چطوری عاشق میشویم؟
بسیاری از اوقات ما بدون اینکه انتظارش را داشته باشیم عاشق میشویم معمولاًدر چنین شرایطی عشق از آنجا آغاز میشود که ما به فردی برخورد میکنیم که با تصویریاز دنیای مطلوب و محبوب که میتوانیم داشته باشیم منطبق میشود وقتی از آن طرف هم توافقی ایجاد شود عشق یک دفعه آغاز میشود.
بسیاری از اوقات ما بدون اینکه انتظارش را داشته باشیم عاشق میشویم معمولاًدر چنین شرایطی عشق از آنجا آغاز میشود که ما به فردی برخورد میکنیم که با تصویریاز دنیای مطلوب و محبوب که میتوانیم داشته باشیم منطبق میشود وقتی از آن طرف هم توافقی ایجاد شود عشق یک دفعه آغاز میشود.اگر حتی غیر واقعی هم باشد و خیال پردازی باشد ما از این عشق لذت میبریم. عشقهای خیالی کمتر دردسر ایجاد میکند و اغلب عشق های واقعی است که مشکل آفرین میشود. این عشقها درابتدا خیلی خوب به نظر میرسد چون کسی را یافتهایم که ظاهراٌ میتوانیم به او نزدیک شویم و با او صمیمی شویم که این بسیار مهیج است. البته بخشی از این نزدیکی جنسی است . ولی فقط به امور جنسی مربوط نمیشود. ما فردی را یافتهایم که نه تنها ما را همان گونه که هستیم قبول دارد بلکه آن کسی را که سعی داریم بشویم نیز قبول دارد. او همان چیزی را میخواهد که ما میخواهیم .اما چرا بعد از مدتی که به عشق خود رسیدیم و یا به ازدواج و عروس داماد شدن ختم شد اختلافات شروع میشود؟ یا به قولی ماه عسل تمام میشود. چون ما بعد از اینکه زمان میگذرد و دیگر هورمون عشق ترشح نمیشود و سعی در تغییر دادن یکدیگر میکنیم و شروع میکنیم به کنترل بیرونی و در بین موقع بعد از مدتی از ازدواج و بسیار میشنویم که عروس یا دامادها این جمله را بی دلیل بیان میکنند : «حالم بده» و این اختلافات زناشویی و طلاق و خیانت بعد از ازدواج ریشه در دنیای مطلوب ما دارد که دائم میخواهیم آنچه ما فکر میکنیم در زندگی انجام شود و همسر ما مطابق میل ما رفتار کند.
چطوری عاشق میشویم؟
بسیاری از اوقات ما بدون اینکه انتظارش را داشته باشیم عاشق میشویم معمولاًدر چنین شرایطی عشق از آنجا آغاز میشود که ما به فردی برخورد میکنیم که با تصویریاز دنیای مطلوب و محبوب که میتوانیم داشته باشیم منطبق میشود وقتی از آن طرف هم توافقی ایجاد شود عشق یک دفعه آغاز میشود.
اگر حتی غیر واقعی هم باشد و خیال پردازی باشد ما از این عشق لذت میبریم. عشقهای خیالی کمتر دردسر ایجاد میکند و اغلب عشق های واقعی است که مشکل آفرین میشود. این عشقها درابتدا خیلی خوب به نظر میرسد چون کسی را یافتهایم که ظاهراٌ میتوانیم به او نزدیک شویم و با او صمیمی شویم که این بسیار مهیج است. البته بخشی از این نزدیکی جنسی است . ولی فقط به امور جنسی مربوط نمیشود. ما فردی را یافتهایم که نه تنها ما را همان گونه که هستیم قبول دارد بلکه آن کسی را که سعی داریم بشویم نیز قبول دارد. او همان چیزی را میخواهد که ما میخواهیم .
اما چرا بعد از مدتی که به عشق خود رسیدیم و یا به ازدواج و عروس داماد شدن ختم شد اختلافات شروع میشود؟ یا به قولی ماه عسل تمام میشود. چون ما بعد از اینکه زمان میگذرد و دیگر هورمون عشق ترشح نمیشود و سعی در تغییر دادن یکدیگر میکنیم و شروع میکنیم به کنترل بیرونی و در بین موقع بعد از مدتی از ازدواج و بسیار میشنویم که عروس یا دامادها این جمله را بی دلیل بیان میکنند : «حالم بده» و این اختلافات زناشویی و طلاق و خیانت بعد از ازدواج ریشه در دنیای مطلوب ما دارد که دائم میخواهیم آنچه ما فکر میکنیم در زندگی انجام شود و همسر ما مطابق میل ما رفتار کند. برای همین آگاهی از 7 عادت مخرب کنترل کننده بعد از ازدواج در مقالات داناک مشاوره روانشناسی توضیح داده شده است.
ممنون