7 روانشناس خوب در تهران

موضوع نوشته پیش رو معرفی هفت روانشناس خوب در تهران که جزء بهترین روانشناسان در تهران هستند، می باشد. روانشناسی امروزه جایگاه بسیار مهمی در دنیای مدرن دارد. با پیشرفت فهم ما از رفتارها و فرآیندهای ذهنی انسان، روانشناسی به عنوان یک علم معتبر و حیاتی شناخته می‌شود.

این علم به ما کمک می‌کند تا درک بهتری از خودمان و دیگران داشته باشیم و مسائلی مانند سلامت روانی، تعاملات انسانی، تربیت کودکان، مدیریت استرس و اضطراب را بهبود بخشیم. علاوه بر این، روانشناسی در زمینه‌های مختلفی از زندگی اجتماعی و حرفه‌ای مانند توسعه سازمانی، طراحی واسطهای کاربری، و تصمیم‌گیری‌های سیاستی نیز نقش مهمی ایفا می‌کند.

بنابراین وجود یک روانشناس خوب و کارآزموده برای داشتن یک زندگی متعالی در دنیای امروز امری ضروری محسوب می شود. در ادامه به معرفی 7 روانشناس متبحر و ویژگیهایی که روانشناسان را از یکدیگر متمایز می کنند، می پردازیم.

  • دکتر مارال حقیقی کرمانشاهی

دکتر مارال حقیقی کرمانشاهی مؤسس کلینیک روانشناسی داناک مشاور است که دارای مدرک کارشناسی روانشناسی و کارشناسی ارشد روانشناسی و دکترای روانشناسی عمومی است.دکتر مارال حقیقی کرمانشاهی عضو سازمان نظام روانشناسی مشاوره ایران به شماره 6943، دارای پروانه اشتغال به شماره 8139، و مجوز فعالیت از سازمان بهزیستی را کسب کرده است.ایشان عضو انجمن روانشناسان ایران، استاد دانشگاه و یک تراپیست خوب در تهران است. مرکز مشاوره روانشناسی داناک مشاور با مشاوره حضوری و تلفنی آماده ارائه خدمات به دو نوع حضوری و مشاوره تلفنی به متقاضیان ارجمند می باشد.

این مرکز آماده ارائه خدمات روانشناسی به صورت تلفنی به مراجعینی است که که مشغله ی کاری زیادی دارند و وقت و هزینه کافی برای مراجع حضوری به کلینیک روانشناسی را ندارند.مرکز روانشناسی داناک مشاور با دارا بودن مجوز از سازمان نظام روانشناسی ایران با بهره گیری از مشاورین مجرب در خدمت مراجعین محترم خواهد بود. در کلینیک روانشناسی داناک مشاور مشاوره فردی ارائه می شود که مسایلی مانند: افسردگی ، وسواس ، عدم اعتماد بنفس،فقدان انگیزه ،بدبینی و اضطراب و ترس و پرخاشگری می پردازد.

مرکز مشاوره داناک مشاور به افراد کمک می کند تا به یک زندگی روانی متعادل بپردازند.در این مرکز با کمک متخصصان روان درمانی، درمان وسواس و همین طور اموزش مهارتهای زندگی و حل مساله برای مراجعین در نظر گرفته شده است. مشاوره خانواده در این مرکز به اختلافات زناشویی می پردازد که مراجعین می توانند با مشاوره حضوری یا تلفنی برای حل تعارضات خود از مشاوره درمانگران استفاده کنند.

در مرکز داناک مشاور مشاوره خیانت انجام می شود که افراد بعد از خیانت و بی وفایی احساسات مختلفی مثل خشم و غم و افسردگی و… را تجربه می کنند که راه کارهای لازم جهت حل مشکل بیان می شود که آیا می شود اعتماد از دست رفته را برگرداند؟ آیا می شودچشم پوشی کرد؟ آیا می شودعلت خیانت را پیدا کرد؟

مشکلات جنسی گاهی از نظر زوجین نادیده گرفته می شود و زوجین تمایلی به ابراز آن ندارند مشاوره جنسی در این گونه موارد هم می تواند کمک کننده باشذ در مرکز مشاوره داناک مشاوره طلاق صورت می گیرد که درمانگر به این موضوع می پردازد که چرا چنین مساله ای به وجود آمده و چطور می شود آن را حل و فصل کرد؟ آیا به فرزندان خو فکر کرده اند ایا ادامه زندگی امکان پدیر است؟آیا امیدی به ادامه زندگی وجود دارد؟

مشاوره ازدواج هم از دیگر که در این مرکز انجام میشود کمک بزرگی به ارزیابی وَ شناخت افراد از هم می کند این که افراد با چه هدفی ازدواج می کنند ایا تناسبی باهم دارند یا خیر. مشاوره کودک و ماتی است که در این مرکز انجام می شود،که با بهره گیری ازاین نوع مشاوره می توانید از بسیاری از مسائل احتمالی آیتده کودکان و نوجوانان خود در بزرگسالی پیشگیری کنید.

مشاوره شغلی هم از دیگر خدمات درمانگران این مرکز می باشد که با انتخاب درست و اوصولی شغل در زندگی، افراد می توانند از استرس و چالشهایی که بعضی انتخابات غیر اصولی مشاغل ایجاد می کنند در زندگی شغلی خود پیشگیری کنند.

دکتر مارال حقیقی کرمانشاهی در کلینیک روانشناسی داناک مشاور دارای کارشناسی روانشناسی و کارشناسی ارشد روانشناسی و دکترای روانشناسی عمومی، عضو سازمان نظام روانشناسی مشاوره ایران به شماره 6943، دارای پروانه اشتغال به شماره 8139، دارای مجوز فعالیت از سازمان بهزیستی، عضو انجمن روانشناسان ایران استاد دانشگاه و یک تراپیست خوب در تهران است. همچنین مدیریت کلینیک روانشناسی داناک مشاور را بر عهده دارد.

  • دکتر علی صاحبی

ایشان دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد «دانشگاه تهران» تحصیل کرده اند و در سال ۱۳۷۵ در رشته‌روان‌شناسی بالینی از «دانشگاه نیو ساوث ولز» درجه‌ی دکتری گرفت، و در ۱۳۷۷ دوره‌ی پسا دکتری خود را دراختلالات وسواس در کلینیک اختلالات اضطرابی «دانشگاه سیدنی» گذراند.

  • دکتر لادن فتی

دکتر فتی دارای دکترای روانشناسی بالینی و درمانگر، پژوهشگر و مدرس حوزه شناختی رفتاری است. وی درسال 1362 وارد مقطع کارشناسی روانشناسی بالینی در دانشگاه شیراز شده و در دو مقطع کارشناسی ارشد و دکترای روانشناسی بالینی در دانشگاه علوم پزشکی ایران تحصیل کرده است.

  • دکتر فرشته موتابی

خانم دکتر موتابی دکترای روان‌شناسی بالینی از دانشگاه علوم بهزیستی وتوانبخشی،کارشناسی ارشد روان‌شناسی بالینی از انستیتو روان‌پزشکی تهران، از دانشگاه علوم پزشکی کارشناسی روان‌شناسی بالینی از دانشگاه تبریز عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی.

  • دکتر حسن حمید پور

دکتر حمیدپور کارشناسی روانشناسی ‏عمومی اصفهان، کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی دانشگاه فردوسی مشهد، دکتری روانشناسی بالینی از علوم بهزیستی و توانبخشی، تهران است.

  • دکتر حمزه گنجی

ایشان دکتری روانشناسی از دانشگاه پل والری /مونت‌پلیه فرانسه کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی از دانشگاه تهران، مدیر گروه روانشناسی دانشگاه آزاد رودهن، هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی.

  • دکتر غلامعلی افروز

غلامعلی افروز روان‌شناس ایرانی، عضو شورای سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی ایران و رئیس سابق سازمان نظام روان‌شناسی و مشاوره است. ایشان مدتی ریاست دانشگاه تهران و مدتی نیز ریاست دانشکده روان‌شناسی دانشگاه تهران را بر عهده داشت.

یک روانشناس خوب چه ویژگیهایی دارد؟

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره ازدواج

دانستن اینکه چه ویژگی‌هایی در یک روانشناس خوب مهم ‌تر است می‌تواند ارزشمند باشد. چه به دنبال درمان باشید، چه در حال کاوش در یک حرفه در روان‌شناسی یا هر دو باشید. خصوصیات شخصی ممکن است ذاتی یا اکتسابی باشد. روانشناسان موفق دارای بسیاری از ویژگی های بین فردی هستند که شما در دوست یا مربی به دنبال آن هستید. آنها صمیمی و دلگرم کننده هستند.

اشتیاق برای یادگیری

تعهد به یادگیری مادام العمر مشخصه اصلی یک روانشناس تواناست. از آنجایی که ایده‌ها و رویکردهای درمانی جدید به طور مداوم ظهور می‌کنند، روانشناسان باید با شرکت در سمینارها، بررسی یافته‌های تحقیقات مبتنی بر شواهد و مشورت با همکاران، حرفه خود را حفظ کنند. اگر روانشناس آمادگی کافی برای کار با نوع خاصی از درمانجو یا موقعیت را نداشته باشد، تمایل به کمک به افراد می تواند نتیجه معکوس داشته باشد. یک تراپیست خوب لازم است توجه داشته باشد که توصیه های نامناسب یا تشخیص نادرست می تواند به شدت به مراجع آسیب برساند.

مشاور خوب در تهران

یکدلی

بهترین روانشناسان احساس همدلی و نگرانی واقعی دارند. آنها متوجه تفاوت های ظریف در لحن صدا و زبان بدن می شوند. مهارت هایی مانند گوش دادن فعال و تأمل، مراجع را تشویق می کند تا افکار، احساسات و باورهای سرکوب شده را به اشتراک بگذارد. روانشناسان با درک و پذیرش احساسات قدرتمندی که تخلیه می شوند، ارتباط برقرار می کنند.

توانایی حل مسئله

گرچه روانشناسان وسوسه انگیز هستند، اما در برابر اصرار توصیه کردن مقاومت می کنند. در عوض، آنها صبورانه منتظر می مانند تا درمانجو صحبت کند، مشکلات را شناسایی کند و دلایل نارضایتی از شرایط زندگی را بیان کند.

مرزهای مناسب

روانشناسان به مرزها پایبند هستند و هرگز از خط رابطه حرفه ای و درمانی عبور نمی کنند. آنها فاصله شخصی مناسب را حفظ می کنند. پس از ساعت‌هایی که روان‌شناس در دسترس نیست، به مراجعان دستورالعمل‌هایی برای درخواست کمک داده می‌شود.

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره خیانت

اعتماد

درمانجویان متوجه می شوند که آیا یک روانشناس قابل اعتماد است یا خیر. روانشناسان با تاکید بر رازداری نشان می دهند که می توان به آنها اعتماد کرد.. روانشناسان به مراجعان اطمینان می دهند که آزادانه افکار و احساسات خود را بدون قضاوت به اشتراک بگذارند. بازخورد به درمانجویان سازنده و حمایت کننده است.

صبر

روانشناسان خوب واقع گرا هستند که تشخیص می دهند که رفتارهای طولانی مدت و ناسازگار را نمی توان به سرعت فراموش کرد. به جای اینکه به درمانجو بگویند چه چیزی را باید تغییر دهد و چگونه آن را تغییر دهد، با صبر و حوصله درمانجو را در فرآیند خودیابی راهنمایی می کنند. آنها می پذیرند که پیشرفت غیرخطی است و پسرفت ها رایج است. درمانجویان عصبانی یا مقاوم را قبل از اینکه آماده انجام این کار شوند را مجبوربه تغییر نمی کنند.

حساسیت بین فرهنگی

خودآگاهی و تعهد به تنوع، از ویژگیهای نمونه یک روانشناس خوب مؤثر است. روانشناسان آگاه اجتماعی ساختارهای اجتماعی مانند نژاد، قدرت، امتیازات و ستم سیستمی را درک می کنند. آنها تعصبات شخصی خود را می شناسند و با آنها مقابله می کنند و در عین حال تلاش می کنند در عمل خود منصفانه و عادلانه، باشند. رویکردهای مختلف روانشناسی یکی دیگر از اموری است که یک روانشناس باید به آن توجه داشته باشد.

روان درمانی چیست؟

اغلب، مردم با شنیدن کلمه “درمان” عصبانی می شوند. اما برخلاف تصور غلط رایج، روان درمانی فقط برای کسانی نیست که با بیماری روانی دست و پنجه نرم می کنند. این می تواند برای هر کسی که استرس، احساسات شدید یا تغییر زندگی را تجربه می کند و می خواهد زندگی خود را بهبود بخشد، مفید باشد.روان‌درمانی یا گفتار درمانی توسط روانشناسی بالینی و روانشناسی شخصیت یا دیگر گرایشات روانشناسی مکانی امن و بدون قضاوت را برای شما فراهم می‌کند تا تجربیات خود را بیان کنید، راهکارهای خود را کشف کنید و مهارت‌هایی را برای مقابله با چالش‌های مختلف زندگی توسعه دهید.

یکی از نشانه هایی که به شما پیشنهاد می کند چه زمانی با روانشناس به صورت مشاوره روانشناسی تلفنی یا مشاوره روانشناسی آنلاین یا به صورت حضوری مشورت کنید، این است که از نظر روحی و جسمی استرس دارید و به خصوص زمانی که در مرحله گذار از زندگی خود هستید، احساس استرس می کنید. بسیاری از اوقات ما اغلب با تغییرات زندگی مواجه می شویم، یا شغل را تغییر می دهیم یا هر تغییر دیگری که در زندگی رخ داده است را تجربه می کنیم .

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره مهارتهای زندگی

فرق روانشناس، روانپزشک و تراپیست (درمانگر) چیست؟

روانپزشکان پزشکان رشته پزشکی هستند و آموزش پزشکی تخصصی در زمینه بیماری های روانی دارند. روانپزشکان می توانند نسخه بنویسند و ممکن است روان درمانی یا گفتگو درمانی را به بیماران خود ارائه دهند.روانشناسان معمولا دارای مدرک دکتری در روانشناسی بالینی یا مشاوره هستند. آنها همچنین می توانند بیماران را با استفاده از روان درمانی درمان کنند و در تشخیص های روانپزشکی آموزش دیده اند.

بهترین مشاور در تهران

روانشناسان می توانند در زمینه های بالینی، تحقیقاتی یا آموزشی کار کنند. برخلاف روانپزشکان، روانشناسان دارو تجویز نمی کنند. با این حال، در صورت نیاز به دارو در هنگام درمان بیمار، روانشناسان از نزدیک با روانپزشکان همکاری می کنند.”تراپیست” اصطلاح گسترده تری است که برای کسانی که در زمینه های مختلف آموزش دیده اند و برای کمک به مردم مجوز دارند، استفاده می شود.

کارهایی که تراپیست ها می توانند انجام دهند

ترایست ها می توانند مددکاران اجتماعی، مربیان زندگی، مشاوران ازدواج ،روانکاوان و مشاوران مدرسه باشند.اگرچه متخصصان زیادی وجود دارند که ادعا می کنند تراپیست هستند، ایده خوبی است که فردی را پیدا کنید که دارای اعتبار و مجوز برای کار در رشته خود باشد. اگر به دنبال یک تراپیست خوب در کلینیک روانشناسی هستید و یا متخصص سلامت روان هستید، با پزشک خود در مورد اینکه چه نوع درمانی برای شما مناسب است صحبت کنید.

چه زمانی برای مشکلات سلامت روان، استرس، مشکلات خواب، خشم و پرخاشگری، افسردگی و … باید از روانشناس خانم یا آقا کمک بگیرم؟مشکلات روانی مختلفی وجود دارد و می تواند افراد را به طور متفاوت تحت تاثیر قرار دهد. اگر نگران تغییرات در سلامت روان خود هستید یا هر یک از علائم زیر را تجربه می کنید،کمک فوری بگیرید.

علائم هشدار دهنده بیماری روانی عبارتند از:

  • تغییرات خلقی: تغییرات شدید در حالات یا احساسات شما در مدت زمان کوتاهی
  • مشکلات تفکر: مشکلات تمرکز، حافظه، گفتار یا تفکر منطقی
  • بی تفاوتی: از دست دادن علاقه به فعالیت ها یا افراد
  • تغییرات خواب یا اشتها: کاهش یا افزایش قابل توجهی در خواب یا اشتها
  • احساس قطع ارتباط: داشتن حس غیر واقعی بودن یا عدم توانایی در ارتباط با دیگران
  • کاهش عملکرد: ترک تحصیل، شغل یا فعالیت یا ناتوانی در انجام وظایف آشنا
  • رفتار غیرمعمول: رفتار عجیب یا غیرمعمول

آیا روانشناسی آنلاین برای من مناسب است؟

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره کودک

برخی از مزایای آنلاین یا E درمانی عبارتند از:

  • راحت می‌توانید جلسات را به‌ صورت آنلاین از خانه بدون نگرانی در مورد رفت‌وآمد انجام دهید.
  • فاصله اجتماعی آسان است و با درمان آنلاین در طول همه گیری ایمن باقی می ماند.
  • یک راه عالی برای شروع درمان،پ است .بسیاری از افراد ممکن است از شروع درمان بترسند. انجام جلسات آنلاین، ساده تر است می توانید درمان را بدون خطر امتحان کنید.

برخی از آسیب های درمان آنلاین عبارتند از:

  • مشکلات فناوری، مبارزه با رایانه یا تلفن برای انجام یک جلسه برای برخی می تواند سخت باشد.
  • ممکن است بیمه آن را پوشش ندهد، حتماً با بیمه خود چک کنید تا ببینید آیا آنها جلسات شما را پوشش می دهند یا خیر.
  • مجازی است، انجام یک جلسه آنلاین می‌تواند سخت باشد و امکان ارتباط و دیدن چهره به چهره تراپیست شما مزایای بی‌شماری دارد.

چگونه با روانشناس خود در مورد بیماری روانی صحبت کنید

اگر نگران سلامت روان خود هستید، با تراپیست خود صحبت کنید. این نکات می‌توانند مکالمه را آسان‌تر کنند، بنابراین می‌توانید کمک‌های لازم را دریافت کنید

  1. فهرستی از علائم، خلق و خوی خود و سایر تغییرات رفتاری یا ذهنی را برای نشان دادن به درمانگرخود نگه دارید.
  2. اطمینان حاصل کنید که پزشک شما سابقه پزشکی کامل شما را از جمله نسخه ها، مکمل ها و داروهای بدون نسخه حفظ می کند .
  3. روانشناسی را پیدا کنید که بتوانید به او اعتماد کنید و در مورد سلامت روان خود صادق باشید.
  4. سؤالات یا نگرانی‌های خودتان را یادداشت کنید تا در طول ویزیت درکلینیک روانشناسی به آنها مراجعه کنید.
  5. در نظر داشته باشید که یک دوست یا یکی از اعضای خانواده را با خود بیاورید که بتواند در طول درمان از شما حمایت کند.

داناک مشاور در تهران با حضور دکتر مارال حقیقی کرمانشاهی در خدمت درمانجوها در حوزه روانشناسی به صورت مشاوره تلفنی وحضوری می باشد. خدمات ما با تعیین وقت قبلی ارائه می شود. لطفا برای تعیین وقت تماس بگیرید.

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره روانشناسی

خدمات کلینیک روانشناسی داناک مشاور در زمینه های نگرانی های رایج: استرس، اضطراب، افسردگی، تروما، غم و اندوه و از دست دادن، مسائل مربوط به رابطه، نگرانی های رفتاری، مدیریت خشم ومسایل مربوط به کودکان و نوجوانان وغیره است.

فرق تراپیست و روانشناس و یک مشاور چیست؟

تفاوت بین روانشناسان، مشاوران و تراپیست ها به مهارت ها، تحصیلات لازم، مسئولیت های شغلی و سایر الزامات برای تضمین موقعیت ها در این زمینه بازمی گردد. در حالی که این سه شغل شباهت هایی دارند، اما هر کدام با انتظارات و عناوین شغلی متفاوتی همراه هستند.

مجموعه مهارت ها

مشاوران، تراپیست ها یا درمانگرها و روانشناسان باید مهارت های ارتباطی، شنیداری و بین فردی عالی داشته باشند. مشاوران با افراد یا گروه ها کار می کنند و بسیاری از متخصصان از تجربیات مختلف برای ارتباط با بیماران استفاده می کنند. تراپیست ها برای ارتباط با مراجع آموزش می بینند. یک تراپیست معمولاً یک رشته تخصصی مانند ازدواج یا خانواده درمانی را انتخاب می کند و مراجع را راهنمایی می کند تا به آنها در غلبه بر مسائل شخصی کمک کند. رازداری در جلسات مشاوره یکی دیگر از اصولی است که پایبندی به آن وظیفه هر مشاوری می باشد.

روانشناسان بالینی به مهارت های تحلیلی و مشاهده ای قوی نیاز دارند. این متخصصان تحقیقات انجام می دهند، اختلالات را تشخیص می دهند و بر کارآموزان نظارت می کنند. برخلاف روانشناسان، روانپزشکان آموزش پزشکی می بینند و می توانند دارو تجویز کنند.. به طور کلی، روانشناسان بیشتر از روانپزشکان با تراپیست ها و مشاوران مشترک هستند.

تحصیلات

بهترین روانشناس ها هم باید حداقل مدرک کارشناسی ارشد کسب کنند. در این سطح، دانشجویان در حین اتمام دوره کارشناسی ارشد، یک رشته تخصصی را انتخاب می کنند. پس از کسب مدرک لیسانس چهار ساله، هر گرایشی باید یک دوره کارشناسی ارشد 2-3 ساله و کار بالینی تحت نظارت را تکمیل کند. هر روانشناس به مدرک دکتری نیاز دارد و اکثر متخصصان دوره های مختلف راتا 3-4 سال می گذرانند. مدارک دکتری روانشناسی به لیسانس و فوق لیسانس روانشناسی همراه با تجربه حرفه ای نیاز دارد.

بهترین مرکز مشاوره در غرب تهران

این مدرک همچنین به کار بالینی تحت نظارت نیاز دارد و اکثر ایالت ها قبل از اینکه فرد واجد شرایط مجوز شود، به حدود دو سال نظارت بالینی نیاز دارند.روانشناسان دارای بالاترین سطح تحصیلات هستند و فقط موارد خاصی را در حوزه تخصصی خود درمان می کنند. این متخصصان همچنین ممکن است جهت گیری نظری خاصی مانند درمان شناختی رفتاری یا روانکاوی را برای درمان بیماران خود اتخاذ کنند.

الزامات و گواهینامه ها

مشاوران ممکن است به مجوز نیاز داشته باشند در حالی که تراپیست ها و روانشناسان هم به مجوز نیاز دارند. بسیاری از متخصصان مدرک لیسانس و تجربه تحت نظارت را برای برآورده کردن الزامات مجوز دولتی یا آژانس صدور گواهینامه ملی تکمیل می کنند.یک تراپیست باید مدرک کارشناسی ارشد را در یک رشته خاص روانشناسی دریافت کند و این رشته تعیین می کند که تراپیست کدام مجوز و گواهینامه را دنبال کند.

تراپیست ها همچنین تجربه تحت نظارت را از طریق دوره های کارآموزی یا رزیدنتی تکمیل می کنند. اگرچه اکثر ایالت های آمریکا مجوز روانشناس را برای افراد بدون مدرک دکتری صادر نمی کنند. بعضی ایالت ها هم برای استفاده از عنوان “روانشناس” برای پزشکان مجوز لازم دارند. علاوه بر 1 تا 2 سال تجربه تحت نظارت، یک روانشناس می تواند گواهینامه پیشرفته کسب کند.

