستان و خانواده خود باشید

می توانید احساسات خود را با دوستان، والدین، اقوام، خواهر و برادر یا فردی که صبورانه به شما گوش می دهد و قابل اعتماد است، یعنی بعداً از احساسات شما سوء استفاده نمی کند، درمیان بگذارید. به اشتراک گذاشتن احساسات خود با فردی قابل اطمینان باعث می شود احساس سبکی و خوبی داشته باشید. توصیه های دوستان خوب گاهی معجزه می کند.

تمرکز بر روی علایق خود در زندگی

به چیزهایی فکر کنید که به آنها علاقه دارید و همیشه دوست داشتید انجام دهید، اما به دلیل کمبود وقت انجام ندادید. این زمان مناسبی است که روی چیزهایی که به آنها علاقه دارید تمرکز کنید و از هم اکنون آنها را شروع کنید.

این می تواند هر چیزی مانند برخی سرگرمی ها، یادگیری یک زبان جدید یا افزایش مهارت های شما باشد. وقتی روی چیزی متمرکز می شوید که به آن علاقه دارید، می توانید ذهن خود را از موقعیت های دردناک دور نگه دارید و روند غلبه بر شکست عشقی را هموار کنید.

شجاعت داشته باشید

به خود یادآوری کنید که عشق فقط در زندگی افرادی است که آسیب پذیری همراه با آن را می پذیرند. عشق برای افراد ضعیف نیست و شما عشق را انتخاب می کنید زیرا به اندازه کافی شجاع هستید که با احتمال درد دوری همراه با آن مقابله کنید. پس شجاعت خود را نشان دهید و به خود یادآوری کنید که شما قوی ترین فرد هستید و به هیچ وجه قرار نیست در برابر شکست عشقی تسلیم شوید.این شجاعت و عزم شماست که به شما کمک می کند بر شکست عشقی غلبه کنید.

عشق ورزیدن و دوباره زندگی کردن را بیاموزید

اگر رابطه شما کارساز نیست، به معنای شکست عشقی نیست. این فقط نشان می دهد که یا شما بدشانس هستید که وقتی عشق در خانه شما را می زند نمی بینید و نمی پذیرید یا احساس می کنید که محبوب شما عشق شما را تشخیص نمی دهد. همیشه به خاطر داشته باشید که عشق شکست نمی خورد. اگر این بار بدشانس بودید، به این معنی نیست که برای همیشه بدشانس خواهید بود.

پس یاد بگیرید که دوباره دوست بدارید و دوباره زندگی کنید، شاید کسی درجایی منتظر شما باشد و قرار است لحظات زیبایی را تجربه کنید که هرگز در زندگی خود تجربه نکرده اید،عشق یک راز است زمان وفصل و دلیل خودش را برای آمدن و رفتن دارد. اگرچه ممکن است گاهی فکر کنید که عشق را انتخاب کرده اید، اما واقعیت این است که این عشق است که شما را انتخاب می کند. وقتی عشق به زندگی شما می رسد، باید آن را بپذیرید.

رازعشق این است که یک هدیه است و تنها با بخشیدن آن می توان آن را رشد داد. بنابراین در شکست عشقی، برای خود احساس ترحم نکنید، روی چیزی که مشتاق هستید برای غلبه بر شکست عشقی تمرکز کنید و به آینده نگاه کنید، چیزهای خوب دیگری هنوز در راه است.

افکار خود را دوباره قالب بندی کنید

این می تواند یکی از قوی ترین نکات برای شکست های ذهنی برای تغییر الگوهای تفکر منفی و ترویج دیدگاه مثبت به زندگی باشد. اگر افکار خود را آگاهانه انتخاب کنید،می توانید طرز فکر خود را تغییر دهید. بدون درگیر شدن آنها را مشاهده کنید،یک چیزرابه خاطر بسپارید: افکار منفی می توانند سلامتی شما را به خطربی اندازند. بنابراین، افکارو احساسات منفی را کنار بگذارید واز تعامل با آنها خودداری کنید.

تنفس آگاهانه را تمرین کنید

در حالی که با یک شکست عشقی مقابله می کنید،بازیابی تمرکزوکنترل آن آسان نیست. در چنین شرایطی، می‌توانید تنفس آگاهانه را تمرین کنید، که شامل یک قدم عقب‌نشینی از احساسات شدید و تمرکز بر تنفس عمیق برای آرام کردن ذهن و بدن است،تنفس بهترین و کارآمدترین روش برای کاهش سریع خشم و اضطراب است.با این کار ضمن توجه به این حس بدنی، می توانید احساس اضطراب و استرس را کاهش دهید.

غلبه بر شکست عاطفی

استراحت کنید

اگر تا به حال به این فکر کرده اید که چگونه با شکست های ذهنی کنار بیایید، ضروری است که این تکنیک را امتحان کنید. فقط از تمام نگرانی های خود عقب نشینی کنید و یک استراحت آرام بخش داشته باشید. فقط 5 دقیقه با خودت باش و دنیای اطرافت رو برای مدتی نادیده بگیر،این مکث کوچک می تواند به شما کمک کند چرخه تنش را بشکند وازگرفتار شدن شما جلوگیری کند.

به یاد داشته باشید که از این وقفه ها به عنوان ابزاری برای شارژ مجدد خود و به دست آوردن دیدگاه استفاده کنید ودرنهایت کمک کند تا با انرژی واراده ای تازه به رویارویی با چالش ها بازگردید.

از خود گفتاری مثبت استفاده کنید

در طول یک حمله عصبی، افکار ناخوشایند می توانند ذهن شما را درگیر کنند و احساس ناتوانی در شما ایجاد کنند. با این حال، تأیید مثبت وخودگویی های مثبت می تواند با این وضعیت مبارزه کند و اعتماد به نفس را ایجاد کند.من قوی و توانا هستم، من لایق عشق و احترام هستم، ومن به توانایی خود برای غلبه بر این چالش‌ها اعتماد دارم نمونه‌هایی از خودگویی مثبت برای تجهیز بهتر شما در کنار مقابله با شکست ذهنی هستند.

به فعالیت های بدنی بپردازید

در حین پیاده روی، ورزش یا سایر فعالیت‌های بدنی، بدن شما هورمون‌های طبیعی را ترشح می‌کند که می‌توانند احساس بهتری را در شما ایجاد کنند.و به شما کمک کنند احساس غمگینی، نگرانی یا استرس رامتوقف کنید.

ورزش همچنین یک خروجی سالم برای هر تنش فیزیکی یا اضطرابی که ممکن است تجربه کنید فراهم می کند. ورزش کردن یا انجام فعالیت‌های بدنی دیگر،کمک می کند تا هر روزاز نظرعاطفی احساس بهتری داشته باشید و خلق و خوی کلی شما را بهبودمی بخشد.

قدم های کوچک بردارید

احساس غرق شدن در درد و رنج خود می تواند باعث شود گاهی احساس کنید که گیر کرده اید یا نمی توانید در زندگی خود به جلو حرکت کنید. به چالش های خود نگاهی متفکرانه بیندازید و آن ها را یکی یکی حل کنید تا زمانی که ازمشکل خلاص شوید.از احساسات خود پیشی نگیرید؛ درعوض، زمان خاصی را برای مدیریت و پردازش آنها اختصاص دهید. با استفاده از این تکنیک، مطمئناً می توانید حس پیشرفت، عزت نفس و اعتماد به نفس به دست آورید.

به دنبال پشتیبانی باشید

گاهی اوقات به اشتراک گذاشتن چالشهای خود با دیگران دشوار می شود. با این حال، جستجوی حمایت از کسی می تواند گامی حیاتی درجهت بهبودی باشد.وقتی با یک دوست یا درمانگر حامی صحبت می کنید، می توانید دیدگاه ارزشمندی به دست آورید. آنها می توانند احساسات شما را درک کنند و با آنها ارتباط برقرار کنند. همچنین، آنها می توانند به شما توصیه ها وایده هایی برای برخورد مثبت با مشکلات بدهند.

یک کاغذ بردارید و بنویسید

با قرار دادن افکار خود روی کاغذ،می توانید احساسات خود را بهتر درک کنید و آن الگوها یا مسائلی را که ممکن است به استرس شما کمک کنند، شناسایی کنید. این فعالیت می تواند به شما کمک کند تا احساسات خود را به روشی سالم پردازش کنید و از ایجاداحساسات ناخوشایند جلوگیری کنید وازفروپاشی عصبی جلوگیری کنید.اگر به طورمنظم این کار را انجام دهید، خودآگاهی خواهید داشت و پیشرفت در مدیریت استرس و بهبود سلامت روان را احساس خواهید کرد.

احساسات خود را بیان کنید

این که به خود اجازه دهید احساساتتان را بیان کنید، بسیاری از مسائل اساسی را آشکار می کند که می توانید با پرداختن به آنها روی آنها کار کنید. تنش یا استرس انباشته شده در درون خود را رها کنید. تا زمانی که به کسی صدمه نزنید، هر کاری که برای این کار مناسب می دانید انجام دهید.

این باعث می شود احساسات منفی ظاهر شود و به بهبود زخم عاطفی شما کمک می کند.به جای محو کردن احساسات ناخوشایند خود،آنها را بپذیرید وابرازکنید، زیرا پنهان نگه داشتن احساسات می تواند منجر به آسیب های احتمالی به سلامت روحی و جسمی شما شود.

ذهن آگاهی را تمرین کنید

ذهن آگاهی شامل توجه به لحظه حال بدون هیچ گونه قضاوت یا حواس پرتی است. از مرور مجدد مشکلات قدیمی خودداری کنید و از درگیر شدن درسناریوهای خیالی خودداری کنید. تمرکز بر اشتباهات گذشته یا نگرانی درمورد عدم قطعیت های آینده می تواند استرس و اضطراب را افزایش دهد.

درعوض، روی لحظه حال تمرکز کنید تا اقدامی معنادارداشته باشید و به رشد شخصی برسید.تمرین تکنیک‌های تمرکز حواس مانند مدیتیشن یا تنفس عمیق می‌تواند به ایجاد یک ذهنیت حال محور و کاهش سطح استرس کمک کند.

اولویت بندی و سازماندهی

با تقسیم مسائل بزرگتر به وظایف کوچکتر و قابل کنترل تر، می توانید از فروپاشی عصبی جلوگیری کنید. بنابراین،در نگرانیهای خودغرق نشوید. درعوض، باید هر بار روی یک موضوع تمرکز کنید و به زندگی خود شفاف سازی کنید،در حین کار روی موارد انتخابی، اجازه ندهید مشکلات دیگر حواس شما را پرت کنند. این رویکرد می تواند استرس شما را کاهش دهد و بهره وری را در رسیدگی به هر مشکل به صورت جداگانه بهبود بخشد.

تجسم یک مکان آرام

با تصور کردن خود در یک حالت آرام و صلح آمیز، می توانید کنترل احساسات خود را دوباره به دست آورید. تجسم یک رویکرد قدرتمند است که شامل ایجاد یک تصویر ذهنی از یک نتیجه دلخواه بدون هیچ محدودیت یا مانعی است وبه شما این امکان را می دهد که به طور سازنده با خواسته های خود ارتباط برقرار کنید وشما را یک قدم جلوتر برای رسیدن به هدف خود می برد. این استراتژی می تواند به آرامش ذهن شما کمک کند و احساس آرامش را به حالت عاطفی شما بیاورد.

روی قدرت خود تمرکز کنید

به جای اینکه احساس درماندگی، آسیب پذیری و غرق شدن در احساسات خود کنید، می توانید از چالش های خود به عنوان یک مزیت استفاده کنید.این تغییر دیدگاه می تواند به شما این حس را بدهد که احساسات خود را کنترل کنید وبه شما قدرت انجام یک اقدام مناسب را بدهد.

برروی چیزهایی تمرکز نکنید که نمی توانید آنها را تغییر دهید. در عوض، روی کارهایی که می توانید برای تغییر وضعیت فعلی انجام دهید، کار کنید. با فکر کردن به قدرت های خود، می توانید پتانسیل های خود را بشناسید و آینده ای بهتر بسازید.

به یاد داشته باشید که این نیز خواهد گذشت

در طول یک شکست عاطفی، باید به یاد داشته باشید که چیزها هرگز ثابت نیستند. با گذر زمان می گذرند احساسات دشوار موقتی هستند ودرنهایت فروکش خواهند کرد. این ممکن است به زمان و تلاش نیاز داشته باشد، اما شما می توانید آن را مدیریت کنید.کاملا طبیعی است که احساس غرق شدن درنگرانیهای خود کنید. داشتن حس آگاهی نسبت به احساساتتان به شما قدرت تحمل آن را می دهد.

نقاط قوت خود را تأیید کنید

می توانید طرز فکر خود را تغییر دهید و نقاط قوت خود را تقویت کنید.گر نقاط قوت خود را تأیید کنید، ازخود حمایت ذهنی لازم، برای رویارویی با چالش ها را خواهید کرد. حالا استراحت کنید و تکرارکنید:پتانسیل من حد و مرزی نمی شناسد و می توانم به هر چیزی برسم.این کار را تکرار کنید و روی احساسات خود تمرکز کنید. این کار احساسات درهم تنیده شما را رها می کند و شما را با قدرت درونی خود آشنا می کند.

جملات تاکیدی شخصی سازی شده متناسب با شرایط خود ایجاد کنید و آنها را برای خود تکرار کنید.اگر با یک فروپاشی روانی مواجه هستید، یک قدم به عقب بردارید، آرام باشید و نفس عمیق بکشید. همچنین، برخی از این راه‌ها را برای تمرکز مجدد خود امتحان کنید. به یاد داشته باشید که شما قدرت یافتن آرامش و انعطاف درونی خود را دارید. روی آن کار کنید و احساسات خود را کنترل کنید.

تخفیف جمعه سیاه : یک جلسه مشاوره روانشناسی با 30% تخفیف

داناک مشاور برترین مرکز مشاوره روانشناسی تلفنی و حضوری با توجه به نزدیک بودن جمعه سیاه و شب یلدا و جهت رفاه حال شما مراجعین گرامی، بر روی تمامی جلسات مشاوره حضوری و تلفنی که تاریخ آن از 3 الی 7 آذر می باشد، برای شما عزیزان سی درصد تخفیف در نظر گرفته است.

در مورد black friday یا جمعه سیاه بیشتر بدانیم

جمعه سیاه یا بلک فرادی یک اصطلاح عامیانه برای جمعه بعد از شکرگزاری در کشور امریکا می باشد. طبق سنت در این کشور، آغاز فصل خرید کریسمس در این منطقه است و نکته جالب اینجاست که این روز تقریبا به شب یلدا که یکی شبهای خاص در ایران و جزو جشن های باستانی ما نیزمی باشد تقریبا نزدیک است. بنابراین مراکز خرید فروش‌های بسیار تبلیغاتی را با قیمت‌های تخفیفی ارائه می‌دهند و اغلب از صبح زود، گاهی تا نیمه‌شب یا حتی در روز شکرگزاری بازهستند. فروش برخی از فروشگاه ها ممکن است تا چند روز الی یک هفته نیز ادامه داشته باشد. معمولا جمعه سیاه، شلوغ ترین روز خرید سال در برخی کشورهاست.

تخفیف جمعه سیاه

مشاوره روانشناسی چیست؟

مشاوره روانشناسی یک مشاوره حرفه ای، یک همکاری و رابطه درمانی محرمانه بین مشاوران واجد شرایط و مراجعین برای افزایش سلامت و رفاه روانی مراجعان است که باعث افزایش درک خود و رفع نگرانی های آنان می شود. مراجعان درهر مرحله مشارکت فعالی درفرآیند مشاوره دارند.مشاوران با کودکان، جوانان، بزرگسالان، زوج ها، خانواده ها و گروه ها کار می کنند.

مشاوره ممکن است بر اساس نیازهای مراجعین کوتاه مدت، بلند مدت یا در طول عمر باشد.مشاوران به طور کامل در کنار مراجعان خود حضور دارند و از همدلی و گوش دادن عمیق برای ایجاد روابط کاری مثبت استفاده می کنند. مشاوره زمانی مؤثر است که مراجع احساس امنیت، درک، احترام و پذیرش بدون قضاوت از سوی درمانگرکند.

مشاوره یک کارحرفه ای و قوی است. مشاوران از مداخلات تجربی و مهارت های تخصصی بین فردی برای آسان سازی تغییر و توانمندسازی مراجعان استفاده می کنند.مشاوران در طیف وسیعی از روش ها برای کار با مراجعان با پیشینه های مختلف، آموزش دیده اند.مشاوره می تواند گسترده یا متمرکز باشد.با بهره گیری از تخفیف سیاه جمعه کلینیک داناک مشاور می توانید از مشاوره های روانشناسی این کلینیک بهرمند شوید.

مراجعان ممکن است به دلایلی مانند این موارد به درمانگران مراجعه کنند:جنبه های هویت، معنویت، روابط با خود و دیگران، تجربیات گذشته، والدین، غم و اندوه و از دست دادن، تروما، خشونت خانگی، کودک آزاری، استفاده از الکل و سایر مواد، افسردگی، اضطراب، و سایر تجربیات استرس زا یا غیرعادی.

تغییراتی که مشاوره و روان درمانی ایجاد می کند عبارتند از: تغییر در دیدگاه، بینش جدید، روش های جدید تفکر در مورد موقعیت ها، آگاهی جدید از احساسات، افزایش ظرفیت برای تحمل و تنظیم احساسات، اعمال یا رفتارهای جدید، و تصمیم گیری های جدید در مورد زندگی.مشاوران حرفه ای معمولاً مدرک دکتری یا کارشناسی ارشد مشاوره را دارند.

اهداف مشاوره حرفه ای چیست؟

هدف از مشاوره کمک به افراد برای غلبه بر بسیاری از مشکلات حال و آینده آنان است. در زمان های اخیر، تغییرات سریع اجتماعی همراه با افزایش سطوح رقابت و استرس ناشی از صنعتی شدن و شهرنشینی منجر به مشکلات متنوع و گیج کننده ای شده است. برای اکثر مردم سرعت تغییر و در نتیجه سبک زندگی مدرن ناسالم بسیار سریع و استرس زا است و مشکلات جدی سازگاری را ایجاد می کند.

مشاورحرفه ای باید بتواند به مشکلات مختلفی مانند مشکلات تحصیلی، شغلی، زناشویی، والدینی و شخصی رسیدگی کند. هدف اصلی مشاوره کمک به افراد برای داشتن اعتماد به نفس، اتکا به خود، خودراهبری و سازگاری کارآمد، بهتر و معنادار با خواسته های زندگی است. در به افراد کمک می شود تا رشد فردی، اجتماعی،عاطفی و فکری (و حتی گاهی اوقات رشد معنوی آنها) افزایش یابد. درحراج جمعه مشاوره داناک مشاورمی توانید از تخفیفات این مرکزجهت مشاوره های مختلف بهره مند شوید.

مشاوره قبل از ازدواج چیست؟

مشاوره قبل ازازدواج مشاوره ای است که به آمادگی ذهنی زوجین برای ازدواج کمک می کند. این مشاوره به شما کمک می کند تا مطمئن شوید که شما و همسرتان می توانید یک رابطه قوی و سالم در طول زندگی خود داشته باشید. مشاوره قبل از ازدواج به بهبود روابط زوجین قبل از ازدواج کمک می کند.مشاوره قبل از ازدواج نوعی درمان است که به زوج ها کمک می کند قدم های بعدی را در رابطه خود مستحکم تربردارند.

مسائل موجود در رابطه خود را قبل از اینکه متعهد به ازدواج شوند حل کنند یا اهدافی را برای رابطه تعیین کنند. این نوع مشاوره اغلب توسط درمانگران و مشاوران ازدواج و خانواده که دارای مجوزهستند ارائه می شود. بسیاری از زوج ها به عنوان یک اقدام پیشگیرانه به دنبال مشاوره قبل از ازدواج هستند، مثل مراجعه به پزشک برای مراقبت های اولیه برای معاینه های سالانه.

