پنج راهکار عملی برای تقویت هوش هیجانی در کودکان

خودتنظیمی هیجانی، جزء بزرگی از هوش هیجانی، توانایی مدیریت تجربه و بیان احساسات است. با تمرین، کودکان ظرفیت خود را برای خودتنظیمی هیجانی بهبود می بخشند. در سن چهار سالگی، اکثر کودکان شروع به استفاده از استراتژی هایی برای حذف محرک های بیرونی مزاحم می کنند. به عبارت دیگر، هنگام ترس چشمان خود را می پوشانند و با شنیدن صدای بلند گوش های خود را می بندند.

تا سن ده سالگی کودکان به طور مداوم از راهبردهای پیچیده تری برای خودتنظیمی هیجانی استفاده می کنند. این استراتژی‌ها را می‌توان به دو دسته ساده‌نگر تقسیم کرد: راهبردهایی که سعی در حل مشکل دارند و راهبردهایی که سعی در تحمل احساسات دارند.

هنگامی که کودک می تواند برای حل مشکلی تغییری ایجاد کند، با شناسایی مشکل و ایجاد برنامه ای برای مقابله با آن، درگیر مقابله متمرکز بر مشکل می شود. هنگامی که آنها مشکل را غیرقابل حل می دانند، با تلاش برای تحمل و کنترل پریشانی، به مقابله متمرکز بر احساسات می پردازند. همه این استراتژی ها بخشی از هوش هیجانی هستند.

هوش هیجانی شامل آگاهی، درک و توانایی بیان و مدیریت هیجانات است.در حالی که جهان بر پیشرفت تحصیلی در دوران کودکی متمرکز شده است و بر مشاوره تحصیلی تاکید دارد، خودتنظیمی هیجانی تا حد زیادی نادیده گرفته شده است. این یک استراتژی ضعیف است، با توجه به اینکه تحقیقات نشان می دهد هوش هیجانی دو برابر قوی تر از IQ درموفقیت بعدی تاثیر دارد.

خودکنترلی، بخشی از هوش هیجانی است که به ویژه در پیش‌بینی پیشرفت در کودکان مهم است. شاید گاهی در تبلیغات رسانه ها از هوش هیجانی در کودکان شنیده باشید که: کودکانی که قادر به مهار تکانه‌ها هستند (اغلب توسط احساسات هدایت می‌شوند) و از حواس‌پرتی اجتناب می‌کنند، می‌توانند رفتارهای اجتماعی بیشتری داشته باشند وراحت تر به اهداف خود برسند.

یک مطالعه به ویژه قدرتمند، کودکان مدرسه‌ای را از نظر خودکنترلی آزمایش کرد و مطالعات بعدی را روی آن کودکان درسی سالگی انجام داد. این مطالعه نشان داد که خودکنترلی موفقیت را بهتر از IQ، وضعیت اجتماعی-اقتصادی و محیط خانواده پیش‌بینی می‌کند. آن دسته از کودکانی که خودکنترلی بالایی داشتند نیز سالم‌تر بودند، پول بیشتری به دست می‌آوردند و کمتر احتمال داشت که سوابق جنایی یا مشکل با الکل داشته باشند.

افزایش هوش هیجانی کودک

از آنجایی که به نظر می رسد هوش هیجانی پیش بینی کننده قوی موفقیت باشد، محققان به این موضوع پرداخته اند که چگونه مراقبان کودک می توانند رشد آن را تشویق کنند. به طور خاص، دکتر جان گاتمن مشاهده کرد که چگونه والدین در تلاش برای درک چگونگی رشد هوش هیجانی به احساسات فرزندانشان واکنش نشان می دهند. او دریافت که والدین به یکی از چهار راه ممکن به احساسات کودکان پاسخ می دهند:

  • والدینی که احساسات کودکان را بی‌اهمیت می‌دانند و سعی می‌کنند به سرعت آنها را از طریق استفاده از حواس‌پرتی از بین ببرند.
  • والدین ناراضی از احساسات منفی که آن را چیزی می دانند که معمولاً از طریق تنبیه باید از بین بروند.
  • والدین لایسزفر همه احساسات کودک را می پذیرند، اما در حل مشکلات به کودک کمک نمی کنند یا رفتارهای مناسب را محدود می کنند.
  • والدین مربی برای احساسات منفی ارزش قائل هستند، نسبت به ابراز آنها از سوی کودک بی تاب نیستند و با ارائه راهنمایی از طریق برچسب زدن به احساسات و حل مسئله، از تجربه عاطفی به عنوان فرصتی برای برقراری ارتباط استفاده می کنند.

این مطلب را نیز بخوانید: ده روش استعدادیابی کودکان

پنج مرحله برای تقویت هوش هیجانی در کودکان

در زیر راهکارهای تقویت هوش هیجانی در کودکان شرح داده شده است:

مرحله یک

از احساسات کودک خود آگاه باشید.والدینی که از احساسات خود آگاه هستند، نسبت به احساسات موجود در فرزندان خود نیزحساس هستند.

مرحله دو

احساسات را به عنوان فرصتی برای ارتباط و آموزش ببینید.احساسات کودکان یک ناراحتی یا چالش نیست. آنها فرصتی برای برقراری ارتباط با فرزندتان هستند.

مرحله سوم

به احساسات کودکتان گوش دهید وآنها را تأیید کنید.در حین گوش دادن به احساسات کودک، توجه کامل خود را به او معطوف کنید.

مرحله چهار

به احساس کودک گوش دهید و آن را بررسی کنید.در حین گوش دادن به احساس کودک، توجه کامل خود را به او معطوف کنید.به احساسات آنها برچسب بزنید. پس از اینکه به طور کامل گوش دادید، به کودک خود کمک کنید تا نسبت به وجود آنها آگاهی پیدا کنند و واژگانی برای بیان عواطف خود ایجاد کنند.

مرحله پنج

به فرزندتان کمک کنید تا با وجود محدودیت ها مشکلات خود را حل کند.

همه احساسات قابل قبول هستند اما همه رفتارها قابل قبول نیستند. با پرورش مهارت های حل مسئله به کودک خود کمک کنید تا با احساسات خود کنار بیاید. این شامل کمک به کودک شما برای تعیین اهداف و ایجاد راه حل برای رسیدن به آن اهداف است.

 هوش هیجانی در کودکان

علائم هوش هیجانی در کودکان

هوش هیجانی چیست؟هوش هیجانی توانایی هوشمندانه درک احساسات در مورد خودمان و دیگران است. این شامل توانایی توجه، درک و عمل بر روی احساسات به روشی مؤثر است. مشخصات افرادی که هوش هیجانی دارند:

  • خودآگاهی: زمانی که افراد می دانند در یک زمان خاص چه احساسی دارند و می دانند خلق و خوی آنها چگونه بر دیگران تأثیر می گذارد.
  • خودتنظیمی: زمانی که افراد می توانند نحوه واکنش خود را به احساسات خود کنترل کنند. آنها قبل از اقدام بر اساس انگیزه، عواقب احتمالی رفتار خود را در نظر می گیرند.
  • انگیزه: زمانی که افراد می توانند علیرغم احساسات منفی یا منحرف کننده ای که ممکن است داشته باشند به اهداف خود برسند.
  • همدلی: زمانی که مردم می توانند احساس دیگران را درک کنند.
  • مهارت های اجتماعی: زمانی که افراد می توانند روابط را مدیریت کنند. آنها می دانند که با چه نوع رفتارهایی با واکنش مثبت دیگران مواجه می شوند.