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره با موبایل

مراقبت ازدرمانجو

مشاوران معمولاً به درمانجویان خود راهنمایی می کنند. از آنجایی که مشاوره حوزه وسیعی است، رویکرد مشاوران به مراقبت از بیمار بسیار متفاوت است، اگرچه مشاوران معمولاً در حوزه تخصصی خود باقی می مانند.تراپیست ها اغلب نیاز به مجوز برای تمرین دارند، بنابراین تراپیست ها فقط بیمارانی را می بینند که در حوزه تخصص آنها قرار دارند. بسیاری از تراپیست ها از یک جهت گیری نظری خاص برای هدایت عمل خود استفاده می کنند، مانند رفتار درمانی شناختی، که به مراجع اجازه می دهد افکار منفی خود را بپذیرد و آنها را با مثبت اندیشی جایگزین کند.

مشاوره تلفنی

اگر می‌خواهید ببینید چگونه می‌توانید خود را در هر زمینه‌ای از زندگی بهبود ببخشید یا اگر می‌خواهید ببینید که آیا ما می‌توانیم کمک، مشاوره یا راهنمایی ارائه دهیم – لطفاً با کلینیک روانشناسی داناک مشاور تماس بگیرید.

مشاوره گرفتن از تراپیست در تهران و شهرهای دیگرمی تواند برای شما سودمند باشد . مشاوره روانشناسی رایگان معمولا در سازمانهای بهزیستی انجام می گیرد. رویکردهای مقایسه ای و موقعیتی برای کاوش جنبه های تعاملی مشاوره های تلفنی و درمان روانشناختی چهره به چهره نشان داده است که تفاوت اندکی بین حالت‌ها از نظر اتحاد درمانی، افشاگری، همدلی، توجه یا مشارکت در مقایسه با مشاوره حضوری وجود دارد. مشاوره در زمینه ازدواج و تشکیل یک زندگی مشترک موفق بهتر است به صورت حضوری و با حضور هر دو نفر، انجام گردد.

با این حال، جلسات تلفن درمانی به طور قابل توجهی کوتاه تر از جلسات حضوری است . روز به روز تعداد بیشتری از روان درمانگران و مشاوران روان درمانی جلسات را از راه دور ارائه می دهند. اگر با برنامه شما مطابقت بیشتری داشته باشد یا تنها گزینه شما برای مراجعه به یک درمانگر خاص باشد، ممکن است این گزینه جذابی باشد. همچنین این امکان را برای شما فراهم می کند تا از درمانگران متفاوتی در سراسر جهان استفاده کنید .

امیدوارم که مطالب فوق برای شما مفید بوده باشد. موفق و شاد باشید.

درمان مشکلات خانوادگی

خانواده به گروهی از افراد گفته می شود که از طریق خویشاوندی یا از طریق ازدواج یا رابطه با همدیگربا هم مرتبط هستند. خانواده اساس نظم اجتماعی را تشکیل می دهد.هدف خانواده حفظ رفاه اعضای خود و جامعه است. در حالت ایده‌آل، خانواده‌ها قابلیت پیش‌بینی، ساختار و ایمنی را در زمانی که اعضا بالغ می‌شوند و مشارکت را یاد می‌گیرند. را دارا می شوند .از نظر تاریخی، اکثر جوامع بشری از خانواده به عنوان منبع اصلی دلبستگی، پرورش و اجتماعی شدن استفاده می کنند. مجموعه تخصصی مشاوره و روانشناسی داناک مشاور در ادامه به توضیحاتی مهم در این باره می پردازد. با ما همراه باشید:

مردم شناسان اکثر سازمان های خانواده را به عنوان ماتریفوکال (مادر و فرزندانش)، پاتری فوکال (پدر و فرزندانش)، زناشویی (یک زوج متاهل دارای فرزندان، که خانواده هسته ای نیز نامیده می شود)، آوونکولار (یک مرد، خواهرش و فرزندانش) طبقه بندی می کنند. خانواده های گسترده علاوه بر والدین و فرزندان، ممکن است شامل پدربزرگ و مادربزرگ، خاله، عمو یا پسرعمو باشد.

یکی از کارکردهای اولیه خانواده،پرورش فرزندان است. این می تواند از طریق اشتراک مواد مادی (مانند غذا) رخ دهد. مراقبت کردن و پرورش فرزندان، حق و حقوق فرزندان و و پیوندهای اخلاقی و عاطفی از جمله وظایف والدین است . بنابراین، تجربه فرد از خانواده خود در طول زمان تغییر می کند. با این حال، تولید فرزند تنها کارکرد خانواده نیست. نرخ باروری کل زنان از کشوری به کشور دیگر متفاوت است، تعداد فرزندان والدین به شدت با تعداد فرزندانی که فرزندانشان در نهایت خواهند داشت همبستگی دارد.

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره خانواده

انواع خانواده

اگرچه انسان‌شناسان و جامعه‌شناسان فرهنگی اولیه غرب، خانواده و خویشاوندی را به طور جهانی با روابط «خونی» مرتبط می‌دانستند، تحقیقات بعدی نشان داده است که در عوض بسیاری از جوامع خانواده را از طریق ایده‌های زندگی مشترک درک می‌کنند. اشتراک غذا و به اشتراک گذاشتن مراقبت و پرورش. کار مادران و پدران برای گذراندن زمان بیشتری در خانه با فرزندان قابل قبول تر و تشویق می شود.

روشی که نقش‌ها بین والدین متعادل می‌شوند به رشد کودکان و یادگیری درس‌های ارزشمند زندگی کمک می‌کند. اهمیت ارتباط و برابری در خانواده ها برای جلوگیری از فشار نقش وجود دارد.از نظر تاریخی، رایج‌ترین نوع خانواده خانواده‌ای بود که در آن پدربزرگ و مادربزرگ، والدین و فرزندان به عنوان یک واحد با هم زندگی می‌کردند.

ازدواج اجباری کودکان در خانواده

کار اجباری کودک

ازدواج های اجباری در کودکان در مناطق خاصی از جهان، به ویژه در آسیا و آفریقا انجام می شود و این نوع ازدواج ها با میزان بالایی از خشونت خانگی همراه است.ازدواج اجباری ازدواجی است که در آن یک یا هر دو شرکت کننده بدون رضایت آزادانه ازدواج کرده باشند. مرز بین ازدواج اجباری و ازدواج توافقی ممکن است مبهم شود، زیرا هنجارهای اجتماعی بسیاری از فرهنگ ها حکم می کنند که هرگز نباید با تمایل والدین خود در مورد انتخاب همسر مخالفت کرد. در چنین فرهنگ هایی لازم نیست خشونت، تهدید، ارعاب و غیره اتفاق بیفتد، فرد صرفاً از روی فشار و وظیفه اجتماعی ضمنی، به ازدواج «رضایت» می دهد، حتی اگر نخواهد.

آداب و رسوم قیمت و مهریه عروس که در نقاطی از جهان وجود دارد، می تواند به خرید و فروش افراد برای ازدواج منجر شود.ازدواج کودکان ازدواجی است که در آن یک یا هر دو زوج زیر هجده سال سن داشته باشند. ازدواج کودکان در طول تاریخ رایج بود اما امروزه توسط سازمان های بین المللی حقوق بشر محکوم می شود.

ازدواج کودکان اغلب بین خانواده های عروس و داماد آینده تنظیم می شود، گاهی اوقات به محض تولد دختر ازدواج کودکان نیز می تواند توسط والدین رخ دهد.حقوق کودکان، حقوق بشر کودکان است، با توجه خاص به حقوق حمایت و مراقبت ویژه از کودکان زیر سن قانونی، از جمله حق آنها برای معاشرت با هر دو والدین، حق آنها برای هویت انسانی، حق آنها برای تامین سایر موارد اساسی آنها. نیازها و حق آنها برای رهایی از خشونت و سوء استفاده است.

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره خیانت

تفاوت جنسیتی در خانواده چگونه است؟

تأثیر نابرابر زندگی خانوادگی بر زنان و مردان در خانواده ،نه تنها زمان کلی را که زنان و مردان صرف مراقبت از فرزندان، نوه ها، افراد مسن یا افراد دارای معلولیت می کنند تعیین می کند، بلکه بر نابرابری های جنسیتی در مراقبت نیز تأثیر می گذارد. وقتی انواع مختلف خانواده ها با هم مقایسه می شوند، تفاوت مشخصی مشاهده می شود. در حالی که 85 درصد از زنانی که در یک زوج دارای فرزند زندگی می کنند حداقل 1 ساعت در روز کار مراقبت از کودک انجام می دهند، این تنها برای 67 درصد از مردان صادق است.

شکاف جنسیتی به 60 درصد افزایش می یابد. برای تهیه غذا و کارهای خانه، 92 درصد از زنان حداقل 1 ساعت در روز آشپزی می کنند.تشکیل خانواده در تحلیل وضعیت زنان و مردان از گروه های سنی مختلف نقش دارد. گروه سنی که به احتمال زیاد هر روز کارهای مراقبتی بدون دستمزد را انجام می دهند، گروه سنی 25 تا 49 ساله است، گروهی که به احتمال زیاد فرزندان خردسال دارند.

در مجموع، 61 درصد از زنان این گروه سنی هر روز از دیگران مراقبت می کنند در حالی که این میزان در مردان 39 درصد است. در واقع، زنان در طول زندگی خود زمان بیشتری را نسبت به مردان در کارهای مراقبتی صرف می کنند. شکاف جنسیتی در بین جوانان (15 تا 24 سال) کمتر است و تنها 3٪ از مردان جوان هر روز کارهای مراقبتی را انجام می دهند.الگوهای مختلف اجتماعی شدن و هنجارهای جنسیتی نیز در رابطه با تهیه غذا آشکار است، به طوری که 21 درصد مردان جوان هر روز آشپزی می کنند در مقایسه با 42 درصد زنان جوان.

این مطلب را نیز بخوانید: خشم و پرخاشگری

خانواده درمانی چیست؟

کار با خانواده شامل آموزش، مشاوره و مهارت های مقابله با خانواده های دارای اختلالات روانپزشکی مختلف است. مداخلات مختلفی برای اختلالات مختلف مانند افسردگی، روان پریشی، مشکلات مربوط به کودکان و نوجوانان و اختلالات مصرف الکل وجود دارد. چنین خانواده هایی نیاز به آموزش روانی در مورد بیماری مورد نظر دارند و علاوه بر این، به اطلاعاتی در مورد نحوه برخورد با فرد شاخص مبتلا به بیماری روانپزشکی نیاز دارند.

مشکلات خانوادگی

آموزش روانی شامل ارائه اطلاعات اولیه در مورد بیماری، سیر آن، علل، درمان و پیش آگهی است. این جلسات آموزنده اولیه می تواند از دو تا شش جلسه بسته به زمان در دسترس با مراجعان و خانواده آنها طول بکشد. مداخلات ساده ممکن است شامل برخورد با تعارضات والدین و نوجوانان در خانه باشد.

خانواده درمانی شکل ساختار یافته ای از روان درمانی است که به دنبال کاهش پریشانی و تعارض با بهبود سیستم های تعامل بین اعضای خانواده است. این یک روش مشاوره ایده آل برای کمک به اعضای خانواده است که با یکی از اعضای خانواده که با اعتیاد، مشکل پزشکی یا تشخیص سلامت روان دست و پنجه نرم می کند، سازگار شوند. به طور خاص، خانواده ‌درمانگران، درمانگرهای رابطه‌ای هستند: آن‌ها عموماً بیشتر به آنچه بین افراد می‌گذرد علاقه‌مند هستند تا درون یک یا چند نفر.

بسته به تعارضات مورد بحث و پیشرفت درمان تا به امروز، یک درمانگر ممکن است بر تجزیه و تحلیل موارد خاص قبلی از تعارض تمرکز کند، مانند مرور یک حادثه گذشته و پیشنهاد راه‌های جایگزین ممکن است اعضای خانواده در طول آن به یکدیگر پاسخ دهند، یا در عوض ادامه دهند. به طور مستقیم به پرداختن به منابع تعارض در سطحی انتزاعی تر، مانند اشاره به الگوهای تعاملی که خانواده ممکن است متوجه آنها نشده باشد.خانواده درمانگران تمایل بیشتری به حفظ و/یا حل مشکلات دارند تا تلاش برای شناسایی یک علت واحد.

این مطلب را نیز بخوانید: اختلالات سوماتیک سمپتوم

اهداف خانواده درمانی

اهداف معمول خانواده درمانی بهبود ارتباطات، حل مشکلات خانوادگی، درک و رسیدگی به موقعیت های خاص خانوادگی و ایجاد یک محیط خانه با عملکرد بهتر است. علاوه بر این، شامل موارد زیر نیز می شود

  • بررسی پویایی های تعاملی خانواده و رابطه آن با آسیب شناسی روانی
  • بسیج نیروی درونی خانواده و منابع عملکردی
  • بازسازی سبک های تعاملی ناسازگار خانواده (از جمله بهبود ارتباطات)
  • تقویت رفتار حل مسئله خانواده

دلایل معمول مراجعه برای خانواده درمانی چه چیزهایی هستند؟

  • مشکلات رایج در خانواده ها
  • مشکلات زناشویی
  • تعارض والدین و کودک
  • مشکلات بین خواهر و برادر
  • اثرات بیماری بر خانواده
  • مشکلات سازگاری در بین اعضای خانواده
  • مهارت های فرزندپروری ناسازگار

خیانت در خانواده چگونه است؟

اگر تا به حال احساس کرده اید که یکی از اعضای خانواده به شما خیانت کرده است، تنها نیستید. در واقع، اکثر مردم در مقطعی از زندگی خود احساس می کنند که خانواده، دوستان یا یک رابطه کاری به آنها خیانت کرده اند.

وقتی خانواده به شما خیانت می‌کند، ممکن است احساس دردناکی داشته باشید، زیرا اینها افرادی هستند که طبق اکثر انتظارات معمولی می‌توانیم بیشتر به آنها اعتماد کنیم. در اینجا نکاتی وجود دارد که چگونه با یکی از اعضای خانواده که به شما خیانت کرده است کنار بیایید و چگونه از خیانت خلاص شوید تا بتوانید بر آسیب غلبه کنید و ادامه دهید.

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره پیش از ازدواج

برخی ازرایج ترین خیانت های خانوادگی

  • بی وفایی
  • خنجر زدن از پشت
  • شایعات
  • سرقت
  • داوری
  • دروغ گویی
  • رها شدن
  • حقارت

با قضاوت با این نمونه های خیانت خانوادگی، می توانید متوجه شوید که برخی از آنها ویرانگرتر از دیگران هستند. با این حال، هرگونه خیانت در اعتماد، اساس هر رابطه ای را از بین می برد .

چگونه با خیانت مقابله کنیم؟

تا حالا به این فکر کردی؟مقابله با خیانت خانواده بسیار سخت است. وقتی خانواده به شما خیانت می کند، ممکن است احساس کنید که شخصی به معنای واقعی کلمه از پشت به شما خنجر زده است. بسته به شدت، ضربه خیانت یک چیز واقعی است.

مشکل در خانواده

در هر صورت، قبل از اینکه به روشی عجولانه پاسخ دهید، کمی زمان بگذارید و فکر کنیدوقتی خانواده به شما خیانت می کنند چه می کنید؟وقتی کسی که به او اهمیت می دهید به شما خیانت می کند، بهبودی می تواند یک چالش باشد. کارهای شخصی زیادی وجود دارد که باید انجام دهید تا بتوانید راهی برای ادامه کار پیدا کنید.

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره روانشناسی

راهکارهایی برای مقابله با خیانت

  • با احساسات خود ارتباط برقرار کنید.

برای شروع بهبودی، باید بدانید که واقعا چه احساسی دارید. وقتی با احساسات واقعی خود در مورد موقعیت در تماس هستید، چه احساساتی را تجربه می کنید؟ عصبانیت؟ غمگینی؟ ترس؟ تعجب؟ شرم؟ تنهایی؟

  • ممکن است مدتی طول بکشد تا متوجه شوید پس از از بین رفتن شوک چه احساسی دارید.

  • در مقابل انتقام مقاومت کنید

حتی اگر شما از نوع انتقام جو نیستید، ممکن است اجبار شدیدی داشته باشید که به نوعی انتقام بگیرید. نکن! کوچک شدن در سطح آنها به شما کمک نخواهد کرد. برخیز و آدم بهتری باش.

  • خودتان را جدا کنید

بهترین کاری که می توانید برای خودتان انجام دهید وقتی احساس می کنید به شما خیانت شده این است که خود را از کسی که به شما خیانت کرده است جدا کنید. این به معنای فیزیکی، احساسی و الکترونیکی است. به پیام های متنی پاسخ ندهید، با آنها (یا درباره آنها) در رسانه های اجتماعی ارتباط برقرار نکنید، فقط آنها را از زندگی روزمره خود حذف کنید. شروع به آوردن آرامش برای شما خواهد کرد.

این مطلب را نیز بخوانید: تست رایگان روانشناسی گلاسر

  • حفاری عمیق

دلایل مختلفی وجود دارد که چرا ممکن است کسی به دیگری خیانت کند. کاوش عمیق کنید و سعی کنید دلیل این اتفاق را بیابید.

  • رابطه را در نظر بگیرید

گاهی اوقات خیانت زمانی اتفاق می افتد که شما از هم دور شده اید تا دوباره توجه خود را جلب کنید.

  • به دنبال مشاوره باشید

اگر هنوز برای غلبه بر خیانت به کمک نیاز دارید، این کاملا طبیعی و طبیعی است وقتی با خیانت کسی که دوستش دارید روبرو شوید. گاهی اوقات یک طرف سوم، بی طرف، می تواند به شما کمک کند تا احساسات خود را درک کنید، چرا اتفاقی افتاده است، و چگونه ادامه دهید.

  • صحبت کنید

هنگامی که کمی زمان و فضایی را از درد فوری خیانت به خود اختصاص دادید، آن را با یکی از اعضای خانواده خود در میان بگذارید و سعی کنید بفهمید چه اتفاقی افتاده است.

دلایل خیانت در خانواده

“خیانت می تواند ناشی از چیزهای زیادی از جمله حسادت، طمع، قدرت و ترس باشد. این دلایل می تواند افراد را، حتی به اندازه خانواده، وادار کند که به دلایل شخصی خود علیه شما رفتار کنند، حتی اگر به معنای ایجاد درد برای شما باشد.بسیاری از مواقع خیانت ممکن است به این دلیل اتفاق بیفتد که بسیاری از چیزهای کوچک باعث شده است که فرد احساس عصبانیت، قطع ارتباط یا نداشتن راهی برای برقراری ارتباط با شما کند. دلیلش مهم نیست، خیانت را درست نمی کند. با این حال ممکن است درک آن و یادگیری از آن را آسان تر کند.همانطور که گفته شد، ممکن است این پازلی باشد که هرگز واقعاً آن را حل نخواهید کرد، بنابراین ممکن است مجبور شوید با آن نیز صلح کنید.

این مطلب را نیز بخوانید: تست رایگان روانشناسی بک

خیانت درخانواده با انسان چه می کند؟

یک خیانت جدی توسط خانواده می تواند شما را از بین ببرد. می تواند حساب های اعتماد شما را خالی کند و اعتماد به کسی را سخت کند. اما مسئله این است که ما باید بتوانیم اعتماد کنیم. برای اینکه فردی شاد باشیم، می خواهیم باور کنیم. به همین دلیل بسیار مهم است که به خودتان زمان بدهید تا از طریق خیانت کار کنید.خیانت می تواند به گونه ای به مردم آسیب برساند که یافتن خوشبختی و آرامش در زندگی را هم برای فرد خیانتکار و هم برای فرد خیانت شده دشوار کند.

خانواده وسبک فرزند پروری

در تمام گروه های نژادی و قومی، کاهش چشمگیر خانواده های بسیار پرجمعیت دیده می شود. تحقیقات نشان می دهد که تعداد فرزندان خانواده ها بر اساس میزان تحصیلات ، نژاد و قومیت متفاوت می باشدودر برخی از آنها ظهورخانواده های دو فرزند و زوال خانوده های 4 فرزندی دیده می شود . همه ما می‌خواهیم بهترین والدینی باشیم که می‌توانیم برای فرزندانمان باشیم، اما اغلب توصیه‌های متناقضی درباره نحوه تربیت فرزندی با اعتماد به نفس، مهربان و موفق وجود دارد. و هر جنبه‌ای از والدین بودن در طول همه‌گیری پیچیده‌تر و پرمشغله‌تر بوده است، با والدینی که تکالیف جدید پیچیده‌تر و تصمیم‌گیری‌های جدید مضطرب را مدیریت می‌کنند، همگی در حین رسیدگی به سؤالات معمولی که در زندگی روزمره با فرزندانی که دوستشان داریم، مطرح می‌شوند.

این مطلب را نیز بخوانید: اهمیت رازداری در مشاوره

والدین مدرن تمام اینترنت را در اختیار دارند و از هیچ مرجعی پیروی نمی کنند. سخت است که بدانیم به چه کسی یا چه چیزی اعتماد کنیم. در اینجا، ما در مورد این صحبت خواهیم کرد که چگونه به فرزندتان کمک کنید تا بدون از دست دادن خود به فردی تبدیل شود که واقعاً دوست دارید.خبر خوب: هیچ راه درستی برای تربیت فرزند وجود ندارد تحقیقات به ما می گوید که برای تربیت کودک متکی به خود با عزت نفس بالا، مقتدر بودن مهم است. شما می خواهید فرزندتان به جای اینکه از شما بترسد، به شما گوش دهد، به شما ا حترام بگذارد و اعتماد کند.

شما می خواهید حامی باشید، اما نه یک والد بی ثبات. این موارد به راحتی به عنوان هدف تعیین می شوند، اما به سختی می توان به آنها دست یافت. چگونه تعادل مناسب را پیدا می کنید؟رویکرد شما باید ثابت، محکم و محبت آمیز باشد. به فرزندتان کمک کنید تا از طریق تجربه یاد بگیرد که تلاش باعث ایجاد اعتماد به نفس می شود و به شما کمک می کند تا با چالش ها مقابله کنید. انتظارات خود را در مورد توانایی فرزندتان به طور مستقل تنظیم کنید، ،تعارضات را حل کنید و همواره در نظر داشته باشید هیچ راه درستی برای تربیت فرزند وجود ندارد. تمام تلاش خود را بکنید، به خودتان اعتماد کنید و از همراهی افراد کوچک زندگیتان لذت ببرید.

منابع:

https://familyfocusblog.com/when-family-betrays-you/

https://www.pewresearch.org/social-trends/2015/05/07/childlessness

https://www.ncbi.nlm.nih.gov/coreutils/nwds/img/logos/AgencyLogo.svg

بیش فعالی در کودکان (ADHD)

اختلال بیش فعالی کمبود توجه (ADHD) وضعیتی ازسلامت روان است که می تواند باعث بیش فعالی و رفتارهای تکانشی شود. افراد مبتلا به ADHD ممکن است در تمرکز حواس خود روی یک کار یا بی حرکت نشستن برای مدت طولانی مشکل داشته باشند. این مقاله به همت تیم تحقیقات مرکز مشاوره داناک مشاور تنظیم شده تا اطلاعاتی در این زمینه به مخاطبین عزیز عرضه شود.