زوج‌ها به‌جای اینکه منتظر بمانند تا مشکلی پیش بیاید،تا به مشاور مراجعه کنند، به مشاوره قبل از ازدواج می روند تا ازوجودهرمشکلی که دیده نمی شود آگاه شوند.

مشاور طلاق چيست؟

بسیاری ازافراد ممکن است با مشاوره قبل از ازدواج آشنا باشند، اما با مشاوره طلاق کمتر آشنا هستند. این مشاوره به زوج ها کمک می کند تا احساسات غالباً پیچیده خود را درمورد ازدواج و طلاق به روشی محترمانه تر و سازنده ترمدیریت کنند.مشاوره طلاق نوعی روان درمانی است که به زوج ها کمک می کند تا تعارضات را کشف، شناسایی و حل کنند تا بفهمند آیا هر یک از طرفین خواهان طلاق هستند؟ یا چگونه پس ازطلاق به جلو حرکت کنند.

این نوعی گفتگو درمانی است که فضای امن و خصوصی را برای طرف مقابل خود فراهم می کند تا در مورد چالش ها و احساسات در مورد رابطه و یکدیگر گفتگو کنند. صحبت کردن در مورد مشکلات با یک مشاور حرفه ای بخش موثری در سفر برای درک بهتر خودمان است. مشاوره طلاق راهکارهایی را برای کمک به تصمیم گیری های مهم در مورد رابطه ارائه می دهد که تا حدود زیادی زندگی روزمره افراد را در روند طلاق بهبود می بخشد.

مشاوره قبل از طلاق، نوعی مشاوره طلاق است که توسط زوج هایی که در حال آماده شدن برای طلاق هستند، درخواست می شود، در حالی که مشاوره پس از طلاق به مشاوره طلاق برای زوج های سابق که قبلاً طلاق گرفته اند، اشاره دارد. پس از طلاق، شما و همسر سابقتان ممکن است همچنان نگرانی هایی مانند تقسیم مراقبت از کودکتان یا فروش ملک داشته باشید.

درهر شکلی از مشاوره طلاق، مشاور شما هرگز برای شما تصمیمی نخواهد گرفت. درعوض، آنها شما را در این فرآیند راهنمایی می‌کنند و به شما و شریک قبلی‌تان کمک می‌کنند تا به نتیجه‌گیری‌های مناسب خودتان برسید و نکات ظریف رابطه‌تان را در ذهن داشته باشید. مشاوره قبل از طلاق و مشاوره پس از طلاق هر دو فضاهای امنی برای حل مسائل به شیوه ای محترمانه با حضور مشاورهستند تا به شما کمک کنند تا از هر گونه مانعی عبور کنید. تفاوت این است که آنها به چالش های منحصر به فرد در مراحل مختلف فرآیند طلاق می پردازند. در تخفیف جمعه سیاه در ایران و تخفیفات داناک مشاور می توانید از تخفیفات این مرکز جهت مشاوره طلاق بهرمند شوید.

راهکارهای مفید برای رهایی از شکست عاطفی:

*** خبر خوش دیگری که برای شما داریم، ارائه ورکشاپ آموزشی با موضوع “راهکارهای مفید برای رهایی از شکست عاطفی” به مدت سه ساعت با هزینه باورنکردنی تنها 190هزار تومان می باشد. مدرس این دوره سرکار خانم مینا عبدی زناب(کاندیدای دکتری تخصصی روانشناسی) هستند و پس از پایان آن به شما گواهی معتبر نیز تعلق خواهد گرفت.

این دوره هم اکنون با 60% تخفیف خدمت شما عزیزان ارائه خواهد شد. ظرفیت آن محدود است و از شما عزیزان پذیرایی نیز خواهد شد. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه زمان و مکان ارائه و جزئیات بیشتر همین حالا با داناک مشاور تماس حاصل فرمائید. ***

مشاوره کودک و نوجوان

این نوع مشاوره به کودکان یا جوانان کمک می کند تا هر گونه نگرانی را که ممکن است باعث ایجاد مشکل دررشد اجتماعی،عاطفی یا شناختی آنها شود، کشف کنند. فرآیند درمانی به آنها این فرصت را می دهد که احساسات دشوار یا گیج کننده را در یک محیط امن با مرزهای روشن بیان کنند. مشاوره کودک ونوجوانان به طور خاص برای کودکان و نوجوانانی است که برای سلامت روان خود به کمک نیاز دارند.

مشاوره کودک و نوجوان واقعاً برای هر جوانی مفید است. اما برای کسانی که رنج می برند، بسیار مهم است. مشاوره سلامت روان می تواند نوجوانان را از تجربه بحران های بهداشت روانی بر حذر داردو همچنین به کسانی که نیاز به حمایت های اضافی سلامت روان دارند کمک کند.مشاوره نوجوانان برای نوجوانی که با اضطراب، افسردگی یا تروما مواجه هستند ضروری است.

مصرف مواد در نوجوانان موضوعی جدی است که باید در مشاوره نوجوانان به آن پرداخته شود. علاوه بر این، کودکان و نوجوانانی که تمایلات جنسی خود را کشف می‌کنند یا اختلال جنسیتی را تجربه می‌کنند، می‌توانند از درمان کودکان یا نوجوانان بهره ببرند.

“چگونه بفهمم که نوجوان من به مشاوره نیاز دارد؟”

مشاوره کودک و نوجوان انواع مختلفی دارد.هنگامی که یک نوجوان با سلامت روان خود مشکل دارد، برای والدین مهم است که درمان نوجوان را با مشاوران سلامت روان بالینی در نظر بگیرند. متخصصان مدرسه نیز جزو اولین کسانی هستند که متوجه می شوند چه زمانی یک نوجوان می تواند از مشاوره نوجوانان بهره مند شود.

مشاوره بالینی سلامت روان برای نوجوانان می تواند شامل مشارکت اعضای خانواده، معمولاً والدین یا سایر سرپرستان/مراقبان باشد. همچنین انواع مختلفی از مشاوره حرفه ای برای نوجوانان وجود دارد. کلیه مشاوره های نوجوانان باید توسط پزشکان آموزش دیده و دارای مجوز در حرفه مشاوره انجام شود.

درمشاوره ­­­و درمان فردی چه اتفاقی می افتد؟

هر جلسه مشاوره می تواند متفاوت باشد. بعضی روزها ممکن است روی یک موضوع خاص کار کنید که نیاز به توجه فوری دارد و روزهای دیگر ممکن است روی مسائل کلی کار کنید. درمانگران فردی جعبه ابزار پر از روش های درمانی برای کمک به شما برای رسیدن به اهداف خود دارند.درمان روان درمانی با استفاده از تکنیک های مختلف است.

رایج ترین آنها درمان شناختی -رفتاری (CBT) و انواع فرعی CBT است. درمان شناختی رفتاری مبتنی بر این نظریه است که افکار و احساسات بر رفتار تأثیر می گذارند. اگر فردی در مورد چیزی افکار و احساسات منفی داشته باشد، اعمال او منفی خواهد بود. مشاور به شما کمک می کند تا افکار و احساسات منفی را به مثبت تغییر دهید. و بعد از آن ، اقدامات شما مثبت خواهد بود.

امروزه درمانگران تشخیص می دهند که درمان های یکپارچه ای که بر درمان ذهن و بدن تمرکز دارند نتایج مثبتی را ارائه می دهند. از درمانگر خود انتظار داشته باشید که تکنیک های سنتی را با روش های جایگزین تکمیل کند.

به عنوان مثال،همراه با درمان شناختی-رفتاری (سنتی)، ممکن است برای درمان های تمرکز حواس مانند مدیتیشن و یوگا (جایگزین) نیز توصیه شود.نمونه هایی از سایر تکنیک های مشاوره شامل هنر یا موسیقی درمانی، اسب درمانی، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، مصاحبه انگیزشی و مواجهه درمانی است.

 

تخفیف مشاوره تحصیلی

مشاورتحصیلی چیست؟

مشاوره تحصیلی می تواند به دانش آموزان کمک کند تا در مورد یک رشته تحصیلی تصمیم بگیرند. دانش آموزان جدید باید قبل از ثبت نام در کلاس ها از مشاوره تحصیلی بهره مند شوند.مشاور تحصیلی، مشاوری در کالج یا دانشگاه است که به دانش آموزان در تصمیم گیری های تحصیلی و شغلی کمک می کند.

برای دانش‌آموزان که هنوز انتخاب رشته تحصیلی را انجام نداده اند ممکن است در مورد انتخاب رشته و استفاده از فرصت‌هایی مانند تحصیل در خارج از کشور و فعالیت‌های فوق برنامه مشاوره ارائه دهند. برای جوانان و بزرگسالان آنها ممکن است توصیه های خاص تری در مورد ورود به نیروی کار، درخواست برای برنامه های تحصیلات تکمیلی و درخواست برای کمک هزینه تحصیلی یا کارآموزی ارائه دهند.

مشاوره ترومای خیانت علائم، بهبودی و کمک گرفتن

ترومای خیانت نوعی تروما است که به درد و ناراحتی عاطفی اشاره دارد که زمانی رخ می دهد که یک موسسه مورد اعتماد، یکی ازعزیزان یا شریک صمیمی اعتماد شخصی را نقض کند. ترومای خیانت ممکن است منجر به اضطراب و افسردگی شود. با این حال، درمان و تمرکز حواس می تواند به شما کمک کند تا بهبود یافته و به سمت ایجاد روابط سالم تر حرکت کنید.

ترومای خیانت نوعی آسیب روانی است که تا حدودی از PTSD متمایز است زیرا در نتیجه خیانت یک فرد یا موسسه ای رخ می دهد که شما به انجام کاری به آن وابسته هستید. پرداختن به ترومای خیانت نیز می تواند به خصوص دشوار باشد زیرا مربوط به دلبستگی هایی است که احتمالاً برای هویت یا بقای خود، حیاتی می دانید.

افرادی که از ترومای خیانت رنج می برند اغلب در به یاد آوردن جزئیات خیانتی که متحمل شده اند مشکل دارند. تحقیقات نشان می دهد که این امر به این دلیل است که انجام این کار ممکن است باعث ایجاد تقابلی شود که می تواند رابطه مورد نظر را تهدید کند.مشکل این است که اگرچه جزئیات خود خیانت ممکن است مبهم باشد، اما اثرات خود تروما همچنان می تواند حاد باشد.

به زبان ساده، فقط به این دلیل که خاطره کاری را که کسی با شما انجام داده است پنهان کرده اید تا از درگیری با آن شخص جلوگیری کنید،ولی این موضوع به این معنا نیست که اعمال او به شما آسیبی وارد نکرده است.این موضوع هنوز بر زندگی شما تأثیر می گذارد.

مشاوره مهارت های زندگی چیست؟

یک درمانگر مهارت های زندگی با تمرکز برای کمک به افراد برای کشف نقاط قوت درونی خود، در مورد استراتژی های مربوط به دستیابی به اهداف شخصی و حرفه ای آموزش می دهد. برخی از خدمات درمانی مهارت های زندگی به صورت آنلاین و برخی دیگر به صورت حضوری ارائه می شوند. رویکرد مهارت‌های زندگی، مهارت‌های مشاوره را به کارمی‌گیرد تا به افراد کمک کند تا احساسات وارزش‌های خود را روشن کنند.

درک خود را به دست آورند و مسئولیت شخصی اعمال خود را بپذیرند. هنگام کار با یک مراجع، اولین وظیفه درمانگراین است که تا آنجا که می تواند در مورد اهداف، نقاط قوت و ضعف های مراجع بداند. این ارزیابی اولیه به شما کمک می کند تا یک نقشه راه برای رابطه مربیگری ایجاد کنید. به عنوان یک درمانگر مهارت های زندگی، ممکن است مراجعان کوتاه مدت و بلند مدت داشته باشید.

در نهایت، هدف شما این است که به مراجعان خود کمک کنید تا پتانسیل کامل خود را درک کنند و رویاهای خود را به واقعیت تبدیل کنند. بلک فرایدی در مشاوره می تواند با تخفیفات مشاوره ای در روزهای خاصی درهفته،ماه، یا سال همراه باشد.

خانواده درمانی چیست؟

خانواده درمانی نوعی روان درمانی گروهی است. در خانواده درمانی، «خانواده» به گروهی از افرادی گفته می شود که به همدیگر اهمیت می دهند و خود را خانواده می نامند. این می تواند شامل والدین و فرزندان، شرکا، پدربزرگ و مادربزرگ، برادران و خواهران، خاله ها و عموها، پسرعموها، دوستان، مراقبان و سایر متخصصان نزدیک به گروه باشد.

هدف خانواده درمانی کمک به همه اعضای خانواده است که یکدیگررا درک کرده و از یکدیگر حمایت کنند. این نوع درمان می تواند به زمانی که خانواده ها احساس غمگینی و عصبانیت می کنند کمک کند. هنگامی که آنها مطمئن نیستند که چگونه به جلو حرکت کنند. یا زمانی که احساس می کنند همان رفتارهای مضر را بارها و بارها تکرارمی کنند.

اگر خانواده ای با تغییرات مرتبط با بیماری، سلامت روان و مشکلات مصرف مواد، بیکاری، جابجایی، پیری، طلاق، ضربه روحی و مرگ و سوگواری مواجه است، خانواده درمانی می تواند مفید باشد. خانواده درمانی خانواده درمانی یا مشاوره خانواده برای رسیدگی به مسائل خاصی طراحی شده است که بر سلامت روانی خانواده تأثیر می گذارد، مانند تغییرات عمده زندگی یا شرایط سلامت روان.

ممکن است به عنوان روش اولیه درمان یا به عنوان یک رویکرد مکمل استفاده شود. جمعه سیاه در تهران، شما می توانید برای بهره گیری از مشاوره های خانواده ازتخفیفات مرکز مشاوره داناک مشاور استفاده کنید.

مزایای مشاوره خانواده

خانواده ها می توانند در صورت تجربه هر رویداد استرس زا که ممکن است روابط خانوادگی آنان را تحت فشار قرار دهد، مانند مشکلات مالی، طلاق یا مرگ یکی از عزیزان، از درمان بهره مند شوند. به‌علاوه، می‌تواند در درمان نگرانی‌های مربوط به سلامت روان که بر کل خانواده تأثیر می‌گذارد، مانند افسردگی، سوء مصرف مواد، بیماری‌های مزمن، و مسائل غذایی یا نگرانی‌های روزمره مانند مشکلات ارتباطی، تعارضات بین فردی یا مشکلاتَ رفتاری در کودکان مؤثر باشد.

هدف مشاوره خانواده افزایش تفاهم و همکاری بین اعضای خانواده به منظور حل مشکلات یک یا چند نفر است. به عنوان مثَال، َاگر کودکی دارای مشکلات اجتماعی و تحصیلی باشد، درمان به جای ارزیابی رفتار کودک، بر الگوهای خانوادگی که ممکن است به رفتار کودک کمک کند، تمرکز خواهد کرد. هنگامی که خانواده منبع مشکل را کشف می کند، می توانند یاد بگیرند که از کودک و سایر اعضای خانواده حمایت کنند و فعالانه روی به حداقل رساندن یا تغییر شرایطی که به رفتار ناخواسته کودک کمک می کند، کار کنند.

مجدد لازم به ذکر است تخفیف جمعه سیاه یا black friday برای 3 الی 7 آذر 1402 لحاظ شده است و میزان آن 30 درصد برای تمام جلسات مشاوره تلفنی و حضوری در این تاریخ شامل یک جلسه برای هر شخص می باشد. پس همین حالا تا دیر نشده، تلفن را بردارید و با داناک مشاور برای تنظیم وقت تماس بگیرید.

4 راه فوری برای بهبود صمیمیت و رابطه عاطفی پایدار

در رابطه­ عاشقانه وقتی از صمیمیت صحبت می کنیم، آنچه معمولاً به ذهن می رسد اعمال فیزیکی مانند دست معشوق را گرفتن، در آغوش گرفتن او، بوسیدن و حتی رابطه جنسی با او است. در حالی که صمیمیت فیزیکی در هر رابطه عاشقانه امری ضروری است. این یکی از عوامل اصلی رابطه است که آن را از هر نوع رابطه دیگر متمایز می کند. تقویت صمیمیت عاطفی به همان اندازه مهم است،که صمیمیت فیزکی مهم است. داناک مشاور، شما را به مطالعه ادامه مقاله دعوت می کند.

صمیمیت عاطفی چیست و چرا اهمیت دارد؟

صمیمیت عاطفی را می‌توان به این صورت تعریف کرد که شما به خودتان اجازه می‌دهید با توجه به شناختی که از احساسات، آسیب‌ پذیری‌ها و اعتمادبه نفس خود دارید،بتوانید عمیق ‌تر با شریک زندگی خود ارتباط برقرار کنید. اسرار خود را با او به اشتراک بگذارید، در مورد رابطه خود با او صحبت کنید و اخبار مهم را به شریک عاطفی خود بگویید. وقتی هر دو طرف بتوانند احساسات یکدیگر را به اشتراک بگذارند و درک کنند، به طور کلی یک زوج شادتری خواهند بود.

صمیمیت عاطفی احساس امنیت عمیقی را در رابطه شما ایجاد می کند و این توانایی را ایجاد می کند که کاملاً خودتان باشید. بدون این صمیمیت، یک رابطه از بسیاری جهات دچار مشکل می شود. به عنوان مثال، ممکن است در رابطه خود احساس رنجش کنید، حساسیت بیش ازحد را تجربه کنید یا درمورد وفاداری شریک زندگی، خود به خود ترس داشته باشید، و یا احساس انزوا یا تنهایی را تجربه کنید.

این مطلب را نیز بخوانید: 7 اصل اساسی برای داشتن یک رابطه عاطفی پایدار

داشتن یک رابطه عاشقانه، بدون صمیمیت عاطفی طولانی مدت، پایدار نیست.اگر صمیمیت عاطفی وجود نداشته باشد، [یکی یا هر دوی شما] ممکن است کمبود ایمنی، عشق، حمایت، و ارتباط کلی را احساس کنید، و همچنین به احتمال زیاد بر صمیمیت فیزیکی در یک رابطه عاشقانه تأثیر خواهد گذاشت.

4راه فوری برای بهبود صمیمیت و رابطه عاطفی پایدار

تقویت صمیمیت عاطفی یک تمرین مداوم است مانند رشد کودک که آرام و آهسته اتفاق می افتد و مانند بسیاری از چیزهای دیگر، ممکن است مدتی طول بکشد. با این حال، چند کار وجود دارد که می توانید انجام دهید تا ازبسیاری ازمسائل مانند خیانت پیشگیری کنید.

1.برای جلب اعتماد آنها از نظر استراتژیک آسیب پذیر باشید

حتی اگر زمان زیادی را با کسی گذرانده باشیم، گاهی اوقات شکستن دیوارهای شخصی خود دشوار است. اگرچه نمی‌توانید دیگری را مجبور کنید که آسیب‌پذیر شود، اما می‌توانید از راه خود خارج شوید تا خودتان آسیب‌پذیر شوید.

به جای اینکه در هر زمینه ای از زندگی خود مانند ارتباط با فرزند خود آسیب پذیر باشید، یک مکان را برای شروع انتخاب کنید. این ممکن است به معنای به اشتراک گذاشتن اتفاقی باشد که در محل کار افتاده است که ممکن است در مورد آن صحبت نکرده باشید، یا بیان احساسی که در گذشته نسبت به چیزی داشته اید که به اشتراک گذاشتن آن برایتان سخت بوده است، یا افشای واقعیتی در مورد خودتان که تا به حال آن را به کسی نگفته اید.