این مطلب را نیز بخوانید: بیش فعالی در کودکان

مضرات هوش هیجانی بالا

  • اغلب به جای احساس کردن فکر می کنید.
  • فردی که هوش هیجانی بالا دارد عموماً احساسات خود را به خوبی درک می‌کند و می‌تواند در مورد آنها به دیگران بگوید اما هرگز از ابراز آنها احساس آرامش نمی‌کند.
  • افراد باهوش احساس می کنند با تلاش کمتری نسبت به سایر افراد می توانند از پس کارها برآیند. اما ضریب هوشی بالا همیشه مستقیماً به موفقیت منجر نمی شود و افراد بسیار باهوش ممکن است هرگز پشتکار لازم برای موفقیت را نداشته باشند.
  • مردم اغلب از آنها انتظار دارند که یک عملکرد برتر داشته باشند.به طور خودکار از شما انتظار می رود که بهترین باشید، مهم نیست. “شما کسی را ندارید که در مورد ضعف ها و ناامنی های خود با او صحبت کنید.”
  • ممکن است مردم از این که در مکالمه معمولی آنها را اصلاح می کنید، آزرده شوند.
  • وقتی می‌دانید که چیزی کاملاً نادرست گفته شده است، برایتان سخت است که آن را اصلاح نکنید.
  • تمایل دارید بیش از حد به چیزها فکر کنید.یک موضوع رایج در این موضوع صرف زمان زیاد برای تفکر و تجزیه و تحلیل است.
  • وقتی واقعاً برای به اشتراک گذاشتن چیزی که آموخته اید هیجان زده هستید، گاهی اوقات مردم تصور می کنند که در واقع فقط دانش خود را به رخ آنها می کشید.

تقویت هوش هیجانی در کودکان

چگونه می توانید به کودک خود کمک کنید تا هوش عاطفی خود را توسعه دهد؟

  • مدل رفتار مثبت
  • از برچسب های منفی خودداری کنید.
  • تلاش و پیشرفت را تحسین کنید.
  • گوش کنید و همدلی نشان دهید.
  • ابراز وجود را تشویق کنید.
  • آموزش مهارت های حل مسئله.
  • به آنها کمک کنید تا خودآگاهی را توسعه دهند.

هوش هیجانی در کودکان

هوش عاطفی به بچه ها همدلی می آموزد، به این معنی که آنها درک درستی از احساس دیگران پیدا می کنند. وقتی به کودکان گفته می شود اسباب بازی خود را به اشتراک بگذارند مانند یک درخواست ساده به نظر می رسد، اما در واقع مجموعه ای از احساسات بزرگ را برای کودکان نوپا ایجاد می کند. هوش هیجانی مجموعه‌ای از مهارت‌های مرتبط با نظارت بر احساسات خود و دیگران و توانایی استفاده از احساسات برای هدایت افکار و اعمال خود است احساسات بر توجه، حافظه و یادگیری و توانایی ما برای ایجاد روابط با دیگران و سلامت جسمی و روانی ما تأثیر می گذارد.

هوش هیجانی ما را قادر می‌سازد تا احساسات را به طور مؤثر مدیریت کنیم و ازجرقه زدن خشم اجتناب کنیم.کودکانی که هوش هیجانی بالاتری دارند بهتر می توانند توجه و تمرکز کنند، در مدرسه مشارکت بیشتری دارند، روابط مثبت بیشتری دارند و همدلی بیشتری دارند.هوش هیجانی با پیامدهای مهم بسیاری برای کودکان و بزرگسالان مرتبط است.

این مطلب را نیز بخوانید: روانشناسی کودکان پرخاشگر

هوش هیجانی پایین در کودکان

افراد با هوش هیجانی پایین اغلب در تنظیم احساسات خود مشکل دارند. آنها بدون درک کامل محرک‌های عاطفی خود، برای حفظ کنترل واکنش‌های فوری خود تلاش می‌کنند و ممکن است احساسات بسیار شدیدی از خشم، ناامیدی و غم را تجربه کنند.به عنوان یک استراتژی مقابله ای، ممکن است در ابتدا سعی کنند احساسات ناراحت کننده را با انکار آنها یا سرگرم کردن خود با فعالیت های دیگر، از بین ببرند.

با این حال، این امر به ناچار منجر به نشت عاطفی می شود، جایی که احساسات سرکوب شده به روشی ناخواسته دوباره ظاهر می شوند این افراد با آگاهی عاطفی محدود، افرادی که هوش هیجانی پایینی دارند تشخیص احساسات را آنطور که به طور طبیعی اتفاق می‌افتند ندارند. آنها همچنین ممکن است واژگان عاطفی محدودی داشته باشند و تمایل دارند احساسات را با روشی کم دقت توصیف کنند.

به عنوان مثال، در مورد طیفی از احساسات منفی، ممکن است از توصیف‌کننده‌های عمومی مانند «غمگین» یا «عصبانی» برای نام بردن تجربه‌های کسالت، ناامیدی یا بی‌شکیبایی استفاده کنند. این کاهش آگاهی به احساسات دیگران نیز ترجمه می شود که اغلب نادیده گرفته می شوند یا به درستی تایید نمی شوند.در نتیجه، افرادی که هوش هیجانی پایینی دارند ممکن است از زمانی که دیگران از آنها انتظار درک احساساتشان را دارند، ناراحت یا عصبانی شوند، شگفت زده شوند.

به دلیل مشکل در به اشتراک گذاشتن یک ارتباط عاطفی با دیگران، افراد با هوش هیجانی پایین اغلب دوستان بسیار کمی دارند. آنها همچنین برای بیان احساسات خود با قاطعیت تلاش می کنند،اما به عنوان یک کودک پرخاشگر به نظر می رسند. این موضوع می تواند باعث سوء تفاهم شود و در نهایت منجر به تشدید درگیری شود.در موقعیت‌های اختلاف نظر، افراد با هوش اجتماعی پایین مهارت‌های مذاکره ضعیفی دارند و به سختی دیدگاه‌های خود را حفظ می‌کنند. به دلیل آگاهی اجتماعی محدود، افراد با هوش هیجانی پایین توانایی کاهش همدلی و احساس شفقت نسبت به دیگران را دارند.

هنگام گفتگو، آنها فاقد مهارت های گوش دادن فعال هستند و اغلب از نشانه های عاطفی موجود در تعاملات اجتماعی خود غافل هستند. افراد با هوش هیجانی پایین اغلب می خواهند در هر مکالمه ای در مرکز توجه باشند. حتی زمانی که موضوع مورد بحث افراد دیگر را در بر می گیرد، آنها همیشه راهی برای برگرداندن تمرکز به خود در تلاش برای اثبات معتبرتر و مرتبط تر بودن تجربیات خود پیدا می کنند.

در نتیجه، اغلب این تصور را ایجاد می کنند که نکات اصلی گفتگو را از دست می دهند، که در نهایت می تواند آنها را از نظر اجتماعی منزوی کند. خودمحوری آن‌ها در طول بحث‌ها نیز مشهود است، جایی که می‌خواهند به هر قیمتی ثابت کنند حق با آنهاست و به ندرت پذیرای دیدگاه‌های دیگران هستند.افراد با هوش اجتماعی پایین بینش کمی نسبت به پیامدهای پاسخ های عاطفی خود دارند.

هنگامی که مشکلی پیش می‌آید، آنها تمایل دارند دیگران را سرزنش کنند یا خطا را به شرایطی نسبت دهند که خارج از کنترل آنها است نه اینکه مسئولیت اعمال خود را بر عهده بگیرند.به عنوان مثال، اگر آنها چیزی ناراحت کننده می گویند، ممکن است بگویند به این دلیل است که دیگران آنها را تحریک کرده اند. اگر آنها در یک تکلیف شکست بخورند، مشکل ربطی به عملکرد خودشان ندارد بلکه به قضاوت ارزیابان نسبت داده می شود.اشتباهات به ندرت به عنوان فرصت های یادگیری تلقی می شوند و همچنین، هنگامی که بازخورد سازنده ارائه می شود، به عنوان اطلاعات مفیدی برای بهبود عملکرد آینده استفاده نمی شود.

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره روانشناسی

کنترل هوش هیجانی در کودکان

  • از احساسات کودک خود آگاه باشید.
  • احساسات را به عنوان فرصتی برای ارتباط و آموزش ببینید.
  • به احساسات گوش دهید و تأیید کنید.
  • به احساسات آنها برچسب بزنید.
  • به فرزندتان کمک کنید تا با وجود محدودیت ها مشکل را حل کند.