بسیاری از افراد درگیر بی توجهی وکاهش سطح انرژی می شوند. این موضوع در یک فرد مبتلا به ADHD، در مقایسه با افرادی که ADHD ندارند.بیشتردیده می شود . اختلال بیش فعالی کمبود توجه می تواند تأثیرات شدیدی بر تحصیل، کار، روابط اجتماعی و زندگی افراد داشته باشد.اختلال نقص توجه یا بیش فعالی یکی از شایع ترین اختلالات روانی است که روی کودکان تاثیرمی گذارد.

نشانه های (ADHD)

بی توجهی (ناتوانی در حفظ تمرکز)، بیش فعالی (زیاد از حد حرکت کردن به طوری که تناسبی با محیط ندارد و تکانشگری (کارهایی که با عجله و بدون فکر انجام می شود) است. ADHD یک اختلال مزمن و ناتوان کننده در نظر گرفته می شود که افراد را در بسیاری از جنبه های زندگی از جمله دستاوردهای تحصیلی و حرفه ای، روابط بین فردی و عملکرد روزانه تحت تاثیر قرار می دهد. ADHD در صورتی که درمان نشود می تواند منجر به کاهش عزت نفس و عملکرد اجتماعی ضعیف در کودکان شود. در بزرگسالان مبتلا به ADHD ممکن است که درگیرعلائمی مانند کم ارزش دانستن خود، حساسیت نسبت به انتقاد، و افزایش انتقاد از خود شود که امکان دارد به دلیل انتقاد زیاد از آنها در طول دوره ی زندگیشان باشد .

این مطلب را نیز بخوانید: رویکردهای روانشناسی

تخمین زده می شود که 8.4٪ از کودکان و 2.5٪ از بزرگسالان ADHD دارند . ADHD بیشتر وقتها برای اولین بار در کودکان در سنین مدرسه ،زمانی شناخته می شود که باعث آشفتگی در کلاس درس یا ایجاد مشکلاتی در کار مدرسه شود. با درنظر گرفتن تفاوت در چگونگی آشکار شدن نشانه ها ی این بیماری این اختلال در پسران بیشتر از دختران به چشم می خورد. با این حال، این موضوع به این معنا نیست که پسران بیشتر به ADHD مبتلا هستند. ADHD پسران بیشتر مواقع با بیش فعالی و دیگر نشانه های بیرونی خودش را نشان می دهد .این در حالی است که ADHD در دختران به صورت بی تحرکی دیده می شود .

بیشفعالی کودکان

بسیاری ازاین کودکان ممکن است در یک جا نشستن،منتظر نوبت بودن و توجه دچار مشکل باشند وبی قرارشوند و رفتار تکانشی از خود نشان دهند . با این حال، کودکانی که ADHD دارند از این نظر متفاوتند که نشانه ها ی بیش فعالی، تکانشگری، سازماندهی و/یا بی توجهی آنها به طور چشمگیری زیادتر ازمیزان انتظار برای سن رشدی آنان است. نشانه ها ی ذکر شده نباید نتیجه نافرمانی کودکان یا ناتوانی در درک وظایف یا درخواست اطرافیان باشد.

سه نوع اصلی ADHD وجود دارد

  • عمدتاً بی توجه
  • عمدتاً بیش فعال/تکانشی.
  • ترکیبی

تشخیص بر اساس وجود علامتهای ثابتی است که در یک دوره زمانی بوجود می آید و در شش ماه گذشته زیاد اتفاق افتاده است . در حالی که ADHD را می توان در هر سنی تشخیص داد، این آشفتگی از دوران کودکی آغازمی شود، علامتها باید قبل از سن 12 سالگی هم، درکودک وجود داشته باشد و بیشتر از ایجاد مشکل فقط در یک مکان باشد. به عنوان مثال، این نشانه ها فقط در خانه دیده نشوند .دستورالعملها را نمی توانند به درستی انجام دهند ، تمرکزکافی به روی مسائل مختلف را ندارند و در ساماندهی کارها مشکل دارند برای تشخیص این نوع ADHD شش یا پنج مورد ازنشانه ها زیر اغلب رخ می دهد

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره کودک

عمدتاً بی توجه

  • به جزئیات توجه نمی کند یا در کارهای مدرسه یا شغلی اشتباه می کند.
  • در تمرکز روی کارها یا فعالیت‌ها، مانند سخنرانی، مکالمه یا مطالعه طولانی مشکل دارد.
  • به نظر می رسد وقتی با او صحبت می شود گوش نمی دهد (یعنی به نظر می رسد جای دیگری است).
  • دستورالعمل ها را دنبال نمی کند و تکالیف مدرسه، کارهای خانه یا وظایف شغلی را کامل نمی کند (ممکن است کارها را شروع کند اما به سرعت تمرکز خود را از دست می دهد).
  • در سازماندهی کارها مشکل دارد (مثلاً زمان را به خوبی مدیریت نمی کند؛ کارها را به صورت نامرتب انجام می دهد و نمی تواند در محدوده زمانی خاصی کارها را نجام دهد .
  • از کارهایی که مستلزم تلاش ذهنی مداوم است، مانند تهیه گزارش ها و تکمیل فرم ها، اجتناب می کند یا دوست ندارد.
  • بیشتر وقتها چیزهایی را که برای کارها یا زندگی روزانه لازم است از دست می دهد، مانند اوراق مدرسه، کتاب، کلید، کیف پول، تلفن همراه و عینک.
  • به راحتی حواسش پرت می شود.
  • کارهای روزانه مانند انجام کارهای خانه و انجام امور را فراموش می کند.در نوجوانان و بزرگسالان بزرگترممکن است فراموش کنند که به تماس های تلفنی پاسخ دهند، صورتحساب ها را پرداخت کنند و قرار ملاقات بگذارند.

نوع بیش فعال / تکانشی

بیش فعالی به حرکاتی خیلی زیاد مثل بی قراری، انرژی بیش از حد، ثابت ننشستن و پرحرف بودن اشاره دارد. تکانشگری به تصمیمات یا اقداماتی اشاره دارد که بدون فکر کردن به عواقب آن انجام می شود. برای تشخیص این نوع ADHD، شش یا پنج مورد از علائم زیر اغلب رخ می دهد

  • بی قراری می کند یا با دست یا پا ضربه می زند، یا روی صندلی تکان می خورد.
  • قادر به نشستن نیست (در کلاس درس، محل کار).
  • می دود یا از جایی که نامناسب است بالا می رود.
  • قادر به بازی یا انجام فعالیت های اوقات فراغت با آرامش نیست.
  • همیشه “در حال حرکت” است گویی توسط یک موتور هدایت می شود.
  • زیاد حرف میزنه
  • قبل از اینکه سؤالی تمام شود، پاسخی را به زبان می آورد (مثلاً ممکن است جملات افراد را تمام کند، منتظر صحبت کردن در مکالمات نیستید).
  • به سختی در انتظار نوبت خود می ماند، مثلاً در هنگام انتظار در صف.
  • حرف دیگران را قطع می کند یا به آنها نفوذ می کند (مثلاً مکالمات، بازی ها یا فعالیت ها را قطع می کند یا بدون اجازه از چیزهای دیگران استفاده می کند).

نوع ترکیبی

این نوع ADHD زمانی تشخیص داده می شود که نشانه های هر دو نوع ازADHD بی توجه و بیش فعال/تکانشی رعایت شود.

این مطلب را نیز بخوانید: ناسازگاری کودک

تشخیص و آزمایش ADHD

ADHD معمولاً توسط ارائه دهندگان سلامت روان تشخیص داده می شود. هیچ آزمایش خون یا تصویربرداری معمولی برای تشخیص ADHD وجود ندارد. گاهی اوقات، بیماران ممکن است برای آزمایش‌های روان‌شناختی اضافی (مانند آزمایش‌های عصبی روان‌شناختی یا روان‌شناختی) ارجاع داده شوند.

مشاوره کودک

صرف نظر ازاینکه ADHD به چه میزان شایع است ، پزشکان و محققان هنوز مطمئن نیستند که چه عاملی علت این بیماری است.محققان معتقدند که این اختلال ریشه عصبی دارد و همین طور ژنتیک هم ممکن است تاثیر گزار باشد . تحقیقات نشان می دهد که پایین بودن میزان دوپامین فاکتوری برای ADHD است تحقیقات دیگرتفاوت در ساختار مغز افراد را در ایجاد این بیماری نشان می دهد. یافته ها نشان می دهد که افراد مبتلا به ADHD حجم ماده خاکستری کمتری دارند .محققان هنوز در حال بررسی نشانه های اصلی ADHD مانند سیگار کشیدن در دوران بارداری هستند. یک مطالعه در سال 2017 مزایای یک آزمایش جدید برای تشخیص ADHD بزرگسالان را بیان کرد ، اما بسیاری از پزشکان معتقدند تشخیص براساس یک آزمایش امکان پذیر نیست. برای تشخیص(ADHD) پزشک نشانه هایی را که شما یا فرزندتان در 6 ماه گذشته داشته اید را بررسی می کند.پزشک شما به احتمال زیاد اطلاعاتی را از معلمها یا اعضای خانواده می گیرد و ممکن است از چک لیست ها و مقیاس های رتبه بندی برای بررسی نشانه ها استفاده کند.پزشکان همینطور ممکن است معاینات فیزکی لازم را هم انجام دهند.

این مطلب را نیز بخوانید: حسادت و ناسازگاری در کودک

درمان ADHD

درمان ADHD معمولاً شامل درمان‌های رفتاری، دارو یا هر دو است.

انواع درمان شامل روان درمانی یا گفتار درمانی است. با گفتار درمانی، شما یا فرزندتان در مورد اینکه چگونه ADHD زندگی شما را تحت تاثیر قرار داده وبر آن تاثیر گذاشته است صحبت می کنید و راه هایی برای مدیریت آن پیدا می کنید.

نوع دیگر درمان، رفتار درمانی است. این درمان می تواند به شما یا فرزندتان کمک کند تا نحوه نظارت و مدیریت بر رفتار خود را یاد بگیرید .زمانی که با ADHD زندگی می کنید،دارو درمانی هم می تواند موثر باشد. داروهای ADHD طوری ساخته شده اند که بر روی مواد شیمیایی مغز اثر بگذارند،به طوری که بتوانید رفتارهای تکانه ای و کارهای خود را مطلوبتر مدیریت کنید .

دارو های ADHD

دو نوع اصلی از داروهای مورد استفاده برای درمان ADHD داروهای محرک و غیر محرک هستند.محرک های سیستم عصبی مرکزی (CNS) رایج ترین داروهای (ADHD) هستند این داروها با افزایش دوپامین و نوراپی نفرین عمل می کنند.داروهای محرک سیستم عصبی مرسومترین داروهای تجویزی برای ADHD هستند.مثل متیل فنیدات (ریتالین) و محرک های مبتنی بر آمفتامین (آدرال).

درمان های طبیعی و غیر دارویی برای ADH

ضمن این که می توانیم از دارو برای درمان ADHD بهره بگیریم راهکارهایی دیگری هم برای بهبود علائم پیشنهاد می شود .می توانید تغییراتی در شیوه زندگی داشته باشید تا به به شما یا فرزندتان در کنترل نشانه های ADHDکمک کند. مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری (CDC) موارد زیر رایشنهاد می کند .

این مطلب را نیز بخوانید: کودک آزاری

  • خوردن یک رژیم غذایی مغذی و متعادل
  • حداقل 60 دقیقه فعالیت بدنی در روز داشته باشید
  • خواب با کیفیت
  • کاهش زمان استفاده روزانه از تلفن،کامپیوتر و تلویزیون

ADHD در بزرگسالان

بسیاری از کودکانی که مبتلا به ADHD تشخیص داده می شوند، در ادامه زندگی خود معیارهای این اختلال را برآورده می کنند و ممکن است اختلالاتی را نشان دهند که نیاز به درمان مداوم دارند.با این حال، گاهی اوقات تشخیص ADHD در دوران کودکی انجام نمی گیرد. بسیاری از بزرگسالان مبتلا به ADHD از ابتلا خودشان به ADHD بی اطلاع هستند.یک بررسی کلی معمولاً شامل ارزیابی نشانه های گذشته و فعلی، معاینه پزشکی و تاریخچه فرد ، و استفاده از مقیاس‌ها یا چک لیست‌های رتبه‌بندی بزرگسالان است. بزرگسالان مبتلا به ADHD با دارو، یا روان درمانی و یا ترکیبی درمان می شوند. دستور العملهایی برای مدیریت رفتار، مثل روشهایی برای کاهش حواسپرتی‌ها و وکمک به بالا بردن عملکرد و سازماندهی کارها ،ارائه می شود و حمایت اعضای نزدیک خانواده نیز می‌تواند مفید باشد.

آیا ADHD یک ناتوانی یادگیری است؟

در حالی که ADHD یک اختلال عصبی رشدی است، یک ناتوانی یادگیری به حساب نمی آید . با وجود این ، نشانه ها ADHD می تواند یادگیری را برای شما سخت تر کند. همین طور، امکان دارد ADHD دربعضی از افرادی که ناتوانی های یادگیری هم دارند رخ بدهد.برای کمک به کاهش هر گونه تأثیری بر یادگیری کودکان، معلمان می توانند دستورالعمل های فردی دانش آموز مبتلا به ADHD را ترسیم کنند. این ممکن است شامل دادن زمان اضافی برای تکالیف و تست ها یا ایجاد یک سیستم پاداش شخصی باشد.

نشانه هایی که با دیدن آنها باید به روانشناس مراجعه کرد.

مشاور کودک

این مطلب را نیز بخوانید: تست رایگان نیازهای اساسی گلاسر

  • تکانشگری.
  • بی نظمی وعدم اولویت بندی مشکلات.
  • مهارت های ضعیف مدیریت زمان
  • مشکل در تمرکز داشتن روی یک کار
  • مشکل در انجام چندین کار
  • فعالیت بیش از حد یا بی قراری.
  • برنامه ریزی ضعیف
  • عدم تحمل نا امیدی

نحوه ی رفتار با کودک مبتلابه ADHD

والدین در ارتباط بااین کودکان باید رفتارهای سنجیده ای از خود نشان دهند و مواظب صحبتهای خود، زبان بدن خود و ایما و اشاره هایشان باشند.کودکانی که ADHD دارند از تغییرات محیط اطرافشان استقبال نمی کنند و چندان برایشان مطلوب نیست .رفتارهای والدین در ارتباط با این کودکان می تواند به صورت حمایتی و قاعده مند باشد تا کمک بیشتری به رشد و شکوفایی فرزندشان کند.سعی شود در ارتباط با انجام کارهای روزانه کارهایی به او واگذارشود که به اندازه ی کافی فکر و ذهن او را درگیر کندزیرا که در صورت انجام کارهای ساده حواس آنها به سادگی پرت خواهد شد .این کار باعث می شود که قدرت انجام کارهای مهم را هم در آینده داشته باشند .رفتارهای خوب کودکتان را مورد تشویق قرار دهید.و کمک کنید تا رفتارهای نامطلوب کودکتان اصلاح شود.

زمان هایی را فراهم کنید تا کودکتان انرژی خود را تخلیه کند با شرکت در ورزشهای مورد علاقه علاوه بر تخلیه انرژی باعث کاهش افسردگی و اضطراب و بالا رفتن توجه و تمرکز کودک خواهد شد. یافته های علمی نشان می دهد که خواب بی کیفیت اثر نامطلوبی روی افرادی که ADHD دارند می گذارد سعی کنید کودکان در ساعتهای مشخص از شب به خوارود. در صورت انجام کارهای پیچیده سعی کنید کارها را به سطوح ساده تر دسته بندی کنید تا با احتمال پیروزی بیشتری آن را انجام دهند پیدا کنید که کدام یک از رفتارهای فرزندتان نیار به تصحیح و کدام یک نیاز به تشویق دارد .با انجام مدیتیشن و یوگا یا روشهای آرام سازی دیگر… تمرین کنید تا آرامش خود را به هنگام عصبانیت حفظ کنید.

این مطلب را نیز بخوانید: تست رایگان افسردگی بک

وقتی احساس خستگی در تعامل با فرزندتان می کنید استراحت کنید تا با انرژی بیشتری به امور رسیدگی کنید .ازکمک گرفتن از متخصصین غافل نشوید . برای ایجاد تغییرات در فرزنذتان صبور باشید .در مورد نوع رفتار با کودکتان با اطرافیان صحبت کنید. تسلیم نا امیدی و خستگی نشوید . در نظر داشته باشید که بیش فعالی توجیح مناسبی برای انجام کارهای نادرست نیست سعی کنید با واژه های مثبت با فرزنتان صحبت کنید تا احساس دوست نداشتنی بودن به او دست ندهد. استرسهای خودتان را در ارتباط با امور زندگی کنترل کنید تا بتوانید با آرامش با فرزندتان رفتار کنید .منتظر ماندن را با کودک خود تمرین کنید تا کودک مهارت کافی برای صبر کردن در اجتماع را داشته باشد. دلیل نپذیرفتن برخی خواسته های آنان را برایشان بیان کنید .

عوامل یا مواردی را که باعث حواسپرتی کودک می شود در محیط اطراف اوبه حداقل برسانید به کودکتان بگویید که فکرهای خود را بلند بیان کند تا شما هم از چگونگی تفکر او آگاه شوید و درنهایت با کودک خود مهربان باشید و از مقایسه خود و کودکتان با دیگران بپرهیرید.

اختلالات مرتبط با ADHD

  • اختلال طیف اوتیسم
  • اختلالات مخرب، کنترل تکانه و رفتار
  • اختلال ارتباط اجتماعی
  • اختلال یادگیری خاص

منابع

https://www.healthline.com/health/adhd

https://www.psychiatry.org/patients-families/adhd/what-is-adhd

https://www.medicalnewstoday.com/

چگونه ازدواجی موفق داشته باشم؟

ازدواج تعهدی است بین دو نفر، پیوستن قانونی زن و مرد به عنوان همسر. وقتی در مورد ازدواج صحبت می کنیم، به یک رابطه طولانی مدت فکر می کنیم که به وضوح شامل عشق، دوستی، حمایت نیمه ی دیگر شما و البته صبر است. ازدواج شکل سنتی عشق است که دو فرد، خانواده ها و فرهنگ های آنها را با هم متحد می کند.

این اقدام مبارکی است که هر فردی ممکن است انجام دهد، قبل ازتصمیم به ازدواج باید از خود بپرسد که آیا واقعاً برای این تعهد بزرگ آماده هستید؟ واین به این دلیل است که شامل زندگی دو نفر می شود که همدیگر را دوست دارند و می خواهند بقیه عمر خود را با حمایت و تحمل یکدیگر در شرایط سخت و سعادتمندانه در کنار هم زندگی کنند.

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره روانشناسی

دایره ازدواج زمانی شکل می گیرد که زن و مرد تصمیم می گیرند زندگی خود را با هم بگذرانند، تشکیل خانواده بدهند، فرزندان خود را با هم بزرگ کنند، اگرچه همه ازدواج ها موفق نیستند، و برخی افراد نمی توانند این مسئولیت بزرگ را بر عهده بگیرند و در نهایت از آن فردی که زمانی او را می خواستند جدا می شوند. تا بقیه عمرشان را تنها بگذرانند. هر شخصی مانند یک پایه است و نمی توان روی یک پایه ضعیف, ساختمانی ایجاد کرد، و با پایه های ضعیف عمر ساختمان طولانی نخواهد بود. همین مسئله در مورد انسان ها نیز وجود دارد، اگر به اندازه کافی قوی یا به اندازه کافی بالغ نباشید، نباید با کسی باشید، زیرا این موضوع روی او تاثیر خواهد گذاشت .

عوامل تحکیم ازدواج

· صداقت

صداقت به حفظ اعتماد متقابل و احترام در رابطه کمک می کند. عدم صداقت می تواند منجر به انبوهی از احساسات منفی مانند ناامنی، حسادت، بی اعتمادی و بی احترامی شود.

· وفاداری

وفاداری ازدواج را از تأثیرات خارجی محافظت می کند و زن و شوهر را نسبت به عشق یکدیگرمطمئن می سازد.

· خودکنترلی

کلید یک رابطه سالم، کنترل احساسات و واکنش‌های خود به موقعیت‌ها است. راه حل در کنترل خود به جای کنترل همسرتان نهفته است. به عنوان مثال، اگر همسرتان با شما بی ادبی می کند، می توانید به او بگویید: «اگر به بحث با من ادامه دهید، این بحث را متوقف می کنم و می روم. این عمل به شما کمک می کند تا وضعیت را از بدتر شدن کنترل کنید.

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره پیش از ازدواج

· برقراری ارتباط

ارتباط صرفا در مورد چیزهای روزمره کافی نیست. شما باید صمیمانه در مورد انتظارات واضح خود صحبت کنید زیرا رابطه شما را خاص می کند. گاهی اوقات، ما تمایل داریم به جای پرسیدن سوالاتمان از همسرمان، پاسخهایی رابرای خودمان فرض کنیم، بنابراین از این کار دوری کنیدو سؤالتان را بپرسید و نگرانی های خود را بیان کنید.

· گستاخ نباشید و فریاد نزنید

این احتمال وجود دارد که زوجین گاهی اوقات با هم دعوا و اختلاف نظر داشته باشند. اما، نکته کلیدی این است که با ذهنی آرام و خونسرد قدرت پذیرش مخالفت همسرتان را داشته باشید ودرباره آن صحبت کنید. مهم نیست که اوضاع چقدر سخت می شود، هرگز گستاخانه صحبت نکنید و اظهارات بد نکنید.

· گشاده رو باشید

با شریک زندگی خود راحت باشید و با آنها در مورد دوستان خود، به خصوص آنهایی که از جنس مخالف هستند، صحبت کنید تا از هرگونه سوء ظن جلوگیری کنید.

مطمئن شوید که هیچ رازی بین شما وجود ندارد. از همه مهمتر کاری نکنید که مجبور می شوید آن را از همسرتان پنهان کنید. حفظ اسرار در مورد دوستان، ایمیل ها، پول، تماس ها، سفرها و غیره قطعا یک مساله بزرگ است.

· گفتگوهای مثبت داشته باشید

ازدواج و گفتگو

از شکایت از همسرتان به اعضای خانواده یا دوستان خود دست بردارید. اگر مشکلی وجود دارد، باید آن را با شریک زندگی خود در میان بگذارید و مشکل را بین خود حل کنید. همچنین اجازه ندهید دیگران در مورد همسرتان بد صحبت کنند. اگر چنین کردند، فوراً آنها را متوقف کنید یا از آنجا دور شوید. وقتی به همسرتان نشان دهید که بدون توجه به هر کاری در کنار او ایستاده‌اید،او واقعاً احساس عشق می‌کند.

· خودتان را تغییر دهید

عاقلانه نیست که فکر کنید می توانید مردم را آنطور که می خواهید تغییر دهید. ما این قدرت را داریم که خودمان را برای ایجاد یک موقعیت ایده آل و دوست داشتنی برای یکدیگرتغییر دهیم. در ازدواج، تغییر به هر دو صورت کار می کند – شما مقداری می دهید و مقداری می گیرید. شما نمی توانید فرض کنید که همه چیز مطابق با میل شما پیش می رود. طرف مقابل هم باید حرفی برای گفتن داشته باشد.

این مطلب را نیز بخوانید: اهمیت موضوع رازداری در جلسات مشاوره

·مقاومت در برابر انحرافات

مرزها فقط برای شما و همسرتان نیست. آنها همچنین بین شما و جهان بیرون هستند. این محدودیت ها با دنیای بیرون به شما کمک می کند تا از روابط خارج از ازدواج و خیانت جلوگیری کنید. اگر متوجه شدید که به کسی تمایل دارید، با شریک زندگی خود گفتگوی صادقانه و باز داشته باشید. همسرتان به صداقت و وفاداری شما افتخار می کند و پیوند بین شما را قوی تر می کند.