2.هر روز شریک زندگی خود را به دلیلی تحسین و تمجید کنید

فرقی نمی کند که شش ماه از رابطه شما می گذرد یا 60 سال. به راحتی می توانید ویژگی های مثبت شریکتان را بیان کنید.عادت کردن به تعریف و تمجیدهای خاص ازشریک زندگی‌تان می‌تواند به شما کمک کند که دیدگاه خاص خودتان را در مورد این که چرا این شخص برای شما خاص است حفظ کنید، و می‌تواند به او کمک کند تا بداند که شما او را می‌بینید و به او توجه دارید.

3.رضایت جنسی را در اولویت قرار دهید

مطالعات نشان داده که زوج‌ها در هنگام رضایت جنسی، ارتباط عاطفی بیشتری داشتند. از این نظر، این دوموضوع به طور جدایی ناپذیری به هم مرتبط هستند. در حالی که داشتن رابطه جنسی به خودی خود درمانی برای بهبود پیوند عاطفی شما نیست، اما وقت گذاشتن برای یادگیری و کشف خواسته‌های شریک زندگی‌تان و انجام همان رفتار متقابل می‌تواند منجر به احساس ارتباط عاطفی بیشتر در داخل و خارج از اتاق خواب شود.

این مطلب را نیز بخوانید: ازدواج موفق و مهارت حل اختلاف همسران

4.سعی کنید از روزمره گیهای خود خارج شوید

ما انجام کارهایی را که برای یکدیگر ایجاد شادی یا صمیمیت می‌کند را از دست داده‌ایم. ما پس از مدتی از تلاش، برای تحت تأثیر قرار دادن هم دست می‌کشیم،همین طور از تلاش برای درک هم دست می‌کشیم و در چنین محیط ‌های آسیب ‌پذیریري، احساسات می‌توانند در روزمره گیها گم شوند. بسیار مهم است که ما با یکدیگر به بیشتر ازیک صرف شام یا فقط در زمان خواب وقت بگذرانیم .

وقتی زوج‌ها با یکدیگر دعوا می‌کنند، و این یکی از آن نوع جر و بحث‌های جدی است، آن طور که بسیاری از زوج‌ها فکر می‌کنند، واقعاً درباره ظرف‌ها، زباله‌ها یا حتی پول نیست.

هنگامی که روابط بین زوجین امن نیستند و زوجین احساس می کنند از یکدیگر جدا شده اند، هر نوع موضوعی زمینه مناسبی برای دعوا ایجاد می کند. با این حال، موضوع، دعوا نیست چیزی که آنها واقعاً بر سر آن با هم بحث می کنند، این سؤال کلیدی است که “آیا به نیازهای من توجه می کنی ؟” مشاوره ازدواج عوامل مهمی را در روابط در نظر می گیرد و به آن می پردازد.

عوامل اثربخش رابطه عاطفی

عوامل کلیدی در روابط سالم عبارتند از:

  • دسترسی
  • پاسخگویی
  • درگیری عاطفی

دسترسی

اولین عنصر کلیدی در روابط سالم، دسترسی است. مردم باید احساس کنند که شریک زندگی آنها برای آنها قابل دسترس است.برای افزایش دسترسی در رابطه خود، به شریک زندگی خود توجه کنید وسعی کنید نسبت به این که به نظر می رسد او در تلاش است با شما تماس بگیرد یا خیر حساس باشید.بنابراین شریک زندگی شما ممکن است سعی کند بعد از دعوا به شما نزدیک شود.

این مطلب را نیز بخوانید: چگونه ازدواجی موفق داشته باشم؟

سعی کنید پذیرا باشید و با او در مورد اتفاقات اخیر صحبت کنید. در دسترس بودن برای گوش دادن نیز مهم است. خیلی وقت‌ها افراد فقط می‌خواهند توسط شریک عاطفیشان شنیده شوند و در آرزوی همدلی هستند، اما راه‌ حلی ناخواسته دریافت می‌کنند. فقط با گوش دادن و تأیید احساس شریک زندگی خود می توانید در دسترس بودن خود را افزایش دهید. تایید شدن همیشه حس خوبی دارد.

پاسخگویی

دومین عنصر کلیدی در روابط سالم، پاسخگویی است. این یکی ممکن است بدیهی به نظر برسد، اما، به هر حال آن را می گوییم. وقتی شریک زندگیتان به سراغتان آمد،پذیرا باشید و به او پاسخ دهید. اگر واقعاً به دلیل انجام کار دیگری در دسترس نیستید، به آنها اطلاع دهید و به آنها اطمینان دهید که نگرانی های آنها برای شما مهم است. زمانی را پیدا کنید که بتوانید در مورد آن موضوع بحث کنید و در واقع به تعهد خود احترام بگذارید.

تعامل عاطفی

سومین عنصر کلیدی در روابط سالم، تعامل عاطفی است. بسیار مهم است که شرکا از نظر عاطفی با یکدیگر درگیر باشند. اهمیت دادن به تجربه عاطفی شریک زندگی و کنجکاوی در مورد آن نه تنها مهم است، بلکه باید او را نیز از این کار مطلع کنید. هرچه شرکای عاطفی بیشتر با یکدیگر درگیر باشند، پیوند عاطفی بین آنها قوی تر می شود.

دفعه بعد که وارد یکی از آن دعواهای خونین با شریک زندگی خود شدید، کمی صبر کنید، نفس عمیقی بکشید و از خود بپرسید که واقعاً برای چه چیزی دعوا می کنید. به احتمال زیاد، هر دوی شما در تلاش هستید که ببینید آیا در کنار یکدیگر هستید یا خیر و واقعا چقدر برای یکدیگر مهم هستید.

دسترسی، پاسخگویی و درگیری عاطفی خود را با یکدیگر افزایش دهید،چرا که غلبه بر دعواها آسان تر خواهد شد. با یک مشاوره خانواده یا مشاوره تلفنی می توانید از یک مشاور در ارتباط با مسائل خود کمک بگیرید.

ایجاد روابط عاشقانه قوی تر

ما مجبور نیستیم یک عشق اشتباه را انتخاب کنیم، به ازدواج های ناموفق متعدد پایان دهیم، یا اجازه دهیم که روابط عاشقانه در روابط طولانی مدت ما نفوذ کند. ما مجبور نیستیم اجازه دهیم نیازها و خواسته های متضاد بین دو نفر که همدیگر را دوست دارند ایجاد شود. ما مجبور نیستیم زندگی عاشقانه خود را، تسلیم کسالت یا مشاجره کنیم.ما این پتانسیل را داریم که به عشقی که همه آرزویش را داریم دست یابیم.

صمیمیت عمیق و مهربانی متقابل، مراقبت واقعی متعهدانه و با روح صرفاً به دلیل همدلی و توانایی ذاتی ما برای به اشتراک گذاشتن تجربیات عاطفی است . اما برای دستیابی به این اهداف رابطه، ما به تمام مهارت های یک EQ(هوش هیجانی ) به صورت موارد اشاره شده نیاز داریم:

  • آگاهی عاطفی زیرکانه برای جلوگیری از اشتباه گرفتن شیفتگی یا شهوت برای عشق پایدار
  • پذیرش این که اگر احساسات به حال خود رها شود می تواند به یک رابطه آسیب برساند
  • آگاهی ما از اینکه چه چیزی کارمی کند و چه چیزی کار نمی کند.

فعالانه به دنبال تغییر در رابطه خود باشید

از خود بپرسید آیا معشوق شما به چیز جدیدی از شما نیاز دارد؟ آیا برای تقویت رابطه بین خود نیاز به برنامه ریزی جدیدی دارید؟ آیاعوامل خارجی باعث تغییر در نقش های مربوطه شما هستند؟ آیا مثل گذشته خوشحال هستید؟ چالش‌هایی را که با آن مواجه می‌شوید به‌عنوان فرصت‌ها به‌جای مشکلات نگاه کنید.

شجاعت و خوش بینی شما به شما این امکان را می دهد که مشکلات را نه به عنوان مشکلات، بلکه به عنوان فرصت های چالش برانگیز ببینید. شما دو نفر چقدر می توانید خلاق باشید؟ وقتی نیازی به سرزنش یکدیگر برای احساسات خود ندارید،در این صورت توسط خاطرات عاطفی منفی خود کنترل نمی شوید و هوشیار هستید که همان اشتباه قدیمی را تکرار نکنید. وقتی ضریب هوشی بالایی داشته باشید، از بی نظمی رهایی می‌یابید و می‌توانید به حل مشکل مبتکرانه بپردازید. شما می توانید با تفاوت های فردی بین خود و بحران های اجتناب ناپذیر روبرو شوید.

این مطلب را نیز بخوانید: 7 روانشناس خوب در تهران

به تمام احساساتی که نسبت به یکدیگر دارید احترام بگذارید

ما همیشه از اطلاعاتی که در مورد، اشخاصی که دوستشان داریم به دست می آوریم خوشحال نمی شویم، اما وقتی صحبت از احساسات می شود، لازم است همه آنها را بپذیریم. عاشق بودن به این معنا نیست که هرگز عصبانی، ناامید، صدمه دیده نباشید یا حسادت نکنید. اما این که چگونه بر روی احساسات خود عمل کنید به خودتان بستگی دارد.

آنچه مهم است این است که شما واقعا آنها را احساس کنید. بسیاری از روابط بر اثر سرزنش هر دو طرف ویران شده اند و میلیون ها زوج به دلیل شرم، صمیمیت عمیق بین خود را از دست داده اند. هر دو بقایای بی‌رحمانه خشم، ترس و اضطراب هستند. که شاید نتیجه حوادثی بوده که باعث عدم اعتماد به نفس کودکان شده است.

خنده را در زندگی عاشقانه خود حفظ کنید

برای جلوگیری از عقلانی کردن احساسات، نیاز به پذیرش احساسات دارید و بخش بزرگی از پذیرش شما ناشی از خنده های شماست. عاشقانی که نمی توانند با هم درباره خودشان بخندند، احتمالاً روابط خود را خیلی دوست ندارند. آنها ممکن است نتوانند ایرادات منحصر به فرد خود وایرادات اجتناب ناپذیر رابطه خود را تحمل کنند.

رابطه عاطفی عاقلانه

سه نشانه رابطه عاقلانه

اگر احساس می کنید پرانرژی، از نظر ذهنی بازو به طور کلی دوست داشتنی تر هستید، در رابطه ی ایده آلی هستید.به معشوق خود بگویید چه احساسی دارید. اگر می‌خواهید با چیزی ارتباط برقرار کنید، آن چیزی را که احساس می‌کنید بیان کنید،همانطور که مشخص می‌کند شما چه کسی هستید. اگر وانمود کنید که کسی یا چیزی هستید که نیستید،بنابر این هرگز احساس شما در مورد دوست داشتن معشوق خود هم واقعی نخواهد بود.

در حین گوش دادن به سخنان معشوق خود با احساسات او هماهنگ شوید.حمایت و عشقی را که معشوق شما به آن نیاز دارد را به او بدهید.یک نفر ممکن است کمک یک نفر دیگر را مفید یا آرامش بخش بیابد.در حالی که نفر دیگر ممکن است همان کمک را مزاحمت بداند.وقتی در مورد چیزی شک دارید، بپرسید،اگر نپرسید که معشوقتان درمورد مسائل چه احساسی دارد، هرگز نخواهید فهمید.

این مطلب را نیز بخوانید: رویکرد های روانشناسی

در صورت نیازازمشاوره کمک بگیرید برای حفظ رابطه خود آماده باشید. چرا بسیاری از مردم بر این باورند که پس از یافتن عشق واقعی کارشان تمام شده است ؟ روابط با توجه، رشد می کنند و شکوفا می شوند و با غفلت پژمرده می شوند و می میرند.

مراقب خاطرات احساسی خود باشید. بقایای آسیب های عاطفی از روابط گذشته ما برای کسانی که امروز دوستشان داریم بسیار خطرناک است.به یاد داشته باشید که تنها مشکل اشتباه کردن، نپذیرفتن آن است. پیچیدگی روابط تضمین کننده خطا است، اما حتی اشتباهات نیز اگر بدون سرزنش انجام شوند، فرصتی برای رشد هستند.

از تغییر به عنوان فرصتی برای رشد رابطه خود استفاده کنید. هر تغییری استرس زا است، اما همچنین فرصتی برای تجدید و احیای رابطه شماست.وقتی برای اولین بارعاشق می‌شوید، چگونه می‌توانید تشخیص دهید که این شخص «همان» است که می خواهید؟ چگونه بفهمید که عاشق یک شخص واقعی هستید یا فقط عاشق عشق هستید؟ اگر قبلاً در عشق شکست خورده اید ، چگونه می توانید از تکرار اشتباهات خود جلوگیری کنید؟ آیا مهارت های زندگی می توانند برای شما کمک کننده باشند؟آیا مشاوره ازدواج در این مورد سودمند است؟

به بدنت گوش کن نه ذهنت

ما یک همسر را به دلایلی انتخاب می کنیم که بیشتر به آنچه از او درذهن خود ساخته ایم مربوط می شود تا به احساس ما. مردم فکر می کنند به دلایل زیادی عاشق هستند. شهوت، شیفتگی، میل به امنیت، موقعیت یا پذیرش اجتماعی. آنها فکرمی کنند که عشق واقعی را پیدا کرده اند زیرا عشق فعلی برخی از تصورات یا انتظارات آنها را برآورده می کند. اما تا زمانی که آنها نسبت به احساسات خود آگاه نباشند انتخاب آنها اشتباه است.

به پیام های کل بدن خود توجه کنید

برای اکثر مردم دریافت سیگنال‌های واضح از کل بدن در طول عشق جدید دشوار است، زیرا اغلب توسط میل جنسی پوشانده می شوند.به همین دلیل است که توجه به احساسات ظریف‌ تر دیگر مهم است. تنش عضلانی، میگرن، درد معده یا کمبود انرژی می‌تواند به این معنی باشد که آنچه شما دارید آن چیزی نیست که نیاز دارید.از سوی دیگر، اگرعشقی که دارید با افزایش انرژی و نشاط همراه باشد،به این معنی است که این همان چیزی است که شما می خواهید.

اگرعشق شما چیزی فراتر از شیفتگی یا شهوت باشد، در بخش‌های دیگر زندگی شما و در روابط دیگر شما هم ، احساس می‌شود. برای درک این موضوع این سوالات را از خود بپرسید:

  • آیا این رابطه به کل زندگی من انرژی می دهد؟ مثلاً آیا کار من بهتر شده است؟ آیا بهتر از خودم مراقبت می کنم؟
  • آیا من متمرکزتر، خلاق تر و مسئولیت پذیرترشده ام ؟
  • آیا احساسات “عاشقانه” من فراتر از احساس مثبت مراقبت از معشوقم است؟
  • آیا با دوستان، همکاران یا افراد غریبه بیشتر احساس سخاوتمندی، بخشش و همدلی دارم؟

پنج ویژگی را که برای شما در یک عاشق مهم‌تر است به ترتیب نزولی انتخاب کنید. به عنوان مثال: مرتب، شوخ طبع، ماجراجو، با ملاحظه، از نظر عاطفی پذیرا، ورزشکار، جذاب و/یا شیک، محافظ، خلاق، محاوره ای، مهربان باهوش، از نظر مالی موفق، شناخته شده، قابل احترام، کاریزماتیک محبوب، مادری/پدری، معنوی، پرورش دهنده ، توانمندسازی.

همانطور که هر ویژگی را در نظر می گیرید، از خود بپرسید که:

  • آیا این ویژگی به شما انرژی می دهد، شما را آرام می کند و از نظر عاطفی شما را تحریک می کند. آیا این تجربه خوشایند، یا ناخوشایند یا خنثی است؟
  • آیا این رابطه یک میل زودگذر یا سطحی خواهد بود یا یک نیازسطحی یا زود گذر
  • آیا این شخصی که فکرمی کنید عاشق او هستید این نیازها را برآورده می کند؟

زمانی را انتخاب کنید که شما و شریک زندگیتان عجله یا کاری نداشته باشید. با هم قدم بزنید یا برای صبحانه یا شام قرار بگذارید.و مسائل خود را با هم درمیان بگذارید. و برای فرزند پروری آینده خود هم می توانید با مشاور کودک در تماس باشید یا در ارتباط با تحصیلات فرزندان از مشاوره تحصیلی استفاده کنید.

مشاوران متخصص و باتجربه داناک مشاور، در صورتیکه در این زمینه با سوال یا موردی روبرو بودید، در خدمت شما عزیزان هستند.

اگر در رابطه عاطفیت این کارها رو انجام ندی، حتما بهت خیانت میشه!

چرا مردم خیانت می کنند؟

خیانت زناشویی یکی از شدیدترین مشکلات خانواده هاست هر خیانت می تواند باعث ناراحتی عاطفی شود. اما زمانی که فردی را که برای زندگی خود انتخاب کرده اید و به او وابسته هستید اعتماد شما را نقض می کند وممکن است آسیب های طولانی مدتی را تجربه کنید.اول از همه، چرا کسی خیانت را انتخاب می کند و عوامل فردی خیانت چیست؟ که می تواند چنین اثرات مخربی ایجاد کند؟ دلایل متفاوتی برای خیانت وجود دارد و ممکن است فرد به فرد و موقعیت به موقعیت متفاوت باشد. گروه مشاوره و روانشناسی داناک مشاور در این مقاله به زمینه های مختلف خیانت در افراد می پردازد.

اما ما می دانیم که برخی از الگوهای رفتاری زمانی به وجود می آیند که به جنسیت یک فرد نگاه می کنیم. قبلاً اعتقاد بر این بود که مردان بیشتر از زنان درگیر خیانت می‌شوند، اما مطالعات اخیر نشان داده‌اند که این شکاف کمتر شده است. مطالعات نشان می دهند که خیانت زناشویی یک پدیده پیچیده و چند بعدی است و افراد به دلایل مختلف تمایل به خیانت زناشویی دارند. بنابراین باید با در نظر گرفتن این پیچیدگی ها با این پدیده برخورد کرد و نمی توان یک راه حل واحد به همه ارائه داد.

چرا خیانت اینقدر ما را آزار می دهد؟

آیا به این دلیل است که کسی که به او اعتماد دارید شما را ناامید کرده است؟ یا شاید فردی که در نظر شما قدرتمند و قابل اعتماد بود دروغ گفته است؟ چه چیزی در خیانت وجود دارد که بخشیدن آن برای ما سخت است؟ شاید نظریه های تکامل پاسخگو باشند، زیرا اجداد اولیه ما برای بقا به اعتماد و وفاداری قبایل دیگر وابسته بودند. اما در قرن بیست و َیکم دلایل روانی برای خیانت وجود دارد، زیرا ما فریب افرادی را می‌خوریم که به آنها اعتماد داریم و دوستشان داریم.

این مطلب را نیز بخوانید: 7 اصل اساسی برای داشتن یک رابطه عاطفی پایدار

اعتماد ریشه در روح و روان ما دارد و ما به کسانی اعتماد می کنیم که برایشان احترام زیادی قائل هستیم، بنابراین وقتی کسی بی‌وفا است، آن را عمیقاً احساس می‌کنیم. مطالعات نشان می‌دهد که خیانت می‌تواند منجر به شوک، خشم، غم و اندوه شود و در برخی موارد باعث اضطراب، OCD و PTSD می‌شود. اگر خیانت بسیار وحشیانه است، چرا مردم بی وفا هستند؟ دلایل خیانت از نظرروانشناسی چیست؟ و آیا علائم هشدار دهنده ای وجود دارد؟

چرا زنان تمایل به خیانت دارند؟

در حالی که این حرف برای همه زنان صادق نیست، زنان اغلب با انگیزه عوامل احساسی خیانت می کنند. هنگامی که زنان احساس نارضایتی از همسر خود می کنند، احساس می کنند که توسط همسر خود نادیده گرفته شده یا کنار گذاشته شده اند، یا از شریک زندگی خود عصبانی هستند، احتمال خیانت آنها بیشتر است. این می تواند به ویژه در صورتی درست باشد که آنها در رابطه فعلی خود احساس بی توجهی یا عدم قدردانی از سمت همسر خود کنند.