پرورش هوش هیجانی در کودکان

چگونه هوش هیجانی را در کودکان پرورش دهیم؟

  • الگوی فرزندان خود باشید.
  • بگذارید بچه ها بدانند که همه احساسات مهم هستند.
  • به کودکان کمک کنید تا احساسات خود را نامگذاری کنند.
  • به بچه ها راه هایی برای ابراز وجود نشان دهید.
  • سعی کنید همیشه مشکلات بچه ها را خودتان حل نکنید.
  • الگوی فرزندان خود باشید

به کودک خود بیاموزید در رابطه با احساسات خود این موارد را به کار بگیرند

  • تشخیص دهد: چه احساسی دارم؟
  • درک کند: چه اتفاقی افتاد که باعث شد من این احساس را داشته باشم؟
  • برچسب: چه کلمه ای بهترین احساس من را توصیف می کند؟
  • اکسپرس: چگونه می توانم احساساتم را برای این زمان و مکان به درستی بیان کنم؟
  • برای حفظ احساسم (اگر بخواهم به این احساس ادامه دهم) یا احساسم را تغییر دهم (اگر نمی خواهم به این احساس ادامه دهم) چه کاری می توانم انجام دهم؟
  • اجازه دهید بچه ها بدانند که همه احساسات مهم هستند
  • کارشناسان رشد کودک از توصیف احساساتی مانند خشم یا ترس به عنوان “بد” خودداری می کنند. در عوض، از کلماتی مانند ناراحت کننده یا ناخوشایند استفاده کنید و به آنها اهمیتی مشابه با احساساتی مانند شادی بدهید.
  • به کودکان کمک کنید تا احساسات خود را نام ببرند

هوش هیجانی کودک

بازی یک ابزار هوش هیجانی عالی برای توسعه مهارت های اجتماعی است. بچه‌ها یاد می‌گیرند که چگونه دوست پیدا کنند، به نوبت بنشینند و سازش کنند. رنگ ها می توانند به کودکان خردسال کمک کنند تا احساسات خود را بهتر بیان کنند یا یک کلمه جدید را درک کنند.

به عنوان مثال، برای معرفی کلمه “ناامید”، پیشنهاد می کند که آن را به دو صورت بیان کنید: “ناامیدی به معنای احساس غمگینی است زیرا چیزی آنطور که شما می خواهید اتفاق نیفتاده است” و “ناامیدی یک احساس آبی است، مانند غم”.دانش آموزان پیش دبستانی با هم نقاشی و رنگ آمیزی می کنندوالدین می توانند از فعالیت های هنری برای کمک به کودکانی که در بیان احساسات خود مشکل دارند استفاده کنند.

آهنگ های آرامش بخش یا موسیقی رقص را برای هدایت احساسات فروخورده، خواه خشم یا شادی پخش کنید.به بچه ها اجازه دهید احساسات خود را با رنگ ها ن نقاشی کنند.سعی کنید همیشه شما مشکلات بچه ها را حل نکنید.کودکان باید احساس ناامیدی، آسیب دیدگی یا عصبانیت را تجربه کنند.نه آنگه آنها را نادیده گرفته یا اجتناب کنند.

به عنوان مثال، بچه ها هنگام بستن بند کفش خود برای اولین بار می توانند از شدت ناراحتی گریه کنند. اما اگر والدین صبر خود را از دست بدهند و این کار را برای آنها انجام دهند، خودشان یاد نخواهند گرفت که چگونه این کار را انجام دهند.هیچ چیز برای بچه ها مهمتر از این نیست که بدانند والدین آنها به احساسات آنها گوش می دهند و آنها را تأیید می کنند.

شنیده شدن با عشق زیاد باعث می شود بچه ها احساس امنیت و قدرت ذهنی کنند.والدین هر کاری می کنند تا فرزندانشان را برای موفقیت آماده کنند، از ثبت نام آنها تا بهترین مدرسه تا محافظت از رفاه مالی آنها با بیمه عمر. با مهارت‌های هوش هیجانی، آن‌ها بچه‌های خود را به بزرگسالی می‌فرستند تا بتوانند به‌طور مستقل از پس سختی‌ها برآیند. این میراثی است که هر پدر و مادری می خواهد به فرزندش بدهد.راه هایی را برای ابراز وجود به بچه ها نشان دهید.

این مطلب را نیز بخوانید: مشاوره کودک

تست هوش هیجانی کودکان

(CEIT-R) – EQ تصویری تست هوش هیجانی کودکان یا همان EQ کودک آزمونی تصویری است که می تواند برای سنجش هوش هیجانی کودکان مورد استفاده قرار گیرد. برای تست هوش هیجانی کودکان خود می‌توانید به موسسه روانشناسی و مشاوره داناک مشاور دکتر مارال حقیقی کرمانشاهی مراجعه نمایید.

منابع

https://www.businessinsider.com/downsides-of-being-extremely-intelligent-2015-8

https://www.aia.com/en/health-wellness/healthy-living/healthy-mind/Emotional-intelligence-in-children

مهمترین تاثیرات مشاوره قبل از ازدواج بر پایداری رابطه

مشاوره قبل از ازدواج شکلی از زوج درمانی است که می تواند به شما و همسرتان کمک کند تا برای ازدواج آماده شوید. مشاوره ازدواج در نظر گرفته شده است که به شما و شریک زندگیتان کمک کند تا در مورد چندین موضوع مهم، از مسائل مالی گرفته تا کودکان، بحث کنید تا هر دو همسو باشید. همچنین می تواند به شناسایی تعارضات احتمالی کمک کند و با آگاه سازی شما و شریک زندگی تان شما را برای اداره ی موفقیت آمیز زندگی تان مجهز کند.

هدف مشاوره قبل از ازدواج کمک به شما برای ایجاد یک پایه قوی برای ازدواج است.مشاوره قبل از ازدواج به زوج ها کمک می کند تا طرحی برای زندگی مشترک خود ایجاد کنند.مشاوره پیش از ازدواج همچنین می‌تواند شامل شناسایی و کاوش رویدادهای مهم زندگی و تجربیات اولیه دوران کودکی باشد که بر رابطه و نحوه ارتباط هر یک از طرفین با دیگری تأثیر می‌گذارد.شما می توانید از بهترین دکتر مشاوره قبل از ازدواج در مرکز مشاوره داناک مشاور بهرمند شوید.

سوالات مشاوره قبل از ازدواج

مشاوره قبل از ازدواج فرصتی برای بحث در مورد چندین جنبه مهم ازدواج فراهم می کند، از جمله امور مالی.

  • پول

پول می تواند یک موضوع استرس زا و بحث برانگیز برای زوج های متاهل باشد، بنابراین تصمیم گیری در مورد نحوه مدیریت مالی قبل از ازدواج می تواند به جلوگیری از مشکلات بعدی کمک کند.

  • باورها، ارزش‌ها و مذهب

به اشتراک گذاشتن باورها، ارزش‌ها و احساسات مذهبی‌تان با شریک زندگی‌تان می‌تواند به تقویت درک و احترام کمک کند. شما همچنین می توانید در مورد پیامدهای این جنبه ها در زندگی روزمره خود صحبت کنید.

  • نقش‌ها در ازدواج

مهم است که درباره نقش‌هایی که از خود و شریک زندگی‌تان انتظار دارید در ازدواجتان صحبت کنید تا بعداً از درگیری‌ها جلوگیری کنید.

  • فعالیت‌ها و زمان صرف شده با هم

شما و شریک زندگی‌تان می‌توانید درباره نحوه برنامه‌ریزی برای گذراندن وقت با هم و اینکه از انجام چه فعالیت‌هایی با هم لذت می‌برید، صحبت کنید.