· نبودن آزارهای فیزیکی

این مرز به هر قیمتی قابل عبور نیست. آزار جسمی مانند ضربه زدن، هل دادن یا سیلی زدن به یکدیگر هرگز قابل تحمل نیست.

· به همسرتان حسادت نکنید

حسادت یک فاجعه در رابطه شماست. اگر از خودتان ناراضی هستید، وتوانایی تغییرهمه چیز در رابطه خود را ندارید. وقتی به رشد، مهارت های اجتماعی، ظاهر یا هر چیز دیگری در همسرتان حسادت می کنید، به این معنی است که در رابطه احساس ناامنی می کنید. ناامنی شما را مجبور به شکستن تمام موانع در ازدواج می کند.

· ارزیابی موقعیت ها

شما باید بدانید که با ارزیابی موقعیت، کجا هارا مرز بندی کنید. گاهی اوقات تعیین حد و مرز در ازدواج ممکن است به شریک زندگی شما آسیب برساند، اما این بدان معنا نیست که برای رابطه شما بد است. برای مثال، ممکن است از همسرتان بخواهید که مسئولیت پرداخت قبوض خانه را به عهده بگیرد، زیرا می‌خواهید در کاری به خصوص سرمایه‌گذاری کنید و نیاز به زمان بیشتری دارید. بنابراین، قاطع باشید زیرا با این سرمایه گذاری ها آینده را تضمین می کنید.

·ببخشید

بخشیدن همسرتان می تواند چالش برانگیز باشد. اما، برای تقویت ازدواج شما ضروری است. حتی در مواقع درگیری، باید آنقدر متواضع باشید که ببخشید و تعارض هارا حل و فصل کنید. اما اگر اشتباه تکرار شد قاطع باشید.

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره با موبایل

· گاهی اوقات «نه» بگویید

در برخی موقعیت‌های زندگی شما باید «نه» بگویید، حتی اگر به شریک زندگی‌تان آسیب بزند. اگر همسرتان از شما می‌خواهد کاری غیرقانونی یا آزاردهنده انجام دهید، چاره‌ای جز «نه» گفتن ندارید.

· تعیین حد و مرز برای خود

قبل از اینکه محدودیت‌های شریک زندگی‌تان را اعلام کنید، با ایجاد حد و مرزهایی برای خودتان، قوانینی را برای خود قرار دهید. این کار همسرتان را تشویق می‌کند که از آن پیروی کند.

تفاهم در ازدواج

·برخی باورهای غلط درباره مرزها

مرزها در روابط اغلب به اشتباه درک می شوند و اشتباه خوانده می شوند. چند تصور غلط رایج در مورد تعیین مرزها:

افرادی که حد و مرز تعیین می کنند به عنوان خودخواه و سفت و سخت برچسب زده می شوند.

افرادی که مرزها را تعیین می کنند به عنوان کنترل کننده هایی تلقی می شوند که سعی می کنند آزادی شریک خود را محدود کنند.

مرزها به همسر شما دیکته می کند که چه کاری انجام دهد و چه کاری انجام ندهد.

مرز محافظت از خود به عنوان مجازاتی برای دیگری تلقی می شود. به عنوان مثال، وقتی شوهر علیرغم اینکه چندین بار به او گفته شده، اسراف می کند، زن انتخاب می کند که حساب بانکی جداگانه داشته باشد. انتخاب داشتن حساب بانکی برای خود برای شوهر مجازات به حساب نمی آید

حل تعارضات با همسر مقاوم ممکن است برای خود حد و مرزی تعیین کرده باشید. اما ممکن است همسرتان مشتاق نباشد که با شما همراهی کند، یا ممکن است بخواهد به مرزهای شما محدود نشود زیرا احساس محدودیت و گرفتاری می کند. اگر همسرتان در برابر مرزها مقاومت می کند، راه هایی برای برخورد با این موضوع وجود دارد:

این مطلب را نیز بخوانید: عشق و ازدواج

قبل از تصمیم گیری در مورد مرزها با شریک زندگی خود مشورت کنید:

  • به همسرتان این آزادی را بدهید که «نه» بگوید.
  • اگر اشتباه می کنید بپذیرید.
  • به فضای همسرتان احترام بگذارید.
  • به آنها زمان بدهید تا با مرزها کنار بیایند.
  • از کناره گیری از همسرتان، حمله کردن یا ایجاد احساس گناه در او خودداری کنید.
  • وقتی از مرزها عبور می کنید از همسرتان بازخورد بگیرید.

کلیدهای یک ازدواج موفق:

واضح وروشن ارتباط برقرار کنید.

به همسرتان بگویید که از حضور او در زندگی خود سپاسگزار هستید.

به عنوان یک زوج برای هم وقت بگذارید.

برای زمانهایی که تنها هستید برنامه ریزی کنید.

درک کنید که مخالفت کردن اشکالی ندارد.

بدنبال ایجاد اعتماد در رابطه باشید.

بخشیدن همدیگر را یاد بگیرید.

عوامل مخرب در ازدواج

نق زدن

تعاملی که در آن یک نفر به طور مکرر درخواستی را مطرح می کند، شخص دیگر به طور مکرر آن را نادیده می گیرد و هر دو به طور فزاینده ای آزرده می شوند. نق زدن مسئله ای است که هر زوجی در مقطعی با آن دست و پنجه نرم می کنند. نق زدن دایمی به طور بالقوه می تواند به اندازه زنا یا وضعیت بد مالی برای ازدواج خطرناک باشد. این دقیقا همان نوع ارتباط سمی است که می تواند در نهایت یک رابطه را از بین ببرد.

اولویت قرار ندادن یکدیگر

پس از ازدواج، یکدیگر را در اولویت قرار دهید. اما این به معنای چسبیدن به هم مانند چسب نیست. در عوض، ازدواج و بقیه تعهدات خود را به عنوان یک سیستم کنترل و تعادل در نظر بگیرید. اگر متوجه شدید که تمام وقت شما صرف کار کردن یا دویدن به دنبال بچه ها می شود، برای اطمینان از اینکه واقعاً زمانی را با هم می گذرانید یا نه مروری را در زندگیتان داشته باشید.

ارتباطات ضعیف

چگونه گفتن مطالبی که شما را در حین مطرح شدن آنها آزار می دهد، مهم است. در غیر این صورت، شما در حال تهیه دستور العملی برای تهیه رنجش و دعوا هستید. فریاد زدن و یا امتناع از صحبت کردن، راه‌های ناسالمی برای بحث کردن هستند. یاد بگیرید در مورد توقعات خود بدون سرزنش کردن طرف مقابلتان صحبت کنید.و مهارت های برقراری ارتباطات را فرا بگیرید.

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره ازدواج

حفظ اسرار

آیا اگر شریک زندگی تان هم دروغ های سفید کوچکی بگوید، ناراحت نمی شوید؟ روابط بر پایه اعتماد بنا می‌شوند و اگر نتوانید درموارد کوچک به هم اعتماد کنید جرات اعتماد به شریکتان در موضوعات بزرگتر را نخواهید داشت .همچنین شواهدی وجود دارد که نشان می دهد پنهان نگه داشتن راز از شریک عاطفیتان ممکن است به رابطه آسیب برساند زیرا به معنای عدم اعتماد به حمایت های شریک زندگیتان است .و اور آزرده خواهد کرد.

مرزهای ضعیف با خانواده یا دوستان

نداشتن حد و مرز در ازدواج عواقب وخیم بسیاری دارد. برخی از آنها کوچک و برخی دیگر بزرگ است .مرز آن خط یا محدودیتی است که شرکا برای محافظت از ازدواج خود تعیین می کنند و از استثمار خود جلوگیری می کنند. مرزها به شما این امکان را می دهد که بین خود و همسرتان خط بکشید و مالکیت و مسئولیت را بین
خودتان تقسیم کنید .خانواده و دوستان زمان و مکان دارند و نباید هر زمان که دوست داشتند در زندگی شما حضور داشته باشند. علاوه بر این، گفتگوها در مورد زندگی خصوصی خود را در خارج از ازدواج به حداقل برسانید.
همه ما اینجا بزرگسال هستیم و اگر کار اشتباهی انجام دادید یا به احساسات دیگری آسیب رساندید، باید عذرخواهی کنید.

سپاسگزاری نکردن

به خاطر کارهایی که همسرتان انجام می دهد، «متشکرم» بگویید، حتی اگریک کارعادی باشد.قدردانی به خصوص زمانی که یکی از شما درحال انجام کاری سخت و وقت گیر است .. حتی اگر شریک زندگی شما از چمن زنی لذت می برد، قدرت قدردانی از چمن های کاملاً آراسته شده را دست کم نگیرید.

این مطلب را نیز بخوانید: رویکردهای روانشناسی

اعمال حسادت

تفاوت زیادی بین پرسیدن در مورد روزی که سپری کرده و کباب کردن او در مورد هر لحظه ای که با شما نیست وجود دارد. وقتی شوهرتان می گوید که یک مدیر جدید در شرکتش استخدام شده است، نباید این جمله را بگویید: آیا او زیباست؟ همه ما ناامنی هایی داریم، اما رفتار حسادت آمیز مداوم و و مقایسه های همیشگی باعث فرسودگی آشکار در رابطه شما می شود.

اجتناب از کمک حرفه ای

گاهی اوقات حل مشکلات ازدواج به تنهایی کارساز نیست. اما تا زمانی که سعی نکنید مشکلات خود را با یک درمانگر ازدواج حل کنید،مشکلات را به حال خود رها نکنید. اینها متخصصان بسیار آموزش دیده ای هستند که همه چیز را دیده اند و می توانند توصیه های مفیدی ارائه دهند و همچنین به شما کمک کنند تا دیدگاهای همسرتان را بهتر درک کنید. هر چه زودتر کمک بگیرید،بهتر است. در نظر بگیرید که برای سلامت دندانهایتان به دندانپزشک مراجعه کنید – یک حفره کوچک به راحتی قابل اصلاح است، در حالی که در پوسیدگی ریشه داستان کاملاً متفاوت است.

نشانه های ازدواج سالم

ازدواج سالم

  • هر فردی هویت خاص خود را دارد و با ازدواج هم هویت خود را حفظ می کند.
  • زوجین ارتباط خوب و زیادی با هم دارند .
  • زندگی جنسی خوبی با هم دارند .
  • به یکدیگر اعتماد دارند.
  • به هم وفادارند .
  • درتمام جوانب زندگی شان تعادل وجود دارد.
  • ازدواج برایشان شادی بخش و سرگرم کننده است

پیش بینی ازدواج موفق

زوج‌هایی که شبکه‌های بزرگتری از دوستان و خانواده دارند، ممکن است کمک و تشویق بیشتری در مسیریابی با چالش‌های زندگی زناشویی داشته باشند. توجه داشته باشید، با این حال، این یافته مربوط به خرج کردن پول زیادی برای یک جشن عروسی نیست، بلکه در مورد داشتن تعداد خوبی از دوستان و خانواده در گوشه و کنار شما
است.

تحقیقات نشان می دهد زوج هایی که قبل از ملاقات با همسرشان شرکای عاشقانه بیشتری داشتند، نسبت به آنهایی که سابقه روابط عاشقانه محدودتری داشتند، کیفیت ازدواج پایین تر و افکار طلاق بیشتری داشتند. یک توضیح احتمالی برای این موضوع این است که یک یا هر دو فرد ممکن است همسر خود را با شریک قبلی مقایسه کنند که منجر به رنجش و انتظارات غیرمنطقی در رابطه شود. همچنین، هر چه شرکای بیشتری داشته باشندو تعداد دفعات بیشتری به یک رابطه خاتمه داده باشند به این معنی است که تعهد ممکن است برای شما ارزش کمتری نسبت به فردی با تجربه های عاشقانه کمترباشد.

این مطالعه همچنین نشان داد که زنانی که از رابطه قبلیشان دارای فرزند هستند بیشتر در ازدواج خود دچار مشکل می شوند. بر اساس یافته های محققان، این موضوع برای پدران در این سناریو صادق نیست. درتصمیم گیری هاچیزی که برای شخص دیگری مناسب است ممکن است با سبک زندگی شما سازگار نباشد. کاری را انجام دهید که برای شما و همسرتان منطقی است و خوشحالی به دنبال آن خواهد آمد.

چرا قبل از ازدواج مشاوره کنیم؟

هدف از مشاوره قبل از ازدواج بهبود روابط شما با شریک زندگی و کمک به شما در ایجاد یک پایه قوی برای ازدواج است. مشاوره قبل از ازدواج همچنین به شما و شریک زندگیتان اجازه می دهد تا قبل از تصمیم گیری در مورد یک موضوع، درمورد جنبه های مهم رابطه تصمیم بگیرید.

تست هایی روانشناسی که معمولا قبل از ازدواج انجام می شوند:

تست نئو

تست میلون

تست طرحواره ها

تست MMPI

تست MBTI.

تست عشق استرنبرگ

تست سبک دلبستگی

تست نیازهای اساسی گلاسر

منابع:

https://whywesuffer.com/nagging-love-destroyer-marriage-killer-2/
https://www.marthastewart.com/7913112/common-causes-of-divorce
https://lotusgroup.biz/blog/7-signs-of-a-healthy-marriage/

https://www.bridalguide.com/blogs/3-surprising-factors-may-predict-happy-
marriag

https://www.momjunction.com/articles/must-have-boundaries-in-
marriage_00430031

اختلالات سوماتیک سمپتوم

بسیاری از مردم گاهی اوقات دچار دردهای جسمانی در قسمت های مختلف بدنشان میشوند که گاهی اوقات درد در این مناطق میتواند نشان از بیماری های جسمانی جدی از جمله سرطان باشد. و اکثر مواقع این درد ها انسان را دچار استرس و اضطراب شدید میکند و معمولا زندگی عادی افراد را دچار اختلال میکند ، ولی بعد از معاینات و آزمایشات به این نتیجه میرسند که هیچگونه مشکل جسمانی وجود ندارد. در مقاله پیش رو گروه روانشناسی و مشاوره داناک مشاور اطلاعاتی مفید را در زمینه اختلالات سوماتیک سمپتوم در اختیار شما قرار می دهد.

این سمپتوم ها مرتبط با اختلال سایکوسوماتیک هستند. کلمه ی سوماتیک که ریشه ی یونانی دارد به معنی مرتبط با جسم و بدن است. در این اختلالات، سمپتوم های فیزیکی نشان میدهند که در مناطق مختلفی از بدن، مشکلات و بیماری هایی وجود دارد ولی آزمایشات چیز دیگری را ثابت میکنند.

در سال ۱۸۱۸ اولین فردی که از اصطلاح سایکوسوماتیک استفاده کرد، یک روانپزشک آلمانی به نام هینروث بود. و در سال ۱۹۲۲ ، فلیکس دویچ، اصطلاح (پزشکی سایکو سوماتیک) را معرفی کرد.

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره روانشناسی

اختلالات سایکوسوماتیک نتیجه ی اثرات مضری است که ناشی از تاثیرات روانی بر کنترل ارگانیک بافت ها است. همچنین اختلالات سایکوسوماتیک به عنوان اختلالاتی که ریشه در عوامل عاطفی دارند، مشخص میشود ( دیمو، باسین، پاندیا، دیودی، ناگاراچاپا، ۲۰۱۶)

سمپتوم های این اختلالات معمولا به صورت درد در مفاصل زانو و آرنج، درد کتف و کمر، دردهای شدید قاعدگی، زخم معد، یبوست و دردهای عصبی هستند.برای تشخیص اختلالات سوماتیک سمپتوم، باید سمپتوم هایی که نشان از بیماری یا دردهای جسمانی میدهند حضور داشته باشند، بدون اینکه هیچگونه عارضه ای مشاهده شود.همچنین این سمپتوم ها باید زندگی روزانه ی فرد را دچار اختلال شدید کند وفرد درعملکرد اجتماعی، شغلی و دیگر عملکرد های روزانه ی خودش دچار مشکل اساسی شود یا درد و رنج شدید بوجود آورد.بیشتر افرادی که دچار اختلالات سوماتیک میشوند، بر این که بیماری آنها جنبه ی روانی دارد و جسمانی نیست اصلا باور ندارند و پزشکان هم بیماری که این افراد به آن باور دارند را دیاگنوز نمی کنند. در نهایت این نگرانی های افراد معمولا آن ها را دچار سمپتوم های افسرگی میکند.

این مطلب را نیز بخوانید: خشم و پرخاشگری

علل اختلالات سوماتیک سمپتوم:

از اولین نظریه ها درباره ی اختلالات سوماتیک سمپتوم، درباره ی درد های فیزیکی بدون علت و هیستری بود که زیگموند فروید آنها را مطرح کرد که حاکی از کشمکش های درونی، استرس و اضطراب ، هیجان های واپس رانده شده هستند که به صورت سمپتوم های جسمانی نمایان میشوند. مثل سمپتوم های اختلال تبدیلی که با خاطرات دردناک دوران کودکی (مثل بدرفتاری هایی که با کودک صورت گرفته یا تجاوز) ارتباط دارند که بعدها در زندگی به صورت استرس و اضطراب نمایان میشوند. از نظر فروید سمپتوم های جسمی به فراموش کردن و رها شدن از آن گونه اضطراب ها کمک میکنند، یعنی تبدیل به مشکلی دیگر میشوند که آن اضطراب ها فراموش شوند.

افراد می توانند به صورت غیر ارادی در بدنشان سمپتوم هایی تولید کنند که هیچ آگاهی از تولیدشان نداشته باشند. برای مثال آزمایشی بر روی دختری که ادعا می کرد دید پیرامونی خودش را از دست داده است انجام شد. در این آزمایش زنگی را به صدا در می آوردند و بر بعضی مواقع بعد از زنگ ، نوری را به دید مرکزی یا پیرامونی دختر میتاباندند و دختر باید میگفت که بعد از زنگ محرک دیداری ارایه شده یا خیر.

اختلالات سوماتیک سمپتوم

این مطلب را نیز بخوانید: ناسازگاری کودک

دختر ۳۰٪ مواقع را درست اعلام کرد ، با این حال اگر او دید پیرامونی نداشت باید به صورت تصادفی اعلام میکرد که حدود ۵۰٪ را درست میتوانست بگوید، و این آزمایش این را نشان میدهد که او به اختلال سوماتیک سمپتوم دچار است و در سطحی از هوشیاری او متوجه محرک میشود ولی آن را سرکوب میکند و مانع از گزارش دادنش میشود.

از نظر پیر ژانه (یکی از بنیان گذاران روانشناسی) کسانی که به هیستری(یا همان اختلال تبدیلی) مبتلا هستند، بعد از یک حادثه (تروما) دچار محدود سازی توجه میشوند. محدود سازی توجه تعداد کانال های حسی را محدود میکند که کنترل ارادی از روی این کانلها برداشته شود و بیمار هر چه اطلاعات جدید وارد کانالهایش میشود، با حالت بی حسی روبرو میشود و نمیتواند این اطلاعات را به صورت هشیارانه پردازش کند. مانند کسانی که دچار سمپتوم های نابینایی یا فلج میشوند.

این مطلب را نیز بخوانید: اهمیت موضوع رازداری در جلسات مشاوره

پیر ژانه متوجه شد که افرادی که دچار اختلال تبدیلی میشوند ،شباهتهای زیادی با افرادی که هیپنوتیزم میشوند دارند و هر دوی این این رفتارها تا حد زیادی از اراده ی فرد خارج است چون افرادی که به این اختلال دچار شده اند و هم افرادی که هیپنوتیزم را تجربه کردند ، هر دو گزارش دادند که کنترل ارادی روی حس ها و حرکاتشان نداشتند. پس به این نتیجه رسید که احتمالا هر دو مکانیسم های یکسانی دارند.

از دیگر دلایل احتمالی سوماتیک سمپتوم، اتفاقات تلخ در گذشته ، مثل تروما، کودک آزاری است.

عوامل بیولوژیک هم میتوانند از دلایل این اختلالات باشند. برای مثال بسیاری از افرادی که به اختلالات سوماتیک سمپتوم مبتلا هستند، مشکلات پزشکی دیگری هم دارند که معمولا در بیماری روانی آنها نقش دارند. یا اینکه بسیاری از این افراد، در خانواده خود دارای سابقه بیماری های روانی هستند.

معیارهای تشخیصی برای اختلال سوماتیک سمپتوم:

– یک یا چند سمپتوم سوماتیک باید وجود داشته باشند که به شدت فرد را ناراحت کنند یا زندگی او را به شدت دچار مشکل کنند . این سمپتوم ها باید از نظر پزشکی توجیه نشده باشند. این افراد باید به صورت افراطی نگران این علائم باشند و نگرانی این را داشته باشند که سمپتوم هایشان جدی باشند. همچنین کل زندگیشان به بیماری که فکر میکنند دارند اختصاص داده میشود.

این مطلب را نیز بخوانید: درمان افسردگی

– ممکن است هیچ کدام از این سمپتوم ها همیشه حضور نداشته باشند ولی در هر حال فرد همیشه نگران این سمپتوم ها هست، که این نگرانی باید حداقل ۶ ماه طول بکشد. در طول این مدت سمپتوم ها میتوانند حضور کامل نداشته باشند و یا حتی از نقطه ای به نقطه ی دیگر جا به جا بشوند( که به آن مهاجرت سمپتوم ها میگویند).

– شدت نگرانی افراد نباید با شدت سمپتوم ها تناسب داشته باشند.

– اضطراب و استرس درباره ی سمپتوم ها باید دایمی و شدید باشد.

– فرد باید انرژی و زمان زیادی را صرف نگرانی درباره ی این وضعیت بکند.

این مطلب را نیز بخوانید: اختلال خواب

تشخیص افتراقی اختلالات سوماتیک سمپتوم:

اختلالات سوماتیک سمپتوم که مشخصه آنها درد های رنج آور جسمانی به همراافکار و احساسات یا رفتارهایی هستنند که با این سمپتوم ه مرتبط اند و باعث تداومشان میشوند، باید از این اختلالات جدا شوند:

سمپتوم های سوماتیک رنج آور و مشخصه ی یک عارضه پزشکی
اختلال اضطراب بیماری
اختلال بادی دیسمورفیک
اختلال اضطراب تعمیم یافته
اختلال وحشتزدگی
اختلال وسواسی-اجباری
اختلالات افسردگی
اختلالات سایکولوژیک مثل اسکیزفرنی
اختلالات ساختگی یا تمارض

سوماتیک سمپتوم

درمان اختلالات سوماتیک سمپتوم:

درمان سمپتوم های سوماتیک معمولا با مشکلات بسیاری روبرو می شود، و بزرگترین. آنها انکار از سوی بیمار هست. این بیماران معمولا نمیتوانند قبول کنند که مشکلاتشان ریشه ی پزشکی ندارند و حاضر به انجام رواندرمانی نمی شوند و با اینکه نتیجه ای نمیگیرند همچنان به دنبال راه حل پزشکی میگردند.
اختلال سوماتیک سمپتوم معمولا با اختلال وسواسی-اجباری کاموربید هست و معمولا درمانی که برای OCD انجام میشود، به سوماتیک سمپتوم هم جواب میدهد.