 

بسیاری از زنانی که خیانت می‌کنند بیان کردند که در رابطه عاطفی فعلی احساس کامل بودن ندارند و در رابطه جدید خود احساس صمیمیت بیشتری با طرف مقابل خود دارند. در برخی موارد، زنان ممکن است به این دلیل خیانت کنند که آن را راهی برای تأیید اعتبار یا عزت نفس خود می دانند.اگر در زمینه‌های دیگر زندگی‌شان احساس ناامنی یا ناتوانی می‌کنند، مانند شغل یا زندگی شخصی، ممکن است از خیانت به‌عنوان راهی برای افزایش عزت نفس یا احساس خواستنی ترشدن استفاده کنند.

توجه به این نکته مهم است که همه این دلایل می تواند برای مردان نیز صادق باشد. هیچ یک از این دلایل رفتارخیانت را توجیه نمی کند، اما این فرصت را به ما می دهد تا بفهمیم چه چیزی ممکن است فرد را برای انجام کاری که ممکن است پشیمان شود، ترغیب کند. درباره علت خیانت زن تحقیقات نشان می دهد زنان بیشتر در موارد زیر خیانت می کنند

  • آنها قبل از ازدواج روابط کمتری با جنس مخالف داشته اند.
  • آنها غیرجذاب بودند (طبق استانداردهای محققان)

چرا مردان تمایل به خیانت دارند؟

مردان اغلب برای ارضای جنسی خیانت می کنند. مطالعات نشان داده اند که برای مردان، رضایت جنسی مهمتر از رضایت عاطفی در یک رابطه است.در برخی موارد، مردانی که خیانت می کنند ممکن است به دنبال هیجان یا رضایت زیاد یا کیفیت رابطه جنسی باشند که احساس می کنند در رابطه فعلی خود آن را ندارند. مردانی که مشکلات برانگیختگی یا عملکرد جنسی را نیز تجربه می‌کنند، ممکن است به دنبال فرصت‌هایی خارج از رابطه فعلی خود باشند، زیرا فشار کمتری برای «عملکرد جنسی » با کسی که از نظر عاطفی ارتباط کمتری با او دارند احساس می‌کنند.

این مطلب را نیز بخوانید: ازدواج موفق و مهارت حل اختلاف همسران

اما، درست مانند زنان، مردان نیز اگر در رابطه فعلی خود احساس بی‌توجهی یا عدم قدردانی کنند، اغلب خیانت می‌کنند. بنابراین، در حالی است که می‌توانیم نوعی توضیح برای اینکه چه چیزی یک فرد را بر اساس جنسیتش به خیانت می‌کشد، به دست آوریم، جنسیت، شخصیت، وقایع زندگی… همگی می‌توانند بر چرایی انجام کارهایی که انجام می‌دهیم تأثیر بگذارند.

عوامل خطر(دلایل خیانت مردان ) مردان بیشتر احتمال دارد که خیانت کنند زمانی که:

  • آنها قبل از ازدواج روابط متعددی جنسی داشته باشند .
  • آنها همسرخود را به اندازه کافی جذاب ندانند .

تاثیر عاطفی خیانت روی افراد

برای هر کسی، خیانت به احتمال زیاد باعث ایجاد احساسات نامطلوب می شود. خشم، غم و شرم. اما آنچه باعث ایجاد این احساسات نامطلوب می شود ممکن است بسته به جنسیت شما متفاوت باشد.مطالعات نشان داده اند که تفاوت جنسیتی در نحوه واکنش عاطفی فرد به خیانت تاثیر دارد. در یک مطالعه، نتایج حاکی از آن بود که مردان بیشتر از جنبه‌های فیزیکی خیانت شریک زندگی‌شان مضطرب می‌شوند در حالی که زنان با تصور اینکه شریک زندگی‌شان پیوند عاطفی عمیقی با شخص دیگری ایجاد می‌کند، بیشتر مضطرب می‌شوند.

تاثیر خیانت بر روابط زوجین

خیانت می تواند یک مانع بزرگ در هر رابطه ای باشد، و مهم است که بیان کنیم که مردان و زنان به طور متفاوتی نسبت به آن واکنش نشان می دهند. امروزه اکثر دفاتر مشاوره و روانشناسی با آسیب شناسی این موضوع در ارائه خدمات مربوط به مشاوره خیانت سعی بر کمک به افراد روبرو با این معظل کرده اند.

خیانت مرد به زن

پاسخ زنان به خیانت همسرخودچگونه است ؟

برای زنان، فهمیدن اینکه شریک زندگی آنها خیانت کرده است و عوامل خانوادگی خیانت چه بوده، می تواند بسیار ناراحت کننده باشد و حتی ممکن است به پایان رابطه بینجامد. آنها ممکن است خیانت شریک زندگی خود را به معنی از دست دادن عوامل اساسی یک رابطه سالم مانند اعتماد و تعهد بدانند. حتی اگر زنان باز هم در آن زندگی بمانند، ممکن است در آینده برای اعتماد مجدد به شریک زندگی خود دچار مشکل شوند.

احساس خشم، شرم، خجالت و شک ممکن است سؤالاتی را در مورد ارزش خود زن ایجاد کند و بر عزت نفس او تأثیر بگذارد. سوالاتی مانند “آیا به اندازه کافی خوب نبودم؟” یا “من چه اشتباهی کردم… آیا من باعث این کار شدم؟” این فکرها می تواند بارها و بارها در سر کسی مرور شوند. غلبه بر این ترس ها، سؤالات و احساسات احتمالاً زمان قابل توجهی را می طلبد، به خصوص اگر خیانت برای مدت طولانی مخفی بماند.

این مطلب را نیز بخوانید: چگونه ازدواجی موفق داشته باشم؟

چرا زنان ممکن است واکنش های عاطفی شدیدتری داشته باشند؟

زنان در مقایسه با مردان تمایل بیشتری به سرمایه گذاری عاطفی در روابط خود دارند. آنها ممکن است برای ارتباط عاطفی و صمیمیت ناشی از یک رابطه متعهدانه ارزش بیشتری قائل شوند و وقتی این اعتماد شکسته شود، می تواند تأثیر قابل توجهی بر رفاه عاطفی آنها داشته باشد.زنان نیز ممکن است پس از کشف خیانت، احساس خیانت و از دست دادن اعتماد به شریک زندگی خود را تجربه کنند (این در مورد مردان نیز صادق است). این می تواند اعتماد آنها را به شریک زندگی خود در آینده دشوار کند، حتی اگر تصمیم بگیرند با هم بمانند.

پاسخ مردان به خیانت همسرخودچگونه است ؟

مردها هم احساسات دارند! و هنگامی که شرکای آنها خیانت می کنند، می تواند طیف گسترده ای از احساسات را ایجاد کند.عصبانیت واکنش‌های عاطفی رایجی برای مردان است زمانی که متوجه خیانت همسرشان می‌شوند. برای بسیاری از مردان، تصور صمیمی بودن شریک زندگی آنها با شخص دیگری آزاردهنده تر از تصور یک ارتباط عاطفی است. آنها ممکن است احساس کنند که شریک زندگی آنها اعتماد و تعهد لازم برای یک رابطه سالم را شکسته است. مردان همچنین ممکن است احساس طرد شدن، بی کفایتی و از دست دادن عزت نفس را تجربه کنند.

برخی از مردان حتی ممکن است نسبت به خیانت همسر خود احساس گناه یا مسئولیت داشته باشند. آنها ممکن است تعجب کنند که آیا نیازهای شریک خود را برآورده نمی کنند (به ویژه از نظر فیزیکی) یا اینکه در تصمیم همسرشان برای خیانت نقش داشته اند.اگر مردی پس از خیانت تصمیم بگیرد که در رابطه باقی بماند، ممکن است بازسازی اعتماد و صمیمیت با شریک زندگی خود دشوار باشد. او ممکن است در آینده برای اعتماد مجدد به شریک زندگی خود تلاش کند، حتی اگر او ابراز پشیمانی کند و تمایل به کار روی رابطه داشته باشد.

کنار آمدن با خیانت

مقابله با خیانت یک فرآیند چالش برانگیز و طولانی است و مردان و زنان ممکن است برای عبور از آن به انواع مختلفی از حمایت نیاز داشته باشند.زنان برای مقابله با خیانت تحت تأثیر شخصیت، تجارب گذشته و سیستم حمایتی خود، به طرق مختلف با عوارض عاطفی خیانت برخورد می کنند.یکی از راهبردهای رایج برای مقابله، کسب آرامش و مشاوره از دوستان یا اعضای خانواده است.

صحبت با کسی که می تواند حمایت عاطفی و گوش شنوا را ارائه دهد، می تواند به پردازش احساسات پیچیده ناشی از خیانت کمک کند. زنان همچنین ممکن است انتخاب کنند که با یک درمانگر یا متخصص دیگری صحبت کنند، که می تواند راهنمایی هایی را در مورد چگونگی بهبودی وادامه مسیر زندگی ارائه دهد.

این مطلب را نیز بخوانید: 7 روانشناس خوب در تهران

درگیر شدن در فعالیت های خودمراقبتی مانند ورزش، مدیتیشن یا گذراندن وقت در طبیعت یکی دیگر از روش های موثر مقابله است. این فعالیت ها می توانند به کاهش استرس و اضطراب کمک کنند و احساس ارزشمندی و رفاه را تقویت کنند. از طرف دیگر، ممکن است که با انجام این کارها در لحظه احساس خوبی داشته باشند، اما در دراز مدت می تواند درمان واقعی را دشوارتر کند.

برخی از زنان ممکن است سعی کنند اعتماد و صمیمیت با شریک زندگی خود را از طریق ارتباط راحت و صادقانه، تعیین مرزها و کار بر روی بهبود پویایی رابطه بازسازی کنند.در نهایت، موثرترین مکانیسم های مقابله ای برای زنان متفاوت است و به نیازها و موقعیت منحصر به فرد آنها بستگی دارد. جستجوی حمایت و راهنمایی از متخصصان و عزیزان مورد اعتماد، گامی حیاتی در روند بهبودی است.

مردان با تأثیرات شخصیتی، تجربیات گذشته و سیستم حمایتی خود، پیامدهای عاطفی خیانت را به راه های مختلف مدیریت می کنند.یکی از رویکردهای رایج برای مقابله، درگیر شدن در فعالیت هایی است که حس کنترل یا موفقیت را ایجاد می کند. این می تواند شامل تمرکز روی کار، سرگرمی ها یا آمادگی جسمانی باشد. با هدایت انرژی خود به این فعالیت ها، بسیاری از مردان می توانند حواس خود را از درد خیانت پرت کنند و احساس موفقیت و هدف پیدا کنند.

تکیه بر دوستان و خانواده یکی دیگر از راه های عالی است. اگرچه ممکن است باز کردن احساسات آنها (به ویژه شرم و اندوه) دشوار باشد، اما داشتن فضایی برای واقعی بودن + صادق بودن بسیار ارزشمند است. و، درست مانند زنان، مردان نیز باید آنچه را که ممکن است در لحظه حالشان را بهتر کند بررسی کنند (مثلاً مواد، رفتارهای مخاطره آمیز) احتمالاً یک تاکتیک اجتنابی است و در واقع این احساسات را از بین نمی برد.

در درازمدت، این رفتارها حرکت رو به جلو را سخت‌تر می‌کند، چه با شریک زندگی‌شان باشد یا در ارتباط با فرد دیگری باشد.برخی از مردان ممکن است سعی کنند اعتماد و صمیمیت با شریک زندگی خود را با بهبود دهند و پویایی رابطه از طریق ارتباطات راحت و تعیین مرزها بازسازی کنند.در پایان روز، موثرترین مکانیسم های مقابله ای برای مردان بسته به نیازها و شرایط منحصر به فرد آنها متفاوت است. جستجوی راهنمایی و حمایت از متخصصان و عزیزان مورد اعتماد یک گام اساسی در روند بهبودی است.

چرا خیانت منجر به طلاق می شود

خیانت می تواند باعث شود هر دو طرف در زندگی زناشویی احساس سردرگمی، عصبانیت و اندوه کنند. با بررسی هایی که نشان می دهد حدود نیمی ازخیانتها به طلاق ختم شده ودر بسیاری ازافرادی که ازهمسران خود خیانت دیده اند، میزان طلاق پس از وقوع خیانت بسیار بالاست. اگر شما یا شریک زندگیتان خیانت کرده اید، زمان بگذارید و به این فکر کنید که آیا پایان دادن به ازدواج یا تلاش برای حفظ آن بهترین انتخاب برای هر دوی شماست.

این مطلب را نیز بخوانید: مهارت های زندگی و تاثیر آنها در پیشرفت شخصی

مقابله با خیانت و طلاق

برای کنار آمدن با خیانت، ابتدا بپذیرید که این یک شوک بزرگ است و به خودتان زمان و دلسوزی بدهید تا بعد از طلاق بهبود پیدا کنید. تمرکز بر نیازهای خود به جای نادیده گرفتن،به آنها قدرت می بخشد. هر چه بیشتر روی خیانت تمرکز کنید، درد و عصبانیت بیشتری احساس می کنید.

برعکس، هرچه تمرکز بیشتر روی خود، نیازها و خواسته هایتان باشد، احتمال بهبودی و حرکت به جلو بیشتر می شود. گام مهم دیگر این است که به طرز وحشیانه ای با خود صادق باشید. آیا خیانت آنها ازدواج شما را از بین برد؟ بسیاری از مراجعان در ابتدا اظهار می کنند که همه چیز خوب بود تا زمانی که او خیانت کرد. با این حال، هنگامی که آنها صادقانه وضعیت ازدواج خود را بررسی می کنند مشکلات شدیدی را در پایه ازدواج که قبل از خیانت وجود داشت، پیدا می کنند.

نگاهی صادقانه به نقش خود در ازدواج ناموفق به شما کمک می کند تا از احساس قربانی بودن به یک شرکت کننده فعال در یک رابطه شکست خورده تبدیل شوید. اعتراف به نقش خود در رابطه آشفته تان به شما این قدرت را می دهد که بر روی تنها چیزی که کنترل دارید تمرکز کنید و آن خودتانید. شاید شما با کار بیش از حد یا تمرکز کامل روی نیازهای بچه ها از مشکلات با همسر خود جلوگیری کرده اید یا برای فرار از واقعیت مشکلات زناشویی خود کار دیگری انجام داده اید. تصدیق و پرداختن به نقش خود، شما را قادر می سازد به جلو حرکت کنید ونقش همراهی را باز می کند که ظاهر و احساس متفاوت،و بهتری دارد.

هفت گام مفید برای عبور از درد خیانت

  • برای کسی که به شما خیانت کرده نامه یا ایمیل بنویسید و آن را ارسال نکنید. این بسیار عالی است که بدون درگیر شدن با آن فرد احساس بهتری داشته باشید.
  • روی خودتان تمرکز کنید. هر چه بیشتر به نیازهای عاطفی، جسمی و روحی خود توجه کنید، احساس بهتری خواهید داشت. تمرکز روی فردی که خیانت کرده بدون شک شما را به یک مکان تاریک خواهد فرستاد.
  • مدام فکر نکنید که «او چطور می‌توانست» یا «چه مشکلی با من دارد» یا «چطور نمی‌دانستم»،این افکار را عوض کنید . کاری کنید که ذهنتان ازفکر خیانت دور شود. هر چه بیشتر روی این کارها تمرکز کنید،فکرتان کمتر درگیر خیانت می شود.

دلایل خیانت

  • با یک دوست تماس بگیرید، اما در مورد عصبانیت خود ناله نکنید. در عوض، از آنها احوالپرسی کنید با این کار تمرکز خود را روی موضوع خیانت از بین می برید.
  • یک فیلم تماشا کنید، کتاب بخوانید به یک سرگرمی مشغول شوید یا چیز جدیدی یاد بگیرید. وقتی روی یادگیری تمرکز می کنید، تمرکز را از خود و عصبانیت خود دور می کنید و انرژی خود را صرف یک کار جدید می کنید ورزش کنید یا در ورزش های فعال یا مدیتیشن/یوگا شرکت کنید.
  • نگاهی صادقانه به مسائل زناشویی خود بیندازید.رابطه شما قبل ازخیانت ، در مقیاس 1 تا 10 چقدر سالم بود؟ آیا شما تمام تلاش خود را انجام دادید؟ آیا برابری در رابطه وجود داشت؟ باز بودن؟ ارتباط خوب؟ مسائل و نحوه برخورد شما با آنها را فهرست کنید و ببینید در چه زمینه هایی می توانید روی تغییر نگرش ها و رفتارهای خود که در مشکلات نقش داشته اند، کار کنید.یک شبکه پشتیبانی از دوستان جدید و قدیمی بسازید که این بار می توانند به شما کمک کنند.
  • با خود ملایم و دلسوز باشید.
  • با یک مشاور تماس بگیرید و حمایت و راهنمایی دریافت کنید.

این مطلب را نیز بخوانید: رویکرد های روانشناسی

تحقیقات نشان می دهد که از علل خیانت زناشویی از دیدگاه زوجین مراجعه کننده به دادگاه خانواده می توان به مسائل بین فردی، روابط همسران و جامعه اشاره کرد. نتايج پژوهشها نشان می دهد كه يكي ازعلل اصلي خيانت مردان ،عدم رضايت جنسي در رابطه زناشويي مي باشد که امکان دارد بخاطر عدم رضایت جنسی در رابطه هردونفرباشد.

نارضايتی جنسي سبب مي شود مردان بدنبال ارتباط فرا زناشويي باشند. درحالی که می توانند با مشاوره با یک سکس تراپ این گونه خیانت ها را کاهش دهند . از دلایل اصلي خيانت زنان ، انتقام و نارضايتي از روابط مي باشد. از ديدگاه زنان مراجعه كننده به دادگاه، حتی این که مردان اجازه دارند در جوامعی چندین زن داشته باشند اين اقدا م مردان نيز خيانت محسوب مي شود.

زنان مذكور، به علت نااميدي از حمايت قانوني ،با انتقام مي خواهند حق خود را بگيرند كه اين مسئله آسيب هاي جبران ناپذيري را در پي دارد. ازعوامل اجتماعی خیانت می توان به فقر، جامعه آلوده ، دوستان منحرف اشاره کرد.اگرچه زن و مرد هر دو در هنگام مواجهه با خیانت دچار پریشانی عاطفی و آسیب روحی می شوند، اما همیشه واکنش یکسانی نشان نمی دهند. آگاهی از این تفاوت‌ها می‌تواند به افراد در مدیریت مؤثرتر فرآیند درمان کمک کند.

https://www.goodtherapy.org/blog/research-identifies-infidelity-risk-factors-for-newlyweds-0223181

تحکیم رابطه ی والدین با فرزندان

مهم ترین رابطه با کودک رابطه ای است که با والدین یا مراقب خود برقرار می کند. کودکان از طریق رابطه مثبت والد کودک، دنیای اطراف خود را یاد می گیرند.همانطور که در حال رشد و تغییر هستند، کودکان به والدین خود نگاه می کنند تا بفهمند که آیا ایمن، امن و مورد علاقه هستند یا خیر. همچنین این رابطه پایه ای است که آنها روابط آینده خود را برآن بنا خواهند کرد.

شما می توانید با حضور در لحظه با فرزندتان، گذراندن زمان با کیفیت در کنار هم و ایجاد محیطی که در آن احساس راحتی کند، رابطه مثبت والد فرزندی ایجاد کنید. هیچ کتابی یا رویکرد تضمینی برای درست کردن این رابطه وجود ندارد و احتمالاً در این راه با سختی‌هایی مواجه خواهید شد. با این حال، اگر به بهبود روابط خود ادامه دهید، فرزندتان مطمئناً شکوفا خواهد شد. در ادامه با گروه روانشناسی و مشاوره داناک مشاوره همراه باشید تا اطلاعات بی نظیری در زمینه رابطه کودک و والد بدست آورید.