  • بچه‌ها

زوج‌ها گاهی اوقات پس از ازدواج متوجه می‌شوند که در مورد بچه دار شدن یا نبودن آنها با هم موافق نیستند. تصمیم گیری از قبل در مورد اینکه آیا می خواهید بچه دار شوید یا نه و چگونه می خواهید آنها را بزرگ کنید مهم است.

  • روابط خانوادگی

مشاوره قبل از ازدواج می تواند به شما این فرصت را بدهد که در مورد روابط خود با خانواده خود و همچنین هرگونه نگرانی در مورد خانواده وشریک زندگی خود صادق باشید.

این مطلب را نیز بخوانید: رویکرد های روانشناسی

مشاوره ازدواج

آنچه قبل از ازدواج باید بدانیم به شناسایی باورهای اصلی، تعیین انتظارات واقع بینانه برای ازدواج، برنامه ریزی برای آینده و تصمیم گیری در مورد راه هایی که در آن زندگی شما ادغام می شود کمک می کند. مشاوره قبل از ازدواج می تواند به شما کمک کند تا درک بهتری از شریک زندگی خود داشته باشید. به طور خاص، می تواند به شما در درک باورها، ارزش ها، انتظارات، انگیزه ها، اولویت ها و روال شریک زندگی خود کمک کند.

این شکل از مشاوره به شما این امکان را می دهد که تمام جنبه های مهم زندگی زناشویی را با شریک زندگی خود در میان بگذارید تا هر دو بدانید چه انتظاری دارید. همچنین به شناسایی نقاط قوت و ضعف شما به صورت فردی و زوجی هم کمک می کند.دیدن یک مشاور قبل از ازدواج می تواند به شما در برنامه ریزی برای ازدواج و زندگی مشترکتان کمک کند.

 مشاوره قبل از ازدواج بر پایداری رابط

مشاوره ازدواج در تهران

در یک جلسه مشاوره قبل از ازدواج چه انتظاری باید داشت مشاوره قبل از ازدواج ممکن است توسط درمانگر متفاوت باشد. برخی از درمانگران ممکن است تصمیم بگیرند که هر یک از طرفین را به صورت جداگانه برای یک یا دو جلسه ببینند، در حالی که برخی دیگر ممکن است در طول درمان با زوجین به عنوان یک واحد کار کنند. این جلسات انفرادی به درمانگر این فرصت را می دهد که با هر یک از طرفین برای شناسایی و رفع نگرانی ها، نقاط قوت و ضعف در رابطه کار کند.

انجام این کار به صورت جداگانه در ابتدا ممکن است به هر یک اززوجین کمک کند تا بتوانند به طور واقع بینانه و آشکارتر در مورد اهداف خود در ازداواج صحبت کنند. هر یک از زوجین همچنین این شانس را خواهند داشت که ازدواج ایده‌آل خود و گام‌هایی را که برای رسیدن به آن هدف برداشته‌اند یا هر چالشی را که مانع دستیابی به آن می‌دانند را توصیف کنند.

در هرجلسات مشترک، زوجین می‌توانند این مسائل را با هم بحث کنند و با کمک درمانگر، راه‌های مقابله با این چالش‌ها و هر چالش دیگری را که ممکن است در طول ازدواج ایجاد شود، بررسی کنند.در مشاوره ازدواج به زوج ها می آموزند درصورت مواجهه با چالش‌ها، چه به‌عنوان فردی و چه به‌عنوان زوج،چه کارهای انجام دهند. در درمان، زوج‌ها ممکن است علائم هشداردهنده نگرانی‌ها را نیز مطرح کنند و در صورت بروز این نگرانی‌ها، برنامه‌ای برای استفاده از آن ایجاد کنند.

این طرح ممکن است شامل مراحلی مانند روی آوردن به منابع فردی، جستجوی مشاوره یا جستجوی راهنمایی معنوی باشد.مشارکت در مشاوره قبل از ازدواج به دلیل تعهدی که هر یک از طرفین به مشاوره و بهبود و تقویت رابطه دارد، می تواند شروع مثبتی برای ازدواج باشد.

این مطلب را نیز بخوانید: چهارده ویژگی بهترین دکتر مشاوره قبل از ازدواج

نکات مهم پایداری یک رابطه

سه پایه مهم در یک رابطه چیست؟دو چیز در همه روابط مشترک است: فراز و نشیب. در حالی که روابط فصل های خود را دارند و حتماً دارای تکه های خشن خود هستند، یک پایه قوی می تواند به شما کمک کند تا از طوفان عبور کنید و با گذشت زمان به رشد و تقویت پیوند خود ادامه دهید.خوشبختانه، هیچ کس مجبور نیست روابط خود را به تنهایی انجام دهد.

ایجاد و حفظ یک رابطه عاطفی پایدار دشوار است و یک درمانگر می تواند به شما کمک کند از زمان های سخت گذر کنید و مهارت های ارتباطی ضروری را توسعه دهید. ما در گروه داناک مشاور، درمان فردی و زوج درمانی را ارائه می دهیم. می‌توانید به تنهایی از پشتیبانی برخوردار شوید یا در جلسات شرکت کنید و از طریق رابطه با دیگران مهم خود کار کنید.

  • صمیمیت

ممکن است با شنیدن کلمه صمیمیت به جنبه جنسی رابطه فکر کنید، اما این موضوع چیزهای خیلی بیشتری را پوشش می دهد. به طور گسترده تر، می توان آن را به عنوان نزدیکی بین افراد در نظر گرفت. یک رابطه با صمیمیت قوی به هر دو شریک اجازه می دهد تا از نظر عاطفی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، اعتماد را تقویت می کند و حس پذیرش یا ارزش های مشترک را پرورش می دهد.

در حالی که روابط عاشقانه معمولاً با سطوح بالایی از محبت و جذابیت شروع می شود،ایجاد صمیمیت به زمان بیشتری نیاز دارد. تعداد کمی از مردم از همان ابتدا احساس می‌کنند که به راحتی می توانند درونی‌ترین بخش‌های ذهن خود را آشکار کنند، و نحوه واکنش طرف مقابل به این فردمی‌تواند صمیمیت ایجاد کند.

  • تعهد

تعهد را می توان به عنوان یک تصمیم آگاهانه و ثابت برای سرمایه گذاری در یک رابطه در نظر گرفت. این عنصر سازنده است که به پیشبرد روابط در زمان های سخت و رکود کمک می کند. این تفاوت با همزیستی ساده با هم یا باقی ماندن در یک رابطه برچسب دار بدون درگیر شدن فعالانه در آن است.در حالی که مردم اغلب نشانه‌های خاصی را با تعهد مرتبط می‌دانند، مانند متاهل بودن یا زندگی مشترک، این معیارها نشانگر واقعی این نیستند که آیا رابطه شما دارای سطح بالایی از تعهد است یا خیر. برای اینکه یک رابطه موفق و سالم باشد، هر دو طرف باید فعالانه برای رشد آن تلاش کنند.

این مطلب را نیز بخوانید: چگونه ازدواجی موفق داشته باشم؟

  • ارتباطات

حتی اگر یک زوج تعهد و صمیمیت قوی با یکدیگر داشته باشند، مهارت های ارتباطی بد می تواند منجر به ناراحتی در یک رابطه شود. تضاد مطمئناً ظاهر می شود و دانستن نحوه مدیریت صحیح آن می تواند به کاهش آسیب ناشی از به کار بردن کلمات آن هم بدون دقت و حتی تقویت پیوند در دراز مدت کمک کند.برقراری ارتباط مهارتی است که باید آموخته شود و بسیاری از مردم در خانه‌هایی بزرگ شده‌اند که حل و فصل سالم تعارض در آن‌ها نشان داده نشده یا به آنها آموزش داده نشده است.

هم شما و هم شریک زندگیتان باید عادات ارتباطی بدی را که در حال حاضر دارید شناسایی کنید و روال های سالم تری ایجاد کنید. این می تواند شامل یادگیری نحوه آرام کردن خود در هنگام استرس قبل از وارد شدن به مکالمه یا اجتناب از خاموش شدن در هنگام بروز مشکلات باشد.