این مطلب را نیز بخوانید: اضطراب و استرس و درمان آن

درمان سایکو دینامیک:

اختلالت سوماتیک سمپتوم ، ممکن است ریشه در کودکی داشته باشند، و معمولا اتفاقات تلخ و مشکلات سخت گذشته را به ناخودآگاه واپس رانی میکنند . پس این روش با بیرون کشیدن این خاطرات و افکار از ضمیر ناخودآگاه فرد، تلاش به حل کردن مشکلات میکند. البته باید گفت که این روش روی بسیاری از این افراد جواب نمیدهد که به دلیل این است که افراد قبول ندارند که مشکلاتشان روانی است و نه پزشکی.

رفتار درمانی:

بعضی عنصر های رفتاری در اختلال سوماتیک سمپتوم هستند که با یادگیری بوجود می آیند و همچنین می شود از طریق یادگیری در رفتاردرمانی، آنها را تغییر داد یا از بین برد. برای مثالبزای از بین بردن رفتار افرادی که باآه و ناله کردن، توجه خانواده و یا پزشکان خود را جلب کرده اند، باید به این رفتارهایشان بی توجهی کرد تا رفتار خاموش شود. یا مثلا برای فردی که به دلیل بدن دردهای دایمی از کار خود استعفا داده است، میتوان با کارفرما صحبت کنند تا فرد به کارش بازگردد و هم چنین حقوقش افزایش یابد ، به این صورت از طریق پاداش، رفتار قبلی رو به خاموشی میرود.

درمان CBT :

افرادی که اختلال سوماتیک سمپتوم دارند، معمولا در تفسیر اظلاعات سوگیری دارند، مثلا در استدلال اطلاعات سوگیری دارند وفقط اطلاعاتی که با باورهایشان یکی است را می پذیزند. الگوهای فکری منفی دارند که سمپتوم هایشان را به یک بیماری سخت و فاجعه بار می چسبانند. و اینکه مثلا آنخا باور دارند که تمام حالت هایی که دارند خبر از یک بیماری می دهد که قرار است به آن مبتلا شوند. ثابت شده است که CBT بر روی این افراد جواب میدهد زیرا زیربنای مشکلات این افراد اضطراب سلامت است چون این افراد هر سمپتومی را برای سلامتشان تهدید کننده می یابند. در CBT تلاش بر این است که باورهای غلط با باورهای صحیح جایگزین شوند.

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره پیش از ازدواج

دارو درمانی:

اختلالات سوماتیک سمپتوم معمولا با افسردگی، استرس و اضطراب کاموربید هستند.

ولی مشخص نیست که اول افسردگی و اضطراب بوجود آمده و از آنها فرد دچار سمپتوم های سوماتیک شده یا بالعکس. داروهای SSRI یا آنتی دپزسانت های سه حلقه ای که برای درمان افسردگی استفاده می شوند، مدتی بعد از شروع درمان از شدت سمپتوم های سوماتیک کم میکنند. البته این آزمایشات در شرایط آزمایشگاهی انجام نشده و نمیتوان به صورت ۱۰۰٪ گفت داروهای آنتی دپرسانت به تنهایی قادر به درمان اختلالات سوماتیک سمپتوم هستند.

روانتنی

منابع:

کتاب آسیب شناسی روانی بر اساس DSM-5 (جلد دوم ) (صفحه ۴۲۸-۴۷۴)
کتاب تشخیص افتراقی اختلالات روانی DSM-5 (صفحه ۲۷۰-۲۷۲)
مقاله تنظیم هیجان در بیماران سایکوسوماتیک: مطالعه کیفی (حدیث چراغیان و همکاران) (صفحه ۱۲۳)

رویکرد های روانشناسی

الگوهای فکری که رفتار انسان را با مفاهیم و برداشت خاص تحلیل میکنند را رویکرد می گویند.

در روان شناسی رویکرد های متفاوتی وجود دارد از جمله ۵ رویکرد عمده که در مطالعات روانشناختی به شمار می آیند را بررسی میکنیم:

رویکرد زیست_شناختی:

روان شناسان زیست شناختی، رفتار را نتیجه ی رویدادهای شیمیایی و زیست شناختی پیچیده درون مغز می دانند.

ما می توانیم از چارلز داروین برای نشان دادن این نظر که ژنتیک و تکامل در تأثیر رفتار انسانی را از طریق انتخاب طبیعی نقش ایفا می کنند، تشکر کنیم. نظریه پردازان در دیدگاه بیولوژیکی که ژنومیک رفتاری را مطالعه می کنند، نحوه اثر ژن ها بر رفتار را در نظر می گیرند. اکنون که به مرور از ژنوم انسان پرده برداری میشود.

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره روانشناسی

عوامل بیولوژیکی مثل کروموزوم ها و هورمون ها و مغز، تأثیر زیادی بر رفتار انسان، مثل جنسیت دارند. رویکرد بیولوژیکی بر این عقیده هست که بیشتر رفتارهایی به ارث برده می شوند که دارای تابع سازگار یا تکاملی هستند. مثلادر هفته های اول پس از تولد کودک، میزان تستوسترون در پدر بیش از 30 درصد کاهش می یابد؛ این یک تابع تکاملی است. مردان محروم از تستوسترون احتمالا به دنبال همسر جدید برای تلقیح مجدد میروند. آنها همچنین آرامترند که این موضوع بخصوص در زمانی که کودک اطرافشان وجود دارد، مفید است.

همانطور که می دانیم مغز انسان از پیچیده ترین ساختار در طبیعت است و اصولاً تمام رویداد های روانی به نحوی با فعالیت مغز و دستگاه عصبی مرتبط هستند با توجه به این رویکرد، رفتار ما حتی زمانی که فکر می‌کنیم یا چیزی را احساس می‌کنیم، براساس فعالیت‌های عصبی – زیستی شکل می‌گیرد.

روان‌شناسانی برای توصیف و تبیین رفتار انسان از کنش‌های زیستی سود می‌جویند.

در واقع در این رویکرد انسان و سایر گونه ها مطالعه میشوند و رفتارهای ظاهری که از جاندار سر میزند وابسته به فعالیت های الکتریکی و شیمیایی هست که در بدن رخ میدهد.

این مطلب را نیز بخوانید: خشم و پرخاشگری

برای مثال در رویکرد زیستی به افسردگی سعی می‌شود این اختلال برحسب تغییرات غیرعادی در میزان انتقال‌دهنده‌های عصبی تبیین شود. این انتقال‌دهنده‌های عصبی موادی شیمیائی هستند که در مغز تولید می‌شوند و ارتباط بین نورون‌ها یا یاخته‌های عصبی را میسر می‌سازند.

مثال دیگر: تحریک الکتریکی مغز است که نورون ها در ناحیه ی هیپوتالاموس سبب لذت،پرخوری و کم خوری میشن.

رویکرد رفتاری:

یکی از رویکردهای معروف روان شناسی رویکرد رفتاری است.

پایه گذاری آن : جان واتسون( واتسون با استفاده از تجربیات زیست شناختی پاولف انسان را تنها در «رفتار» خلاصه کرده است.)

در حالی که رویکرد رفتاری، بر محرکات بیرونی رفتار تاکید می‌کند، رویکرد شناختی به آنچه که در درون انسان اتفاق می‌افتد تاکید دارد. محیط درونی در واقع به عنوان واسطه بین محرک درونی و رفتار عمل می‌کند و قابل مشاهده مستقیم نیست.
در این محیط پدیده‌هایی مثل زبان، یادگیری و حافظه و حل مساله و ادراک و تفکراتفاق می‌افتد که به آن‌ها فرآیندهای شناختی گفته می‌شود. در رویکرد شناختی، فرآیندهای شناختی را زیربنای رفتار در نظر گرفته و رفتار را به کمک آن توصیف می‌کنند.

رویکرد رفتاریرفتار هر فرد در این رویکرد به برداشت او از محیط و حتی خود وابسته است. ذهن در رویکرد شناختی سیستمی شبیه به رایانه دارد که اطلاعات را گرفته، آن‌ها را پردازش، کدگذاری، تفسیر، ذخیره و بازیابی می‌کند و از این طریق منشا رفتار می‌شود.

این مطلب را نیز بخوانید: ناسازگاری کودک

اعتقاد جان واتسون:

  • هدف روان شناسی(به عنوان شاخه ای از علم طبیعی و کاملاً عینی و آزمایشی) پیش بینی و کنترل رفتار است.
  • روان شناسی باید تنها رفتار را مطالعه کند؛ زیرا رفتار، امری عینی و دیدنی است .
  • روان شناسی تنها می تواند رابطه ی محرک ها (رویدادهای محیطی) و پاسخ های آشکار (رفتار) را مطالعه کند و فقط این دو دیدارپذیر، تعریف پذیر و تغییرپذیرند.
  • رفتار، پاسخ موجود زنده به یک محرک خارجی است.
  • محیط را عامل اصلی رفتار می داند و می گوید زمینه های ارثی در رفتار هیچ نقشی ندارند.

از نظریه پردازان این نظریه: اسکینر و ثرندایک

در این رویکرد آزمایش و تحقیق همچون پشتوانه ای هستند که بر محرک ها و پاسخ های قابل مشاهده تاکید می کنند و تقریبا میشه گفت در این رویکرد همه ی رفتارها به دنبال شرطی شدن و تقویت بوجود آمده اند. ضمن این که چون‌وچرای رفتار در آن مفهومی ندارد بلکه فقط چگونگی رفتار حایز اهمیت است.

مثال:در پرخاشگری کودکان،هرگاه کودکان با ابراز خشم چنان پاسخی نظیر کتک زدن کودک دیگر پاداش دریافت کند یعنی کودکی،کودک دیگر را میزند و آن کودک دیگر مقابله نکند و آن کودک به خواسته اش برسد.

به این طریق کودکی که کتک زده رفتارش تقویت میشود زیرا پاسخ مثبت از کودک گرفته است.

در اوایل قرن بیستم یک روان شناس آمریکایی جان بی واتسون برای اولین بار گفت که تنها رفتار باید موضوع پژوهش در روان شناسی باشد.

در کل روانشناسان رفتارگرا بر عوامل محیطی در شکل گیری رفتارها تاکید دارند و تمرکز آن ها بر اتفاقات درون انسان نیست و از اهمیت کمی برخوردار است. این روان‌شناسان تنها به بررسی رفتار قابل مشاهده فرد می‌پردازند و معتقدند رفتار به وسیله محرک‌های بیرونی کنترل می‌شود.

این مطلب را نیز بخوانید: اهمیت موضوع رازداری در جلسات مشاوره

رویکرد شناختی:

این رویکرد، به تدریج گسترش یافته است و الان یکی از مهم ترین رویکردهای روان شناسی معاصر به شمار می آید. از صاحب نظران شاخص این رویکرد می توان ژان پیاژه، هربرسیمون، جرج میلر و جرام برونر را نام برد.

روانشناسی شناختیرویکرد شناختی بر پردازش اطلاعات تمرکز دارد و به فراگیری، اندوزش، بازیابی و به کارگیری دانش می پردازد. این رویکرد بررسی می کند که چگونه با به کارگیری فرایندهای ذهنی مانند ادراک، حافظه، تصویرسازی ذهنی، مفهوم سازی، مسئله گشایی، استدلال، تصمیم گیری و زبان، اطلاعات را از محیط خود جمع آوری، رمزگردانی و اندوزش کنیم. براساس رویکرد شناختی، ذهن آدمی فعالانه پردازنده ی اطلاعاتی است که دریافت می کند و آن را به اشکال تازه در می آورد.

یکی از دلایل اصلی رشد این رویکرد، گسترش نارضایتی از رویکرد رفتارگرایی بود. دلیل دیگر آن، پیدایش انقلاب رایانه بود که این رویکرد را گسترش داد؛ چراکه پردازش اطلاعات، به کار رایانه شباهت دارد؛ یعنی هر دو از نظام های پردازش اطلاعات برخوردارند.

صاحب نظران روان شناسی شناختی، مطالعه ی ذهنی را که رفتارگرایان کنار گذاشته بودند، بار دیگر با روش علمی و عینی فعال کردند.

این رویکرد، به تدریج گسترش یافته است و اکنون یکی از مهم ترین رویکردهای روان شناسی معاصر به شمار می آید. از صاحب نظران شاخص این رویکرد می توان ژان پیاژه، هربرسیمون، جرج میلر و جرام برونر را نام برد.

این مطلب را نیز بخوانید: درمان افسردگی

از دلایل اصلی رشد این رویکرد:

  • گسترش نارضایتی از رویکرد رفتارگرایی
  • پیدایش انقلاب رایانه(شباهت پردازش اطلاعات به کار رایانه): براساس رویکرد شناختی، ذهن آدمی فعالانه پردازنده ی اطلاعاتی است که دریافت می کند و آن را به اشکال تازه در می آورد.

در رویکرد رفتاری گفتیم که به محرک های بیرونی تاکید میکند.اما در رویکرد شناختی به آن چه در درون انسان اتفاق می افتد توجه میشود و محیط درونی به عنوان یک رابط بین محرک درونی و رفتار است و مستقیم قابل مشاهده نیست.

رویکرد شناختی بر پردازش اطلاعات تمرکز دارد و به فراگیری، اندوزش، بازیابی و به کارگیری دانش می پردازد.

این رویکرد بررسی می کند که چگونه با به کارگیری فرایندهای ذهنی مانند ادراک، حافظه، تصویرسازی ذهنی، مفهوم سازی، مسئله گشایی، استدلال، تصمیم گیری و زبان، اطلاعات را از محیط خود جمع آوری، رمزگردانی و اندوزش کنیم.

در این رویکرد رفتار هرکس به برداشت او از محیط و خود فرد وابسته است.

این مطلب را نیز بخوانید: اختلال خواب

در مورد رویکرد شناختی:

ذهن شبیه یک رایانه است یعنی دربردارنده فرآیند های درون داد،ذخیره سازی و یادآوری است.چون مفاهیم این رویکرد قابل مشاهده نیست به یارانه تشبیه شده است.

به طور مثال یادزدودگی کودکی را تحلیل میکنیم به این علت که نمیتوان خاطرات سه سال اول زندگی را به خاطر آورد در این سن تغییر و تحول مهمی در نحوه ی سازماندهی تجربه ها در حافظه روی می دهد.

چون توانایی زبان در سن ۳ سالگی به میزان چشم گیری افزایش می یابد در این سن بارز تر است.

رویکرد روانکاویرویکرد روان تحلیلی یا رویکرد روانکاوی:

  • مشهورترین رویکرد مطرح در روان شناسی
  • بنیان گذار آن : زیگموند فروید( بیشتر رفتارهای آدمی را متوجه فرآیندهای ناهشیار می داند و براین باور است که این فرایندها سبب بسیاری از رفتارهای انسان می شوند.)

زندگی روانی دو سطح دارد: سطح هشیار (محدود و قابل دسترس) ، ناهشیار .

این مطلب را نیز بخوانید: اضطراب و استرس و درمان آن

در این رویکرد فروید بخش عمده رفتار،ریشه در فرآیند های ناهشیار دارد که این فرآیند های ناهشیار عبارت بود از:باورها،ترس ها و خواست هوایی که شخص از وجودشان آگاه نیست اما بر رفتار او اثر میگذارد.او معتقد بود که تکانه هایی که از بدو تولد همزاد همه ی انسان هاست اثری نافذ بر ما دارند و باید به طریقی با آن ها برخورد کرد.سرکوب کردن آنها سبب از بین رفتن آن نمی شود بلکه از بخش خودآگاه به ناخودآگاه رفته ولی آنجا از بین نمی رود و خود را به صورت مشکل های هیجانی و بیماری های روانی بروز می‌دهد.

این دیدگاه، فرآیندهای روانی را عمدتا متعلق به بخش ناهشیار دانسته و بیان می‌دارد فرد دائما در تعارض انگیزه‌های ناهشیار خود قرار دارد.

برای مثال:برخی افراد هنگامی که مضطرب می شوند دست به پرخوری میزنند این افراد احتمالا در موقعیت های اضطراب آور به همان پاسخی دست می‌زنند که در طول زندگی برای آن ها مایه ی راحتی بوده است.یعنی پاسخ خوردن.

  • آشفتگی های بیماران روانی، از بخش ناهشیار ذهن نشئت می گیرد که باید آنها را کشف و آشکار کرد. هرگاه این فرایندهای ناهشیار آشکار شود، بیماری می تواند تعارض های خود را حل کند و زندگی ایدئال و شایسته ای داشته باشد.
  • برای آشکار کردن بخش ناهشیار فرد، از روش هایی مانند هیپنوتیزم ، تحلیل رویا، و تداعی آزاد استفاده میشود.

طبق رویکرد روان کاوی که توسط فروید مطرح هست روان انسان ها از دو سطح تشکیل می شود: سطح هشیار و ناهشیار. سطح هشیار یک محدوده کوچک و قابل دسترس و سطح ناهشیار یک فضای وسیع است که شامل باورها، ترس‌ها و خواسته‌هایی می شود که فرد از آن‌ها آگاه نیست ولی بر رفتار او تاثیر می‌گذارند.

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره پیش از ازدواج

در رویکرد روان کاوی، فرآیندهای روانی عمدتا متعلق به بخش ناهشیار هستند و فرد دائما در تعارض انگیزه‌های ناهشیار خود قرار دارد. بنابراین هر نیازی که با عدم ارضا مواجه شود از حیطه هشیار به حیطه ناهشیار ذهن رانده شده و با ماندگاری در این بخش که قسمت ناخودآگاه انسان است بر رویاها و لغزش‌های کلامی او اثر می‌گذارند.

طبق عقاید فروید بخش عمده رفتار، ریشه در فرآیندهای ناهشیار دارد که همان باورها، ترس‌ ها، و خواست‌ هائی است که شخص از وجود آنها آگاه نیست اما در هرحال بر رفتار او اثر می‌گذارند. طبق رویکرد روان کاوی بسیاری از تکانه ‌هائی که در دوره های کودکی با منع یا تنبیه والدین یا جامعه روبه‌رو شده‌اند، برخاسته از غریزه‌های فطری هستند. این تکانه‌ ها از آنجا که از بدو تولد در همه انسان ها وجود دارند از قدرت اثرگذاری فراگیری برخوردار می باشند که باید به ‌نحوی آن ها را حل و فصل کرد.

منع تکانه های عصبی یا همان نیازهای غریزی تنها باعث می‌شود تا از حیطه هوشیار به حیطه ناهشیار رانده شده و در همان جا نیز ماندگار شوند. این عوامل بر رؤیاها، لغزش‌های لفظی (slipe of speech)، و اطوار قالبی (mannerisms) اثر گذاشته و به‌ صورت مشکلات هیجانی و نشانه‌های (symptoms) بیماری روانی، یا برعکس به‌ شکل رفتارهای مورد پذیرش جامعه مانند فعالیت های هنری و ادبی جلوه‌گر می شوند.

سان از سه بخش «نهاد»، «من» و «فرامن» تشکیل شده است.

نهاد: منبع انرژی و دربردارنده ی لذت و پرخاشگری

«من» : در درون انسان، بالقوه موجود است و با توجه به واقعیت و ارشادهای فرامن برتر به کنترل نهاد می پردازد و راه انرژی آزاد شده نهاد را تعیین می کند.

«فرامن» : تحت تأثیر قوانین خارج از انسان شکل می گیرد و با ماهیت اصلاحی، در برابر خواسته های نهاد قرار دارد.

رویکرد انسان گرایی یا پدیدار شناختی: مطالعه تجربه‌های شخصی و درونی فرد از دیدگاه خود فرد.

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره مهارتهای زندگی

رویکرد انسان گرایی در روانشناسی

روانشناسی انسان گرایانه، یک دیدگاه روانشناختی است که بر مطالعه کل فرد تأکید دارد (به عنوان هولیسم شناخته میشود). روانشناسی انسان گرایانه، به رفتار انسانی نه تنها از طریق چشم ناظر بلکه از طریق چشم فردی که رفتار می کند، نگاه می کند. روانشناسان انسانگرا معتقدند رفتار فردی به احساسات داخلی و خودشناسی مرتبط است. دیدگاه انسان گرایانه بر این دیدگاه استوار است که هر فرد منحصر به فرد، اراده آزادی برای تغییر در زندگی اش در هر زمان دارد. دیدگاه انسان شناسی نشان میدهد که ما هر کدام مسئولیت شادی و رفاه خود را به عنوان انسان میدانیم.

روانشناسی انسانگرایانه

ما ظرفیت ذاتی برای خودکفایی داریم که این ظرفیت میل به منحصر به فرد شدن ما برای دستیابی به بالاترین پتانسیل به عنوان فردی از جامعه است. با توجه به این که تمرکز بر روی فرد و تجربیات شخصی و درک ذهنی او از جهان است، انسان گرایان روش های علمی را برای مطالعه رفتارها نامناسب میدانند. دو تئوری تاثیرگذار و پایدار در روانشناسی انسان گرایانه که در دهه های 1950 و 1960 پدید آمد، کارل راجرز و ابراهام ماسلو هستند

این رویکرد را دو تن از روان شناسان مشهور به نام های کارل راجرز و آبراهام مزلو گسترش دادند. در این رویکرد به مسائلی توجه شد که برای انسان هدفمند و ثمربخش باشد. این دو روان شناس به موضوع هایی توجه کرده اند که به طور مستقیم به خود انسان باز می گردد(عزت نفس، اراده ی آزاد، خودشکوفایی و داشتن تجارب متعالی). آن ها به به حل مسائل انسانی و کمک به پیشرفت و رشد شخصیتی و رهایی از کنترل بیرونی هم علاقه داشتند.

این رویکرد بین ۲ رویکرد رفتاری و روانکاوی قرار دارد.این دیدگاه میگه که رفتار آدمی به ادراک او از جهان بستگی داره نه عینیت او از جهان.

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره خیانت

در این رویکرد:

  • باید به ارزش های شخصیتی انسان و بی همتایی وی توجه شود.
  • بر اصولی مانند احترام به ارزش های فردی، علاقه به کشف جنبه های جدید رفتار و تعصب نداشتن به روش های پذیرفته شده ی دیگر تکیه دارند.
  • همچنین صاحبان این رویکرد بر نیازهای روان شناختی، مانند نیاز به محبت، پیشرفت یا خلاقیت تأکید کرده اند.

انسان، آزاد و از روی انتخاب و در جهت توانایی رشد و خودشکوفایی رفتار می‌کند. هم چنین نیروی انگیزشی اصلی هر فرد نیز گرایش به سمت رشد و شکوفا شدن دارد که بتواند توانایی‌های بالقوه خود را به‌کار گرفته و به رشدی گسترده تر برسد.

در همه ی ما این یک نیاز اساسی هست که توانایی ها و استعدادهای خودمان را شکوفا کنیم و از وضعیت کنونی خود پیشرفت زیادی داشته باشیم.

این نوع رویکرد بیشتر با ادبیات و معارف انسانی دم سازه تا علم.این رویکرد منحصر به تجربه های شخصی فرد است یعنی با پدیدار شناسی فرد سرو کار داره اعتقاد بر این است که برای فهم رفتار اجتماعی،انسان باید به تعریف خود فرد از موقعیت دست یافت به فرهنگی که گذشته فرد و حالت انگیزشی فعلی او بستگی داشته باشد.

این رویکرد هر نوع جبر در رفتار به صورت‌های روانی، زیستی، اجتماعی و اقتصادی را رد می‌کند و طرفدار آزادی انسان در رفتارهاییت که از او سر می زند.

البته باید توجه داشت درمان های روانشناسی بر پایه رویکرد های روانشناسی مختلف هستند.

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره با موبایل

در درمان های روان شناسی گاهی از رویکرد های التقاطی یعنی آمیخته است استفاده میشود.

مثلا درمان با روش سی بی تی CBT یعنی درمان آمیخته از رویکرد شناختی و رفتاری.امروزه خیلی از این روش درمانی استفاده می شود.