چرا رابطه خوب بین والدین و فرزند مهم است؟

رابطه والد و کودک رابطه ای است که رشد جسمی، عاطفی و اجتماعی کودک را پرورش می دهد. این پیوند منحصربه فردی است که هر کودک و والدینی می توانند از آن لذت ببرند و آن را پرورش دهند. این رابطه پایه و اساس شخصیت، انتخاب های زندگی و رفتار کلی کودک را می گذارد. همچنین می تواند بر قدرت سلامت اجتماعی، جسمی، روانی و عاطفی آنها تأثیر بگذارد.

برخی از مزایای رابطه خوب بین والدین و فرزندان

  • کودکان خردسالی که با دلبستگی ایمن و سالم به والدین خود رشد می کنند، شانس بیشتری برای ایجاد روابط شاد و رضایت بخش با دیگران در زندگی خود دارند.
  • کودکی که رابطه ای امن با والدین دارد، یاد می گیرد که تحت استرس و در شرایط سخت، احساسات خود را تنظیم کند.و این ناسازگاری کودک با والدین را کاهش می دهد.
  • رشد ذهنی، زبانی و عاطفی کودک را تقویت می کند.
  • به کودک کمک می کند رفتارهای اجتماعی خوش بینانه و با اعتماد به نفس از خود نشان دهد.
  • مشارکت و مداخله سالم والدین در زندگی روزمره کودک، پایه و اساس مهارت های اجتماعی و تحصیلی بهتری را برای فرزندان می گذارد.
  • دلبستگی ایمن به رشد اجتماعی، عاطفی، شناختی و انگیزشی سالم منجر می شود.
  • کودکان همچنین زمانی که رابطه مثبتی با والدین خود داشته باشند، مهارت های حل مسئله قوی را به دست می آورند.

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره کودک

هشت تکنیک فرزند پروری مثبت‌ که می‌تواند به تقویت رابطه شما و فرزندتان کمک کند:

  1. عشق خود را نشان دهید

لمس انسان به صورت محبت آمیز در هر مرحله از زندگی ما برای رشد عاطفی و عصبی زیستی سالم مورد نیاز است. مهم است که فرزندتان چندین بار در طول روز لمس ملایم و محبت آمیز (به عنوان مثال، در آغوش گرفتن) شما را دریافت کند. هر تعاملی را به عنوان فرصتی برای برقراری ارتباط با فرزندتان در نظر بگیرید. با عبارات گرم از آنها استقبال کنید، تماس چشمی برقرار کنید، لبخند بزنید و تعامل صادقانه را تشویق کنید.

  1. بیشتر وقت ها بگویید “دوستت دارم“.

اغلب به طور ضمنی گفته می شود که ما فرزندانمان را دوست داریم، اما مطمئن شوید که هر روز بدون توجه به سن آنها به آنها بگویید. حتی زمانی که فرزند شما کاری را انجام می دهد که شما دوست ندارید. این می تواند فرصتی عالی باشد تا به آنها یادآوری کنید که بدون قید و شرط آنها را دوست دارید. یک “دوستت دارم” ساده می تواند تاثیر زیادی بر رابطه طولانی مدت شما با فرزندتان داشته باشد.

  1. مرزها، قوانین و پیامدها را تعیین کنید

کودکان در حین رشد و یادگیری در مورد دنیای اطراف خود به ساختار و راهنمایی نیاز دارند. با فرزندان خود در مورد آنچه از آنها انتظار دارید صحبت کنید و مطمئن شوید که آنها درک می کنند. زمانی که قوانین زیر پا گذاشته می شوند مطمئن شوید که پیامدهای مناسب سن را در نظر بگیرید.

  1. گوش کنید و همدلی کنید

ارتباط با گوش دادن شروع می شود. سعی کنید مسائل را از دیدگاه فرزندتان ببینید و احترام متقابل را تقویت کنید.احساسات فرزندتان را بپذیرید، به او نشان دهید که درک می کنید، و به او اطمینان دهید که برای کمک به هر چیزی که او نیاز دارد حاضرید. سعی کنید مسائل را از دید فرزندتان ببینید. با گوش دادن و همدلی با فرزندتان، شروع به پرورش احترام متقابل خواهید کرد.

  1. باهم بازی کنید؛ بازی دو نفره

بازی برای رشد کودک بسیار مهم است. این ابزاری است که از طریق آن کودکان مهارت های زبانی را گسترش می دهند، احساساتشان را ابراز می کنند، خلاقیت را پرورش می دهند و در مورد مهارت های اجتماعی یاد می گیرند. علاوه بر این، این یک راه سرگرم کننده برای تقویت رابطه خود با فرزندتان است. مهم نیست چه بازی می کنی. نکته کلیدی این است که فقط ازحضور یکدیگر لذت ببرید و به فرزندتان توجه کنید.

با حواس جمع در دسترس فرزندتان باشید

اختصاص دادن فقط 10 دقیقه در روز برای صحبت با کودک، بدون حواس پرتی، می تواند تفاوت بزرگی در ایجاد عادات ارتباطی خوب ایجاد کند. تلویزیون را خاموش کنید، وسایل الکترونیکی خود را کنار بگذارید و زمانی با کیفیت را با هم بگذرانید. فرزند شما باید بداند که شما معتقدید علیرغم حواس‌پرتی‌ها و استرس‌های زیادی که در زندگی دارید، او در زندگی شما اولویت دارد.

این مطلب را نیز بخوانید: راهکارهای تضمینی برای افزایش اعتماد به نفس کودکان

  1. با هم غذا بخورید

غذا خوردن در کنار هم به عنوان یک خانواده اغلب می تواند منجر به گفتگوی عالی و زمانی مناسب برای پیوند با فرزند شما شود. همه را تشویق کنید تا تلفن ها یا سایر دستگاه های خود را کنار بگذارند و به سادگی از همراهی یکدیگر لذت ببرند. زمان صرف غذا همچنین فرصتی عالی برای شما است تا اهمیت یک رژیم غذایی سالم و متعادل را به فرزندان خود بیاموزید، که بر سلامت روانی کلی آنها نیز تأثیر می گذارد.

  1. برای هر کودک زمانی را مخصوص همان کودک در نظر بگیرید

اگر بیش از یک فرزند دارید، سعی کنید وقت خود را صرف هر یک از آنها کنید. گفتگو و برنامه بیرون رفتن های با کیفیت و تک به تک با فرزندتان می تواند پیوند والدین و فرزندتان را تقویت کند، عزت نفس فرزندتان را تقویت کند و به او بفهماند که خاص و ارزشمند است.

  1. حل مسئله

به فرزندتان کمک کنید تا مشکل را حل کند. الگوی خوبی باشید و با اعمال خودتان به آنها نشان دهید که چگونه رفتار کنند. هنگامی که با فرزندان خود برای یافتن راه حل کار می کنید، آنها یاد می گیرند که چگونه با مشکلات به شیوه ای مناسب کنار بیایند.

اجتناب از رفتارهای پرخاشگرانه با کودک

والدین نمی خواهند فریاد بزنند یا بچه هایشان را بزنند. اما این کار را انجام می دهند، زیرا استرس دارند و راه دیگری نمی بینند.شواهد واضح است: فریاد زدن و ضربه زدن به سادگی جواب نمی دهد و در درازمدت می تواند آسیب بیشتری نسبت به فایده داشته باشد. فریاد زدن و کتک زدن مکرر فرزندان حتی می تواند بر کل زندگی کودک تأثیر منفی بگذارد.در ادامه «استرس سمی» که ایجاد می‌کند می‌تواند منجر به پیامدهای منفی مانند احتمال ترک تحصیل، افسردگی، مصرف مواد مخدر، خودکشی و بیماری‌های قلبی شود.”وقتی می دانیم روشی که پیش گرفته ایم کار نمی کند، این دلیل خوبی است که به دنبال روشی متفاوت باشیم.”

برای کاهش ناسازگاری کودک با والدین به جای تنبیه وگفتن آنچه که نباید فرزندان انجام دهند سعی کنید انتظاراتتان را به آنها بگویید.نکات مثبت را تحسین کنید .ما به عنوان والدین اغلب بر رفتار بد فرزندانمان تمرکز می کنیم و آنها را بزرگ می کنیم. کودکان ممکن است این را به عنوان راهی برای جلب توجه شما بدانند و رفتار بد خود را ادامه دهند.بچه ها با تشویق رشد می کنند. این باعث می شود آنها احساس دوست داشتنی بودن و خاص بودن کنند. “مراقب زمانی که آنها کار خوبی انجام می دهند باشید و آنها را تحسین کنید، حتی اگر فرزندان شما فقط به مدت پنج دقیقه با خواهر یا برادر خود بازی می کنند.” “این کار می تواند رفتار خوب را تشویق کند.”

این مطلب را نیز بخوانید: مهمترین دلایل روانشناسی دیر حرف زدن در کودک

انتظارات روشنی را تعیین کنید.«گفتن این که دقیقاً چه می‌خواهید که فرزندتان انجام دهد بسیار مؤثرتر از گفتن به اوست که چه کاری انجام ندهد». «وقتی از کودک می‌خواهید که خوب باشد، لزوماً نمی‌داند که باید چه کار کند.» دستورالعمل‌های واضحی مانند «لطفاً همه اسباب‌بازی‌های خود را بردارید و آنها را در جعبه قرار دهید» انتظارات واضحی را ایجاد می‌کند و احتمال انجام کاری را که شما می‌خواهید افزایش می‌دهد.

سطح انتظارات خود را متناسب با سن فرزندانتان تعیین کنید. درخواست از آنها برای ساکت ماندن برای یک روز کامل ممکن است به اندازه درخواست 10 دقیقه سکوت در حین تماس تلفنی قابل کنترل نباشد. «شما می دانید فرزندتان چه توانایی هایی دارد. اما اگر غیرممکنها را بخواهید، نمی توانند اجرا کنند.»

.خلاقانه حواسشان را پرت کنید وقتی فرزندتان شلوغ کاری می کند ، زمانی که کودک شما شروع به بی قراری، تحریک پذیری یا آزرده شدن می کند، یا زمانی که دو خواهر و برادر به یک اسباب بازی نگاه می کنند، و هر دو همان را می خواهند پرت کردن حواس او با فعالیت مثبت‌تر می‌تواند یک راه مفید باشد. “وقتی حواس آنها را به سمت چیز دیگری پرت می کنید – با تغییر موضوع، معرفی یک بازی، هدایت آنها به اتاق دیگری یا رفتن به پیاده روی، می توانید با موفقیت انرژی آنها را به سمت رفتار مثبت منحرف کنید.”

پیامدهای در نظرگرفته شده متناسب با عمل فرزندان باشند.بخشی از بزرگ شدن این است که یاد بگیرید اگر کاری انجام دهید، در نتیجه ممکن است اتفاقی بیفتد. تعریف این امر برای فرزندتان یک فرآیند ساده است که ضمن آموزش مسئولیت پذیری، رفتار بهتری را تشویق می کند.با توضیح عواقب رفتار بد به فرزندتان فرصت دهید تا کار درست را انجام دهد. به عنوان مثال، اگر می خواهید فرزندتان دست از خط خطی کردن روی دیوارها بردارد، می توانید به او بگویید که دست ازاین کار بردارد. وگرنه به زمان بازی او پایان می دهید. این به آنها هشدار و فرصتی برای تغییر رفتارشان می دهد.اگر متوقف نشدند، عواقب را با آرامش و بدون نشان دادن عصبانیت دنبال کنید.

اگر دیگران کار را، انجام ندادند، آنها را تشویق کنید.

چگونه با کودکان کوچک ارتباط برقرار کنیم؟

«می‌توانید حرفهای آنها را تکرار کنید، قاشق‌ها را به گلدان‌ها بکوبید یا با هم آواز بخوانید». تحقیقات شگفت انگیزی وجود دارد که نشان می دهد بازی با فرزندان شما رشد مغز آنها را تقویت می کند.

این مطلب را نیز بخوانید: بیش فعالی در کودکان (ADHD)

چگونه با نوجوانان ارتباط برقرار کنیم؟

مانند بچه های کوچکتر، نوجوانان به دنبال تمجید هستند و می خواهند آنها را خوب تصور کنند. «آنها دوست دارند که با آنها در اتاق برقصید یا در مورد خواننده مورد علاقه‌شان صحبت کنید. آنها ممکن است همیشه آن را نشان ندهند، امادوست دارند که درک شوند. و این یک راه موثر برای ایجاد رابطه بر اساس شرایط آنها است.در حالی که سطح انتظارات را از فرزندان تعیین می کنید، از آنها بخواهید که در ایجاد برخی از قوانین به شما کمک کنند.سعی کنید در مورد بایدها و نبایدهای خانه به توافق برسید. آنها همچنین می توانند به تصمیم گیری در مورد پیامدهای رفتارهای غیرقابل قبول کمک کنند. درگیر شدن در این فرآیند به آنها کمک می‌کند تا بدانند که آنها در حال تبدیل شدن به انسانهای مستقل هستند.

چرا حل و فصل مشکلات والدین با همدیگرمهم است؟

به عنوان والدین، نحوه مدیریت مشکلات یا اختلافات در روابطتان برروی فرزندانتان و ناسازگاری کودک با والدین تأثیر می گذارد.با مدیریت مثبت و سازنده مشکلات، به رشد و شکوفایی فرزندانتان کمک می کنید. وقتی بچه‌ها می‌بینند که شما در حال این‌گونه رفتار و ارتباط با همسرتان هستید، بچه‌ها هم یاد می‌گیرند که اینطور رفتار کنند. این کار می تواند مهارت های مهم زندگی را به آنها بیاموزد.وقتی شما و همسرتان با هم راه حل هایی پیدا می کنید، به کل خانواده کمک می کنید تا روابط شادتر، سالم تر و قوی تری داشته باشند. و شما به محافظت از فرزندان خود در برابر جنبه های منفی درگیری کمک می کنید. این به این دلیل است که رویکرد حل مسئله می تواند به شما و شریک زندگیتان کمک کند تابه جای اجتناب از آنها، با مسائل مقابله کنید

چرا درک درست ازمراحل رشد کودک مهم است؟

نوزاد از لحظه تولد در روند رشد و تکامل فوق العاده سریع است. وقتی بچه ها بزرگ می شوند، ظرفیت های مختلفی در کودکان ایجاد می شود. این ظرفیت ها بر نحوه برقراری ارتباط، تصمیم گیری، قضاوت، جذب و ارزیابی اطلاعات، مسئولیت پذیری و نشان دادن همدلی و آگاهی نسبت به دیگران تأثیر می گذارد. در همه جوامع به رسمیت شناخته شده است که دوره ای از کودکی وجود دارد که در طی آن ظرفیت های کودکان به جای توسعه یا تکامل،در حال رشد یا تکامل تلقی می شود.

هنگامی که نوزادان متولد می شوند، برای غذا، گرما، سرپناه، پاکیزگی و محافظت در برابر آسیب کاملاً به مراقبان خود وابسته هستند. با این وجود، حتی نوزادان کوچک نیز قادر به برقراری ارتباط با نیازهای خود از طریق گریه، حالات صورت، زبان بدن، تماس چشمی هستند. آنها می توانند با کسانی که از آنها مراقبت می کنند درگیر شوند و احساسات، حالات و نیازهای آنها را منتقل کنند. همانطور که کودکان بزرگ می شوند، به تدریج مهارت های زیادی را به دست می آورند و می توانند بر نیازهای خود کنترل زیادی داشته باشند.

تربیت فرزند

دانش خود را در مورد این که کودکان در حال رشد چه کارهایی انجام می دهند افزایش دهید و و سعی کنید که به این موضوع آگاهی داشته باشید که آیا کودک در هر مرحله از رشد خود به درستی در حال رشد است یا خیر، درک کنید که آنها چه کارهایی را در سنین مختلف انجام می دهند وچه کارهایی را نمی توانند انجام دهند، و به نیازها و حقوق هر کودک به طور مؤثرتری پاسخ دهید.والدین نقش مهمی در رشد کلی فرزند خود دارند. از نظر رشد، پنج سال اول زندگی حیاتی ترین دوره رشد است. کودکان تا پنج سالگی 85 درصد از ساختار مغزی خود را توسعه می دهند. کیفیت محیط در این سال های اولیه تأثیر مستقیمی بر تفکر، استدلال، زبان، توانایی فیزیکی و رفتار اجتماعی و عاطفی کودک دارد.

این مطلب را نیز بخوانید: 7 روانشناس خوب در تهران

اجتناب از تحریک حسادت کودک

کارشناسان بر این باورند که حسادت، یکی از احساسات توسعه یافته‌ای است که زمانی شروع می‌شود که کودک بالغ‌تر است. این مربوط به دو سالگی کودک شما است. اما داده های اخیر ثابت می کند که نوزادان خیلی زودتر از آن، سه ماه پس از تولد، علائم رفتار حسادت را نشان می دهند. بسیاری از نوزادان حسود زمانی که والدین یا بزرگترهای اطرافشان بیش از حد مشغول کارشان هستند، حسادت می‌کنند، یعنی زمانی که به آنها توجه نمی‌کنند. این نوعی تلاش برای ایجاد علاقه است.

برای حسادت کودک چه کاری باید انجام داد؟

برای حسادت، اقدامات زیادی وجود دارد که باید انجام دهید تا از درخواست توجه مادام‌العمر کودکتان جلوگیری کنید. برای اطمینان، باید علائمی مانند لگد زدن، فریاد زدن، گریه کردن و در برخی موارد خزیدن یا راه رفتن در صورت فعال بودن نوزادان را ببینید.اگر شما والدینی هستید که در آینده به شخصیت کودک خود اهمیت می دهید، می توانید با دور شدن سریع و پرت کردن حواس فرزندتان، بحران تجربه شده در لحظه صمیمیت با همسرتان را حل کنید.

دلایل حسادت در کودکان

  • کودک علاقمندی زیادی به والدین دارد
  • کودک احساس می کند که توسط والدین مورد بی توجهی قرار گرفته است
  • رابطه والدینشان آنها را منزجرمی کند.

این مطلب را نیز بخوانید: ناسازگاری کودک

برای جلوگیری از این وضعیت و حفظ سلامت روانی فرزندتان، باید با آرامش به آنها نزدیک شوید و با آنها صحبت کنید، حتی اگر فرزندتان در حال حاضر نمی تواند با شما صحبت کند. زیرا نوزادان نیاز به مراقبت دارند و احساس می کنند که برای والدین خود مهم هستند. همچنین، این حسادت ممکن است ناشی از ناامنی آنها باشد.هر یک از والدین باید طبق برنامه از فرزند خود مراقبت کنند به این ترتیب، هر دو به یک میزان تأثیر خواهید داشت و کودک احساس بی توجهی نمی کند و نیازی به کنار گذاشتن ندارد.

سعی کنید کودک را در فعالیت های سرگرم کننده خود شرکت دهید. می توانید با کودک بازی کنید،او را در آغوش بگیرید. مسائل حسادت کودکان چیز جدیدی نیست. بسیاری از والدین این را تجربه کرده اند، اما جای نگرانی نیست.و وقتی گریه کودک خود را می شنوید، نباید بترسید یا خجالت بکشید. شما باید با او صحبت کنید، ممکن است مجبور شوید با گفتن این جمله: «من هرگز تو را رها نمی‌کنم» و «من همیشه با تو هستم» به او اطمینان خاطر بدهید. و اگر کودک آرام نشد، او را در آغوش بگیرید یا برای مدتی با او بازی کنید.برای حفظ رابطه و ارتباط خوب با فرزندتان باید الگوی او باشید.