  • اولویت های مهم یک رابطه

ارتباط عاطفی آن چیزی است که افراد را به هم پیوند می دهد و نقش مهمی در برقراری روابط معنادار دارد. این پیوندی است که می‌تواند دوستی‌ها را تا آخر عمر ادامه دهد، روابط را شکوفا کند و خانواده‌ها را در کنار هم قرار دهد.

  • محبت

این احساس که کسی شما را دوست داشته باشد، ناشی از محبت اوست، که به نوبه خود به شما کمک می کند تا همان احساس را متقابلاً انجام دهید. مونجال می‌گوید: «عشق به‌عنوان زبان خاموش عشق عمل می‌کند و پیوندی ناگفته را بین افراد ایجاد می‌کند». یک لمس ملایم، یک آغوش گرم، یا یک بوسه ساده می تواند حرف های زیادی بزند و حس نزدیکی و اطمینان را تقویت کند.

  • همدلی

همدلی توانایی درک و به اشتراک گذاشتن احساسات دیگران است. وقتی در رابطه با شریک زندگی خود همدلی نشان می دهید، ممکن است احساس حمایت، مراقبت و درک کنند. این سنگ بنای ارتباط عاطفی است که به زوجین اجازه می دهد تا خود را جای یکدیگر بگذارند و در مواقع شادی یا سختی، شفقت و حمایت را تقویت می کند.

  • امنیت

در یک رابطه، همه می خواهند احساس امنیت کنند. احساس امنیت به شما کمک می کند در یک رابطه احساس حمایت کنید. به هر حال، اگر احساس ناامنی می کنید، ایجاد یک رابطه سالم و شاد دشوار یا غیرممکن خواهد بود. «امنیت در یک رابطه ناشی از این اطمینان است که فرد می تواند برای حمایت عاطفی و فیزیکی به شریک زندگی خود تکیه کند.

این شامل احساس ارزشمند بودن، پذیرفته شدن و محافظت در رابطه و صراحت و صداقت است.صادق بودن و باز بودن در یک رابطه بسیار مهم است. تنها راه برای ایجاد اعتماد در رابطه از طریق صداقت و صراحت است. «شفاف بودن در مورد افکار و احساسات خود با شریک زندگی‌تان، محیطی را ایجاد می‌کند که هر دوی شما می‌توانید بدون ترس از قضاوت، در بیان خود احساس امنیت کنید.

این مطلب را نیز بخوانید: 7 اصل اساسی برای داشتن یک رابطه عاطفی پایدار

  • اعتماد

اعتماد ستون هر رابطه ای است. بدون اعتماد، هر دو طرف ممکن است احساس حسادت، رنجش و شک کنند. این موارد نه تنها بر روابط شما تأثیر می گذارد، بلکه می تواند یک موقعیت استرس زا ایجاد کند و سلامت روانی و عاطفی شما را مختل کند. از آنجایی که اعتماد از امنیت ناشی می شود، مطمئن شوید که شریک زندگی خود را در یک رابطه ایمن و مطمئن می سازید و به تعهدات خود پایبند هستید.

  • آزادی

آزادی صرفاً به معنای داشتن فضا، زمان و استقلال برای دنبال کردن رویاها، علایق، و اهداف بدون احساس کنترل توسط شریک زندگی است. این به شما کمک می کند تا در طول یک رابطه احساس فردیت را حفظ کنید. همیشه به آزادی یکدیگر احترام بگذارید تا رابطه خود را شاد و سالم کنید.

  • ارتباط

ارتباط عاطفی با همسرتان مهم است. برای ایجاد یک ارتباط عاطفی، زمان با کیفیتی را با شریک زندگی خود بگذرانید، به حرف های او گوش دهید یا به اشتراک بگذارید، از او حمایت کنید، صادق باشید، روی صمیمیت تمرکز کنید، قدردانی کنید و از یکدیگر تجلیل کنید. همه اینها به شما کمک می کند تا به یکدیگر نزدیک شوید.

  • شریک زندگی خود را در اولویت قرار دهید

احساس اولویت در یک رابطه باعث تقویت احساس مهم بودن می شود. این شامل وقت گذاشتن برای یکدیگر، شرکت فعالانه در فعالیت های مشترک و نشان دادن این است که رابطه در میان خواسته های زندگی اولویت اصلی است.

  • قدردانی

وقتی شریک زندگی‌تان آنطور که شما می‌خواهید به شما اهمیت نمی‌دهد. این می تواند رابطه شما را تحت تاثیر قرار دهد و ممکن است آن را ضعیف کند. وقتی حتی برای چیزهای کوچک از شریک زندگی خود قدردانی می کنید، علاقه او را به شما افزایش می دهد و باعث می شود که شما را بیشتر دوست داشته باشد.

  • اعتباربخشی

در رابطه ای که به شما کمک می کند از نظر عاطفی ارتباط برقرار کنید، اعتبار بخشی ضروری است. این عمل شنیده شدن و درک شدن توسط همسرتان است.تأیید اعتبار شامل شناخت و تأیید احساسات و تجربیات یکدیگر است و فراتر از گوش دادن ساده است.

  • ارتباط

یک رابطه بدون ارتباط سالم چیزی نخواهد بود. این پلی است که شکاف عاطفی در یک رابطه را پر می کند. شکاف عاطفی به احساس دوری، عدم لمس عاطفی و مشکل در یافتن زمینه مشترک بین شرکا اشاره دارد. اما زمانی که ارتباط موثری دارید، تبادل افکار، احساسات و ایده‌ها باعث می‌شود که تفاهم ایجاد شود و به ساخت یک روایت مشترک کمک کند. ضروری است که در هر مکالمه یا بحثی، هر دو طرف باید به یک اندازه آزادانه افکار و نظرات خود را بیان کنند و باید صادقانه و بدون ترس و تعصب ارتباط برقرار کنند.

این مطلب را نیز بخوانید: ازدواج موفق و مهارت حل اختلاف همسران

اهمیت مشاوره قبل از ازدواج

مراجعه به مشاور زوج‌ها می‌تواند به شرکای خود کمک کند تا برای ازدواج یا سایر تعهدات طولانی‌مدت آماده شوند و بسیاری از مشاوران خانواده دارای مجوز، مشاوره قبل از ازدواج را به عنوان بخشی از فعالیت خود ارائه می‌دهند. زوجین صمیمی که به دنبال مشاوره قبل از ازدواج هستند ممکن است از یک درمانگر مشاوره بگیرند، در یک کارگاه آموزشی یا جلسه گروه درمانی شرکت کنند یا در یک برنامه اجتماعی شرکت کنند.

کتاب‌های خودیاری، دی‌وی‌دی‌ها و سایر منابع منبع نیز در دسترس کسانی است که نمی‌خواهند در جلسات درمانی شرکت کنند ویا به مشاوره قبل از ازدواج دسترسی ندارند.برخی از مذاهب زوج های نامزد را به شرکت در مشاوره قبل از ازدواج می خواهند یا به شدت تشویق می کنند. این نوع مشاوره قبل از ازدواج عموماً مبتنی بر ایمان است و رهبران مذهبی ممکن است به عنوان مشاور عمل کنند، خواه به عنوان درمانگر آموزش دیده باشند یا نه.

مشاوره قبل از ازدواج ممکن است برای برخی از افراد چالش هایی ایجاد کند و زوج ها ممکن است در ابتدا از مشاوره اجتناب کنند یا به دلیل ترس یا اضطراب در مورد مسائلی که ممکن است آشکار شود از مشاوره اجتناب کنند. ممکن است در جلسات مشاوره موضوعات دشوار یا زمینه های مهم نگرانی مطرح شود. برخی از زوج ها ممکن است برای اولین بار در مورد ارزش ها و باورهای فردی یا نقش های شراکت ایده آل خود بحث کنند.