روان درمانی چیست؟

روان درمانی به عنوان گفتار درمانی، درمان روانی- اجتماعی، مشاوره نیز شناخته می شود. روان درمانی روش اولیه برای درمان مشکلات سلامت روان با صحبت با روانشناس، روانپزشک، مشاور یا سایر ارائه دهندگان سلامت روان است. هدف آن کمک به آنها برای درک بیماری خود و آموزش راهبردها و ابزارهایی است که افکار و رفتارهای ناسالم را مدیریت می کنند.

برای بسیاری، بسته به بیماری روانی و شدت آن، روان درمانی به تنهایی ممکن است درمان کافی باشد. در موارد دیگر، روان درمانی با دارو ترکیب می شود. درمانگران شما با شما (یا خانواده تان) همکاری خواهند کرد تا بهترین برنامه درمانی را برای نیازهای خاص شما ایجاد کنند.

انواع مختلف روان درمانی چیست؟

نوع روان درمانی که فرد دریافت می کند به نیازهای منحصر به فرد خودش بستگی دارد. اغلب اوقات یک درمانگر از یک رویکرد ترکیبی استفاده می کند، تکنیک های نمونه گیری شده از انواع مختلف روان درمانی.رویکردهای زیادی برای روان درمانی وجود دارد. هیچ رویکرد واحدی وجود ندارد که برای همه کارساز باشد. در موارد دیگر، یک نوع روان درمانی متمرکز ممکن است بهترین رویکرد درمانی باشد. نوع روان درمانی که فرد دریافت می کند به نیازهای منحصر به فرد خودش بستگی دارد.

بسیاری از این درمان ها که برایتان شرح داده خواهد شد دائما در حال پیشرفت هستند. برخی از تکنیک های درمانی به صورت علمی در مقیاس بزرگ آزمایش شده اند. در حالی که سایرین جدیدتر هستند و اغلب با روان درمانی های معتبرتر ترکیب می شوند. بیش از پنجاه نوع رویکرد درمانی وجود دارد. با این حال، تنها تعداد کمی از آنها رایج هستند.

در اینجا انواعی وجود دارد که بیشتر با آنها روبرو می شوید.این رویکردها بدون توجه به سایر عواملی که بعداً در راهنما بررسی خواهیم کرد، اعمال می شوند.به یاد داشته باشید، اکثر درمانگران رویکردهای درمانی را ترکیب می کنند و یک رویکرد مشاوره یکپارچه را برای هرمراجع در نظرمی گیرند.

روانشناسی شناختی

درمان شناختی رفتاری (CBT)

درمان شناختی رفتاری ترکیبی از دو نوع درمان است: شناخت درمانی و رفتار درمانی. شناخت درمانی تمرکز بر افکار و باورهای یک فرد است و اینکه چگونه بر خلق و خو و اعمال فرد تاثیر می گذارد. هدف این است که فرد را به نوع خاصی ازتفکرآگاه کرده و آن را به سمت سازگاری و سلامت بیشتر هدایت کند. روش دیگر رفتار درمانی، بر رفتار متمرکز است. با آگاهی دادن به رفتارها، اعمال یا عادات ناسالم فرد، رفتار درمانی می تواند به تغییر الگوهای رفتاری کمک کند.

رفتار درمانی دیالکتیکی DBT

رفتار درمانی دیالکتیکی شکلی از CBT است که به طور خاص برای درمان افرادی که افکار و اعمال خودکشی دارند به کار می رود. در سال‌های اخیر، DBT برای درمان مؤثر افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی (BPD) گسترش یافته است. DBT برای کمک به مراجعان برای کسب بینش و مهارت برای مدیریت افکار، احساسات و رفتارهای خود ساختار یافته است.

درمان روان پویایی

درمان روان پویایی نوعی روانشناسی عمقی است. تمرکز آن این است که به شما کمک کند تا خودآگاهی و درک بیشتری نسبت به اعمال خود به دست آورید. این رویکرد به شدت بر رابطه بین مراجع و درمانگر با هدف شناسایی و کشف اینکه چگونه احساسات و انگیزه های ناخودآگاه می توانند بر رفتار تأثیر بگذارند، متکی است. درمان روان پویشی بیشتر التقاطی است و اغلب با انواع دیگر درمان، مانند CBT یا IPT، برای درمان انواع مختلف اختلالات روانی در هم تنیده می شود.

درمان بین فردی (IPT)

درمان بین فردی بیشتر به صورت فردی برای درمان افسردگی یا دیس تایمیا استفاده می شود. درمان بین فردی بر روابط بین فردی افراد متمرکز است. رویکرد درمانی بر این فرض استوار است که بهبود الگوهای ارتباطی و نحوه ارتباط شما با دیگران به طور موثر افسردگی شما را درمان می کند. درمان بین فردی به شما کمک می کند تا تشخیص دهید که یک رفتار چه زمانی مشکل ایجاد می کند و شما را راهنمایی می کند تا آن را تغییر دهید.

خانواده درمانی سیستمی

این شکل از درمان اغلب «زوج درمانی» یا «مشاوره رابطه» نامیده می شود. تمرکز آن کار با خانواده ها و زوج ها در روابط صمیمانه برای پرورش تغییر و توسعه است. این مکتب درمانی به زوج یا خانواده به عنوان یک سیستم واحد می نگرد و درمان با مشارکت مستقیم همه اعضا در جلسات درمانی انجام می شود.

 

درمان خانواده محور( FFT)

درمان خانواده محور برای کمک به درمان اختلال دوقطبی توسعه یافته است. تکنیک درمانی با این فرض طراحی شد که رابطه بیمار با خانواده اش برای موفقیت در مدیریت بیماری او حیاتی است. جلسات درمانی خانواده محور شامل اعضای خانواده با هدف بهبود روابط خانوادگی و ایجاد سیستم حمایتی برای درمان است.

هیپنوتیزم درمانی شناختی-رفتاری

هیپنوتیزم درمانی شناختی-رفتاری یک رویکرد یکپارچه ترکیبی از هیپنوتیزم بالینی و درمان شناختی رفتاری است. گاهی اوقات از آن به عنوان هیپنوتیزم CBT یاد می شود، جایی که هیپنوتیزم به عنوان یک مزیت افزودنی برای CBT سنتی استفاده می شود. مطالعات نشان داده اند که هیپنوتیزم CBT می تواند به کاهش علائم پس از درمان کمک کند و ممکن است در کمک به درمان اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) استفاده شود.

هیپنوتیزم درمانی

هیپنوتیزم درمانی

اغلب برای کمک به مراجعان برای ترک عادت های بد استفاده می شود، درمانگراز هیپنوتیزم یا پیشنهادات هیپنوتیزمی استفاده می کند تا مراجع را به حالت “خلسه مانند” برساند که در آن تمرکز بیشتری را تجربه می کند. یک هیپنوتیزم درمانگر از تکرار کلامی و تصاویر ذهنی استفاده می کند تا به شما کمک کند احساس آرامش و بازتر بودن برای پیشنهادات داشته باشید. توجه به این نکته مهم است که هیچ وقت کنترل رفتار خود را از دست نمی دهید.

بیان درمانی

بیان درمانی نوعی روان درمانی است که از تکنیک های مختلف بیان خلاق به عنوان شکلی، برای ارتباط با درمانگر استفاده می کند. این شکل از درمان بر این فرض استوار است که افراد می توانند از طریق فرآیند خلق هنر، موسیقی، رقص، نوشتن یا سایر اعمال بیانی به بهبودی خود کمک کنند. در حالی که مراجعانی که می توانند از درمان بیانی استفاده کنند ممکن است طیف وسیعی از مشکلات، ناتوانی ها یا تشخیص ها را داشته باشند – درمان بیانی به ویژه در درمان افسردگی خفیف مفید است. درمان بیانی یک اصطلاح کلی برای انواع هنر درمانی خلاقانه است. برخی از انواع رایج درمان بیانی عبارتند از: هنر درمانی، رقص درمانی، نمایش درمانی، موسیقی درمانی و نوشتن درمانی.

بازی درمانی

بازی درمانی یک تکنیک درمانی مهم است که برای کودکان استفاده می شود. حداقل، استفاده از اسباب‌ بازی‌ها می‌تواند به درمانگر کمک کند تا با کودک ارتباط برقرار کند. در حالی که تحقیقات در بازی درمانی بسیار کم است، درمانگر گاهی اوقات می تواند مشکلات کودک را با تماشای نحوه بازی او بهتر درک کند.

درمان با رویکرد انسان‌گرایانه

رویکرد انسان‌گرایانه به درمان، طبیعت انسان را اساساً خوب می‌بیند، وبا حفظ روابط سالم و معنادار و انتخاب‌هایی که به نفع خود و دیگران استدر ارتباط است. درمانگر راهنمایی است که به مراجع کمک می کند تا خود را از فرضیات و ادراک منفی از خود رها کند. هدف تشویق رشد، خودشکوفایی و خود هدایتی است. برای روانشناس انسان گرا، نبودن خود واقعی منشأ مشکلات است.

درمان با رویکرد اگزیستانسیال

مشابه با رویکرد انسان گرایانه، رویکرد وجودی به درمان با توجه به رشد مثبت نسبت به آسیب شناسی، خود را از سایر سبک های درمانی جدامی کند. با این حال، این دو رویکرد بر اساس مضمون متفاوت هستند، زیرا درمانگر وجودی علاقه مند است که مراجع را برای یافتن معنا یا هدف در زندگی خود راهنمایی کند، در حالی که همزمان با مسائل خود روبرو می شود. روانشناس وجودی فرض می کند که مشکلات مراجع ناشی از عدم ایجاد معنا در زندگی آنهاست.

درمان با مشاوره مبتنی بر ذهن آگاهی

مشاوره مبتنی بر ذهن آگاهی مبتنی بر فلسفه ذهن آگاهی است، که «به فرآیندی اشاره دارد که به یک حالت روانی منجر می‌شود که با آگاهی بدون قضاوت از تجربه لحظه حال، از جمله احساسات، افکار، حالات بدنی، هوشیاری و محیط،مشخص می شود. در طول درمان مبتنی بر ذهن آگاهی، مراجع بدون قضاوت به احساسات و افکار خود در لحظه توجه می کند. پیروی از سنت‌های بودایی، روشی باز و پذیرنده برای پاسخ دادن به افکار است.

مشاوره مبتنی بر ذهن آگاهی، رویکردی است که به طور فزاینده ای محبوب است و هدف آن کمک به مراجعان برای افزایش آرامش و در عین حال حذف قضاوت های منفی یا استرس زا است. این تکنیک به مراجعین کمک می کند که چگونه با عوامل استرس زای عاطفی به طور انعکاسی به جای انعکاس برخورد کنند.انواع مختلفی از رویکردهای مراقبه ذهن آگاهی ممکن است به عنوان بخشی از مشاوره ذهن آگاهی استفاده شود، مانند یوگا، مراقبه تنفس، مراقبه نشسته، اسکن بدن و اسکن صدا.

اسکن بدن شامل توجه تدریجی به قسمت‌های مختلف بدن در حین کشش و سپس شل کردن عضلات است. با اسکن صدا، پاسخ به صداها به گونه ای تنظیم می شود که تاثیر بد آنها کاهش می یابد. در حالی که رویکردهای ذهن آگاهی اغلب به CBT و سایر اشکال درمانی اضافه می شوند، شواهد اخیری وجود دارد که از مزایای منحصر به فرد آنها برای کاهش اضطراب حمایت می کند.

تمرکز حواس مان را بر روی ذهن آگاهی متمرکز کنیم

ذهن آگاهی حالتی از ذهن است که به ما کمک می کند تمرکزی غیرقابل قضاوت بر لحظه حال پرورش دهیم. این ما را تشویق می کند تا به احساسات، افکار و احساسات بدن خود آگاهی بیاوریم.نکته مهم این است که ذهن آگاهی یک پیش بینی کننده مهم رفاه است و با سطوح بیشتری از رضایت از زندگی، عاطفه مثبت، خودمختاری و شایستگی مرتبط است.

در دهه گذشته، تحقیقات علمی در مورد ذهن آگاهی به شدت افزایش یافته است. ما می دانیم که برای برخی از ما، ذهن آگاهی را می توان به طور طبیعی و با حداقل آموزش تجربه کرد. با این حال، ما همچنین می دانیم که ذهن آگاهی را می توان به روش های مختلفی آموزش داد.بنابراین، با ابزارهای مناسب، همه این ظرفیت را دارند که حس عمیق‌تری از ذهن آگاهی را به زندگی خود بیاورند.

درمان بین فردی (IPT)

IPT یک درمان گفتاری است که به افراد مبتلا به افسردگی کمک می کند تا مشکلات موجود در روابط خود با خانواده، شریک زندگی و دوستان را شناسایی و برطرف کنند.ایده این است که روابط ضعیف با افراد در زندگی شما می تواند باعث ایجاد احساس افسردگی در شما شود.افسردگی به نوبه خود می تواند روابط شما را با دیگران بدتر کند.اگر افسردگی خفیف تا متوسط ​​دارید که به سایر درمان های گفتاری مانند CBT پاسخ نداده است، ممکن است به شما IPT پیشنهاد شود.

درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT)

درمان‌های مبتنی بر ذهن آگاهی به شما کمک می‌کنند تا لحظه به لحظه روی افکار و احساسات خود تمرکز کنید.

روان درمانی

MBCT برای کمک برای جلوگیری از بازگشت افسردگی و کمک به برخی از انواع اضطراب و استرس استفاده می شود MBCT تکنیک‌های تمرکز حواس مانند مدیتیشن و تمرین‌های تنفسی را با شناخت درمانی ترکیب می‌کند، که در مورد یادگیری نحوه مدیریت افکار و نحوه ایجاد احساس در شما است.

روان درمانی روان پویشی

روان درمانی روان پویشی به این موضوع می پردازد که چگونه تجربیات و افکار دوران کودکی که از آنها آگاه نیستید (ذهن ناخودآگاه شما) بر تفکر، احساسات، روابط و رفتار امروز شما تأثیر می گذارد.

شما در مورد افکار و احساسات خود با یک درمانگر صحبت می کنید. این نوع گفتار درمانی ممکن است برای حدود 16 جلسه ارائه شود.

زوج درمانی

زوج درمانی می تواند به افرادی که افسردگی دارند کمک کند که ممکن است با مشکلاتی در رابطه آنها با شریک زندگیشان مرتبط باشد. گاهی اوقات زوج درمانی رفتاری (BCT) یا زوج درمانی افسردگی (CTfD) نامیده می شود.زوج درمانی معمولاً شامل 15 تا 20 جلسه در طول 5 تا 6 ماه است.

مشاوره زوجین

مشاوره زوجین، مشاوره رابطه یا مشاوره ازدواج نوعی درمان است که به دنبال کمک به برقراری ارتباط و تسهیل تغییر در یک رابطه صمیمی است. به طور معمول، اصطلاح “مشاوره زوجین” زمانی به کار می رود که درمان به طور خاص برای دو نفر در یک رابطه طراحی شده باشد. با در نظر گرفتن این موضوع، مشاورانی که این شکل از درمان را ارائه می دهند باید آموزش های مربوطه را داشته باشند تا به آنها کمک کند تا با پویایی یک زوج کار کنند.

درمان بین فرهنگی

درمان بین فرهنگی (همچنین به عنوان درمان چند فرهنگی شناخته می شود) نوعی از گفتار درمانی است که به ویژه به اهمیت زمینه های فرهنگی متنوع در یک محیط درمانی حساس است و به اهمیت آن می پردازد. این نوع مشاوره بر روی کار درمانی با تجربه فردی بیمارانی که به دلیل ساختارهای فردی آنها در محیط های اجتماعی احساس می کنند توسط فرهنگ اکثریت به حاشیه رانده شده اند، تمرکز دارد.درمان بین فرهنگی اهمیت تجربه فرهنگی را در خط مقدم درمان قرار می دهد و امیدوار است به افراد با پیشینه های فرهنگی متنوع و اقلیت کمک کند تا هویت قومی و فرهنگی سالمی را ایجاد کنند که دارای خودپذیری و عزت نفس هستند.

اکوتراپی

اکوتراپی یک اصطلاح کلی برای یک نوع درمان است که بر شرکت در فعالیت‌های ضعیفی که در طبیعت انجام می‌شود تمرکز دارد. بهره گیری از خواص آرام بخش جهان طبیعی و پرورش این ارتباط در رویکرد به شفا نقش اساسی دارد.اکوتراپی بر مبنایی جامع کار می کند و به جای سلامتی فرد، بر فعالیت تمرکز دارد. فعالیت ها شامل حفاظت، باغبانی، تماشای ستارگان، پیاده روی و کشاورزی است و توسط درمانگران و مشاوران یا متخصصان آموزش دیده هدایت می شود.

راه رفتن و صحبت درمانی

پیاده‌روی و گفتار درمانی به بهترین وجه به‌عنوان «روش سنتی مشاوره در بیرون» توصیف می‌شود. این نوعی از گفتار درمانی است که در آن مشاور و مراجعانش در طول مسیر محلی مانند خط ساحلی، مسیر پیاده‌روی عمومی یا پارک، با هم قدم می‌زنند.

جلسه مشاوره به این شکل از درمان می‌تواند به ویژه برای افرادی که اتاق مشاوره سنتی را ترسناک می‌دانند که برای یافتن زمانی برای بیرون رفتن تلاش می‌کنند مفید باشد و می‌تواند به تغییر ادراکات و احساسات فعلی از «گیر کردن» کمک کند. راه رفتن و گفتار درمانی همچنین می تواند برای افرادی که در بحث درباره احساسات خود تلاش می کنند مفید باشد و می تواند از طبیعت به عنوان بیانی استعاری از احساسات استفاده کند.

سیستم های خانواده درمانی داخلی

سیستم درمانی درونی خانواده، یا درمان IFS، رویکردی است که «بخش‌های» مختلف درون ما و یک خود درونی اصلی را تشخیص می‌دهد. تصور می‌شود که خود هسته‌ای ما، آرام، متصل و دلسوز است، اما دسترسی ما به آن می‌تواند توسط بخش‌های دیگری که ممکن است به دلیل تجارب زندگی ماهیت افراطی داشته باشند، مانع شود. این می تواند منجر به رفتارهای غیر مفید از جمله اعتیاد، کمال گرایی و انتقاد از خود شود.هدف از درمان IFS این است که به شما کمک کند بخش های مختلف خود را بشناسید و با آنها ارتباط برقرار کنید، آنها را درک کنید و با خود اصلی خود ارتباط برقرار کنید. امید این است که خود مسئولیت را بر عهده بگیرد و کمک کند که قطعات به طور هماهنگ با هم کار کنند.

گروه درمانی

همانطور که از نام آن پیداست، گروه درمانی در یک گروه، معمولاً پنج تا پانزده بیمار انجام می شود. درمان گروهی حضوری یا آنلاین اغلب به سمت یک موضوع خاص مانند افسردگی، اضطراب اجتماعی یا سوء مصرف مواد هدف قرار می گیرد.این شکل از درمان مزایایی را ارائه می دهد که درمان فردی ممکن است نداشته باشد. این گروه ممکن است به یک شبکه حمایتی برای بیمار تبدیل شود و عمل گوش دادن و صحبت کردن با دیگران ممکن است به بیمار کمک کند تا مشکلات خود را در چشم انداز قرار دهد.

منابع:

  1. سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «رویکردهای روان‌شناسی»
  2. هیلگارد،روانشناسی عمومی
  3. مقاله سایت میگنا
  4. کتاب روان شناسی کاربردی (1).
  5. حسین شکرکن ودیگران، مکتب های روان شناسی و نقدآن، ج2، ص405.

باتشکر از توجه شما .برای دریافت مشاوره با متخصصین روانشناسی داناک با شماره تلفن های منشی در هر ساعت هماهنگ بفرمایید. مشاوره بصورت تلفنی در سراسر کشور و حضوری در تهران می باشد.

تلفن منشی: 09120992294

خشم و پرخاشگری

خشم و مدیریت آن

همه ما در زندگی خشم و پرخاشگری را به گونه ای تجربه کرده ایم و میکنیم.خشم ممکنه از جانب خود ما یا اطرافیا ن سر بزنه.هیچ کس هست که تا حالا خشمگین نشده باشه؟یا خشم از محیط را ندیده باشد؟یا عصبانی نشده باشد؟بررسی های زیادی درباره خشم و پرخاشگری انجام شده است.

شما جزء چه گروهی هستین؟باخودتون صادق هستین یا در حالت انکار به سر میبرید و مقاومت دارن با واقعیت روبرو بشین؟

جواب اغلب نه هست.یعنی بالاخره خشم در جایی در محیط ما دیده میشود .حالا برخوردها متفاوت هست. تفاوت در تربیت و ژنتیک و محیط و خیلی چیزای دیگه که در این مقاله آورده شده در بروز خشم و پرخاشگری مفید هستند.

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره روانشناسی

خشم حالتي است از هيجان . قبل از آنکه تعريفي از خشم آورده شود ضروري است که هيجان تعريف شود . هيجان نوعي واکنش کلي و شديد ارگانيزم نسبت به يک موقعيت دور از انتظار ، همرا با يک حالت عاطفي است . اين حات عاطفي ممکن است خوشايند ويا ناخوشايند باشد ، مانند محبت خشم و ترس و …

خشم حالتي از هيجان است که در آن انسان براي رهانيدن خود از يک حالت فشار به تلاشهايي دست مي زند و يا حرکاتي انجام مي دهد . خشم معمولا زماني ظاهر مي شود که انسان در راه ارضاي انگيزه هاي خود با موانعي رو به رو شود و يا اينکه در انجام کاري با شکست مواجه گردد و منافع وي به خطر افتد .

اغلب خشم و پرخاشگري يکی ميدانند، در حالي که خشم با پرخاشگري فرق دارد ، چرا که پرخاشگري نوعي رفتار است که براي آسيب رساندن به طرف مقابل از فرد پرخاشگر سر ميزند . ولي در خشم چنين حالتي ممکن است پيش نيايد . البته بعضي مواقع خشم با پرخاشگري همراه مي شود و آن زماني است که فرد در اثر خشم بخواهد به کسي صدمه وارد نمايد .

عصبانیت

به طور کلي هيجان با نيازهاي انسان رابطه بسيار نزديک دارد و گاه مي توانند سلامت انسان را تضمين نمايند ، مانند هيجان ترس که مو جب مي شود زماني که فرد احساس خطر کند ، از خود دفاع کند يا فرار کند و گاه مي تواند عامل اصلي پديد آيي اختلالات رواني شود . چنانچه انسان خشمگين شود ممکن است تعادل رواني خود را از دست بدهد به همين منظور است که حضرت علي (ع) مي فرمايد : به هنگام خشم نه تصميم ، نه تشويق ، نه تنبيه .

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره خانواده

نشانه هاي خشم

هيجان خشم داراي علائم بسياري است که بروز اين علائم از يک سو به ميزان ايجاد حالات خشم بستگي دارد و از سوي ديگر به حالات رواني و شخصيتي فرد وابسته است . علائم خشم را به طور کلي به دو دسته مي توان تقسيم کرد:

  1. علائم فيزيولوژي خشم مانند : لرزش اندام ، بالا رفتن فشار خون ، پا به زمين کوبيدن ، لگد زدن ، فرياد زدن ، نبض تند و …
  2. علائم رواني خشم مانند : ضعف در حافظه ، تقليل قوه فهم ، سلب اراده ، اشتباه در تصميمات و …

چرا انسان خشمگين مي شود ؟تا حاا ازخوتون این سوال رو کردین؟

عوامل به وجود آورنده خشم در افراد بسيار متعدد و پيچيده اند اما به طور کلي مي توان گفت : زماني که انسان در راه دست يابي به اهداف با موانعي رو به رو مي شود و يا اينکه مورد تهديد قرار مي گيرد ، در اين حالت يکي از عکس العمل هاي معمولي او مي تواند خشم باشد .