7 اصل اساسی برای داشتن یک رابطه عاطفی پایدار

داشتن یک رابطه عاطفی پایدار نیاز به تلاش دارد. شروع یک رابطه عاشقانه جدید زمان خاصی است. انواع روابط عاطفی درچند قرار اول می تواند هیجان انگیز، پر از خنده های عصبی و اکتشافات کوچک باشد. غوطه ور شدن در شور و هیجان و حتی نادیده گرفتن سازگاری خود آسان است.اما روابط پیچیده است. همان طور که اولین شعله های عشق جدید هیجان انگیز است، شیفتگی و هیجان شراکت های جدید در نهایت جای خود را به آشنایی خواهد داد. در این مرحله، حتی پرشورترین رابطه نیز نیاز به چیزی دارد که آن را فراتر از محبت متقابل و علایق مشترک حفظ کند. آن وقت است که ارزش‌های مشترک در روابط عاطفی بین زن و مرد دیده می شوند. در ادامه با گروه مشاوره و روانشناسی داناک مشاور همراه باشید تا اطلاعات مفیدی در زمینه پیشبرد هر چه بهتر روابط بدست آورید.

هنگامی که از خواستگاری اولیه فراتر رفتیدو مشاوره ازدواج را انجام دادید ارزش های اصلی مشترک پایه و اساس سازگاری را تشکیل می دهند که یک رابطه برای رشد و شکوفایی نیاز دارد. اما علیرغم اهمیت آنها،زوجین اغلب آن را چالش برانگیز می دانند که در مراحل اولیه یک رابطه، گفتگوی سازنده با هم داشته باشند.

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره ازدواج

در حالی که درک ارزش های یکدیگر برای یک رابطه سالم ضروری است، کاوش در آنها نباید یک گفتگوی اعصاب خردکن باشد. با یادگیری در مورد آنچه برای شما مهم است شروع کنید. از آنجا، شما آماده گفتگویی هستید که شما را به سمت آینده به عنوان دوستان یا شریک عاشقانه های شما راهنمایی می کند.

اولویت های مهم یک رابطه چیست؟

در ظاهر، روابط ساده به نظر می رسند. شما با کسی ملاقات می کنید و یک جرقه اولیه منجر به یک ارتباط می شود. با گذشت زمان، این ارتباط عمیق تر می شود و شما شروع به ساختن یک زندگی مشترک می کنید.اما راه رسیدن به یک پایان خوش به ندرت این قدر هموار است. علاوه بر ویژگی های عاشقانه، یک رابطه سالم به ترکیبی از آسیب پذیری، اعتماد و صداقت نیاز دارد. به عنوان یک شریک زندگی ، ارزش‌های اصلی شما تعیین می‌کند که چگونه بتوانید آن نیازهای عاطفی را برآورده کنید.

هنگامی که در درخشش گلگون یک رابطه جدید زندگی می کنید، طبیعی است که اجازه دهید نیازهای شما کمی کاهش یابد،اما با گذشت زمان، اگر شما و افراد مهم جدیدتان ارزش های کلیدی را به اشتراک نگذارید، این ناهماهنگی می تواند برای رابطه شما مضر باشد.

به اشتراک گذاشتن ارزش‌های اصلی مشابه می‌تواند نشان‌دهنده موفقیت یک رابطه بالقوه باشد، اما این بدان معنا نیست که شما و شریک زندگی‌تان باید در مورد همه چیز به توافق برسید. هنوز هم می توان رابطه ای پایدار با ارزش های مختلف داشت.

این مطلب را نیز بخوانید: ازدواج موفق و مهارت حل اختلاف همسران

اگر بتوانید به دیدگاه آنها احترام بگذارید، از سازش در مورد معامله گران اجتناب کنید و برای درک یکدیگر تلاش کنید، پایه محکمی دارید. نمونه های رایج ارزش ها و باورهای اصلی عبارتند از:

ارتباط

ارتباط ضعیف یکی از دلایل اصلی طلاق است. برای پیشرفت، شرکا باید به وضوح احساسات و نیازهای خود را بیان کنند و مهارت هایی برای گوش دادن فعالانه و درک یکدیگر داشته باشند. انجام این کار کانال های ارتباطی ایجاد می کند که به شرکا اجازه می دهد تا مکالمات سازنده ای داشته باشند و هر مشکلی را در رابطه خود بدون بحث های مضر حل کنند.

خانواده

آیا به ازدواج علاقه دارید؟ آیا شما بچه می خواهید؟ آیا انتظار دارید والدین مسن یا اعضای خانواده خود با شما زندگی کنند؟ همسو بودن با این ارزش‌ها می‌تواند تعارض‌های احتمالی را کاهش دهد و ادغام در یک واحد خانواده بزرگ‌تر را به فرآیندی یکپارچه‌تر تبدیل کند.

توجه

احترام متقابل باعث ایجاد برابری در روابط شما می شود. این به شما امکان می دهد در عین حال که هنوز احساس ارزشمندی می کنید تفاوت داشته باشید. به عنوان مثال، وقتی شریک زندگی شما از سر کار به خانه می آید، به 30 دقیقه زمان نیاز دارد تا از استرس روز خارج شود.

ذهن باز

گشاده رویی به این معنا نیست که شما فاقد اخلاقیات یا درک درستی و نادرستی هستید. این بدان معناست که برای لحظه ای می توانید باورها، تعصبات و فرضیات خود را کنار بگذارید تا دیدگاه های دیگر را سرگرم کنید و بدون قضاوت درگیر شوید.

این مطلب را نیز بخوانید: 7 روانشناس خوب در تهران

بخشش

اشتباهات اتفاق می افتد. هیچ کس کامل نیست، اما اجازه دادن اشتباه کردن به شریک زندگی شما بدون رنجش و سرزنش طرف مقابل به رابطه شما امکان می دهد تا از خطاهای قضاوت، جان سالم به در ببرد و به جلو حرکت کند. حفظ رابطه مهمترین چیز است .

حق شناسی

مردم دوست دارند از آنها قدردانی شود. اینکه به طور مرتب به شریک زندگی خود بگویید برای هر کاری که انجام می دهند سپاسگزار هستید، نشان می دهد که برای نقش آنها در زندگی خود ارزش قائل هستید. همچنین ممکن است هورمون عشق اکسی توسین را در مغز آنها آزاد کند. نتیجه افزایش احساس خوشبختی، پیوندهای صمیمانه تر و یک رابطه قوی تر است.

تندرستی

مراقبت از یکدیگر در هر رابطه ای ضروری است، مانند مراقبت از خود. وقت گذاشتن برای خودمراقبتی به این معنی است که انرژی لازم برای شرکت در فعالیت های سرگرم کننده با دوست یا شریک زندگی خود را دارید و در عین حال منابع لازم برای مقابله با هر چالش روحی یا جسمی را دارید.

ایجاد رابطه

حمایت کردن

ارائه کمک در مواقع ضروری حس امنیت ارزشمندی را در یک رابطه القا می کند. خواه این یک کلمه تشویقی، نصیحت یا چیزی دقیق تر باشد، حمایت یکی از عزیزان می تواند تعادل را به سمت یک نتیجه موفق در مواقع استرس تغییر دهد.

این مطلب را نیز بخوانید: رویکرد های روانشناسی

انعطاف پذیری

تغییر و انطباق با شرایط جدید باعث ایجاد انعطاف پذیری در یک رابطه می شود. همچنین عنصری از اعتماد و امنیت را اضافه می‌کند، که یافتن مصالحه را آسان‌تر می‌کند و شما را برای تجربه‌های جدید باز می‌کند.

رشد

به اشتراک گذاشتن تمایل به رشد می تواند شور و اشتیاق را در رابطه شما برانگیزد. تجربیات جدید به شرکای زندگی کمک می کند تا با هم رشد کنند، در حالی که خودسازی می تواند خلق و خوی و اعتماد به نفس شما را تقویت کند.

وفاداری

دانستن اینکه همسرتان پشت شماست و با هم با مشکلاتی روبرو خواهید شد، می تواند به کاهش انرژی ذهنی لازم برای مقابله با بحران کمک کند. می توانید برای یافتن راه حل به شریک زندگی خود تکیه کنید و در قدرت آنها شریک شوید.

مسئولیت مالی

مسائل مالی در حدود 25 درصد از همه جدایی ها نقش دارد. پیدا کردن یک شریک زندگی که در الگوهای خرج کردن، بدهی گریزی و عادات پس انداز با شما مطابقت دارد، می تواند اصطکاک در مورد تصمیمات مالی را کاهش دهد.

یکدلی

قرار دادن خود به جای شریک زندگی و مراقبت از رفاه او به اندازه شما می تواند به شما کمک کند شکاف بین نظرات، علایق، نیازها و مرزهای شخصی مختلف را پر کنید.

اعتماد کنید

اعتماد نشان می دهد که چقدر در رابطه خود احساس امنیت می کنید. در یک رابطه امن اعتماد حرف اول را می زند.یک شریک قابل اعتماد شکی باقی نمی گذارد که آنها بهترین منافع شما را در دل دارند و نیاز شما به امنیت جسمی و روانی مورد احترام قرار می گیرد.

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره خیانت

صداقت

ایجاد اعتماد در یک رابطه مستلزم پایه ای از صداقت است. شما و شریک زندگی‌تان باید احساس راحتی کنید، زیرا بدانید آنچه را که می‌گویید انجام می‌دهید و احساس خود را بدون بازی یا معانی پنهان، می‌گویید. رابطه شما کتابی باز است که چیزی برای پنهان کردن ندارد.

صمیمیت

نمایش مکرر محبت، زمان تنها بودن با هم، آسیب پذیری عاطفی و نزدیکی فیزیکی. اینها همه نیازهای صمیمی هستند که به سلامت جسمی و روانی شریک زندگی و سلامت کلی رابطه شما کمک می کنند.

معنویت

برای بسیاری از مردم، یک سیستم باور خارجی بخش مهمی از زندگی آنها است. به اشتراک گذاشتن ارزش‌های معنوی یا مذهبی مشترک – صرف‌نظر از اعتقادات فردی شما – به شما کمک می‌کند تا با اصول راهنمایی که تصمیم‌گیری‌های مربوط به امور مالی، فرزندپروری و موارد دیگر را ساده‌تر می‌کند، رابطه‌تان را بهتر کند.

مسئوليت

تشخیص و مسئولیت پذیری در مورد اینکه چگونه رفتار شما بر دیگران تأثیر می گذارد، باعث ثبات یک رابطه و بهبود طول عمر آن می شود. این به یک شریک زندگی اجازه می دهد تا صادقانه در مورد تأثیر اعمال شما بر زندگی آنها صحبت کنند و بدانند که شما برای اصلاح هر آسیبی اقدام خواهید کرد.

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره روانشناسی

شوخ طبعی

به اشتراک گذاشتن حس شوخ طبعی می تواند ضروری باشد. خندیدن با هم نشانگر جذابیت متقابل قوی است. به علاوه، می‌تواند به کاهش استرس و اضطراب کمک کند و رویارویی با موقعیت‌های دشوار را آسان‌تر کند.

اخلاق کاری

حفظ روابط نیاز به تلاش دارد. همه شرکا باید مایل به انجام کارهای لازم برای پیشرفت رابطه خود باشند. شرکا همه چیز را از کار عاطفی گرفته تا شستن ظروف به اشتراک می گذارند – اگر فردی بیش از حد بار ذهنی را به دوش بکشد، می تواند منجر به عصبانیت و رنجش شود.

چرا ارزش های مشترک در یک رابطه مهم هستند؟

رابطه و هماهنگی

در انواع روابط عاطفی به اشتراک گذاشتن ارزش های اصلی برای یک رابطه سالم طولانی مدت حیاتی است. بدون آنها، زندگی مشترک می تواند شروع به تنزل کند و اصطکاک ممکن است اجتناب ناپذیر شود.ارتباط، حل تعارض، حل مسئله و تصمیم گیری زمانی که اخلاق و اصول افراد همسو باشد بسیار ساده تر است. می‌توانید از منظری مشابه به یک موضوع نزدیک شوید و از ارزش‌های سازگار استفاده کنید تا راه‌حلی پیدا کنید که نیازهای همه را برآورده کند.

ارزش‌های مشترک به شما اجازه می‌دهد به خودتان وفادار بمانید. از آنجایی که شما در مورد مسائل اساسی توافق دارید، احتمال کمتری وجود دارد که در مورد مسائل مهم و بزرگ مصالحه کنید. و در حالی که سازش بخشی از یک رابطه سالم است، مخالفت با اخلاقیات شما می تواند منجر به درگیری درونی و رنجش نسبت به شریک زندگی شما شود.

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره خیانت

ما اغلب به دلایل ناخودآگاه عمیق‌تری نسبت به آنچه در ابتدا می‌دانیم به سوی دیگران کشیده می‌شویم و کشمکش‌های رابطه‌مان می‌تواند به ما بینش و کمک به یادگیری عاطفی بدهد که ممکن است متوجه نباشیم که نیاز به انجام آن داریم!جنبه‌هایی از شرکای ما که ما را جذب می‌کنند، اغلب می‌توانند جنبه‌هایی از زندگی قبلی‌مان را تکرار کنند، به‌ویژه روابط ما را با والدین یا مراقبان اولیه‌مان که شاید لازم باشد دوباره بررسی کنیم و درباره آن‌ها بیاموزیم، دوباره آغاز شود. باز بودن برای کاوش و درک این موضوع می تواند بسیار مفید باشد و راه خوبی برای انعکاس روابط ما از زاویه ای متفاوت باشد.

داشتن یک دیدگاه روشن درآینده یک رابطه با زمانی که در آن هستید می تواند بسیار سخت باشد. اگر مبارزه و ناراحتی باعث رنج بیش از حد می شود و دارای عناصر مخرب یا هر گونه تهدید یا خشونت فیزیکی واقعی است.هرگز بهانه ای برای خشونت از هر نوع فیزکی و جسمی وجود ندارد و این هرگز بخشی از یک رابطه “به اندازه کافی خوب” نخواهد بود.مشاوره ازدواج در این گونه موارد کمک کننده خواهد بود.

هفت اصل اساسی برای داشتن یک رابطه عاطفی

1-ارتباط کلید هر رابطه است. خواه صمیمی باشد، خواه اجتماعی یا کاری

ارتباط به معنای گفتگو یا حل هر مشکلی به شیوه ای بالغانه است. از این رو، هرگز نباید احساسات خود را در بطری فرو برد و باید آنچه را که احساس می کنند بدون هیچ ترسی بیان کند زیرا باعث ایجاد فاصله بین شرکا می شود.همچنین به همان اندازه که صحبت می کنید گوش کنید. به شریک زندگی خود فرصت صحبت بدهید وگرنه احساس می کند که احساسات یا نظرات او برای شما اهمیتی ندارد. گوش کن تا بفهمی جواب نده.

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره مهارت های زندگی

«بیشتر مردم به قصد فهمیدن گوش نمی دهند. آنها به قصد پاسخ گوش می دهند»

2-ابتدا خودتان را خوشحال کنید

برای خوشبختی خود به کسی وابسته نباش به این ترتیب شما قدرت زیادی به فرد می دهید و سپس اعمال شما را کنترل می کند که در دراز مدت سالم نیست. وقتی به دنبال خوشبختی در دیگران هستید، نیازمند می شوید.هیچ چیز در این دنیا تحت کنترل ما نیست. تنها کنترلی که داریم این است که چگونه در موقعیت‌های مختلف ظاهر می‌شویم و چگونه احساسات خود را مدیریت می‌کنیم. شما بر احساس خود کنترل کامل دارید.ابتدا با انجام کارهایی که دوست دارید و با مراقبت از خود، خود را خوشحال کنید. این باعث می شود شادی شما ثابت بماند.ما یکدیگر را کامل نمی کنیم اما کامل بودن خود را در یک رابطه با یکدیگر به اشتراک می گذاریم. این باعث می شود یک رابطه سالم و طولانی مدت باشد.

3-آزادی

به آنها آزادی کامل برای آمدن و رفتن بدهید. همه ما دوست داریم آزاد باشیم و به تنهایی انتخاب کنیم.اما گاهی اوقات از از دست دادن آنها می ترسیم و فکر می کنیم که باید آنها را کنترل کنیم یا تصمیم آنها را کنترل کنیم یا ممکن است آنها را برای انجام کاری دستکاری کنیم، آنها نمی خواهند انجام دهند.این ممکن است برای مدت کوتاهی رضایت بخش باشد، اما در دراز مدت سالم نیست و ترس شما ممکن است به واقعیت تبدیل شود. هیچ کس نمی خواهد در یک رابطه احساس خفگی کند

“شما باید طوری دوست داشته باشید که کسی که دوستش دارید احساس آزادی کند.”

4-آنها را همان طور که هستند بپذیرید

در مشاوره های روانشناسی اشاره به این موضوع است که :هرگز سعی نکنید آنها را واقعاً تغییر دهید و هرگز فانتزی خود را از اینکه “آنها واقعاً چگونه باید باشند” را به آنها نشان ندهید. اگر فکر می کنید که می توانید طرف مقابل را تغییر دهید دچار توهم هستید.و در پایان، اگر آن‌ها را دوست ندارید یا دوست ندارید خودشان باشند، همیشه می‌توانید از رابطه دور شوید.در یک رابطه، شما باید شریک زندگی خود را برای همه آنچه که هستند بپذیرید، نه فقط قسمت هایی که دوست داشتن آنها آسان است.”

5- به خود و زمان خود احترام بگذارید

یادگیری احترام به خود ضروری است. وقتی به خودتان احترام نمی گذارید، به دیگران اجازه می دهید با شما بدرفتاری کنند، زیرا فکر نمی کنید لایق بودن در کنار آنها هستید. از این رو، آنها را بر روی یک پایه قرار می دهید و فکر می کنید که آنها بهتر از شما هستند و سپس به آنها اجازه می دهید با شما بدرفتاری کنند.احترام به خود ما را از اجازه دادن به رفتار بد باز می دارد. بنابراین، با خود درست رفتار کنید و دیگران نیز همین کار را خواهند کرداگر آنها به شما احترام نگذارند، نمی توانند شما را دوست داشته باشند.مشاوره مهارت های زندگی برای انواع روابط انسانی کمک کننده است.

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره با موبایل

همچنین، بیش از حد وقت خود را در اختیار نگذارید وگرنه آن را بدیهی می‌دانند. در عوض، بیشتر وقت خود را برای انجام کارهایی که دوست دارید انجام دهید یا کارهایی که سازنده هستند استفاده کنید. هرچه زمان کمتری به آنها بدهید، بیشتر هوس کرده و به آن احترام می گذارند.

ساختن رابطه متعهد

6-بزرگوار باشید و از یکدیگر قدردانی کنید

برای تمام کارهایی که شریک زندگیتان برای شما انجام می دهد سپاسگزار باشید و از آنها قدردانی کنید. زیرا زمانی که چیزها دیگر با ما نیستند، تمایل بیشتری به قدردانی یا ارزش گذاری آنها داریم.قدردانی آنها را تشویق می کند تا بیشتر از آنچه شما دوست دارید در مورد آنها انجام دهند. مثال: اگر از شریک زندگی خود به خاطر وفاداری خود قدردانی کنید، او را تشویق می کنید که همیشه وفادار باشد.همچنین، بزرگوار بودن، ما را از این که آنها را بدیهی فرض کنیم باز می دارد و به ما کمک می کند که بیشتر به آنها احترام بگذاریم.

7-صداقت داشته باشید

اگر می خواهید یک رابطه طولانی مدت داشته باشید داشتن صداقت ضروری است. و چنین روابطی مبتنی بر اعتماد است.ایجاد اعتماد نیازمند زمان و صبر است، با این حال یک خیانت، مهم نیست که چقدر بزرگ یا کوچک باشد، می تواند این اعتماد و رابطه را برای همیشه از بین ببرد.”اعتماد داشتن یک تعریف بزرگتر از دوست داشته شدن است.”