در حالی که مطرح کردن اختلاف نظرها برای بحث ممکن است به برخی کمک کند تا آنها را در درمان برطرف کرده و با موفقیت حل کنند، برخی دیگر ممکن است تصمیم بگیرند که برخی مسائل آشتی ناپذیر هستند و تصمیم به ازدواج نگیرند.درمان به شرکت کنندگان فضای امنی را برای بحث در مورد نگرانی ها ارائه می دهد، اما شنیدن یک شریک در مورد طرح مسائل یا بیان افکار در مورد رابطه و نقش هر دو طرف در آن رابطه ممکن است منجر به جریحه دار کردن احساسات یا ایجاد تعارض شود.

صداقت در مورد تردیدها، انتظارات یا اهداف آینده ممکن است منجر به درگیری کوتاه مدت بین شرکا شود، اما بسیاری از شرکا می توانند با کمک یک درمانگر از این طریق کار کنند و شراکت خود را با یک پایه قوی آغاز کنند.

ممکن است هر زوجی نتوانند به مشاوره قبل از ازدواج دسترسی داشته باشند. دیگران ممکن است نه. برخی از مراکز اجتماعی یا بیمارستان ها ممکن است خدمات مشاوره ای کم هزینه ارائه دهند. پزشکان یا سایر متخصصان مراقبت های بهداشتی نیز ممکن است بتوانند اطلاعاتی در مورد منابع مشاوره کم هزینه ارائه دهند. مشاوره پیش از ازدواج نیز مستلزم تعهد زمانی و زوجین پرمشغله است.

 مشاوره قبل از ازدواج در تهران

چالش های مشاوره قبل از ازدواج

مشاوره قبل از ازدواج ممکن است برای برخی از افراد چالش هایی ایجاد کند و زوج ها ممکن است در ابتدا از مشاوره اجتناب کنند یا به دلیل ترس یا اضطراب در مورد مسائلی که ممکن است آشکار شود از مشاوره اجتناب کنند. ممکن است در جلسات مشاوره موضوعات دشوار یا زمینه های مهم نگرانی مطرح شود. برخی از زوج ها ممکن است برای اولین بار در مورد ارزش ها و باورهای فردی یا نقش های شراکت ایده آل خود بحث کنند. در حالی که مطرح کردن اختلاف نظرها برای بحث ممکن است به برخی کمک کند تا آنها را در درمان برطرف کرده و با موفقیت حل کنند، برخی دیگر ممکن است تصمیم بگیرند که برخی مسائل حل شدنی نیستند و تصمیم به ازدواج نگیرند.

منابع

https://www.verywellmind.com/premarital-counseling-definition-types-techniques-and-efficacy-5189767

https://www.danabehavioralhealth.org/what-are-the-three-most-important-things-in-a-relationship

https://www.google.com/search?q=%D9%85%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85+%DA%AF%D9%88%DA%AF%D9%84&rlz=1C1GCEA_enIR1100IR1100&oq=&aqs=ch

https://www.healthshots.com/mind/emotional-health/emotional-needs-in-a-relationship

رویکردهای مشاوره برای بهبود روابط پس از خیانت

چرا خیانت می تواند باعث تروما شود و چگونه درمان را شروع کنیم؟ اگر یکی از والدین یا شریک عاطفی اعتماد شما را نقض کند، ممکن است آسیب خیانت را تجربه کنید. این آسیب ممکن است بر عزت نفس، سلامت عاطفی و روابط با دیگران تأثیر بگذارد، اما حمایت می تواند به بهبودی شما کمک کند. هر گونه خیانت می تواند باعث ناراحتی عاطفی شود وممکن است آسیب های طولانی مدتی را تجربه کنید. در ادامه این مقاله از داناک مشاور بهبود روابط پس از خیانت را بررسی خواهیم کرد.

ترومای خیانت معمولاً به درد وآشفتگی طولانی مدت منجر می شود.وقتی برای نیازهای اولیه وهمچنین عشق و حمایت به کسی تکیه می کنید، ممکن است برای ازدست ندادن امنیت خود، خیانت را بپذیرید.همچنین ممکن است احتمال خیانت های آینده را هم بپذیرید که می تواند باعث کاهش عزت نفس، رفاه عاطفی و توانایی ایجاد دلبستگی شما شود.

به طور مشابه، فردی که خارج از رابطه خود فاقد منابع مالی یا اجتماعی است، ممکن است از این بیم داشته باشد که اعتراف به خیانت و ترک رابطه می تواند امنیت او را به خطر بیندازد.ترس ازعواقب اعتراف به خیانت به خصوص در دوران کودکی ممکن است فرد خیانت دیده را وادار کند که آسیب را به خاک بسپارد. درنتیجه، آنها ممکن است خیانت را به طور کامل نتوانند پردازش کنند یا نتوانند آن را به درستی به خاطر بسپارند، به خصوص اگر در دوران کودکی اتفاق بیفتد. اولین روابط دوران کودکی شما زمینه را برای روابط بعدی فراهم می کند.

وقتی این پیوندها قوی و مطمئن باشند، راه را برای دلبستگی های ایمن در بزرگسالی هموار می کنند. از سوی دیگر، پیوندهای ناامن اغلب به روابط متزلزل یا مشکل زا منجر می شود.والدینی که کودکی را به دنیا می آورند، مسئولیت محافظت و مراقبت از آن کودک را بر عهده دارند. این مسئولیت یک توافق ناگفته بین والدین و فرزند را تشکیل می دهد.

کودک برای ارضای نیازهای خود به والدین نگاه می کند و معمولاً کاملاً به والدین خود اعتماد دارند تا زمانی که ازتوجه والدین ناامید شوند.در یک رابطه عاشقانه، ممکن است برای زنده ماندن نیازی به شریک زندگی خود نداشته باشید. اما احتمالاً برای عشق، حمایت عاطفی و همراهی به آنها وابسته هستید. اثرات خیانت می تواند اندکی پس از خیانت ظاهر شود و تا بزرگسالی ادامه یابد.

این مطلب را نیز بخوانید: رویکرد های روانشناسی

کشف خیانت اغلب منجر به موارد زیر می شود:

  • از دست دادن عزت نفس
  • بی حسی
  • عصبانیت
  • احساس گناه
  • مشکل در کنترل احساسات
  • افکار مزاحم در مورد جزئیات ماجرا
  • از دست دادن اعتماد به دیگران
  • سوء ظن و هوشیاری بیش از حد
  • افسردگی، اضطراب و سایر علائم سلامت روان
  • علائم فیزیکی، از جمله بی خوابی، درد و ناراحتی معده

علائم کلیدی خیانت عبارتند از:

  • مشکل در تشخیص، بیان یا مدیریت احساسات
  • اضطراب، افسردگی و سایر علائم سلامت روان
  • کابوس ها
  • درد فیزیکی یا ناراحتی معده
  • موارد وحشت زدگی
  • افکار خودکشی
  • مشکل در اعتماد کردن به دیگران
  • اختلالات اشتها
  • مصرف مواد

خیانت در رابطه

خیانت می تواند به اشکال مختلف در روابط شما رخ دهد. چه دوستی که رازی را با او به اشتراک گذاشته اید یا یک شریک مالی یا عاطفی که به شما خیانت کرده باشد، این کارها اعتمادی را که با شخص دیگری ایجاد کرده اید را از بین می برد. آسیب خیانت زمانی اتفاق می افتد که فردی که به او وابسته هستید به طور قابل توجهی به احساس و امنیت شما آسیب می رساند، که می تواند با اعضای خانواده، شرکای صمیمی یا دوستان شما نزدیک اتفاق بیفتد.