از ديگر عواملي که در اين راه مداخله مي کنند مي توان به محدوديت هاي شديد ، احساس نا امني ، مشکلات در يادگيري مهارت هاي جديد ، تمسخر ، رفتارهاي غير عادلانه ، تبعيض ها ، زور گويي ها ، دروغ گفتن ، تحميل عقايد ، تهاجم و حملات ، بي توجهي به نيازها و در تعارض قرار گرفتن اشاره کرد .

این مطلب را نیز بخوانید: درمان افسردگی

انواع پرخاشگري‌

پرخاشگري‌ ‌ نوع‌ رفتاري‌ است‌ كه‌ از خشم‌ و عصبانيت‌ نشأت‌ مي ‌گيرد و مي ‌توان آن‌ به‌ دو گروه‌ تقسيم‌ بندي‌ كرد:

الف:پرخاشگري‌ خصمانه

پرخاشگري‌ خصمانه رفتاري‌ است‌ كه‌ به‌ منظور صدمه‌ و آزار رساندن‌ به‌ ديگري‌ يا ديگران‌ ابراز مي ‌شود؛ و هدف‌ در آن‌ صرفاً آزار رساندن‌ است. مثلاً كودكي‌ كودك‌ ديگر را مي ‌زند و يا در مدارس‌ ديده‌ مي‌ شود كه‌ زنگ‌هاي‌ تفريح، كودكان‌ در حياط‌ مدرسه‌ بعضاً به‌ كتك ‌كاري‌ مي ‌پردازند.

ب:پرخاشگري‌ وسيله‌ اي

پرخاشگري‌ وسيله‌ اي رفتاري‌ است‌ كه‌ فرد به‌ وسيله‌ آن‌ خواستار به‌ دست ‌آوردن‌ هدفي‌ ديگر است‌ و ابداً قصد حمله‌ به‌ ديگران‌ يا اذيت‌ كردن‌ آنها را ندارد. البته‌ در اين‌ ميان‌ ممكن‌ است‌ لطمه‌ اي‌ نيز به‌ كسي‌ وارد شود. مثلاً كودكي‌ بزهكار كيف‌خانمي‌ را مي ‌ربايد تا به‌ اين‌ وسيله‌ مورد تشويق‌ و تأييد گروه‌ همسالان‌ قرار گيردممكن‌ است‌ پرخاشگري‌ جنبه‌ انتقام‌ گيري‌ نيز داشته‌ باشد. يعني‌ كودكي‌ كه‌ مورد اذيت‌ و آزار قرار گرفته‌ و نتوانسته‌ خشم‌ خود را ابراز كند، اكنون‌ با پرخاشگري‌ به‌ كاهش‌ اضطراب‌ خود مي ‌پردازد. در اين‌ جا پرخاشگري‌ وسيله‌ اي‌ است‌ كه‌ كودك‌ با توسل‌ به‌ آن‌ مي ‌خواهد به‌ هدف‌ خود يعني‌ كاهش‌ اضطراب‌ دست‌ يابد.

این مطلب را نیز بخوانید: اهمیت موضوع رازداری در مشاوره

علت خشم و پرخاشگری چیست؟

پرخاشگری

موقعیکه در شرایطی مجبور به پرخاشگری قرار می‌گیرید احساس ناراحتی و بی‌قراری به شما دست می‌دهد و فشاری را روی خود احساس می‌کنید. کنترل رفتار در چنین موقعیت‌هایی دشوار می‌شود و امکان دارد که ندانید چه رفتار اجتماعی در آن موقعیت مناسب است. گاهی ممکن است شخصی با هدف انتقام گرفتن یا آزار و تحریک فرد دیگر دست به رفتارهای پرخاشگرانه بزند. پرخاشگری نسبت به خود شخص نیز وجود دارد. فرد باید تلاش کند تا علت و ریشه رفتارهای اینچنینی را در خود کشف کند.

تست افسردگی بک

خشم یک احساس طبیعی و سالم است؟

اگر کنترل خشم از حد خود خارج شود، آن وقت خشم به یک احساس ناخوشایند تبدیل می‌شود. خشم مزمن یا انفجاری عواقب جدی برای روابط، سلامتی و وضعیت روانی دارد. کنترل خشم ساده‌تر از آن چیزی است که شما بدان فکر می‌کنید. نگاهی به دلایل اصلی بروز خشم ممکن است بر رفتار فرد تأثیرگذار باشد که با ابزار مدیریت خشم، می‌توان آن را کنترل کرد.

تفاوت هاي جنسيتي

پسرها پرخاشگرتر از دخترها هستند. اين تفاوت در غالب فرهنگ ها و تقريباً در همه سنين و نيز در غالب حيوانات ديده مي شود. پسرهابيش از دخترها پرخاشگري بدني و لفظي دارند. از سال دوم زندگي اين تفاوت ها آشکار مي شود. براساس مطالعات مشاهده اي در مورد کودکان نوپاي بين سنين ۱ تا ۲ سال تفاوت هاي جنسيتي از لحاظ تعداد پرخاشگري بعد از ۱۸ ماهگي ظاهر مي شود و قبل از آن اثري از آن نيست. پسرها به خصوص وقتي که به آنان حمله مي شود يا کسي مزاحم کارهايشان مي شود تلافي مي کنند.

این مطلب را نیز بخوانید: آیا فرد خوش بینی هستید؟

الگوهاي پرخاشگري در کودکان

همه جوامع بايد راه هايي را بيابند تا مانع از آن شوند که اعضاي آن به هم آسيب برسانند. همه مردم رفتاپرخاشگرانه را تا اندازه اي کنترل مي کنند ولي از لحاظ ارزشي که براي آن قايلند و ميزان محدود کردن آن ، با هم فرق دارند.براي مثال، در ميان قبايل سرخپوست آمريکايي، کومانچي ها و آپانچي ها کودکانشان را جنگجوو پرخاشگر بار مي آورند و حال آنکه هوپيها وزوني ها به فرزندانشان صلح جويي و رفتار غير پرخاشگرانه مي آموزند.

اصولاً در فرهنگ آمريکاي براي پرخاشگري وسرسختي ارزش قايلند. والدين کودکان به شدت پرخاشگر غالباً به هنگام اعمال قواعد و معيارها خشونت دارند و پرخاشگرند. وقتي که واکنش خشونت آميزي بروز مي کند ساير اعضاي خانواده کاري مي کنند که باعث دامن زدن به رفتار پرخاشگرانه مي شوند. براي مثال، برادري بر سر خواهرش فرياد مي زند، خواهر بر سر او فرياد مي زند و ناسزايي به او مي گويد.

در اين موقع برادرش او را کتک مي زند و اين ماجرا ادامه مي يابد. تمام اين ها نشان مي دهد که والدين مي توانند در پاداش دادن و تنبيه کردن فرزندانشان رفتار با ثباتي داشته باشند و با استفاده از راه هاي مؤثر بدون اين که با تنبيه شديد همراه باشد پرخاشگري کودکان را کنترل کنند و بازآموزي کودکان در دوراني نسبتاً کوتاه ميسراست.

این مطلب را نیز بخوانید: افزایش تمرکز

راه مقابله با خشم و پرخاشگری

با توجه به اينکه هيجان خشم نوعي احساس فردي است ، يعني ممکن است که يک موقعيت فردي را خشم ايجاد نمايد ولي در فرد ديگري هيچ هيجاني را ايجاد نکند ، نمي توان گفت که اين هيجان در همه انسان ها يکسان وجود دارد .هيجان خشم در زندگي انسانها کم و بيش مشاهده مي شود . از اين رو انسانها بايد خشم را تجربه کنند و نبايد شرايط به گونه اي باشد که انسان اصلا خشمگين نشود . اما آنچه مهم به نظر مي رسد اين است که انسان بايد دنياي رواني خود را بشناسد و ضرورت کنترل و شيوه مهار و هدايت آن ها را نيز بياموزد .

در بسياري از مواقع هيجان خشم براي انسان به منزله توليد نوعي زهر در بدن است ، همانند برخي از حيوانات . به عنوان مثال مار وقتي که مورد تهديد واقع مي شود خشمگين شده در بدنش نوعي زهر توليد مي کند اين زهر در کيسه مخصوصي ريخته مي شود و اين حيوان در مواقع ضروري براي دفاع از خود از آن استفاده مي کند که اغلب کشنده است .

علل پرخاشگری

پرخاشگ ری تحت تأثیر عوامل بیولوژیکی، اجتماعی، محیطی و روانی است. همچنین گاهی اوقات، عوامل ژنتیکی می تواند افراد را مستعد پرخاشگری کند. به عنوان مثال، برخی از افراد با استعداد نسبتاً ثابت شخصیتی به دنیا می آیند تا به موقعیت های خاص با پرخاش گری پاسخ دهند. این به عنوان خشم صفت شناخته می شود. ژن های خاصی نیز با تمایل به پرخاش گری مرتبط هستند.

تحقیقات همچنین نشان می دهد که افراد مبتلا به پرخاشگری از سنین جوانی کنترل هیجانی و انگیزشی کمتری دارند.

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره مهارتهای زندگی

عوامل دیگری که به پرخاشگری کمک می کنند عبارتند از:

  • قرار گرفتن در معرض خشونت (شخصی یا مجازی)
  • هورمون ها
  • زندگی در یک محیط بسیار پر استرس
  • تحریک
  • طرد شدن از سوی دیگران
  • اثر سلاح (پدیده ای است که نشان می دهد دیدن یک سلاح می تواند منجر به افکار و رفتارهای تهاجمی شود)

پرخاشگری و بیماری روانی

رابطه بین بیماری روانی و پرخاش گری پیچیده است. عناصر پرخاشگری ممکن است با برخی بیماری های روانی درمان نشده همراه باشد، از جمله:

  • اختلال نقص توجه-بیش فعالی (ADHD)
  • اختلال دوقطبی
  • اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)
  • روان‌گسیختگی
  • اختلالات مصرف مواد

برخی از اختلالات شخصیتی با سطوح بالاتر پرخاشگری مرتبط هستند، از جمله:

  • اختلال شخصیت ضد اجتماعی
  • اختلال شخصیت مرزی

همچنین در بدن انسان نيز نوعي زهر توليد مي شود اما در کيسه مخصوص ريخته نمي شود بلکه در قسمت هاي مختلف بدن انسان پخش مي شود و موجب سرخ شدن چهره ، عدم تعادل و ناهماهنگي در عملکرد او مي گردد . بنابراين لازم است که راههاي کنترل و مقابله با آن را نيز آموخت . بهترين شيوه مقابله با خشم صبر و بردباري است.

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره با موبایل

لازم است انسان صبر پيشه سازد تا از اين طريق به فرد خشمگين کمک نمايد . صبر و بردباري در مقابل خشم به معناي تسليم شدن در برابر فرد خشمگين نيست بلکه به معناي تسلط داشتن بر شرايط رواني خويش است . خشم و پرخاشگری را نبايد در برابرخشم پاسخ داد زيرا اين کار موجب تشديد حالات خشم در فرد مي شود .با توجه به اينکه خشم به خودي خود به حالات آرامش تبديل مي شود بنابراين نبايد به فرد خشمگين التماس کند زيرا ممکن است آن فرد به اين کار عادت کند.

روش ديگر مقابله با خشم و پرخاشگری اين است که وقتي خشم فرد به آرامش نسبي تبديل شد به وي کمک کرد تا راههاي عقلاني براي برخورد با مساله را در پيش بگيرد . خشم ممکن است از طريق مشاهده صحنه ها و برنامه هاي خشونت آميز آموخته شود . بنابراين راه ديگر اين است که تلاش کرد تا فرد چنين برنامه هايي را کمتر مشاهده نمايد .

تست 5 نیاز اساسی گلاسر

از انجا که ممکن است خشم براثر تکرار عادت شود بهتر است تا حد امکان از امور خشم پرهيز کرد و نگذاشت تا فرد به اين حالت عادت کند .

پرهيزهاي لازم

براي دور داشتن فرد از خطر احتمالي خشم بايد پرهيز ها و مراقبت هايي را در مورد فرد معمول داشت که اهم آنها به قرار زير است :

  • استفاده از اصل بازداري

براي استفاده از اصل بازداري لازم است فرد الگوهايي را مشاهده کند که در آنها فرد به دليل خشمگيني در تصميمات خود اشتباه مي کند و زيان هاي را نيز متحمل مي شود . با مشاهده چنين الگوهايي احتمال بروز خشم از سوي مشاهده گر کاهش مي يابد .

  • دور داشتن فرد از مشاهده برنامه هاي خشونت آميز :

تا آنجا که ممکن است بايد فردي را که زود خشمگين مي شود از اموري که جنبه خشونت را در وي رشد مي دهد و باعث ايجاد خشم در او مي شود دور نگاه داشت .

  • دوري از عصبانيت

نبايد از انسان توقع داشت که اصلا عصباني نشود اما مي توان در اين حالت کنترل خود را حفظ نمود . بنابراين فرد بايد تا حدودي خود را کنترل کند و بر اعصاب خود تسلط داشته باشد .

  • بها ندادن به خشونت ها

بسياري از افراد از راه خشونت و عصبانيت مي خواهند به خواسته هاي خود برسند و سعي مي کنند تا از اين طريق به هدف خود برسند . بنابراين بايد سعي کرد که از طريق بي اعتنايي و بها ندادن به خشونت ها و عصبانيت ها آن ها رابي اعتبار نمود .

این مطلب را نیز بخوانید: ناسازگاری کودک

تفاوت رفتار پرخاشگرانه و خشونت در چیست؟

برای اینکه تفاوت خشونت و رفتار پرخاشگرانه را بهتر متوجه شوید، می‌توان اینگونه بیان کرد که خشونت نوعی رفتار پرخاشگرانه فیزیکی است که با هدف ایجاد آسیب جدی انجام می‌شود.

پرخاشگری

در حقیقت، رفتار پرخاشگرانه همواره شامل خشونت نیست؛ اما برعکس، خشونت همواره شامل رفتار پرخاشگرانه است‌.

برای مثال اگر هنگام عصبانیت از کسی، یک وسیله همچون کتاب را در اتاق پرت کنید و به‌صورت غیرعمد به شخصی که از او عصبانی هستید، برخورد کند؛ با وجود آنکه یک تهاجم فیزیکی صورت گرفته است، اما نمی‌توان آن را خشونت نامید.

از طرف دیگر هنگامی که از شخصی عصبانی باشید و او را هل بدهید یا به‌صورت عمدی و به هدف آسیب رساندن به وی ضربه‌ای وارد کنید؛ این عمل شما خشونت نامیده می‌شود.

بررسی عوارض پرخاشگری

عوارض این رفتار بسیار متنوع هستند و می‌توانند به محرکی که سبب ایجاد رفتار پرخاشگرانه می‌شوند نیز بستگی داشته باشند.

از آن‌جایی که هنگام عصبانیت، ممکن است دست به کارهایی بزنید که به اشخاص، حیوانات یا اموال فیزیکی آسیبی برسد؛ نه‌تنها دیگران را از خود میرنجانید، بلکه ممکن است پس از ابراز خشم و پرخاشگری، احساس منفی و حس پشیمانی زیادی به سراغ شما بیاید که بسیار آزاردهنده است.

با وجود آن‌که هنگام خشم و پرخاشگری به‌صورت عمدی به کسی صدمه‌ای وارد نمی‌کنید؛ اما عوارض پرخاش بر روابط شما در اجتماع یا بر روابط شخصی شما تاثیر می‌گذارند و حتی ممکن است برای شما عواقب قانونی به همراه داشته باشند.

این مطلب را نیز بخوانید: اختلال خواب

به همین دلیل لازم است با انواع آن و همچنین عوامل موثر بر بروز آن آشنا باشید تا بتوانید برای درمان و کنترل آن اقدام کنید. موسسه روانشناسی و مشاوره داناک مشاور، با بهره گیری از بهترین روانشناسان و مشاوران تحت نظر خانم دکتر مارال حقیقی کرمانشاهی آماده ارائه خدمات مشاوره به شما عزیزان می باشد.

منابع :

  • احمدي ، علي اصغر : خانواده و فرزندان ، انتشارات انجمن اولياو مربيان جمهوري اسلامي ايران ، 1397.
  • احمدوند ؛ محمد علي ، روانشناس کودک و نوجوان ، انتشارات دانشگاه پيام نور ، 1392
  • شعاري نژاد ، علي اکبر : روانشناسي رشد 1 ، انتشارات پيام نور ، 1398
  • شعاري نژاد ، علي اکبر : روانشناسي رشد 2 ، انتشارات دانشگاه پيام نور ، 1372
  • نوابي نژاد ، شکوه : سه گفتار درباره راهنمايي و تربيت فرزندان ، انتشارات انجمن اولياو مربيان جمهوري اسلامي ايران 1395
  • گرد آوری کننده دکتر مارال حقیقی کرمانشاهی

اهمیّت موضوع رازداری در جلسات مشاوره و روان درمانی

رازداری یکی از پسندیده ترین اخلاقها در بین افراد است. این امر سبب افزایش اعتماد بین انسانها می شود. رازداری یکی از مهمترین مسائل در زمینه مشاوره و روانشناسی می باشد و در ادامه به آن خواهیم پرداخت.

انواع راز

راز در لغت به معنای مطلب پوشیده و امر پنهان است. افشای یک چیز، ظاهر کردن و پخش آن در میان مردم می باشد. راز داری به 3 شکل می باشد:

1) شخصی 2) اجتماعی 3) حکومتی .

1) رازهای شخصی:

هر فرد از نظر اعتقادی، اخلاقی، و عملکردی ویژگی هایی دارد که دیگران از آن اطلاعی ندارند و خصوصی می باشد.

2) رازهای اجتماعی:

فرد به خاطر نوع شغل و محل کاری که انجام فعالیت می کند، یکسری اطلاعات درون سازمان در اختیارش قرار می گیرد که این اطلاعات می تواند اسرار مردم در زمینه های مختلف باشد.

3) رازهای حکومتی:

این مورد می تواند مهم تر از رازهای دیگر باشد زیرا آشکار شدن آن می تواند تبعات خیلی منفی داشته باشد که می تواند نقاط استراتژیک کشور و نقاط نظامی و اطلاعات مهم کشورها باشد.

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره روانشناسی

در قرآن نیز دربارة رازداری خیلی تأکید شده و افشای راز را مورد نکوهش قرار داده است. در سوره تحریم بعضی از همسران پیامبر(ص) به خاطر اینکه رازدار نبودند مورد سرزنش قرار گرفتند. در روایات نیز خیلی به مسئله رازداری و افشا نکردن راز سفارش شده است. امام علی(ع) می فرمایند: ((تمام خیر دنیا و آخرت در 2 چیز است؛ کتمان سر و دوستی با نیکان و تمام شر در 2 چیز است؛ افشای اسرار و دوستی با اشرار.))

در نظام نامه اخلاقی سازمان روانشناسی که در شهریور 1386 تصویب گردید و در آن به موضوع رازداری بسیار تاکید شده است، در مادة 4 آن آمده است که روانشناسان برای ارزیابی و درمان، چون به جمع آوری اطلاعات می پردازند نباید اطلاعات اضافه دریافت کنند و باید در حوزه فعالیت خود اقدامات احتیاطی را به عمل آورند به طور مثال برای ضبط صدا و یا فیلمبرداری از جلسات، باید از کسانی که به آنها مراجعه می کنند رضایت نامه دریافت کنند. اگر اطلاعات و راز افراد افشا گردد، تبعاتی مانند ریخته شدن آبرو و هتک حیثیت افراد می شود.

در جامعه نیز باعث بی اعتمادی می گردد که این موضوع می تواند باعث از بین رفتن آرامش روحی و روانی افراد شود و همین امر باعث به خاطر افتادن امنیت اجتماعی می گردد. باتوجه به موضوعات بیان شده چون در حوزه روانشناسی این مسئله بسیار مهم می باشد، گاهی مواقع ضروری است که راز افشا گردد چون ممکن است جان فرد یا کسی دیگر در خطر باشد که باید براساس تشخیص مصلحت و به حکم عقل انجام گیرد.

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره خانواده

رازداری در مشاوره

نوع رفتاری که شخص هنگام کار حرفه ای انجام می دهد را اخلاق حرفه ای می نامند. شیوه های اخلاقی در رشته روان درمانی خیلی گسترده می باشد که یکسری استانداردهایی را برایش تعریف کرده اند که می توانیم از صلاحیت ، مسئولیت ، روابط حرفه ای ، رازداری و … نام ببریم که در مقوله رازداری و حفظ حریم شخصی، افراد دارای ویژگی های خاص می باشند. در رشته پزشکی، بیماران پزشک خود را محرم اسرار می دانند و اصل رازداری و حفظ حریم شخصی بیمار یک امر بسیار مهم است که این امر باعث اعتماد بیمار می شود و بیمار خصوصی ترین اطلاعات را جهت اینکه دکتر بیماری را تشخیص دهد در اختیار پزشک معالج قرار می دهد و همواره رابطه بین پزشک و بیمار محرمانه است.

رازداری

در جلسات مشاوره، اطلاعات خیلی مهم و شخصی توسط مراجعه کننده به روانشناس ارائه می شود که روانشناس پس از شنیدن این اطلاعات و بررسی چگونگی بروز مشکلات، تمام جوانب کار را در نظر گرفته و به درمان می پردازد که در این امر می تواند به اطلاعات مربوط به بعد جسمانی، روانی، اجتماعی، جنسی، زناشویی، شغلی و حتی اعتقادی دست پیدا کند. رازداری شاید باعث شود خیلی از بیماران به روانشناس مراجعه نکنند زیرا حس می کنند اطلاعات شخصی آنها شاید فاش شود به همین دلیل بحث اعتماد در جلسات مشاوره بسیار مهم می باشد.

این مطلب را نیز بخوانید: درمان افسردگی

انسان ها همیشه برای اینکه ترقی پیدا کنند از مشورت با افراد کاربلد استقبال می کنند و چه بسا نظرخواهی از این افراد باعث حل مشکلات می گردد. رازداری در مشاوره باعث حفظ حریم شخصی و امنیت مراجع می گردد. بعضی از اعمال دارای پیامدهای دوگانه هستند مانند: دروغ مصلحت آمیز یا دادن رشوه برای رسیدن به حق خویش که در اخلاق حرفه ای، این اعمال را تعارض اخلاقی می نامند و در فقه به عنوان تزاحم خوانده می شود. آنچه که بنده درک کردم در مبحث تزاحم در حوزه علوم اسلامی هرگاه کاری را بخواهیم اجرا کنیم که از نظر شرع دو حکم باشد به طوری که اجراکننده نتواند هردو را در یک زمان اجرا کند، می گویند تزاحم بین دو حکم اتفاق افتاده است که در این میان می توان براساس واجب و حرام عمل کرد یا در بعضی از مواقع می توان از حکم های تکلیفی استفاده کرد مانند: وجوب – حرمت – کراهت .