ازدواج موفق و مهارت حل اختلاف همسران

شاید تا به حال به این سوال فکر کرده باشید که چرامردم ازدواج می کنند؟ آنها این کار را به این دلیل انجام می دهند که درجستجوی همنشینی دائمی برای خود هستند که ازطریق آن می توانند زندگی خود را با عشق و شادی پر کنند. در مقاله پیش رو گروه مشاوره و روانشناسی داناک مشاور سعی داشته تا اطلاعات مفیدی در این زمینه را در اختیار شما قرار دهد.

همانطور که اشاره کردیم، افراد در پی ساختن یک زندگی ایده آل در کنار یکدیگر هستند. با این حال، برای داشتن یک زندگی زناشویی شاد ضروری است که همسران خود را آنگونه که هستند بپذیرید. هرکسی عقاید، الگوهای تفکر، و دیدگاه های متفاوتی دارد.

پس طبیعی است که هیچ دو نفر مثل هم فکر نکنند. از این رو می توان گفت که ازدواج ادغام دو مجموعه عقاید و طرز فکر مجزا است. علاوه براین طرز فکر، زن و شوهر از نظر نحوه برخورد با مسائل مختلف زندگی متفاوت هستند. این تفاوت ها باعث ایجاد اختلاف در ازدواج می شود و در نتیجه منجر به ازدواج ناخوشایند می شود.

با وجود این تفاوت ها، آیا می توان زندگی زناشویی شادی داشت؟ چگونه می توانید مشکلات ازدواج را حل کنید و هماهنگی زناشویی را حفظ کنید؟ آیا باید به اشتباهات همسرتان اشاره کنید؟ یا سکوت می کنید؟

این نکات به ازدواج موفق و راه حل های ساده به جلوگیری ازاختلافات زناشویی کمک می کند و به شما امکان می دهد یاد بگیرید چگونه ازدواج خود را نجات دهید و در نتیجه از طلاق جلوگیری کنید.

سعی کنید به صورت دو دوست باهم زندگی کنید

همانطور که اجازه نمی دهید اتفاق بدی بین شما و دوستتان بیفتد، در برخورد با همسرتان نیز باید همین کار را انجام دهید. اگر به دنبال تقویت روابط با دوست خود نباشید، دوستی شما به پایان می رسد. بنابراین، آنها باید خانه خود را مانند دو دوست اداره کنند. بین زن و شوهر باید آرامش زیادی برقرار باشد. اگر آسیبی در رابطه وجود داشته باشد، نمی توان آن را «رابطه زن و شوهر» در نظر گرفت. وقتی حتی دوستان همدیگر را آزار نمی دهند، زن و شوهر چگونه می توانند این کار را انجام دهند؟ دوستی زن و شوهر بالاترین دوستی است.

تلاش کنید ازهم قدردانی کنید

اگر همسرتان از دست شما ناراحت شد، کمی صبر کنید و سپس به او بگویید: ” هر چقدر هم که از دست من ناراحت می شوی،وقتی کنارم نیستی دلم برایت تنگ می شود!” به همسرتان بگویید که دوست ندارید از او جدا شوید.برای داشتن یک زندگی زناشویی شاد باید عشق و قدردانی خود را به همسرتان ابراز کنید. فقط به او بگویید که دوست ندارید از او دور باشید. شما باید بیشتر عشق خود را برای خود نگه دارید، اما بخشی از آن را به همسرتان ابراز کنید!

ایجاد هماهنگی در زندگی زناشویی هماهنگی همسران

زن و شوهر باید به این موضوع باور داشته باشند که : “ما اختلافات خود را داریم اما در عین حال من برای خودم وهمسرم احترام زیادی قائلم.” با این حال، اختلاف نظردرموضوعات مختلف زندگی وجود خواهند داشت. همه، دیدگاه های یکسانی ندارند. همه نمی توانند در یک سطح فکری باشند. در خانه، تعاملات شما باید پراز هماهنگی باشد. همسر شما باید احساس کند که هرگز شوهری مانند شما پیدا نمی کند و شما باید احساس کنید که هرگز همسری مانند او پیدا نخواهید کرد. وقتی این اتفاق بیفتد، زندگی مشترک شما شایسته تلقی می شود وازدواج خوشبختی خواهید داشت.

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره خیانت

زن و شوهر در کار هم دخالت نمی کنند

همانطور که شما یک طرح کلی از مسئولیت های خود درمحل کار دارید، باید یک طرح کلی از مسئولیت های خود برای زندگی زناشویی نیز داشته باشید. هنگامی که مشخص شد که چه چیزی در زیر مجموعه چه کسی قرار دارد، نباید در بخش مسائل مربوط به همسرتان دخالت کنید. مردان نباید در امور زنان دخالت کنند و زنان هم نباید در امور مردان دخالت کنند. هر کدام باید در بخش های خود بمانند. اما اگر می بینید که همسرتان نمی تواند از عهده مسئولیت های خود برآید، بدون شک باید به او کمک کنید. تنها در این صورت است که می توانید زندگی زناشویی شادی داشته باشید.

وفاداری در رابطه زناشویی

هیچ تماس یا رابطه جنسی با هیچ کس غیر از همسرتان نباید وجود داشته باشد. شوم ترین خطری که وجود دارد لذت بردن از همسر یا شوهر دیگری است.

چرا بعد از ازدواج باید اختلاف نظر وجود داشته باشد؟

اگر نظری نداشته باشید هیچ اختلاف نظری هم وجود نخواهد داشت. شما هر دوبا دیدگاه های متفاوت ازدواج کردید، پس چگونه می توانید عقاید مخالف نداشته باشید؟هر دو باید تفاوت های هم را بپذیرید. یکی شوید. به نظرات و تصمیمات هم احترام بگذارید. زندگی خود را بهبود بخشید،هر روزخانه خود را بدون هیچ مشاجره ای ترک کنید و اگر در محل کار با رئیس خود درگیری دارید، در راه خانه تصمیم بگیرید. مشکلات کاری خود را در محل کاررها کنید. با ذهنی آرام وارد خانه خود شوید. در خانه دعوا نکنید. اگر با رئیستان دعوا می کنید، تقصیر همسر بیچاره شما چیست؟

دلایل مشکلات پس ازازدواج چیست؟

وقتی ازدواج می‌کنید یک ازدواج ایده‌آل در ذهن خود ایجاد می‌کنید، «ازدواج من این‌طور و آن‌طور خواهد بود»، اما به تدریج تصویر شما از یک ازدواج ایده‌آل خراب می شود.ازجمله دلایل ایجاد مشکلات در زندگی زناشویی:

این مطلب را نیز بخوانید: رویکردهای روانشناسی

اشاره به اشتباهات در بین زن و شوهر

نشان دادن اشتباهاتی که همسرتان از قبل از آن آگاه است، چه فایده ای دارد؟ مردم عمدا به اشتباهات جزئی و آشکار اشاره می کنند و به همین دلیل است که زندگی آنها پرازدرگیری است. مردم فکر می کنند با اشاره به اشتباه دیگران زندگی آنها بهبود می یابد. برعکس، بدتر می شوند. تنها زمانی که آنها به اشتباهات خود فکر می کنند، می توانند مشکلات خود را حل کنند.

با شریک زندگی خود مثل دوستانتان ارتباط برقرار کنید.آیا ما روزانه با دوستانمان بحث می کنیم؟ آیا ما آشکارا اشتباهات آنها را به آنها گوشزد می کنیم؟ نه! دلیلش این است که ما می خواهیم این دوستی را حفظ کنیم! در حالی که با شریک زندگی خود این کاررا نمی کنیم! شما فقط می توانید اشتباهاتی را به آنها نشان دهید که از آنها آگاه نیستند.

  • با سرزنش دیگران، نقاط ضعف خود را پنهان نکنید

زمانی که مشکلی در زندگی ما پیش می‌آید، همیشه به دنبال افراد مقصر می‌گردیم و در ازدواج هم همینطور است. ما همیشه همسرمان را به خاطر مشکلاتمان سرزنش می کنیم. با این حال، اگر بپذیریم که اشتباه از ماست، می‌توانیم راه ‌حلی بیاوریم و از مشکلات ازدواج جلوگیری کنیم. اگر اشتباه خود را نپذیریم، هیچ راه حلی به دست نمی آید.مردم به این دلیل که ضعف خود را پنهان می کنند، ضعف آنها باقی می ماند. ضعف چه می گوید؟ می گوید: «تا زمانی که حضور من را تصدیق نکنی، من نمی روم».

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره ازدواج

عدم اعتماد به هم در یک رابطه زناشویی

اعتماد در ازدواج

بیشتر درگیری ها در خانه از تردیدها و سوء ظن ها ناشی می شود. سوء ظن باعث ایجاد ارتعاشاتی می شود که این ارتعاشات شعله ور می شود. اگر انسان از همه سوء ظن ها خلاص شود، این شعله ها خاموش می شود. اما اگر زن و شوهر شروع به مشکوک شدن کنند، شعله های آتش همه چیز را می سوزاند. یکی از آنها باید از شک و تردید رها شود. کسانی که شک دارند هماهنگی و رهایی خود را از دست می دهند. پس اگر به کسی بدگمانی دارید مراقب باشید، اما مشکوک نباشید. سوء ظن شما را خواهد کشت. شک ها به گونه ای هستند که تا زمانی که بمیری تو را رها نمی کنند.

  • مقایسه کردن خود با دیگران در زندگی زناشویی باعث رنج می شود

زمانی که همسرمان یا خودمان را با دیگران مقایسه می کنیم، رنجی را تجربه می کنیم که مشکلاتی در ازدواج ایجاد می کند. مردم بدون اینکه فکر یا تجزیه و تحلیل کنند، در رابطه خود رنج ایجاد می کنند. به عنوان مثال، شما یک ست مبل قدیمی دارید و دوستتان که تا به حال مبل جدیدی نداشته است، یک ست جدید خریده است. وقتی همسرت آنها را می بیند، به خانه می آید و به تو می گوید که مبل های دوستت چقدر زیباست و گله می کند که مبل هایی که در خانه داری کهنه شده اند. حالا رنج به خانه رسیده است. تا زمانی که مبل دوستت را ندیده بود مشکلی نبود، اما لحظه ای که به آنها چشم دوخت، رنج را با خود آورد.

  • اختلاف نظر در رابطه زناشویی

«چطور می‌توانید استدلال‌هایی را که هر روز پیش می‌آیند بپذیرید؟ زن و شوهر ارتعاش دارند. آنها حتی زمانی که در رختخواب دراز کشیده اند، ارتعاش از خود ساطع می کنند و فکر می کنند: “او بی دست و پا است، او بی فایده است”. مردم باید بپذیرندکه اختلاف بین زوجین اجتناب ناپذیر است.ما خود مسئول این درگیری ها هستیم».

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره مهارتهای زندگی

این تضادها ناشی از اختلاف عقاید است که وقتی یک زوج متاهل با هم سازگاری ندارند در ذهن ایجاد می شود. اگر این اختلاف حل نشود، روز بعد، فاصله بین آنها زیاد می شود. که به تدریج به بیزاری از یکدیگر تبدیل می شود. پس از آن ممکن است بین آن دو دشمنی ایجاد شود و در نتیجه مشکلات ازدواج افزایش یابد.

  • عدم سازش بین همسران و غفلت ازهنر زندگی

علت اصلی همه درگیری ها و یکی از دلایل شکست ازدواج ها ناآگاهی فوق العاده است. زن و مرد نمی دانند چگونه در این دنیا زندگی کنند. مرد نه پدر شدن را بلد است و نه شوهری را بلد است. به همین ترتیب، زن هم نمی داند چگونه همسر شود. آنها هنر زندگی را نمی دانند. با تمام امکانات، مزایا و امکانات مادی، هنوز بدبختی زیادی وجود دارد. مردم در اقیانوس سعادت زندگی می کنند و در عین حال به دنبال قطره ای آب هستند!آنها نمی دانند چگونه با هم مصالحه کنند.

چگونه می توان دعوای زوج ها را حل کرد؟

افراد توانایی حل مشکلات با همسرشان را ندارند و وقتی درگیری رخ می دهد، بیشتر در سردرگمی فرو می روند. درعوض، هر چه بیشتر بفهمید، توانایی حل مشکل شما بیشتر خواهد شد.بدون درک مشکلات هیچ چیز به شما کمک نمی کند. اگر کارها را با درک نظرات هم انجام دهید، زندگی شما شاد خواهد بود و شریک زندگی تان را نیز خوشحال خواهد کرد.

نزاع را در چهار دیواری خانه محصور کنید

تمام مشکلات خانه باید در چهاردیواری خانه شما بماند. اینگونه باید به عنوان یک خانواده با هم زندگی کنید.مطلقاً نباید دعوا و درگیری زناشویی به بیرون خانه کشیده شود.

وقتی همسرتان عصبانی می شود آرامش خود را حفظ کنید

وقتی همسرتان عصبانی می شود، باید آرام و هوشیار باشید. فقط در این صورت است که شما واجد شرایط ازدواج هستید. اگر همسرتان عصبانی می شوند و شما هم عصبانی می شوید، پس کمکی به حل بحران نکرده اید. وقتی همسرتان ناراحت می شود، باید اوضاع را آرام کنید.

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره با موبایل

روی ویژگی های مثبت همسرتان تمرکز کنید

ازدواج و آرامش

وقتی با دیگران تعامل داریم، طبیعی است که هم جنبه های منفی و هم مثبت را در درون آنها ببینیم. با این حال، ما در نهایت به جای ویژگی های مثبت، روی ویژگی های منفی تمرکز می کنیم. راه حل این است که لیستی از چیزهای مثبت همسرتان تهیه کنید و زمانی که با او به مشکل برخوردید آن را بخوانید. از این که چنین قدم کوچکی تغییر مثبتی در ازدواج شما ایجاد می کند، شگفت زده خواهید شد.

در زندگی زناشویی تحمل نکنید، راه حلی پیدا کنید

به جای تحمل، بهتر است به مسائل فکر کنید تا از درگیری زناشویی جلوگیری کنید. با فکر کردن به همه چیز راه حلی بیاورید. تحمل کردن اشتباه است. هنگامی که تحمل بیش از حد وجود دارد، مانند فنر بارگیری شده به عقب برمی‌گردد و وقتی این اتفاق می‌افتد، هرج و مرج در خانه ایجاد می‌کند. مدارا مثل فنر است. در هیچ زمانی نباید به فنر فشار وارد کرد.اگر عمیق فکر کنید، آنگاه به دلایلی که پشت همه مشکلات است پی خواهید برد. بنابراین باید فکر کرد. وقتی آدم فکر نمی کند باید تحمل کند. اگر فکر کنید، متوجه خواهید شد که اشتباهات کجاست. که راه حلی برای آنها پیدا خواهید کرد.

کلیدی برای باز کردن قفل “صلح خود را با همسر خود تنظیم کنید”

در این دنیا هیچ دو شخصیتی مثل هم نیستند این دلیلی است برای دعوای زوج ها. شما باید بدانید که چگونه با خانواده خود سازگار شوید. خداوند در جایی که درگیری باشد ساکن نخواهد شد.اگر زن و شوهر هر دو به طور مشترک تصمیم بگیرند که بخواهند با یکدیگر هماهنگ شوند، در این صورت ممکن است هر دو به اهداف خود برسند. مردی در بازوی خود درد دارد اما به کسی نمی گوید، در عوض از بازوی خوب خود برای ماساژ دست دیگر استفاده می کند.

این مطلب را نیز بخوانید: 7 روانشناس خوب در تهران

اگر هر دومرهم برای هم باشید کار خود را به سرانجام خواهید رساند. هیچ چیز با درگیری به دست نمی آید. با وجود اینکه از درگیری ها خوشتان نمی آید، باز هم آنها را دارید، نه؟ اگر طرف مقابل سرسختانه است و مدام درگیری ایجاد می کند، باید رها کنید، اما، اگر هر دوی شما به بحث کردن ادامه دهید، زندگی شما خراب خواهد شد.

تصمیم بگیرید اختلافاتتان را حل کنید.

تنها کاری که باید انجام دهید این است که قصد حل اختلافات با آن شخص را داشته باشید. تصمیم بگیرید که با آرامش زندگی کنید. روابطی که با همسر، فرزندان و والدین خود دارید بسیار نزدیک است و بنابراین مدت زمان بیشتری طول می کشد تا با آرامش حل شود. با کسانی که همیشه در کنار شما هستند یا همیشه با شما هستند، همه چیز به آرامی و به تدریج حل می شود.

درخواست بخشش از هم یک سلاح قدرتمند در زندگی زناشویی

ازهمسرتان بخاطر اشتباهات گذشته عذر خواهی کنید. یگانگی را حفظ کنید.حتی در ذهنتان هم نباید همسرتان را موجودی جدا از خود بدانید. حتی زمانی که گفتاراو نامناسب است، باید با آنها به عنوان یک انسان برابر رفتار کنید. به محض اینکه احساس کردید بین شما دو نفر شکاف ایجاد شده است، اولین قدم را بردارید و طوری با همسرتان صحبت کنید که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است. فقط همین قدم کوچک تضمین می کند که یگانگی بین شما دو نفرحفظ شود.

سکوت راه حل اختلافات زناشویی نیست

هر زمان که در خانه اختلاف دارید، از چه درمانی استفاده می کنید؟ آیا یک شیشه دارو نگه می دارید؟برای اختلاف عقاید زن و شوهر دارویی وجود ندارد.شما در یک اتاق ساکت می نشینید، در حالی که همسرتان در اتاق دیگر ساکت می ماند. آیا می توانید بخوابید وقتی با هم صحبت نمی کنید؟ آیا وقتی صدمه می بینید دارو مصرف نمی کنید؟ اگر از دارو استفاده نکنید، چگونه انتظار دارید که زخم بهبود یابد؟

برای من توضیح دهید که چگونه یک زخم بدون درمان با دارو خوب می شود. آن زخم تا صبح خوب نمی شود. به همین ترتیب، همسرتان صبح روز بعد وقتی یک فنجان چای برای شما سرو می کند، عبوس می شود. حتی شما متوجه خواهید شد که زخم از شب قبل خوب نشده است. آیا این اتفاق می افتد یا نه؟ همه این صحبت ها فراتر از تجربه شخصی نیست. ما همه مثل هم هستیم! پس چرا جوری رفتار می کنی که زخم ها خوب نشوند؟

اگر برای خاتمه دادن به موضوع دست از گفتگو برداریم، می توان مسائل را حل کرد؟

نه، چیزی حل نمی شود. اگر با آن شخص ملاقات کردید، باید از او بپرسید که چه اتفاقی افتاده است؟ اما اگر او کمی شروع به بازی کرد و پر سر و صدا و پرخاشگر شد، باید آرامش خود را حفظ کنید و موضوع را با متانت حل کنید. دیر یا زود باید با آن کنار بیایید. اگر با او صحبت نکنید، آیا این بدان معناست که همه چیز حل شده است؟ درست برعکس است.

این مطلب را نیز بخوانید: مهارت های زندگی و تاثیر آنها در پیشرفت شخصی

به دلیل حل نشدن مشکل است که مردم از صحبت کردن با یکدیگر دست می کشند. وقتی مردم صحبت نمی کنند، به این معنی است که باری وجود دارد، باری که قادر به حل مشکل نیست. باید فوراً بگویید: «اگر اشتباهی مرتکب شده ام به من بگو. من اشتباهات زیادی می کنم. شما بسیار تحصیلکرده و باهوش هستید، بنابراین زیاد اشتباه نمی کنید، اما من کم سواد هستم، بنابراین اشتباهات زیادی می کنم!» باید اینطوری باهاش ​​حرف بزنی تا خوشحال بشه و بیاد.

رسیدن به خودشناسی در زندگی زناشویی

مهمترین کلید حل اختلافات زناشویی دستیابی به خودآگاهی است. با شناختن خود، چشم اندازی منحصر به فرد به دست خواهید آورد که به شما کمک می کند مشکلات زناشویی خود را با درک درست حل کنید.