نشانه های خیانت در رابطه

این علائم به طور قطع نشان دهنده خیانت نیست. با این حال، تداوم و/یا افزایش مداوم و شدت آن‌ها می‌تواند وجود یک مشکل عمیق‌تر را نشان دهد، با این اوصاف، در اینجا نشانه های بالقوه خیانت در یک رابطه، از دیدگاه روانشناختی وجود دارد:

  • تغییر در الگوهای ارتباطی مانند طفره رفتن، اجتناب از موضوعات خاص، رازداری، اکراه/ امتناع از مشارکت در ارتباطات باز و صادقانه
  • فاصله عاطفی مانند جدایی تدریجی، بی تفاوتی یا بیگانگی شریک زندگی
  • تغییرات رفتاری مانند تغییرات قابل توجه و گاهی شدید در روال ها و عادت ها
  • تدافعی بودن بیش از حد در مواجهه با سؤالاتی در مورد فعالیت ها، تعاملات یا محل نگهداری گوشی یا وسایل شخصی آنها
  • نوسانات خلقی مانند تغییرات شدید و ناگهانی در خلق و خو، بدون علت آشکار (منطقی)
  • رازداری بیش از حد مانند مراقبت های ناگهانی و شدید، به ویژه در مورد حریم خصوصی (مانند فضای شخصی، دستگاه ها، حساب ها و غیره)
  • کاهش صمیمیت مانند عدم علاقه به نزدیکی شخصی یا عاطفی
  • اختلافات مالی هزینه های غیرقابل توضیح. فعالیت های مالی نامعلوم یا پنهان
  • عدم شفافیت مانند ناصادق بودن، پنهان کاری یا فریبکاری در مورد برنامه ها، فعالیت ها و تعاملات

این مطلب را نیز بخوانید: 7 اصل اساسی برای داشتن یک رابطه عاطفی پایدار

نشانه های پشیمانی بعد از خیانت

  • اعتراف به اینکه در حالی که شما بخشی جدایی ناپذیر از زندگی او بودید، کسی دیگری را می دید، این یکی از بزرگترین نشانه هایی است که او از خیانت کردن پشیمان است.
  • او تمام تلاش خود را می کند تا به نیازهای شما رسیدگی کند یکی از نشانه هایی که یک متقلب تغییر کرده است این است که به تمام نیازهای شما رسیدگی می کند. اگر به شما خیانت شد و همچنان تصمیم گرفتید که رابطه خود را ادامه دهید، شما در صندلی راننده هستید. اما به یاد داشته باشید، او باید اعتماد شما را به دست آورد. پس مسئولیت جبران خسارت بر عهده اوست.
  • او بلافاصله به رابطه خود پایان می دهد.بنابراین، یکی از علائم اصلی احساس گناه پس از خیانت چیست؟ اگر او واقعاً در رابطه جنسی مقصر باشد و به این فکر کند که چگونه بعد از خیانت کردن، پشیمان شود و جبران کند تمام روابط خود را با زن دیگر قطع خواهد کرد.
  • او به دنبال کمک حرفه ای است.

بهبود روابط پس از خیانت

حالات مرد بعد از خیانت زن

چیزی که محققان را شگفت زده کرد، تفاوت های شدید بین این دو جنس است. مردان نسبت به خیانت.جنسی حسادت بیشتری داشتند، در حالی که زنان نسبت به خیانت عاطفی حسادت بیشتری داشتند. مردان و زنان به گونه‌ای متفاوت با چالش‌های تولید مثل، از جمله خیانت سازگار می‌شوند، زیرا مردان با ناامنی‌های والدگری دست و پنجه نرم می‌کنند (و باید تصمیم بگیرند که آیا واقعاً پدر فرزندانشان هستند یا خیر)، حسادت واکنشی به تهدید خیانت جنسی است.

از سوی دیگر، زنان باید از آنچه شریک زندگی برای فرزندانشان فراهم می کند مطمئن باشند و صرف وقت و منابع با زنان دیگر تهدیدی بزرگتر از خیانت فیزیکی است.

رفتار زن بعد از خیانت

خیانت ممکن است به صورت فیزکی یا عاطفی اتفاق بیفتد و نشانه ها ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • تغییرات در رفتارکه افراد خیانتکار ممکن است تغییرات ناگهانی در رفتار داشته باشند مثلاً زیاد در خانه نباشند یا به طور ناگهانی شروع به تغییرات در سبک زندگی کنند.
  • علاقه به ارتباط با دیگران که اگر فرد به صورت نامعقول و بدون دلیل قابل قبول علاقمند به برقراری ارتباط با دیگران شودممکن است نشانه هایی از خیانت باشد.
  • علاقه به تغذیه و پوشش که برای جذاب تر به نظر رسیدن است
  • علاقه به فعالیت های جسمی

این مطلب را نیز بخوانید: چهارده ویژگی بهترین دکتر مشاوره قبل از ازدواج

آیا بعد از خیانت می شود زندگی کرد؟

وقتی کسی که برای حمایت به او تکیه می کنید، اعتماد شما را بشکند، می توانید آسیب خیانت را تجربه کنید.تأثیر خیانت می تواند به سلامت روان شما نیزسرایت کند و به طور بالقوه منجر به افسردگی یا اضطراب یا حتی علائم مشابه PTSD شود. پرداختن به این احساسات به جای نادیده گرفتن آنها بسیار مهم است، زیرا مسائل حل نشده ممکن است بر روابط آینده و رفاه کلی افراد تأثیر بگذارد.

اگر با اثرات خیانت دست و پنجه نرم می کنید و درصدد بهبود روابط پس از خیانت هستید، ممکن است به دنبال مشاور حرفه ای برای عبور از این آسیب باشید.پس از یک خیانت در یک رابطه عاشقانه، ممکن است درگیر مسائل دائمی اعتماد و شک به خود شوید. حتی اگر تصمیم بگیرید که به شریک زندگی خود فرصت دیگری بدهید، ممکن است ماه‌ها و حتی سال‌ها طول بکشد تا دوباره اعتماد کنید.مسیر بهبودی ممکن است برای همه یکسان به نظر نرسد، اما این استراتژی ها می توانند به شما در برداشتن اولین قدم ها کمک کنند. پذیرش احساسات دشوار را تمرین کنید.

احساسات ناخوشایند زیر ممکن است بعد از خیانت ظاهر شوند:

  • مشکلات دلبستگی
  • جدا شدن از واقعیت
  • تحقیر شده گی
  • شرمنده گی
  • خشم یا انتقام
  • بیمارشدن
  • اندوهگین شدن

به طور طبیعی، ممکن است سعی کنید با انکار یا تلاش برای جلوگیری از آنچه اتفاق افتاده از این ناراحتی جلوگیری کنید.اگرچه ممکن است اجتناب از احساسات ناراحت کننده آسان و بی خطر به نظر برسد، اما اجتناب از آنها می تواند تنظیم هیجانات را دشوارتر کند.آگاهی عاطفی و شناختن هیجانات خود و نامگذاری آنها بیشتر می تواند به شما کمک کند تا راهبردهایی را برای مقابله مؤثرتر با این احساسات شناسایی کنید.

برای حمایت به دیگران مراجعه کنید.صحبت کردن در مورد روابط پس از خیانت همیشه آسان نیست. شاید نخواهید در مورد آن صحبت کنید. به علاوه، زمانی که شخصی به اعتماد شما خیانت کرد، ممکن است شما هم در اعتماد کردن به دیگران مشکل داشته باشید.با این حال، افراد به حمایت عاطفی، به ویژه در مواقع استرس زا نیاز دارند. ممکن است عزیزان شما نیازی نداشته باشند دقیقاً بدانند چه اتفاقی افتاده است، اما همچنان می‌توانند در زمانی که نمی‌خواهید تنها باشید همراه شما باشند.این اصلاً اشکالی ندارد که مودبانه به دوستان خود اطلاع دهید که چه زمانی می خواهید در کنار شما باشند و احساسات خود را با آنها به اشتراک بگذارید.

روی چیزی که نیاز دارید تمرکز کنید بعد از اینکه یک شریک عاطفی خیانت می کند، اکثر مردم به مدتی نیاز دارند تا تصمیم بگیرند که آیا رابطه را پایان دهند یا سعی کنند آسیب را ترمیم کنند. این چیزی نیست که شما برای تصمیم گیری فوراً تحت فشار باشید. یک درمانگر رابطه می تواند پشتیبانی و راهنمایی لازم را به شماارائه دهد، زیرا برای شما لازم است که فکر کنید که آیا بازسازی اعتماد امکان پذیر است یا خیر.