برای مثال حضرت علی(ع) می فرمایند: ((عمل مستحب انسان را به خدا نزدیک نمی کند اگر بر واجب زیان رساند.)) یا اینکه در این موارد می توان به عقل رجوع کرد یعنی وقتی عقل به یک حکم اهمیت بدهد کافی است. عموماً افراد در روابط دوستانه هم سعی می کنند اگر کمک بخواهند، اول از اینکه رازشان فاش شود اطمینان خاطر پیدا کنند. البته بین روابط مشاوره ای و دوستانه تفاوت هایی وجود دارد. در روابط مشاوره ای هر صحبتی که می شود محرمانه است و حتی مراجعه کننده سخنان محرمانه را به مشاور می گوید و به دوست خود نمی گوید و تصور اغلب مراجعان این است که مشاور را مورد اعتماد قرار می دهند. امروزه در اکثر کشورها، ضوابط اخلاقی به صورت یک نظام نامه اخلاقی تدوین و ارائه شده است. حق محرمانگی می تواند توسط شخص مراجعه کننده یا وکیل او لغو گردد و اگر این کار انجام گیرد مشاور می تواند راز را فاش نماید.

این مطلب را نیز بخوانید: خلاقیت

در اسلام حفظ جان، مال، دین، نسل و ناموس از نکات مهم و ضروری می باشد که باید به آن توجه شود. آنچه که بنده درک کردم اگر حفظ رازداری به هر یک از موارد ذکر شده آسیب رساند می تواند نقض شود. حال در بعضی از پرونده ها، قاضی جهت بررسی تمام ابعاد نیاز به اطلاعات مراجعه کننده دارد که دستور به افشای اطلاعات می زنند. در بعضی موارد نیز مشاور می تواند بدون اینکه هویت فرد را افشا نماید از دیگر مشاوران برای ادامه مسیر کمک گیرد. در زمینه تربیت کودک می توان یادآور شد که احترام به حریم کودک تا زمانی می تواند انجام گیرد که به تربیت کودک آسیب نرساند. در حقیقت تربیت کودک که بر وظیفه والدین است، بر حفظ حریم کودک اولویت دارد.

باتوجه به مقالاتی که در باب رازداری در مشاوره خواندم، درک من از این مطالب این بوده است که باتوجه به اینکه در مشاوره روانشناسی خیلی از موضوعات سرّی توسط مراجعان مطرح می شود، که اهمیّت حفظ این اسرار خیلی مهم بوده و گاهی اوقات حتی افشای آن نیز مهم است که شاید به جان افراد بستگی داشته باشد. لذا برای همین امر یک نظام نامه در کشور تأسیس و به عنوان مرجع برای مشاوران می باشد.

این مطلب را نیز بخوانید: افزایش تمرکز

فهرست منابع

– وصال، مینا. “اخلاق حرفه ای در حوزه روانشناسی و مشاوره (نگاهی به رازداری و حفظ حریم خصوصی مراجع)”. مجله اخلاق پزشکی، دوره سیزدهم، شماره چهل و چهارم، بهار 1398.

– محصص، مرضیه و رضازاده، یونس. “مبانی اسلامی حدود رازداری در فرآیند مشاوره”. همایش قرآن و روانشناسی، دوره 1، تیر 1399.

– عروتی موفق، اکبر. “تحلیل اخلاقی مسئله افشای سرّ در فرآیند مشاوره (با رویکرد اسلامی)”. فصلنامه علمی پژوهشی پژوهش نامه اخلاق، سال دهم، شماره 36، تابستان 1396.

ناسازگاری کودک

علل ناسازگاری کودک چیست؟

این علل عبارتند از:

۱- آشنا نبودن پدر و مادر به مبانی تربیتی صحیح ۲- وجود ناپدری یا نامادری ۳- محبت بیش از اندازه والدین به خواهر و برادر و بی مهری و بی توجهی نسبت به کودک و نقص های جسمانی اش، نقص عضو و زشت بودن. ۴- بی توجهی اطرافیان به کودک ۵- مضطرب بودن۶- فشارهای بیش از حد برای حفظ سلامت کودک ۷- دادن آزادی های غیر منطقی ۸- سرکوفت زدن ۹- محروم کردن کودک از بازی های مورد علاقه اش عواقب نا سازگاری کودکان عدم توجه به ناسازگاری کودکان زیان بار است و سبب تباهی آنها می شود.

در ادامه به بررسی عوامل مرتبط با ناسازگاری کودک خواهیم پرداخت و در نهایت به اهمیت مشاوره کودک پی خواهیم برد.

عواقب ناسازگاری کودک عبارتند از:

۱- واکنش های غیر انسانی و ناپسند ۲- انحراف های جنسی، فحشا و تجاوز به جنس مخالف در آینده۳- اعتیاد به مواد مخدر ۴- دزدی، خیانت در امانت و تجاوز به اموال دیگران در بزرگسالی ۵- آدم کشی، جنایت و چاقوکشی ۶- کلاه برداری، جعل اسناد ۷- تجاوز به حقوق دیگران ۸- رشوه خواری و … درمان و کمک به کودکان ناسازگار رابطه دوستانه میان کودکان و آموزگاران و بررسی مشکلات زندگی آنها به درمان ناسازگاری کودکان کمک می کند. رفتار برخی کودکان را نباید به بی شعوری، تنبلی، بی عقلی و … نسبت داد. جزئیات اختلالات رفتاری آنها را باید بررسی کرد و با کمک والدین از میان برد.

نوزادان گریه می کنند، کودکان نوپا عصبانی می شوند. در برخی مواقع، والدین انتظار دارند فرزندانشان شروع به مدیریت احساسات خود بدون فروپاشی حماسی کنند. با این حال، یادگیری برای تنظیم احساسات یک فرآیند پیچیده است. پاملا کول، دکترا، روانشناس دانشگاه ایالتی پن که تنظیم هیجان را در اوایل کودکی مطالعه می کند، می گوید: “تنظیم احساسات به مهارت های بسیاری از جمله توجه، برنامه ریزی، رشد شناختی و رشد زبان نیاز دارد.” روانشناسان می گویند کودکان این مهارت ها را در زمان های مختلف توسعه می دهند. توانایی آنها در مدیریت احساسات منفی به ژنتیک، خلق و خوی طبیعی آنها، محیطی که در آن رشد می کنند و عوامل بیرونی مانند میزان خستگی یا گرسنگی آنها بستگی دارد. اما والدین، معلمان و سایر مراقبان همگی نقش مهمی در کمک به کودکان برای یادگیری مدیریت احساسات خود دارند.

کودکانی که احساسات خود را به خوبی مدیریت می کنند، بیشتر در مدرسه موفق می شوند و با دیگران کنار می آیند. در اینجا راهبردهای آزمایش شده علمی وجود دارد که والدین و مراقبان می توانند از آنها برای آموزش این مهارت های مهم به کودکان استفاده کنند: جان لاچمن، دکترای ABPP، روانشناس در دانشگاه آلاباما که برنامه های پیشگیری از پرخاشگری را مطالعه می کند، گفت: نوزادانی که سریع واکنش نشان می دهند و به سختی تسکین می یابند، زمانی که بزرگتر می شوند، بیشتر در مدیریت احساسات دچار مشکل می شوند. کودکان در معرض خطر اما همه بچه ها از آموزش احساسات سود می برند. وقتی فرزندانشان هنوز نوزاد هستند، مراقبان می توانند درباره احساسات صحبت کنند. به زمانی که شخصیت های کتاب یا فیلم احساس غمگینی، شادی، عصبانیت یا نگرانی می کنند، اشاره کنید.

والدین دفت کنید :کمتر تنبیه کنید، بیشتر تحسین کنید: عواقب رفتار بد وسوسه انگیز است. اما تنبیه شدید رفتار را بدتر می کند نه بهتر. لاچمن می گوید: «وقتی فرزندپروری خشن است، کودکانی که در مدیریت احساسات خود مشکل دارند، معمولاً با پرخاشگری بیشتر واکنش نشان می دهند. “تحقیق نشان می دهد که شما باید چهار یا پنج تعامل مثبت برای هر توبیخ منفی داشته باشید.” به عبارت دیگر، مراقبان باید زمان زیادی را صرف تمرکز بر توجه مثبت، تمجید و پاداش برای رفتار خوب کنند. کازدین به مراقبان توصیه می‌کند برای رفتارهایی که می‌خواهند اصلاح کنند، درباره «تضادهای مثبت» فکر کنند. اگر کودک شما همیشه هنگام ترک زمین بازی فریاد می زند، او را به خاطر طغیان تنبیه نکنید.

کودک حسود

در عوض، وقتی آنها بدون عصبانیت از آنجا خارج می شوند، تمجیدهای زیادی و شاید یک جایزه کوچک ارائه دهید. کازدین گفت: «به جای تنبیه کودک به خاطر یک رفتار ناخواسته، رفتاری را که دوست دارید در جای خود ببینید تحسین کنید.» یک تیم باشید: برای بچه‌هایی که در تلاش برای یادگیری تنظیم هیجان هستند، ثبات یک نکته کلیدی است. لاچمن گفت: «برای والدین، پدربزرگ ها، مادربزرگ ها، معلمان و سایر مراقبان بسیار مهم است که با یکدیگر برای رسیدگی به مشکلات خودتنظیمی کودک همکاری کنند. به گفتگو بنشینید و یک رویکرد هماهنگ برای مدیریت رفتارهای کودک برنامه ریزی کنید.

از دیگر ذفتارها با کودک ناسازگار:صحبت کنید و آموزش دهید: به فرزندان خود بیاموزید که احساسات خود را بشناسند و نام ببرند. با این حال، در حالی که آنها ناراحت هستند، یک تیم باشید: برای بچه‌هایی که در یادگیری تنظیم احساسات تلاش می‌کنند، ثبات امری کلیدی است. لاچمن گفت: «برای والدین، پدربزرگ ها، مادربزرگ ها، معلمان و سایر مراقبان بسیار مهم است که با یکدیگر برای رسیدگی به مشکلات خودتنظیمی کودک همکاری کنند. به گفتگو بنشینید و یک رویکرد هماهنگ برای مدیریت رفتارهای کودک برنامه ریزی کنید.» کول گفت: انتظارات خود را بررسی کنید: انتظار نداشته باشید فرزندتان کاملاً رفتار کند، به خصوص اگر واقعاً ترسیده یا استرس داشته باشد. وقتی می ترسند یا مضطرب هستند (مانند واکسینه شدن یا شروع مدرسه برای اولین بار) ممکن است نتوانند به مهارت های خودتنظیمی که در موقعیت های کم خطر استفاده می کنند دسترسی پیدا کنند.

او می‌گوید: «در یک موقعیت بسیار استرس‌زا، کودکان به حمایت بزرگسالان بیشتری نیاز دارند.» دیدگاه بلندمدت را در نظر بگیرید: بیشتر کودکان تا زمانی که در مدرسه ابتدایی هستند یاد می‌گیرند که احساسات بزرگ را مدیریت کنند. اما این بدان معنا نیست که رشد عاطفی آنها به پایان رسیده است. کارکردهای اجرایی – مهارت هایی مانند برنامه ریزی، سازماندهی، حل مسئله و کنترل انگیزه ها – تا بزرگسالی کماکان رشد می کنند. وقتی از رفتار فرزندتان احساس ناامیدی می کنید، به یاد داشته باشید که تنظیم احساسات زمان می برد.

تند، سعی نکنید مکالمه را انجام دهید. کول گفت: «وقتی اوضاع آرام است، فرصت‌هایی برای صحبت درباره احساسات و استراتژی‌های مدیریت آنها پیدا کنید. «همه چیز در طول یک مکالمه غرق نمی‌شود، اما می‌توانید زمینه را ایجاد کنید.» الگوی رفتار خوب: آیا این ضرب‌المثل قدیمی را شنیده‌اید که «آنطور که من می‌گویم، نه آن‌طور که من انجام می‌دهم»؟ آلن کازدین، دکترای روانشناس در دانشگاه ییل و مدیر مرکز والدین ییل که استراتژی های فرزندپروری را برای کاهش مشکلات رفتاری مطالعه می کند، گفت: «تحقیقات نشان می دهد که این مضحک است. کودکان با الگوبرداری از کاری که والدینشان انجام می دهند، یاد می گیرند، نه گفتن.

صحبت کنید و آموزش دهید: به فرزندان خود بیاموزید که احساسات خود را بشناسند و نام ببرند. با این حال، در حالی که آنها ناراحت هستند، سعی نکنید مکالمه را انجام دهید. کول گفت: «وقتی اوضاع آرام است، فرصت‌هایی برای صحبت درباره احساسات و استراتژی‌های مدیریت آنها پیدا کنید. «همه چیز در طول یک مکالمه غرق نمی‌شود، اما می‌توانید زمینه را ایجاد کنید.» الگوی رفتار خوب: آیا این ضرب‌المثل قدیمی را شنیده‌اید که «آنطور که من می‌گویم، نه آن‌طور که من انجام می‌دهم»؟ آلن کازدین، دکترای روانشناس در دانشگاه ییل و مدیر مرکز والدین ییل که استراتژی های فرزندپروری را برای کاهش مشکلات رفتاری مطالعه می کند، گفت: «تحقیقات نشان می دهد که این مضحک است. کودکان با الگوبرداری از کاری که والدینشان انجام می دهند، یاد می گیرند، نه گفتن.

به دنبال حمایت اگر کودک شما با تنظیم هیجانی دست و پنجه نرم می کند، روانشناسان یا سایر متخصصان سلامت رفتاری می توانند کمک کنند. کول همچنین به والدین پیشنهاد می کند برای دریافت اطلاعات و منابع با معلمان یا مشاوران مدرسه تماس بگیرند. [مرتبط: سلامت روانی کودکان در بحران است. این چیزی است که روانشناسان برای کمک انجام می دهند] او گفت: «زمانی که مشکلات در مدرسه، سلامت، زندگی خانوادگی یا دیگر جنبه‌های زندگی تداخل دارند، کمک می‌کند تا راهنمایی بخواهید. در تمام این موارد، او به مراقبان توصیه می‌کند که به گام‌هایی برای ایجاد رابطه قوی با فرزندان خود ادامه دهند. چه آن‌ها هنوز پوشک می‌کنند یا برای شروع مدرسه آماده می‌شوند، برای تقویت ارتباطتان هرگز زود یا دیر نیست. کول گفت: ایجاد یک رابطه قوی و مثبت با فرزندتان مهم است. “بچه ها از افرادی که به آنها اعتماد دارند یاد می گیرند.”

کودک و مشکلات

موارد دیگری که باعث ناسازگاری کودک میشود عبارتند از:

حسادت بزرگتر ها با تازه وارد

در جامعه امروز که تعداد فرزندان به طور متوسط 1 یا 2 بچه در خانواده است کودک اول بعد از تولد کودک دوم رفتارهای ناسازگاری بیشتری را نشان می‌دهد؟ حسادت وناسازگاری در کودک وقتی که کودک تنها توجه پدر و مادر و خانواده هست تمام محبت و جلب توجه را دارد و بعد از اینکه فرزند بعدی به دنیا می‌آید فرزند قبلی احساس می‌کند که آن موقعیت قبلی را ندارد . هر چند معمولاً پدر و مادرها سعی می‌کنند که به همه بچه‌ها توجه و محبت نشان دهند اما حسادت وناسازگاری در کودک بعد از تولد نوزاد بعدی شروع به ناسازگاری می کند . که ممکن است والدین پرخاشگری و لجبازی کودک را به حساب حسادت بگذارند.

به این نکته باید توجه داشت که فرزند قبلی احتیاج به توجه و محبت جداگانه‌ای دارد. و این نکته باید در نظر گرفته شود که زمان منحصر به کودک قبلی از طرف والدین داده شود . تا کم کم کودک به ورود یک نفر جدید به خانواده عادت کند و به وضعیت نرمال تری بازگردد و این مستلزم آگاهی بیشتر و دقت و تمرکز بیشتر در طرز رفتار با فرزند اول می‌باشد.

ویژگی حسادت وناسازگاری کودک؟

حسادت در کودک در سنین مختلف به شکل های مختلفی بروز می کند .البته به سن کودک یا کودکان قبلی و پیش زمینه و حتی خصوصیات ژنتیکی کودک هم بستگی دارد .ولی اغلب در کودکان تک فرزند بیشتر بروز میکند و شدت بیشتری دارد چون قبل از او تمام توجه معطوف به او بوده و رقیبی در میدان برای توجه و جلب محبت نداشته است .

حسادت وناسازگاری کودک معمولا به شکل نا فرمانی در خوردن غذا ویا توالت رفتن وداد کشیدن و یا حمله به کودک تازه وارد وگاهی به صورت قهر و لجبازی خود را نشان می دهد. جای نگرانی زیادی نیست چون کم کم و با همکاری پدر و مادر وحتی اطرافیان نزدیک مثل پدر بزرگ و مادر بزرگ و خاله و …حل میشود و کودک با شرایط موجود کنار میاید .حتی عشق و علاقه هم به تازه وارد بعد از مدتی نمایان میشودکه برای بهبود امر و حل مشکل باید با مطالعه و رجوع به روانشناسان با تجربه در این زمینه میتواند بسیار کار سازباشد.

کودکان ناسازگار به کودکانی گفته می‌شود که از هوش عادی و یا حتی هوشبهر بالایی برخوردارند ولی رفتار غیرعادی و ناهنجار دارند و به‌طور عادی قادر به حفظ رابطه با فرد دیگر نیستند.

از لحاظ آماری متاسفانه آمار صحیحی از ناسازگاران در دست نیست زیرا ناسازگاری یک رفتار خاص نیست بلکه معجونی از رفتارهای متعدد است که با توجه به فرهنگ و جوامع مختلف ممکن است این رفتارها کم اهمیت و یا برعکس خشونت‌بار و جرم تلقی شود.

طبقه‌بندی کودکان ناسازگار از چند نظر دشوار است از جمله، از نظر متفاوت بودن علل ناسازگاری‌ها، تفاوت کیفیت و چگونگی شروع و پیشرفت ناسازگاری‌ها، اختلاف درجه شدت و مدت ناسازگاری‌ها.

البته بعضی از روان‌شناسان دسته‌بندی‌هایی را برای نارسایی و ناسازگاری رفتاری عنوان کرده‌اند که در اینجا به چند نوع آن اشاره می‌کنیم.

1 – نوع اول رفتارهایی هستند که برای جلب توجه، از افراد سر می‌زند مانند ایجاد سر و صدای بلند، تقلای مداوم، خشونت‌های بدنی و زبانی. برای مثال دانش‌آموزی که بدون سبب دائماً جیغ می‌زند و مرتب از جای خود به بهانه‌های مختلف بلند می‌شود و حرف زشت می‌زند از این قبیل است.

در حقیقت این‌گونه دانش‌آموزان با این حرکات و رفتارها توجه معلم و دیگران را به خود جلب می‌کنند. اگرچه این توجه منفی است ولی شاید تنها راهی است که دانش‌آموز می‌تواند به معلم بگوید (من هستم.)

2 – علل اصلی رفتارهای نوع دوم که با اضطراب و گوشه‌گیری همراه است عبارتند از: حساسیت زیاد از حد، احساس حقارت، عدم اعتماد به نفس، ترس و واهمه. این رفتار کودکانی است که به‌جای بدرفتاری کردن، کم‌رفتار عمل میِ‌کنند و این رفتاری است که برای کسی مزاحمت ایجاد نمی‌کند ولی مشکلات آن از گروه نوع اول کمتر نیست.

3 – در نوع سوم خصوصیات رفتاری عبارتند از: بی‌علاقگی، کندی یا عدم فعالیت مناسب، در خواب و خیال بودن، با اجسام صدا درآوردن، خط خط کردن میز و صندلی. این‌گونه رفتارها در کودکان بزرگتر احتمالاً تاخیر در رشد رفتاری را نشان می‌دهد. اختلالات عاطفی- هیجانی و بیماری‌های روانی کودک معمولاً به‌صورت اختلالات رفتاری نمایان می‌شود و اگر ادامه پیدا کند مانع رشد طبیعی او شده و یا آن را به تاخیر می‌اندازد.

در کودکانی که سن بیشتری دارند این اختلالات بر حافظه، تمرکز و حواس و فعالیت‌های فکری‌اش تاثیر می‌گذارد. در این حالت کودک نمی‌تواند تکالیف مدرسه را در سطحی انجام دهد که مورد رضایت اولیای مدرسه باشد. مهارت‌های کسب شده تدریجی مانند کنترل ادرار در شب ممکن است از بین برود و کودک از نظر رفتاری دچار اختلال و یا حتی انحطاط شود.

به‌طور کلی کودک ناسازگار به کودکی گفته می‌شود که بین رشد عاطفی و روانی او رابطه متناسبی وجود ندارد بلکه با مراحل قبلی رشد وی تطابق دارد. رشد روانی او به این ترتیب متوقف شده و کودک با وجود آن‌که سنش بالا می‌رود قادر به تطبیق خود با تغییرات محیط اطراف خود نیست و با وجود رشد سنی، رفتارش غیرقابل تغییر می‌ماند و به عبارت دیگر در مراحل پایین رشد متوقف می‌شود.

کودکان ناسازگار نمی‌توانند نیازها و هم‌چنین مشکلات خود را به‌راحتی ابراز کنند. پیروی از مقررات و احترام به قوانین برای آنها دشوار است. به همین دلیل تربیت و آموزش این‌گونه کودکان برای والدین، آموزگاران و مربیان در مقایسه با دیگران دشواری‌هایی را ایجاد می‌کند.

روانشناسی کودک

راهکار ناسازگاری کودک بزرگتر و حسادت با فرزند تازه وارد؟

حسادت و ناسازگاری کودک امری شناخته شده در دنیای روانشناسی است. معمولا حسادت های کودک کوچکتر زمانی شروع میشود که عضو جدیدی وارد کانون خانواده می شود .واین تا جایی طبیعی هست .ولی برخورد طرافیان خیلی کمک کننده هست .در این زمان ویا حتی قبل از بدنیا آمدن فرزند جدید باید برای کودک آماده سازی کرده . بنا به سن به کودک کمک کنیم تا با شرایط کنار بیاید.اگر فرزند یا فرزندان قبلی خیلی فاصله سنی ندارند و در رده سنین تا حدود 3 سالگی هستند میتوان با خبر آمدن یه نینی دیگه واینکه وقت گذاشتن هر کدام از پدر و مادر به صورت تنها باکودک قبلی و حفظ توجه قبلی به کودک ویا ایجاد تنوعات جذاب برای او .

دیگه اینکه هر دو والد در مقابل کودک دایم به تازه وارد توجه نکنند فرزند بزرگتر را کم کم و با حوصله به زندگی جدی در کنار نوزاد عادت داد.واگر هم فرزند بزرگتر هست با دادن حس مسیولیت و تعلق و باز هم حفظ و توجهات قبل به او بچه بزرگتر را با شرایط جدید آشنا کنیم. البته شاید در روزها و ماه های اولیه دچار مشکلات بیشتری باشید ولی با تمرین وحفظ حوصله و راهنمایی گرفتن از مشاورین روانشناس متبحر در این زمینه مشکلاتحسادت وناسازگاری در کودک حل شود.

بطور کلی رفتار با کودک در هر سن باید جدا آموخته و در نظر گرفته شود تا باعث ناسازکاری در کودک نشود.با کطالعه و آموزش و مشاوره روانشناسی میتوان کمک زیادی در تربیت کودکان داشت.حتی با مشاوره تلفنی روانشناسی هم میتوان در تربیت کودکان گامی بیزرگ برداشت.

مرکز مشاوره روانشناسی داناک مشاور، با کادر متخصص در خدمت ت به تمام والدیین گرامی بصورت مشاوره تلفنی و مشاوره حضوری آماده خدمت به شما میباشد.