نکاتی در مورد نحوه رفتارهمسران با همدیگر

درک همسر

اغلب در زندگی روزمره خود، در کارگاه ها و سمینارهایی شرکت می کنیم تا به ما کمک کنند یاد بگیریم چگونه با دیگران در دنیای حرفه ای تعامل داشته باشیم و چگونه مهارت های بین فردی خود را توسعه دهیم. در ارتباطات زناشوی هم سعی کنید از این مهارتها برای ارتباط موثر با همسرتان استفاده کنید.

1شخصیت همسرتان را بشناسید

آیا نباید شخصیت کسی را که با او زندگی می کنید را تشخیص دهید؟ برای اینکه یاد بگیرید چگونه با یک زن رفتار کنید و چگونه با یک مرد رفتار کنید، ابتدا باید تمام جنبه های شخصیتی آنها را درک کنید. پس از رسیدن به خودسازی، اگر تلاش کنید، می توانید شخصیت آنها را به راحتی تشخیص دهید. هنگامی که این کار را انجام دهید، برای شما راحت تر می شود که با آنها عاشقانه برخورد کنید.وقتی شخصیت همسرتان را مطالعه می‌کنید، می‌توانیدعلاقه‌های او را تشخیص دهید، که این تشخیص به شما امکان می‌دهد برای جلوگیری ازایجاد اختلاف مطابق با آن رفتار کنید.

این مطلب را نیز بخوانید: اختلالات سوماتیک سمپتوم

2انعطاف پذیر باشید تا کمتر آسیب ببینید

اگر زن و شوهر هر دو تعهد قاطعانه برای سازگاری با یکدیگر داشته باشند، راه حلی پیدا خواهند کرد. اگر یکی اصرار داشته باشد، دیگری باید با تسلیم شدن خود را تنظیم کند.

3- یافتن حد وسط درعلاقه های خود و همسرتان

طبیعی است که حتی به عنوان یک زوج متاهل علایق متفاوتی داشته باشید، پس چگونه می‌توانید از چیزی که دوست دارید لذت ببرید و در عین حال آنچه را که همسرتان دوست دارد انجام دهید؟ بدون تغییر علایق یکدیگر، فقط باید این کلید کوچک را که سازش است، اعمال کنید. اگر بیرون رفتن را دوست دارید و همسرتان دوست دارد وقت خود را در خانه بگذراند، می توانید برنامه ریزی کنید تا هر دوی شما بتوانید از اوقات فراغت خود لذت ببرید. در برخی از شب ها در خانه بمانید و در برخی از شب ها بیرون بروید. به این ترتیب هر دوی شما قادر خواهید بود از معاشرت و علایق یکدیگر لذت ببرید بدون اینکه اجازه دهید تاثیری بر رابطه شما بگذارد. راز چگونگی انجام یک ازدواج موفق در عشق و پذیرش یکدیگراست.

4از کلمات عاقلانه استفاده کنید

وقتی با همسرتان صحبت می کنید، آنچه می گویید به اندازه لحن شما اهمیت دارد. شما باید طوری صحبت کنید که همسرتان را نرنجاند.

5- آتش درگیری را خنک کنید و هرگز بحث نکنید

اول از همه، درگیری‌ها نباید در خانه به وجود بیاید و اگر هم پیش آمد، سعی کنید آن‌ها را حل کنید. اگر احساس کردید مشاجره در شرف شعله ور شدن است، با پاشیدن مقداری آب آن را خنک کنید. مزیت زندگی پر از درگیری چیست؟ نکته اش چیست؟

زندگی نباید پر از درگیری باشد، آیا چه چیزی را می خواهید تقسیم کنید و با خود [به زندگی بعدی] ببرید؟ وقتی مجبورید زیر یک سقف با هم زندگی کنید، دعوا کردن چه فایده ای دارد؟ اگر کسی در مورد شوهرزن حرف منفی بزند، زن ناراحت می‌شود که «این شخص به شوهر من تهمت می‌زند.» اما بعد، خودش شوهرش را متهم می‌کند که «تو این‌طوری و آن‌طوری». اگر بین شما دو نفر درگیری ایجاد شود، زندگی فرزندانتان را تحت تاثیر قرار می دهد.

Reference: The book of Generation Gap

مهارت های زندگی و تاثیر آنها در پیشرفت شخصی

اگر می‌خواهید موفق، شاد، هیجان‌زده و رضایت‌مند باشید، باید از مهارت‌های زندگی استفاده کنید. آنها توانایی شما را برای دستیابی به اهدافتان بهینه می کنند و به شما کمک می کنند پتانسیل خود را به حداکثر برسانید. بسیاری از مهارت های بسیار مهم در دسته بندی گسترده مهارت های زندگی قرار می گیرند.این می تواند شامل تفکر انتقادی، مهارت های ارتباطی، مهارت های نوشتاری و سایر مهارت های ضروری باشد.

این مهارت های زندگی را می توان برای بهره مندی از زندگی روزمره و رضایت طولانی مدت شما به کاربرد. تشخیص اینکه کدام مهارت واقعاً برای رشد و توسعه شما مهم است می تواند دشوار باشد.با گذشت زمان، فداکاری و گوش دادن به احساسات درونی خود، می توانید آنچه را که واقعاً می خواهید تشخیص دهید. گروه مشاوره و روانشناسی داناک مشاور در این مقاله، به شما مروری خواهد کرد که چگونه مهارت های زندگی را ایجاد کنید و نمونه هایی از مهارت های بسیار مهم را نشان می دهد.

این مطلب را نیز بخوانید: 7 روانشناس خوب در تهران

انواع مهارت های زندگی

اهمیت هر مهارت زندگی از فردی به فرد دیگر متفاوت است. برخی ممکن است همدلی را بر ادعا ترجیح دهند، اما برخی دیگر دومی را بر اولی ترجیح می دهند. با این وجود، برخی از مهارت های زندگی به طور جهانی مهم تلقی می شوند.

مهارتهای زندگی و رشد شخصی

  1. مهارت های ارتباطی و بین فردی: اطمینان می دهد که افراد می توانند به طور مؤثر پیام ها را به دیگران برسانند، با آنها کار کنند، بنویسند و متقاعد کنند.
  1. مهارت تصمیم گیری و حل مسئله: به افراد کمک می‌کند تا نکات مثبت و منفی تصمیم‌ها را ارزش‌گذاری کنند، با دیگران برای حل یک هدف مشترک کار کنند و مشکلات را درک کنند.
  1. تفکر خلاق و انتقادی: شامل تفکر خارج از چارچوب، یافتن راه حل های جدید، ارائه دیدگاه های منحصر به فرد، ایجاد ایده های جدید، ایجاد محصولات نوآورانه، و ارزیابی دقیق داده ها/اطلاعات است.
  1. هوش هیجانی (همدلی و خودآگاهی): برقراری ارتباط عاطفی با دیگران و درک مبارزات خود بخش مهمی از باهوش بودن از نظر عاطفی است.
  1. خودکنترلی یا قاطعیت: توانایی ایستادگی برای خود یا ایستادگی در برابر بی عدالتی و همچنین آرام ماندن در موقعیت های شدید ، قاطعیت شما را تضمین می کند.
  1. انعطاف پذیری: باید استقامت داشته باشید، مایل به پذیرش چالش ها باشید، در صورت شکست دوباره تلاش کنید و واقعاً از اشتباهات خود درس بگیرید.

مهارت های اساسی زندگی کدامند؟

برای شما، برخی از مهارت ها مهم تر از سایر مهارت ها خواهند بود. اهداف، شغل و علایق شما مهم ترین مهارت های زندگی را تشکیل می دهند. با این حال، برخی از مهارت‌ها تقریباً برای هر شغلی ضروری هستند، به شما کمک می‌کنند تقریباً به هر هدفی دست یابید و برای بیشتر روابط مفید باشد. این مهارت ها عبارتند از:

مهارت های خواندن

مهارت های خواندن شامل توانایی فرد برای خواندن متون، درک آنها، جستجوی معنای پنهان یا عمیق تر و به کار بردن این دانش در دنیای بیرون است. خواندن به افراد کمک می کند تا دانش را جمع آوری کنند و دایره لغات خود را بهبود بخشند.همچنین آنها را در معرض راه های جدیدی برای حل مشکلات یا دیدگاه های مختلف قرار می دهد. پاسخ دادن به ایمیل ها، نوشتن نامه های پوششی، تهیه پیش نویس ارائه، درخواست برای مشاغل و غیره مستلزم توانایی خواندن و نوشتن است.

مهارت های نوشتن

توانایی نوشتن به کسب‌وکارها کمک می‌کند تا به طیف وسیع‌تری از مشتریان دسترسی پیدا کنند، بخش‌ها را به هم متصل کرده و ارتباطات را روان‌تر می‌کند.متقاعد کننده یا الهام بخش بودن می تواند از طریق ایمیل یا کانال های نوشتاری سخت باشد، اما نویسندگان بزرگ می توانند مهارت های خود را برای این کار به کار گیرند.

این مطلب را نیز بخوانید: درمان مشکلات خانوادگی

مهارت های ارتباطی

مهارت‌های ارتباطی افراد را قادر می‌سازد تا ایده‌های خود را به وضوح بیان کنند، استرس‌ها/چالش‌های خود را بیان کنند و وظایف را به دیگران محول کنند. مهارت های نوشتن و خواندن هر دو زیرمجموعه مهارت های ارتباطی هستند. ارتباط شفاهی شکل دیگری از ازتباط است. ارتباط موثر تضمین می کند که مخاطب شما پیامی را که می فرستید به وضوح دریافت می کند. برای اینکه یک ارتباط دهنده عالی باشید، باید این پیام را برای هر مخاطب جدیدی که با آن روبرو می شود، تنظیم کنید. ارتباط در نیروی کار مهم است، مهم نیست در چه موقعیتی هستید. همچنین برای حفظ یک رابطه سالم بسیار مهم است.

مهارت های هوش هیجانی

هوش هیجانی توانایی درک افکار و احساسات خود و همچنین احساسات / افکار دیگران است.علاوه بر این، همدلی و مدیریت احساسات به شما کمک می کند تا از نظر عاطفی باهوش باشید. کسانی که همدل هستند در مجموع با دید مثبت دیده می شوند. افراد، از جمله همسر، بیشتر با افراد با همدلی رفتار می کنند.

توسعه مهارتهای زندگی

چگونه مهارت های زندگی را توسعه دهیم؟

ایجاد مهارت های زندگی با مشخص بودن و تعیین اهداف شروع می شود. این اهداف باید هوشمند، مشخص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، واقع بینانه و محدود به زمان باشند. به این فکر کنید که می خواهید به کدام مهارت خاصی دست پیدا کنید، چگونه می دانید که به آن دست یافته اید و چه زمانی می خواهید این مهارت را داشته باشید.

فراموش نکنید که چرا می خواهید این مهارت را نیز داشته باشید.داشتن یک دلیل واضح تضمین می کند که وقتی می خواهید تسلیم شوید، چیزی برای ایجاد انگیزه در شما وجود دارد. سپس، با حذف اقلام خانگی/محل کار که با اهداف توسعه مهارت های زندگی شما مخالف هستند، شروع کنید. به طورمثال برای نوجوانانی که سعی در تبدیل شدن به دانش‌آموزان عالی دارند، برنامه‌های مطالعه را جستجو کنید یا از معلمان کمک بخواهید. اگر می خواهید بر مهارت های رهبری خود تمرکز کنید، بعد از کار با رئیس خود صحبت کنید.یا اگر می‌خواهید سواد مالی داشته باشید، یک مربی زندگی مالی را استخدام کنید. با گذشت زمان، دوباره ارزیابی کنید که استراتژی توسعه مهارت های زندگی شما چقدر خوب کار می کند.

چگونه مهارت های زندگی را تقویت کنیم؟

برای بهبود مهارت زندگی که قبلاً دارید، نحوه استفاده مؤثر از مهارت و نقاط ضعف خود را با استفاده از این مهارت مشخص کنید. به استفاده از مهارت در راه های مفید ادامه دهید. سعی کنید از آن در شرایط جدید برای رشد قدرت استفاده کنید.اگر قبلاً از انعطاف پذیری خود در محل کار استفاده می کنید، سعی کنید رابطه خود را نیز رها نکنید. اگر به طور مداوم با همسرتان ارتباط برقرار می کنید، همین کار را با همکارانتان نیز انجام دهید.

وقتی ضعفی را در توانایی خود در به کارگیری یک مهارت زندگی می بینید، از خود بپرسید که چرا برای انجام آن تلاش می کنید. ممکن است به دلیل تغییر محیطی باشد. زمانی که از این مهارت زندگی به طور موثر استفاده نمی کنید، سعی کنید نسبت به بازخورد کارمند، کارفرما یا همسرپذیراتر باشید.

مهارت های زندگی برای بزرگسالان

بیشتر بزرگسالان برای موفقیت در مسیر شغلی و زندگی شخصی خود به مهارت های ضروری خاصی نیاز دارند. در حالی که فهرست قطعی از مهارت هایی که همه بزرگسالان باید داشته باشند وجود ندارد، به نظر می رسد برخی از مهارت ها برای اکثر افراد بسیار مهم است. این مهارت ها عبارتند از:

این مطلب را نیز بخوانید: رویکرد های روانشناسی

  • مهارت های فرزند پروری
  • مهارت های رابطه
  • سواد مالی و مدیریت امور مالی
  • خودمراقبتی
  • تاب آوری
  • تفکر انتقادی
  • مهارت های تکنولوژیکی

مهارت های فرزند پروری

این مهارت ها برای هر کسی که بچه دارد ضروری است. دوست داشتن، مدیریت استرس، مستقل ماندن، معلمی مؤثر بودن، گوش دادن، مدیریت رفتار، مراقبت از خود و بسیاری از مهارت‌های دیگر در والدین بودن دخیل هستند.با این حال، تسلط بر این مهارت ها، مزایای بسیار زیادی دارد. فرزندان شما احساس بازتری برای برقراری ارتباط با شما خواهند داشت. رفتار آنها بهبود خواهد یافت و آنها در مسیر زندگی سالم و شاد آینده خواهند بود. بنابراین، کسب این مهارت‌ها مطمئناً کار سختی است، اما در دراز مدت نتیجه می‌دهد.

مهارتهای زندگی و پیشرفت

مهارت های رابطه

مهارت های رابطه تقریبا برای همه بزرگسالان مورد نیاز است، نه فقط آنهایی که در روابط عاشقانه هستند. این مهارت ها همچنین به شما کمک می کند تا به طور موثر با دوستان، همکاران، شرکاء و سایر افراد ارتباط برقرار کنید.وقتی صحبت از روابط عاشقانه به میان می‌آید، این مهارت‌ها به این اطمینان کمک می‌کنند که هر دو طرف احساس دوست داشتن، درک و راحتی کنند.

طیف گسترده ای از مهارت ها در دسته مهارت های رابطه گنجانده شده است: هوش هیجانی، مهارت های بین فردی، مهارت های ارتباط کلامی و غیرکلامی، همدلی، گوش دادن فعال و مهارت های تیم سازی همگی نمونه هایی ازمهارتها هستند.

سواد مالی و مدیریت امور مالی

پول بخش مهمی از بزرگسالی است. برای اینکه از نظر مالی با ثبات باشید، باید بدانید که چگونه به طور موثر خرج کنید، پول بسازید، پس انداز کنید و حتی کمک مالی کنید. بخشی از داشتن مهارت های مالی این است که تصمیم بگیرید که کدام اقلام ارزش خرج کردن را دارند و کدام ارزش ندارند.

مردم اغلب با دیدن اینکه یک کالا چقدر زندگی آنها را بهبود می بخشد، این موضوع را تعیین می کنند. ایجاد بودجه و پایبندی به آنها راه دیگری برای کنترل بیشتر بر امور مالی است. پس انداز برای بازنشستگی، یک سرمایه گذاری تجاری آینده همگی شامل مسئولیت پذیری مالی است.

خودمراقبتی،کنترل خشم و استرس

زندگی ممکن است گاهی اوقات استرس زا شود. دانستن اینکه چگونه این استرس را مدیریت کنید برای اینکه یک فرد بالغ موفق و کارآمد باشید، بسیار مهم است. بسیاری از افراد هنگام مقابله با استرس به عادت های بد روی می آورند.آنها ممکن است بهداشت خود را نادیده بگیرند، شروع به خوردن ناسالم کنند، ورزش را متوقف کنند یا شروع به کشیدن سیگار کنند. دانستن اینکه چگونه از این عادات اجتناب کنید و در عوض روی عادات سالم تمرکز کنید بسیار مهم است.

این مطلب را نیز بخوانید: چگونه ازدواجی موفق داشته باشم؟

راه های بالقوه مراقبت از خود عبارتند از حمام کردن، رفتن به باشگاه، دوش گرفتن، مطالعه، انجام طب سوزنی، گوش دادن به موسیقی و تغذیه سالم. مراقبت از بدن و ذهن به شما کمک می کند که سازنده، سالم و مثبت باشید.

تاب آوری

در طول زندگی، بدون شک با چالش هایی روبرو خواهید شد. دانستن اینکه چگونه از طریق آنها پشتکار داشته باشید و از اشتباهات خود درس بگیرید، تضمین می کند که می توانید اهدافی را که برای خود تعیین کرده اید فتح کنید.وقتی شکست می خورید، باید بتوانید به مسیر خود برگردید و دوباره تلاش کنید. اگر این کار را انجام ندهید، موفقیت سخت خواهد بود ودرمنطقه .امن خود خواهید ماند .نه تنها از اشتباهات خود بلکه از اشتباهات دیگران نیز درس بگیرید. سپس، استراتژی های خود را تطبیق دهید و به تلاش برای موفقیت ادامه دهید. بسیاری از کارآفرینان، بازیگران و خوانندگان محبوب جهان از انعطاف پذیری برای رسیدن به موفقیت خود استفاده می کنند. در مورد شما هم باید همینطور باشد، مهم نیست که چه اهدافی دارید.

تفکر انتقادی

هنگام گوش دادن به اخبار، چگونه می توان فهمید که چه چیزی واقعیت دارد؟ تفکر انتقادی پاسخ است. برای اطلاع دقیق، باید بتوانید خودتان فکر کنید. به عنوان یک بزرگسال، دیگر پدر و مادری ندارید که درست را ازغلط به شما بگوید.شما باید بتوانید به تنهایی این را رمزگشایی کنید. هنگام حل هر مشکلی، تفکر انتقادی درگیر خواهد شد.

مهارت زندگی

اگر نتوانید برای خودتان فکر کنید، نمی توانید یک فرد کامللاٌ مستقل باشید.اگر برای دریافت نظرات خود به شخص دیگری اعتماد می کنید، سعی کنید آنچه را که به شما می گویند با احترام زیر سوال ببرید. تفکر انتقادی همچنین در هنگام توسعه محصولات جدید یا تلاش برای راه‌های جدید برای برخورد با مشکلات کمک می‌کند.

مهارت های تکنولوژیکی

برای هدایت دنیای دیجیتال امروزی به عنوان یک بزرگسال، باید درک درستی از فناوری داشته باشید. این بدان معنا نیست که شما باید یک کدنویس پایتون با مدرک دکترا باشید. در عوض، شما باید بدانید که چگونه به طور موثر از فناوری به نفع خود استفاده کنید.اطمینان حاصل کنید که می توانید از طریق وب با دیگران ارتباط برقرار کنید. سعی کنید از نرم افزار استفاده کنید تا برخی از کارهای خسته کننده تری را که دارید لذت بخش تر کنید. یا از وب استفاده کنید تا خود را در محل کار کارآمدتر کنید.در هر صورت، فناوری به این زودی ها از بین نمی رود. بیاموزید که چگونه آن را به نفع خود مهار کنید، نه اینکه حواس خود را با آن پرت کنید.

https://high5test.com/life-skills/