با شروع بهبودی از شوک اولیه ترومای خیانت، توجه بیشتری به نیازهای خود داشته باشید به جای بیداری بودن و دراز کشیدن، درگیری با افکار ناراحت کننده سعی کنید فعالیت هایی مثل دوچرخه سواری ، رایحه درمانی، حمام آب گرم یا موسیقی آرام بخش را امتحان کنید تا آرامش وخواب خود را بهبود بخشید.به جای حذف وعده های غذایی زمانی که احساس تهوع دارید یا اشتها ندارید، غذاهای انرژی زا مصرف کنید و خود را هیدراته نگه دارید.

فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی مورد علاقه شما می‌توانند در شما آرامش و راحتی ایجاد کنند، اما سعی کنید سرگرمی‌های دیگر را نیز با هم ترکیب کنید. یوگا، پیاده روی، مطالعه یا باغبانی همگی فوایدی برای تقویت خلق و خو دارند.

این مطلب را نیز بخوانید: آنچه پیش از ازدواج باید بدانیم

بعد از خیانت همسر چه کنیم؟

چگونه روان درمانی می تواند در بهبود روابط پس از خیانت کمک کند؟مقابله با ترومای خیانت به تنهایی ممکن است سخت باشد. حمایت حرفه ای می تواند تفاوت بزرگی در روند درمان ایجاد کند.درمانگرانی که برای کار با بازماندگان سوء استفاده و غفلت و خیانت آموزش دیده اند نیز می توانند به ترمیم اثرات طولانی مدت آسیب های دوران کودکی کمک کنند. برای مثال، اگر مشکلات دلبستگی دارید، یک درمانگر ممکن است به شما کمک کند تا علل زمینه‌ای دلبستگی ناایمن را شناسایی کرده و استراتژی‌هایی را برای ایجاد روابط امن‌تر بررسی کنید. اکثر متخصصان سلامت روان در هنگام تلاش برای بهبود رابطه پس از خیانت، نوعی از زوج درمانی را توصیه می کنند.

با این حال، مهم است که با یک درمانگر به تنهایی کار کنید تا:

  • هر گونه احساس سرزنش خود را بررسی کنید
  • برای بازسازی عزت نفس تلاش کنید
  • راهبردهای سالم برای مقابله با احساسات خود را بیاموزید

وقتی کسی که دوستش دارید و به او اعتماد دارید کاری می کند که پایه های رابطه شما را در هم بشکند، آسیب ناشی از آن می تواند شدید باشد.با این حال، می‌توانید خود را درمان کنید و حتی ممکن است با بازسازی حس خود و به دست آوردن ابزارهایی برای ایجاد روابط سالم و قوی‌ترفکر کنید . برای برداشتن اولین قدم ها آماده اید؟ یک درمانگر می تواند در طول مسیرشما را راهنمایی کند.

مشاوره خیانت

افسردگی بعد از خیانت

ناامیدی افراد افسرده را فرا می گیرد. رویاهایی که زمانی مسیرهایی را به سوی آینده ای هیجان انگیز روشن می کردند، خاموش می شوند و با کابوس عواقب ناشی از خیانت جایگزین می شوند.اگرچه همسر خیانتکار ممکن است بداند که کار درست این است که به خانه بازگردد، به جنجال پایان دهد اما فکر انجام این کار ممکن است باعث ایجاد احساس سردرگمی و خشم در او شود.

اگر همسر خیانتکار رویای خوشبختی آینده خود را با همسرش پاک کرده باشد، در کوتاه مدت احساس ناامیدی بیشتری خواهند کرد. این قطعاً به این معنی نیست که آنها همسر خود را دوست ندارند. عشق یک انتخاب است و انتخاب عشق در غیاب احساس به هیچ وجه از عمق عشق نمی کاهد. با این حال، این تأثیررا می گذارد که چگونه ممکن است آن عشق توسط همسر خیانت دیده درک شود.

این مطلب را نیز بخوانید: 6 نوع رابطه سمی یا ناسالم و روش های تشخیص آن

آرامش بعد خیانت

روابط پس از خیانت می تواند عمیقاً بر سلامت عاطفی و سلامت روان شما تأثیر بگذارد. مهم است که اشکال آن را بشناسیم، اثرات روانی آن، و پیامدهای سلامت روانی که به دنبال دارد را نادیده نگیریم.پذیرش احساسات ناخوشایند به عنوان بخشی از تجربه شما، اولین قدم برای بهبودی است. پس از کشف خیانت، مهم است که از لحاظ عاطفی و جسمی از خود مراقبت کنید.

دریافت حمایت از دوستان، خانواده یا متخصصان می تواند احساسات شما را تعدیل کند و به شما کمک کند مسیر پیچیده بخشش و بازسازی اعتماد را طی کنید. شناخت و پذیرش عواطف، بهبودی شما را تسهیل می کند. «مراقبت از خود پس از خیانت می‌تواند شامل خوردن وعده‌های غذایی متعادل، خواب کافی و درگیر شدن در فعالیت‌هایی باشد که شما را شاد می‌کند.» انکار خیانت به شما کمکی نمی کند که با آن کنار بیایید، اما تصدیق وضعیت می تواندبه شما کمک کند.

سپس، می توانید آنچه را که رخ داده است، بپذیرید و تکلیف را با خود روشن کنید و به شما کمک می کند تا به پیش بروید. پذیرش به شما این امکان را می دهد که احساسات خود را احساس کنید و از طریق آنها کار کنید. مهم نیست بین شما چه اتفاقی افتاده است، تنها مقصر کسی است که خیانت کرده است.با خودتان صبور باشید بهبودی از خیانت فرآیندی است که نمی توانید عجله کنید.

ممکن است برای مدتی زندگی شما را تحت تاثیرقرار دهد، اما اگر به تلاش برای غلبه بر آن ادامه دهید، هر روز احساس بهتری خواهید داشت. سعی کنید به آن زمان بدهید.بهبودی از خیانت به اندازه کافی سخت است، آن هم زمانی که فردی که به شما آسیب رسانده باشد،فردی بوده که رویا های خود را با او ساخته اید. در نظر بگیرید که از افراد خیانتکار بخواهید به شما فضایی برای پردازش و فکر کردن در مورد موقعیت بدهند.همچنین دادن فضا به خودتان گاهی مستلزم محدود کردن اطلاعاتی است که در مورد آن شخص دریافت می کنید.

می‌توانید از دوستان مشترک بخواهید که به آنها اشاره نکنند و برای جلوگیری از به‌روزرسانی، ارتباط خود را با شبکه‌های اجتماعی قطع کنید.بخشش را تمرین کنید وقتی کسی را به خاطر خیانت به شما می بخشید، به این معنی نیست که کاری که انجام داده درست است. در عوض، به این معنی است که شما رنجش را رها می کنید و آرامش شخصی را انتخاب می کنید.

بخشش می تواند به شما کمک کند احساس همدلی و شفقت داشته باشید و برسلامت روان شما تأثیر مثبت بگذارد. تحقیقات نشان می دهند که بخشش می تواند باعث کاهش فشار خون،کاهش ضربان قلب ،کاهش اضطراب و افسردگی و بهبود سلامت قلب شود.بخشیدن یک نفر همچنین به این معنی نیست که باید اجازه دهید او به زندگی شما بازگردد. شما می توانید کسی را ببخشید بدون اینکه دوباره با او رابطه برقرار کنید.

منابع

https://www.healthline.com/health/mental-health/betrayal-trauma#takeaway

https://www.schoolofmodernpsychology.com/blog/2024/1/3/how-to-get-over-betrayal-tips-and-strategies-for-moving-

https://www.bonobology.com/signs-regrets-cheating/